آموزش مهارت های کاربردی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با تاثیر رسانه … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

۳۱/۵/۸۴

میانگین مدت طی شده برای هر پرونده تجاوز به عنف تا اظهار نظر دیوان ۶/۵۹۹ روز بوده است، در حالی که در پرونده تجاوز خمینی شهر این مدت تا زمان اجرای حکم ۱۱۳ روز بوده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

انتخاب دو موضوع قتل عمد و تجاوز به عنف به این دلیل است که مردم اطلاعات خود را در خصوص جرائم از رسانه ها دریافت می کنند و رسانه ها نیز به علت ارزش بالای خبری قتل عمد و تجاوز به عنف به اینگونه جرائم می پردازند. در نتیجه این جرایم بهترین گزینه ها برای احراز رابطه بین بازتاب رسانه ای جرم و فشار افکار عمومی بر رسیدگی کیفری هستند اگرچه فراوانی آنها نسبت به سایر جرائمی که به علت ارزش خبری اندک مورد توجه رسانه ها قرار نمی گیرند کمتر است.

گفتار دوم : پیامد های تسریع رسیدگی

با وجود اینکه مقامات دستگاه قضایی بر رعایت تمامی موازین شرعی و قانونی در پرونده های رسانه ای شده تاکید می کنند و مدعی هستند که تسریع روند رسیدگی کیفری منجر به زیر پا گذاشتن موازین قانونی و حقوق دفاعی متهم نمی شود این امر در تعارض مستقیم با حقوقی دارد که استفاده از آنها مستلزم صرف وقت است . در نتیجه انجام اقداماتی که نیاز به زمان دارند یا با کیفیت کمتری انجام می شوند و یا در دستور کار قرار نمی گیرند. این در حالی است که قضاتی که با آن ها مصاحبه به عمل آمد بر تسریع در رسیدگی به جرایمی که جنبه رسانه ای پیدا کرده است تاکید کردند اما در عین حال بیا داشتند که این تسریع باید با طی تمامی تشریفات قانونی انجام گیرد و هیچگونه تخطی از قوانین را مطلوب نمی دانستند.
در این گفتار تلاش شده تا با تحلیل روند رسیدگی به جرایم رسانه ای شده و مقایسه آن با پرونده های رسانه ای نشده نمونه هایی از نقض حقوق دفاعی متهم در پی تسریع رسیدگی نیز در دو بند ارائه شود.

