موفقیت در زمینه تحصیلی به عنوان یک امر مسلم و رو به پیشرفت، یکی از ابعاد اصلی از سرمایه فرهنگی هر جامعه ای محسوب می شود . میزان برخورداری افراد از این سرمایه محل قرار گیری افراد را در فضای اجتماعی مشخص میکند. جوامع در حال توسعه چه در سطح رقابت های بینالمللی و چه برای بالا بردن زندگی اجتماعی و فرهنگی افراد جامعه، ناگزیر به ایجاد انگیزه پیشرفت در تحصیل علم و به تناسب آن بالا بردن عملکرد تحصیلی در افراد جامعه به خصوص در قشر دانشجو میباشد. اگر ما از فرهنگ سرمایه مطلوبی را کسب کنیم باعث می شود این امکان فراهم شود که بتوانیم هدف های بزرگ جامعه و اجتماع را تحقق ببخشیم. هدف هایی نظیر، حفظ محیط زیست، حراست و پاسداری از ارزش های خانوادگی و پشتیبانی از نهاد های ملی در جهانی که با دگرگونی های سریع و فراگیر روبرو هستیم. اما چنانچه سرمایه فرهنگی به طور مساوی توزیع نشود؛ فرد در خانواده آن را به دست نیاورد، عموماً به پیامدها و مسائل حاد اجتماعی منتهی می شود. اگر حس موفقیت و نیازبه پیشرفت کودک، در خانواده تامین نشود فرد در دوره بزرگسالی دچار نوعی توزیع نامساوی این سرمایه می شود که سرمنشاء آن تفاوت به ویژه در حوزه مصرف و الگوهای زندگی است )بوردیو،[۱] ۱۹۹۰به نقل از سمیعی ۱۳۷۹) هر چه امکانات فرهنگی خانواده زیادتر باشد امکان رشد تواناییهای هوشی زیادتر می شود و برعکس فقر محیط فرهنگی اثرات منفی بر رشد عقلی و شناختی افراد در دوران بزرگسالی دارد و در نتیجه موجبات افت تحصیلی را به وجود می آورد. شاروک[۲]( ۱۹۷۶) به نقل از فریز[۳]( ۱۹۵۹) میگوید که محیط خانوادگی بیش از بهره هوشی کودکان در موفقیت تحصیلی آن ها مؤثر است. حسینی و تشکری( ۱۳۶۵) در بررسی خود در زمینه اثر مختصات فردی و خانوادگی بر هوش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان میگوید” هوش فرزندان خانواده های با سوادتر، بیش از فرزندان خانواده های کم سوادتر است”.همچنین کودکانی که متعلق به خانواده هایی با پایگاه اقتصادی و اجتماعی فوق العاده پایین بوده و تواماً با فقر اقتصادی و فرهنگی مواجه اند ، از انگیزه تحصیلی بسیار پائین تری برخوردارند . خوزه بلات[۴]( ۱۹۸۴) به نقل از« مایکل تودارو» میگوید: فقرا اولین گروهی هستند که ترک تحصیل میکنند زیرا مجبورند کار کنند، فقرا اولین گروهی هستند که اخراج میشوند زیرا در نتیجه سوء تغذیه در کلاس به خواب میروند، و در نهایت اولین گروهی هستند که در امتحان رد میشوند زیرا کودکان طبقات مرفه امکانات بهتری برای یادگیری در منزل دارند. مک کللند[۵] (۱۹۶۵) معتقد بود که انگیزه پیشرفت صفتی است که می شود به وسیله آموزش آن را افزایش داد و تعلیم و تربیت، محیط خانوادگی و محیط اجتماعی در پیدایش و تکوین آن نقش اساسی دارند. بی سوادی والدین موجب عدم درک وظایف مدرسه ، برنامه های آن و تداوم حضور مرتب دانش آموز در مدرسه میگردد و مشکلاتی برای تحصیل دانش آموز و کار مدرسه فراهم میکند. جو خانواده از نظر فرهنگی در پیشرفت و موفقیت تحصیلی دوران بزرگسالی با اهمیت میباشد و باعث تحولات فکری و رشد علمی غنی میگردد و قوه تجزیه و تحلیل و قضاوت فرد را افزایش میدهد، بنابرین با فراهم کردن زمینه انگیزش پیشرفت و امکانات لازم در دوران کودکی، رشد فرهنگی آنان در کاربرد فزاینده دانش ، مهارتها و توانایی ها در آینده تضمین می شود. انگیزه های درونی افراد به عنوان یکی از عوامل ترقی و توسعه باید مورد اهتمام جدی برنامه ریزان آموزشی و اجتماعی در جوامع کمتر توسعه یافته قرار گیرد؛ زیرا عقیده بر این است که ویژگی ها و باورهای جدید