از مطالبی که در این بخش ارائه شد، چنین برداشت میشود که نگرش به سازمان و منابع انسانی آن دیگر یک نگرش صرفا مادی نیست، بلکه نیازهای غیرمادی از قبیل نیازهای زیستی، اجتماعی، روانی و معنوی نیز موردتوجه جدی قرارگرفته است.
از منظر پژوهش حاضر، تعریف مفهومی معنویت سازمانی، ” برخورداری افراد درون سازمان از اعتقاد و گرایش نسبت به خداوند، انبیاء و احکام الهی و همچنین التزام عملی آن ها در برابر وظایف دینی”است.
بنابرین مقصود از معنویت سازمانی در این پژوهش معنویت دینی کارکنان درون سازمان است که در قالب سه شاخص شناخت و باور دینی، گرایش و عواطف دینی و الزام و عمل به وظایف دینی سنجیده شده است. به عبارت دیگر معنویت دینی کارکنان درون سازمان به معنویت سازمانی تعبیر میشود.
سطوح معنویت در سازمان
درباره سطوح معنویت در سازمان دیدگاههای متفاوتی ارائه شده است. برخی معتقد به سطحی برای معنویت در سازمان نیستند، و در نظر آنان معنویت در یک سطح و بدون طبقهبندی خاص در سازمان میتواند گسترش یابد. برخی دیگر، برای معنویت در سازمان، به دو سطح معتقدند: سطح فردی و سطح سازمانی و سرانجام گروهی برای معنویت در سازمان سه سطح برشمردهاند: سطح فردی، سطح گروهی و سطح سازمانی. گیبونز در تجزیهو تحلیل سطوح معنویت در سازمان، به دو سطح اصلی به نام “معنویت فردی در محیط کار” و “معنویت سازمانی در محیط کار” اشاره میکند. در نگاه وی، معنویت فردی در محیط کار، یکراه و مسیر فردی است به سوی یکپارچه ساختن کار با زندگی معنوی و معنویت سازمانی در محیط کار، یکراه سازمانی به سوی معنویت است که میتواند شامل تلاشهای سازمانی برای پرورش معنویت فردی در محیط کار باشد؛ اما جهتگیری سازمانی آن، به سوی اهداف و تواناییهای سازمانی است که باید محقق شود(سلاجقه و نامی،۱۳۹۲). در این پایاننامه از مفهومسازی معنویت در محیط کار که توسط میلیمن[۲۴] و همکارانش صورت گرفته است استفاده شده است. در سال ۲۰۰۳میلیمن و همکارانش سه بعد از هفت بعدی را که اشمس و دوچن(۲۰۰۰) برای سنجش معنویت در محیط کار مطرح کرده بودند، انتخاب نمودند؛ و در یک تحقیق تجربی از آن استفاده کردند. این سه بعد که متناظر با سه سطح فردی، گروهی و سازمانی میباشد، عبارتاند از: کار بامعنا در سطح فردی، احساس همبستگی در سطح گروهی، و همسویی با ارزشهای سازمان در سطح سازمانی. شکل زیر این مفهومسازی را نمایش میدهد. در ادامه این سه بعد را بیشتر توضیح میدهیم.
یک جنبه اساسی معنویت در کار شامل یک حس عمیق معنا و مقصود در کار است. این بعد از معنویت در محیط کار، مشخص میکند که چگونه کارکنان در کار روزمرهشان در سطح فردی تعامل دارند. بیان معنویت در کار شامل این فرض است که هر فردی انگیزش درونی ، تمایل و علایقی برای مبادرت به انجام فعالیتهایی دارد که معنای بیشتری به زندگی خودش و دیگران میبخشد. یک بعد اساسی دیگر از معنویت در محیط کار شامل احساس نوعی پیوند و احساس همبستگی عمیق با دیگران است(اشمس و دوچن،۲۰۰۰). این بعد از معنویت در محیط کار در سطح گروهی از رفتار انسانی رخ میدهد و بر تعاملات بین کارکنان و همکاران دلالت دارد. همبستگی در محیط کار مبتنی بر این باور است که افراد یکدیگر را در پیوند باهم میدانند و اینکه بین خود درونی هر فرد با خود درونی دیگران رابطه وجود دارد(میلیمن و همکاران،۲۰۰۳). این سطح از معنویت در محیط کار شامل ارتباطات ذهنی، احساسی، و معنوی بین کارکنان در گروههای کاری میباشد. سومین بعد معنویت محیط کاری، تجربه یک حس قوی از هم سویی بین ارزشهای فردی کارکنان با رسالت، مأموریت، و ارزشهای سازمان است. این بعد از معنویت در محیط کار تعامل کارکنان با مقصود سازمانی بزرگتر را در برمیگیرد(میتروف و دنتون،۱۹۹۹). همسویی با ارزشهای سازمان به این معنی است که افراد باور دارند که مدیران و کارکنان در سازمان دارای ارزشهای مرتبط و یک نوع وجدان قوی هستند و سازمان نسبت به رفاه کارکنان و همبستگی آنان توجه دارد(اشمس و دوچن،۲۰۰۰).