بند اول : محدود کردن حق دفاع توسط وکیل

علاوه بر اینکه متهم شخصا می تواند از خود دفاع کند حسب تصریح ماده ۱۸۵ ق. ا. ک .می تواند این حق را از طریق انتخاب وکیل اعمال کند . استفاده از وکیل به دلیل پیچیدگی و فنی بودن مسائل کیفری و حقوقی است و بدیهی است که بسیاری از اشخاص بدون استفاده از وکیل کاردان و مجرب از عهده تامین حقوق خود و دفاع بر نمی آیند [۱۸۶]. شق ب بند ۳ ماده ۱۴ م. ب. ح. م. و. س. داشتن وقت وتسهیلات کافی برای تهیه دفاع خود و ارتباط با وکیل منتخب برای متهم را به رسمیت شناخته است.اصل ۳۵ ق.ا. نیز ناظر بر حق استفاده از وکیل توسط متهم است و آن را به رسمیت شناخته است.
رعایت حقوق دفاعی متهم ایجاب می کند به متهم و وکیل او مهلت کافی جهت دفاع داده شود. البته زمان کافی برای تهیه لایحه دفاعیه به عوامل متعددی بستگی دارد. اینکه پرونده در مرحله مقدماتی ، در دادگاه یا در مراحل تجدید نظر خواهی باشد، زمان متفاوتی را برای دفاع نیاز دارد و به طور کلی میزان آن به خصوصیات هر پرونده بستگی دارد.[۱۸۷] به این ترتیب با توجه به اینکه در مرحله دادسرا نیاز به سرعت و دقت در جمع آوری دلایل و جلوگیری از محو آثار جرم بیشتر وجود دارد ، طبیعتا مهلت کمتری جهت دفاع در اختیار متهم قرار گرفته و حقوق دفاعی وی تضییع می گردد اما در مرحله دادگاه رسیدگی ترافعی و علنی است ،[۱۸۸] ترافعی بودن رسیدگی نیز مستلزم دادن مهلت کافی جهت تهیه دفاع به متهم است .
از طرفی نیز با توجه به اهمیت و مجازات بالای برخی جرائم قانونگذار انتخاب وکیل تسخیری برای متهم توسط دادگاه را الزامی کرده است . تبصره ۱ ماده ۱۸۶ ق .ا.د.ک. در جرائمی که مجازات قانونی آن قصاص نفس اعدام،رجم و حبس ابد است انتخاب وکیل تسخیری برای متهم را تکلیف دادگاهها قرار داده است. تاکید قانونگذار بر حق بر دفاع توسط وکیل حساسیت آن را نشان می دهد . اما حق دفاع توسط وکیل مستلزم تهیه مقدمات آن است و بدیهی ترین و ابتدائی ترین این مقدمات داشتن مهلت کافی جهت مطالعه پرونده و تهیه لایحه دفاعیه است . این امر در عرصه دادرسی کیفری در دادگاه زمانی اهمیت ویژه ای پیدا می کند که استفاده متهم از وکیل در مرحله تحقیقات در ایران به شدت محدود گشته است .
مقایسه نتایج حاصل از مطالعه پرونده های کیفری با موضوع قتل عمد و تجاوز به عنف با جرایم رسانه ای شده تضییع شدید ارائه مهلت به متهم برای دفاع به خصوص از طریق وکیل دادگستری را نشان می دهد.
بر اساس این یافته ها در خصوص قتل عمد در مرحله تحقیقات رویه یکسانی مشاهده نگردید و بسته به پیچیدگی و دسترسی به دلایل برای محکومیت متهم به صورت موردی با مداخله وکیل در این مرحله موافقت می شد . در واقع این اختلاف رویه ناشی از استفاده قانونگذار از عبارات تفسیر پذیر وکلی در تبصره ماده ۱۲۸ ق. ا.