و منحصر به فردی که در یک فرهنگ خاص شکل میگیرد، به طور وسیعی بر ماهیت آن فرهنگ و جامعه تأثیر میگذارد. بنابرین پرداختن به مقوله سرمایه فرهنگی میتواند بخشی از خلاءهای تحقیقا تی چنین پژوهش هایی را که میتواند مقدمات خوبی برای انجام برنامه ریزی فرهنگی مهیا سازد فراهم سازد. چرا که با شناخت ارتباط سرمایه فرهنگی با انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی می توان رئوس برنامه ریزی در سیاستگذاری فرهنگی را مشخص نمود و خلاء های موجود در کشور را پر کرد. اجرای چنین پژوهش هایی باعث تسریع در شناخت نیازها ، دقت نظر و توجه در سرمایه فرهنگی بزرگسالان ما میگردد، موضوعی که از دهه قبل در بسیاری کشورها به طور پراکنده شروع شده است. ولیکن در کشور ما به مقوله سرمایه فرهنگی در قشر دانشجو توجه کمی شده است. گرچه تأثیر سنجش بر استاد و آموختههای دانشجو موضوع مطالعات گستردهای بوده است، اما تأثیر سرمایه فرهنگی بر محرکها و فعالیتهای ذهنی نتایج آموزشی، کمتر پرداخته شده است. امروزه هدف آموزش، افزایش پرورش پتانسیل یادگیری فراگیر و تبدیل وی به فراگیر مادامالعمر است، گسترده شده است. چنانچه رغبت فراگیران را افزایش دهیم میتوانیم، به تأثیر آن بر زندگی فرهنگی و یادگیری مادامالعمر فراگیر توجه کنیم. تحقق، دوام و استمرار توسعه پایدار در هر جامعه به مشارکت همه افراد و آحاد آن جامعه مخصوصآً قشر تحصیلکرده، دانشگاهی و روشنفکر آن بستگی دارد. به خصوص در جهان علمی و فراصنعتی امروز، نقش انسان به عنوان یک عنصر کیفی مطرح است که قدرت بدنی و زور و بازوی او دیگر از اعتبار و اهمیت برخوردار نیست. امروزه، انسان با دست آوردهای علمی، اختراع، ابداع و تکنولوژی اهداف و مقاصد خود را به پیش میبرد. جامعه ای که از افرادی با سرمایه فرهنگی و فرهنگ غنی تر و مستحکم تری برخوردار باشد در پیمودن طریق پیشرفت و توسعه موفق تر خواهد بود و در نتیجه شرایط لازم برای پویایی جامعه را فراهم میکنند.
۴-۱- اهداف تحقیق:
هدف کلی: هدف کلی از انجام این تحقیق سنجش میزان ارتباط انواع سرمایه فرهنگی(عینی، ذهنی ونهادی) با انگیزش پیشرفت و عملکرد تحصیلی در میان دانشجویان دانشگاه تهران میباشد.
اهداف جزئی:
۱- بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی متجسم شده با انگیزش پیشرفت دانشجویان
۲- بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی متجسم شده با عملکرد تحصیلی دانشجویان
۳- بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی عینیت یافته با انگیزش پیشرفت دانشجویان
۴- بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی عینیت یافته با عملکرد تحصیلی دانشجویان
۵- بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی نهادینه شده با انگیزش پیشرفت دانشجویان
۶- بررسی ارتباط سرمایه فرهنگی نهادینه شده با عملکرد تحصیلی دانشجویان
۵-۱- سوالات پژوهش:
۱– آیا بین سرمایه فرهنگی متجسم شده و انگیزش پیشرفت در دانشجویان ارتباط وجود دارد؟
۲- آیا بین سرمایه فرهنگی متجسم شده و عملکرد تحصیلی در دانشجویان ارتباط وجود دارد؟
۳- آیا بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته و انگیزش پیشرفت در دانشجویان ارتباط وجود دارد؟
۴- آیا بین سرمایه فرهنگی عینیت یافته و عملکرد تحصیلی در دانشجویان ارتباط وجود دارد؟
۵- آیا بین سرمایه فرهنگی نهادینه شده و انگیزش پیشرفت درمیان دانشجویان ارتباط وجود دارد؟
۶- آیا بین سرمایه فرهنگی نهادینه شده و عملکرد تحصیلی درمیان دانشجویان ارتباط وجود دارد؟
سوالات ویژه:
فرم در حال بارگذاری ...