کار با معنا (در سطح فردی)
–لذت بردن از کار
-انرژی گرفتن از کار
-احساس معنا و هدف در کار
احساس همبستگی(در سطح گروهی)
-احساس پیوند با همکاران
-پشتیبانی کارکنان از هم
-مقصود مشترک
هم سویی ارزش ها(در سطح سازمانی)
– پیوند با اهداف سازمان
-پیوند با ارزش های سازمان
– ملاحظه سازمان نسبت به کارکنانش
شکل ۲‑۲- مفهومسازی معنویت در محیط کار در سه سطح فردی،گروهی و سازمانی
(میلیمن و همکاران،۲۰۰۳)
معنویت و تأثیرات آن بر سازمان
ترویج معنویت در محیط کار میتواند منجر به منافع زیر گردد.
الف. شهود و خلاقیت: معنویت میتواند به فرد کمک کند تا مرزهای آگاهی خود را توسعه دهد. این قدرت از اتصال خلاقیت فردی با قوه خلاق ناشی از خداوند نشأت میگیرد.
ب. صداقت و اعتماد: بسیاری از سازمانهای بر مبنای معنویت، تمرکز اولیه خود را بر صداقت بنا نهادهاند. در این سازمانها سیاستی مبنی بر اینکه همه افراد با مشتریان و تأمینکنندگان باصداقت برخورد میکنند. سرلوحه کار قرارگرفته است.
ج. خود کامیابی: معنویت ارتباط خاصی با نیازهای مراتب بالای مازلو دارد مانند حس تعلق به دیگران و خود کامیابی. پرورش معنویت منجر به احساس تکامل فرد در محیط کار و زندگی میشود.
د. تعهد: معنویت تعهد را از طریق ایجاد جوی آکنده از اعتماد در محیط کار افزایش میدهد. تعهد سازمانی مفهومی است که به دنبال اتصال کارکنان به سازمان بهکارگیرنده آن ها میباشد.
ه. عملکرد سازمانی: سازمانهایی که به ترویج و تشویق معنویت میپردازند تجربه ارتقاء عملکرد سازمانی را نیز دارند. تحقیقات نشان داده است که این سازمانها سودآوری و موفقیت گستردهتری را تجربه کردهاند.
سازمان
ابعاد معنویت
دینی
هستی گرا
ذاتی
غیره
نتایج:
شهود و خلاقیت
صداقت و اعتماد
خود کامیابی
تعهد
ارتقای عملکرد سازمانی
شکل ۲‑۳- تاثیرات معنویت در سازمان(سید جوادین و ناصر زاده،۱۳۸۶)
رابطه معنویت و دین
هرچند بین دو واژه دین و معنویت رابطهای تنگاتنگ و عمیق وجود دارد. اما بین آن ها تفاوت نیز به چشم میخورد و همان گونه که قبلا گفته شد ازلحاظ تاریخی، معنویت ریشه در دین دارد (هینلس[۲۵]،۲۰۰۵). اما کاربردهای رایج آن ممکن است با یک سنت دینی خاص همراه نباشد. ریشه این تمایز حداقل به اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم و تمایزی که ویلیام جیمز در کتب گوناگونی تجربه های دینی بین دین شخصی و دین نهادی قائل شد، بازگشت میکند(جیمس[۲۶]،۱۹۶۱).
دین ازنظر لغوی، ریشه در واژه لاتینی”Religio” دارد و معمولا به معنای “اجبار” یا در “قیدوبند بودن” معنا میشود (فونتانا[۲۷]،۲۰۰۳).
فرم در حال بارگذاری ...