د. ک. است . قضات به طور موردی با استناد به این تبصره و عبارات کلی مثل موجب فساد شدن حضور وکیل یا منافی با محرمانه بودن تحقیقات درخواست مداخله وکیل و مطالعه پرونده را رد می کردند . اما در مرحله دادگاه و پس از ارجاع پرونده به شعبه دادگاه کیفری استان ابتدا جلسه ای اداری تعیین و متهم احضار و در خصوص توانایی تعیین وکیل از وی تحقیق می شد . در صورت عدم تمکن در تعیین وکیل دادگاه نسبت به تعیین وکیل تسخیری اقدام و تعیین وکالت به عنوان وکیل تسخیری به وی اطلاع داده می شد . بدیهی است این روند ابلاغ به وکیل تسخیری و حضور وی در دادگاه و مطالعه پرونده مدتی به طول می انجامید که در تعیین وقت جلسه رسیدگی این مدت منظور می شد و وکیل با مراجعه به دادگاه و مطالعه پرونده و ملاقات با متهم برای حضور در جلسه رسیدگی آمادگی لازم را پیدا می نمود .
در پرونده ((قتل میدان کاج سعادت آباد تهران)) به عنوان یکی از جرایم رسانه ای شده که تسریع در رسیدگی به آن مشهود بود. اخبار مربوط به جلسه دادگاه رسیدگی به این جرم در رسانه ها بازتاب وسیعی داشت و اظهارات قضات ، وکلاء مدافع ، و متهمین در گزارش ها آورده می شد. در گزارشی که روزنامه شرق[۱۸۹]از این جلسه چاپ کرده است اظهارات هر دو وکیل متهم ذکر شده است و هردوی آن ها به نداشتن فرصت برای مطالعه پرونده اشاره کرده اند . یکی از کلاء که فقط ۴۰ صفحه از این پرونده را خوانده است تقاضای مهلت برای مطالعه پرونده را نموده است. وکیل دیگر که به علت سرعت رسیدگی نتوانسته پرونده را مطالعه کند نیز تقاضای تجدید جلسه دادگاه را نموده است. و در مجموع هردو وکیل مدافع بیان داشته اند که قادر به دفاع از موکل خود نیستند، با این وجود جلسه رسیدگی ادامه داده شد و رای نیز تنها با برگذاری یک جلسه صادر شد. مطالعه پرونده بخصوص در رابطه با جرائم قتل عمدی که میزان تحقیقات بسیار وسیع است و حتی گاهی اوقات تعداد برگهای موجود در پروندهای عادی به ۳۰۰ تا ۴۰۰ برگ می رسد اهمیت زیادی پیدا می کند و از طرفی تهیه لایحه دفاعیه مناسب مستلزم ملاقات با شخص موکل نیز می باشد .
در پرونده های مربوط به جرایم اقتصادی این محدودیت نمایان تر است . حتی در پرونده ((فساد مالی)) اخیر امکان ارتباط متهم با موکل خود نه تنها به شکل حضوری بلکه ارسال لایحه برای وکیل مدافع نیز تضییع شده است. در گزارشی که از چهارمین جلسه رسیدگی به این پرونده در پایگاه خبری کیهان[۱۹۰] بازتاب داشته وکیل مدافع متهم بیان داشته که ۱۰ روز قبل از متهم خواستم که پس از نوشتن آن را برایم فرستاد اما به من ندادند.
این اقدام مقامات قضایی در حالی است که یکی از حقوق دفاعی متهم در دوران محاکمه حق برخورداری از ارتباط محرمانه با وکیل مدافع برای متهم است[۱۹۱]تا وکیل مدافع متهم با مشاوره با موکل خود عملکرد مناسب و هماهنگ را داشته باشد. در حالی که در این پرونده رسانه ای شده نه تنها زمینه ارتباط محرمانه بلکه ارتباط معمولی و در حد ارسال لایحه نیز فراهم نشده است.

بند دوم : نقض تساوی طرفین

اصل برابری میان خواهان و خوانده یا دادستان و متهم، مهم ترین معیار دادرسی عادلانه است[۱۹۲] . این اصل اقتضا دارد که طرفین امکان یکسانی به دسترسی به اسناد و مدارک پرونده و دفاع در مقابل دعوی را لااقل تا جایی که در شکل گیری رای دادگاه موثر است داشته باشند.[۱۹۳] اما نتیجه این اصل در جریان رسیدگی عبارت از تساوی طرفین در برابر دادگاه است و در صورتی اجرا شده که هر متهمی حق داشته باشد که با او هماند سایر افراد دارای موقعیت مشابه بدون تبییض رفتار شود[۱۹۴] . همچنین در جای دیگر گفته شده است که باید هر طرف از جمله متهم فرصت برابر برای ارائه دلیل و استدلال در مقابل دادگاه را داشته باشد[۱۹۵]. بنابراین اگر دادستان در جریان یک رسیدگی کیفری حق استفاده از نظر انواع کارشناس از قبیل کارشناسی پزشکی قانونی کارشناس خط و امضاء کارشناس پلیس و …. را دارد متهم نیز باید امکان استفاده از این و وسایل را در رفع اتهام از خود داشته باشد .دادگاه نباید اجازه دهد تا شرایطی در رسیدگی کیفری ایجاد شود که این حقوق را نادیده بگیرد ، از این اصل به عنوان اصل تساوی سلاح ها یاد می شود [۱۹۶]. ماده ۱۹۳ ق. ا. د. ک. نیز در بیان ترتیب رسیدگی در دادگاه در بندهای ۳ تا ۵ استماع اظهارات متهم و شهود و یا اهل خبره ای که متهم یا وکیل او معرفی می کنند ، بررسی آلات و ادوات جرم و استماع اظهارات وکیل متهم ، رسیدگی به دلایل جدیدی که از طرف متهم یا وکیل او به دادگاه تقدیم می شود حق دفاع و رسیدگی به دلایل متهم را به رسمیت شناخته است.
یکی از مهم ترین وسائل دفاعی متهم و یا وکیل او در جلسه رسیدگی استفاده از نظر کارشناسان مربوطه است. اهمیت نظر کارشناسان از این لحاظ است که بر اساس قاعده رجوع جاهل به عالم است . فقها نیز بر وجود سیره عقلائی در رجوع به اصل خبره تاکید کرده اند و مردم در هر مورد که نیاز به تخصص و مهارت دارد به صاحبان تخصص مربوط مراجعه می کنند[۱۹۷] . در این موارد با توجه به اینکه شخص قاضی تخصصی در این زمینه ندارد از باب قاعده عقلی رجوع جاهل به عالم به شخص متخصص رجوع کرده و در این خصوص نظر کارشناس مورد اعتبار می باشد تا زمانی که ادله و شواهدی بر خلاف آن دلالت نکند و موجب تردید جدی در مطابقت نظر کارشناس با واقع گردد از حیث قضائی ارزش اماره را دارد[۱۹۸].
از جمله متخصصانی که در پرونده های قتل عمدی به تخصص آنها نیاز است و برای اظهار نظر آنها مراجعه می شود پزشکان[۱۹۹] و روانپزشکان هستند. پزشکان قانونی به دلیل گروه کاریشان و برخورد روزانه با مسائل غامض پزشکی معمولا به عنوان کارشناس از طرف دادگاهها و دادسرا ها انتخاب می گردند . مهم ترین اظهار نظرهایی که شخص پزشک به عنوان کارشناس در یک پرونده قتل می کند تشخیص علت قتل است که در تشخیص قاتل نیز بسیار موثر است به خصوص در صورتی که علت ها و اسباب مختلفی مشکوک در وقوع قتل باشد .در تمامی پرونده های قتل عمدی که به عنوان نمونه بررسی شد نظزیه پزشکی قانونی زمیمه بود و در صدور رای نیز برای احراز رابطه علیت و تشخیص قاتل مورد استناد واقع می شد.در حالی در گزارشی از جلسه رسیدگی به پرونده(( قتل میدان کاج سعادت آباد تهران)) که در پایگاه خبری روزنامه شرق[۲۰۰] بازتاب داشته یکی از وکلاء متهم با بیان اینکه ضرباتی که متهم وارد کرده است کشنده نبوده بلکه خونریزی و عدم رسیدگی عامل مرگ بوده است و اینکه مسئولان بیمارستان گفته اند اگر مقتول زودتر منتقل می شد زنده می ماند، در خواست رسیدگی به سهل انگاری مامورین و تاثیر این اقدام آن ها در وقوع جرم را نموده که مورد توجه دادگاه قرار نگرفته است. در این مورد دادگاه به وضوح به نظریه پزشکی قانونی به ضرر متهم ترتیب اثز نداده در حالی که علت اصلی وقوع مرگ که در نظریه پزشکی قانونی به آن اشاره شده تاخیر در رساندن مقتول به بیمارستان و خونریزی ناشی از این امر تشخیص داده شده است . با توجه به اینکه این تاخیر مستند به تقصیرات مامورین نیروی انتظامی و نیز دیر رسیدن اورژانس به صحنه وقوع حادثه بوده است و رابطه سببیت مستقیم بین عمل متهم و وقوع نتیجه مخدوش گردیده است . با توجه به تایید این موضوع در نظریه پزشکی قانونی این نظر اعتبار اماره قضائی دارد .
در تمامی پرونده های نمونه مطالعه شده در صورتی که در مرحله دادسرا اظهار نظر در خصوص مسئول بودن مرتکب توسط هیئت سه نفره از متخصصان زمینه های مختلف روانشناسی و روانپزشکی انجام نشده بود این امر توسط دادگاه انجام و نتیجه آن مورد استناد قرار می گرفت. اظهار نظر در خصوص مسئول بودن متهم نیز مستلزم برگذاری جلسه توسط متخصصان روانپزشکی و روانشناسی با متهم و معاینه وی است. در حالی در پرونده(( قتل میدان کاج سعادت آباد تهران)) آزمون روانشناسی برای تشخیص مسئولیت متهم انجام نشده است ،که متهم اظهارداشته به علت استعمال شیشه در هنگام ارتکاب جرم از خود بی خود شده و ندانسته چه کاری انجام می دهد . این اظهارات مورد تاثیر متهم ردیف دوم در جلسه رسیدگی نیز قرار گرفته است. بنابراین در این خصوص از نظریه پزشک متخصص مربوط باید استفاده می شد تا از وجود ارکان حقوقی مسئولیت در مجرم در زمان ارتکاب جرم اطمینان حاصل می شد.
هرچند دادگاه بدوی در مراجعه به متخصصین و ترتیب اثر دادن به نظرات آنان کوتاهی کرده است که این امر یکی از پیامد های تسریع رسیدگی به این جرم بوده اما در مرحله تجدید نظر این جرائم که در دیوان عالی کشور انجام می شود باید نسبت به این امر ایراد می شد و با توجه به صراحت بند ۲ ماده ۲۶۵ ق.ا.د.ک. که نقص تحقیقات را از موارد تقض رای در دیوان عالی کشور دانسته است رای صادره نقض و برای انجام تحقیقات به شعبه دادگاه کیفری استان ارجاع می شد.

فصل سوم : نقض حریم خصوصی طرفین

انسان ها با وجود زندگی در اجتماع قسمتی از زندگی خود را به صورت فردی و شخصی اداره می کنند و تمایلی ندارند که سایر افراد به این زمینه ها داخل شوند. به این زمینه ها حریم خصوصی افراد گفته می شود. با توجه به اهمیت حریم خصوصی با وجود قبح اخلاقی و عرفی نقض آن در موازین شرعی و مقررات قانونی نیز منع گردد.
اهمیت حریم خصوصی موجب شده است که رعایت حریم خصوصی افراد در شرع مقدس اسلام نه تنها توسط حاکم بلکه به وسیله سایر افراد نیز منع شده است.[۲۰۱]از جمله مستندات رعایت حریم خصوصی که تحت عنوان ممنوعیت تجسس در شرع مطرح شده است آیه ۱۲ سوره مبارکه حجرات است. در این آیه با آوردن عبارت (( یا ایهالذین آمنوا… لاتجسسوا… .)) کلیه افراد اعم از حکام و مردم عادی از تجسس در امور مردم منع شده اند.
در عالم حقوق با توجه به اینکه اصطلاح حریم خصوصی دارای مفهومی کلی است ، به دلیل سیال بودن مفهوم آن و نداشتن چهارچوب مشخص به ذکر مصادیق آن کفایت شده است. مواردی مانند : حق بر تنها ماندن ، دسترسی محدود دیگران به انسان و توانایی ایجاد مانع در برابر دسترسی های ناخواسته به انسان ، محرمانگی و پنهان ساختن برخی از امور از دیگران ، کنترل براطلاعات شخصی ، حمایت از شخصیت و کرامت انسان[۲۰۲] به عنوان برخی از مصادیق حریم خصوصی عنوان شده است.
در عرصه قانون گذاری نیز مقنن ایران در سطوح مختلف رعایت حریم خصوصی افراد را مورد توجه قرار داده است. در بند ششم از اصل دوم ق.ا. کرامت و ارزش والای انسانی یکی از مبانی نظام جمهوری اسلامی ایران دانسته شده است.در سطح قوانین عادی نیز از جمله مهمترین مصوبات قانونی در حمایت از حریم خصوصی افراد در سال ۱۳۷۹ در جریان اصلاحات ق. مطبوعات مصوب ۱۳۶۴ انجام شد . در این اصلاحات بند الف ماده ۳ این قانون علاوه بر اخلال به مبانی و احکام اسلامی و حقوق عمومی آزادی مطبوعات را در صورت اخلال در حقوق خصوصی افراد نیز محدود نموده است. با این اصلاح قانون گذار اخلال در حقوق خصوصی افراد را نیز ممنوع دانسته است.
بند اول از ماده هفدهم م . ب. ح.م.و.س . نیز زندگی خصوصی افراد را از تعرض مصون داشته است و مداخلات خود سرانه در این زمینه ها را ممنوع نموده است. اهمیت حریم خصوصی و حمایت از آن در قوانین و معاهدات بین المللی موجب شده که رعایت حریم خصوصی یکی از معیار های دادرسی عادلانه قرار گیرد و نقض آن موجب می شود که عادلانه بودن دادرسی خدشه دار شده و از استانداردهای اخلاقی و حقوقی فاصله گیرد.
اما رعایت حریم خصوصی طرفین در جریان رسیدگی کیفری محدود به دادگاه ها و دستگاه قضایی نیست بلکه سایر اشخاص و نهادها نیز که در جریان رسیدگی قرار دارند باید آن را رعایت کنند. در این میان رعایت حریم خصوصی توسط رسانه ها اهمیت ویژه ای دارد . ویژگی های خاص بازنمایی اخبار در رسانه ها در مواردی در تعارض مستقیم با حریم خصوصی طرفین رسیدگی دارد . در چنین موقعیت هایی گزارش خبرنگار دارای حساسیت بیشتری می شود و ممکن است در راستای افزایش جذابیت و ارزش خبری اقداماتی انجام شود که حریم خصوصی افراد را نقض کند. برگزاری جلسه های رسیدگی به طور علنی و امکان بازتاب اخبار مربوط به دادگاه بر اهمیت این گزارش ها می افزاید به همین دلیل در این فصل نقض این حریم علاوه بر دستگاه قضایی ، توسط رسانه ها و خبرنگاران در جریان رسیدگی کیفری در سه مبحث مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

مبحث نخست : حق کنترل بر اطلاعات شخصی

اطلاعات شخصی دامنه ی وسیعی از اطلاعات اشخاص را در بر می گیرد . این اطلاعات ممکن است مربوط به مشخصات هویت شخصی، شغل و محیط کاری وی ، ارتباطات او با دیگر اشخاص و … باشد. اطلاعات شخصی به عنوان بخشی از حریم خصوصی افراد برای آن ها دارای اهمیت است و می توانند دسترسی دیگران به آن جلوگیری کنند. ام در طرف مقابل نیز ما با حق افراد جامعه در دانستنن آنچه در جامعه رخ داده است مواجه هستیم. این حق افراد جامعه به این معنی است که هیچ کس نباید مانع انتشار حقایق و وقایعی که مقدمه ای برای استنباط و قضاوت های گوناگون اجتماعی می شود گردد.[۲۰۳]مبنای این حق برای افراد جامعه این است که به عنوان اعضای اجتماع حق دارند از آنچه در محیط زندگی و پیرامون خود اتفاق می افتد با خبر شوند تا محیط اجتماعی خود را بهتر بشناسند. بنابراین در هنگام تعارض بین حق افراد جامعه برای دانستن در مقابل کنترل بر اطلاعات شخصی رعایت موازین اخلاقی و قانونی اهمیت ویژه ای پیدا می کند.
در این راستا قانونگذار در مواد قانونی سعی در حمایت از اطلاعات شخصی افراد در محاکم و ممنوعیت انتشار آن داشته است. از جمله این مصوبات می توان به تبصره ماده ۱۸۸ ق .ا. د. ک . اشاره کرد که مقرر می دارد: ((خبرنگاران رسانه ها می توانند با حضور در دادگاه از جریان رسیدگی مکتوب تهیه کرده و بدون ذکر نام یا مشخصاتی که معرف هویت فردی یا موقعیت اداری و اجتماعی شاکی و متشاکی نیز باشد منتشر نمایند . تخلف از حکم قسمت اخیر این تبصره در حکم افترا است.))
با وجود توجه قانونگذار به حفظ اطلاعات مربوط به نام و مشخصات معرف هویت اجتماعی و اداری طرفین و پیش بینی ضمانت اجرای کیفری برای آن در مورد جرایم رسانه ای شده شاهد نقض مکرر آن توسط رسانه ها هستیم. در پرونده هایی که جنبه رسانه ای پیدا نموده اند رسانه ها خود را نماینده افراد جامعه و مسئول بازتاب وقایع و اطلاع رسانی به مردم می دانند و در بازتاب اخبار مربوط به این جرایم هیچ حد و مرزی برای خود قایل نیستند. در واقع در این جرایم رسانه ها حق افراد بر دانستن را دست آویزی قرار می دهند تا ب هر وسیله ای اگرچه افشای اطلاعات شخصی و هویت افراد باشد جذابیت و مقبولیت گزارش خود را تامین کنند . این در حالی است که در خصوص بزهدیدگان خاص از جمله بزهدیدگان جرائم مهم مثل تجاوز جنسی و قتل هر گونه ارتباط و نشر اطلاعات باید کاملا کارشناسی شده باشد. حتا در این جرائم توصیه شده است که هویت بزهدیده را بر مبنای سن و محل ارتکاب جرم ، و با حذف نام ها ، آدرس خیابان ها و شماره ی بلوک ها افشا کنند.[۲۰۴]
اما آنچه در عمل در گزارشات جلسات رسیدگی از رسانه ها منتشر می شود دارای مشخصات مربوط بزهدیده و بزهکار تا حدودی زیادی نیز می باشد. نمونه ای از این گزارش ها را می توان در پرونده قتل همسر ناصر محمد خانی – بازیکن گذشته تیم ملی فوتبال ایران – که پس از نزدیک به یک دهه به صدور و اجرای حکم پر مجادله قصاص متهم انجامید… . چاپ شرح های مفصل از جریان دادگاه پیش از صدور حکم قطعی در روزنامه ها و نشریه های کشور به چاپ رسید نمونه روشن این واقعیت است.[۲۰۵]این پرونده از طرفی دارای محتوای جنسی بود و از طرفی نیز اتهام قتل در آن مطرح بود. علاوه بر اینکه هرکدام از این دو عنصر به تنهایی موجب افزایش ارزش خبری واقعه می شوند ، در صورتی که حادثه ای هم محتوای جنسی داشته باشد و هم دارای خشونت باشد ارزش خبری فوق العاده ای پیدا می کند. نمونه ی دیگر پرونده متهم معروف به ((بیجه)) است که پس از اذیت و آزار جنسی کودکان آن ها را به قتل می رساند . گزارشی که در روزنامه همشهری[۲۰۶] بازتاب یافته شرح کامل جلسه رسیدگی است که به نام و نام خانوادگی قربانیان این جرایم نیز اشاره شده است. این در حالی است که بازتاب اینگونه اخبار و تصریح به هویت و مشخصات آن ها علاوه بر اینکه حیثیت قربانان را با وجود فوت آن ها خدشه دار می کند بر بزه دیدگان غیر مستقیم نیز تاثیر قابل توجهی دارد. بزه دیدگی غیر مستقیم هنگامی واقع می شود که خانواده و بستگان بزهدیده از جرم ارتکابی متاثر می شوند.[۲۰۷] انتشار این گزارش ها اگرچه جزییات خبر را کامل می کند اما با افشای هویت بزه دیدگان مستقیم و غیر مستقیم و اطلاعات شخصی آن ها حریم خصوصی این افراد را نقض کرده و بر تاثیر جرم بر آن ها می افزاید.

مبحث دوم : حق محرمانه و پنهان ساختن برخی امور از دیگران

اطلاعات شخصی مربوط به زنگی انسان ممکن است حاوی نکات منفی باشد که انشار آن ها ممکن است به حیثیت صاحبان آن لطمه وارد کند . رسانه ها نیز در بازنمایی اخبار مربوط به جرایم به شدت در پی جستجوی نکات منفی در زندگی بزهدیدگان و نیز بزهکاران هستند و بخصوص سعی می کنند که نکاتی را بازگو نمایند که در وقوع جرم نیز موثر بوده اند. در حالی که بازگو نمودن عیوب دیگران بر خلاف اصول اخلاقی می باشد و ضمن منع آن در غالب حمایت از حریم خصوصی در قوانین ، توسط بزرگان دین نیز به شدت نهی شده است. حضرت علی (ع) در نامه شماره ی ۵۳ به مالک اشتر در صفحات ۷۶۶ و ۷۶۷ نهج البلاغه وظیفه حاکم را در برابر مردم این می دانند که تا جایی که می توانند عیب های مردم را بپوشانند. اهمیت این موضوع در حالی است که در جرایم رسانه ای شده جستجوی نکات منفی و بزرگنمایی آن امری شایع است.
پایگاه خبری مهر نیوز[۲۰۸] در گزارش خود از پرونده مربوط به «تجاوز گروهی در روستای قوژد کاشمر» بر روی وجود رابطه توسط بزه دیده با مردی نامحرم تاکید شده است. در گزارش پرونده «تجاوز گروهی خمینی شهر اصفهان» به نقل از روزنامه اعتماد[۲۰۹]نیز به شرح ذیل بر انجام اعمال تحریک آمیز و مجلس رقص و آواز بزهدیدگان تاکید شده است. در حادثه «قتل میدان کاج سعادت آباد تهران» نیز وجود رابطه نامشروع بین زن مطلقه متهم ردیف دوم پرونده با مقتول و متهم ردیف اول به شدت در رسانه ها بازتاب داشته است. [۲۱۰] نکات منفی زندگی طرفین بخصوص زمانی مورد توجه و تاکید رسانه ها قرار می گیرد که با بزرگنمایی آن خود بزهدیده به عنوان مقصر مورد جرم واقع شدن معرفی می گردد

نظر دهید »
دانلود پایان نامه شرکت های چندملیتی در عصر ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

۳- تقلب در مواد اولیه ۸۸

۴- ادعاهای پوچ شرکت های چند ملیتی ۸۸

۵- رشوه ۸۸

فصل پنجم_ جهانی شدن یا جهانی سازی شرکت های چند ملیتی ۹۰

نتیجه گیری پژوهش ۹۸

فهرست منابع ……………………………………………………………………………………………………………۹۹

منابع فارسی …………………………………………………………………………………………………………….۹۹

مقالات ………………………………………………………………………………………………………………….۱۰۰

سایت ها ………………………………………………………………………………………………………………۱۰۱

پیشنهاد ………………………………………………………………………………………………………………..۱۰۳

چکیده لاتین ………………………………………………………………………………………………………..۱۰۴

چکیده:

با مطرح شدن تئوری جهانی شدن،شرکت های چند ملیتی مهمترین عوامل تحرک آزادانه کالاها و خدمات و عوامل تولید بویژه سرمایه و تکنولوژی محسوب می شوند و در واقع شرکت های چند ملیتی فرصت های سرمایه گذاری در نقاط مختلف جهان را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهند تا بتوانند دامنه ی نفوذ خود را در تمامی ابعادِ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی، بسط دهند.این امر، در نحوه عملکرد شرکت های چندملیتی ایجاد این پرسش را می کند که آیا اقدامات مدیران این شرکت ها از منظر حقوقی در عصر جهانی شدن قابل توجیح است؟و آیا شرکت های چندملیتی درجهت و مسیر جهانی شدن حرکت می کنند یا جهانی سازی؟ این پایان نامه که پژوهشی نظری است با روش کتابخانه ای به مطالعه ی این عصر و واکاوی مقوله ی عملکرد شرکت های چندملیتی می پردازد و مطالب جدیدی راجع به برنامه ریزی های دقیق و سطح کلانی این شرکت ها بامدیریت هوشمندانه برخی قدرت های جهانی،بیان می کند. واشاره دارد به اینکه شرکت های چندملیتی ابزاری مهم هستند در جهت فراهم ساختن جهان برای مدیریت قدرت های سلطه جو، و اساساً شرکت های چند ملیتی در جهت جهانی سازی حرکت می کنند نه جهانی شدن! بنابراین، جهانی شدن گرچه فی نفسه فرزند طبیعی توسعه است،اما ازآنرو که ابزار این توسعه در دامن برخی قدرتهاست سخن از جهانی سازی بی معنا نخواهد بود.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

واژگان کلیدی: شرکت چندملیتی ، کارتل بین المللی ، جهانی شدن ، جهانی سازی

مقدمه

بیان مسئله

شرکت های چند ملیتی در جهت توسعه روزافزون و کسب سود بیشتر در هر گوشه از جهان فعالیت می کنند. شرکت چندملیتی جستجو‌گر خستگی ناپذیر افزایش بهره ‌وری و سود است. چنین شرکتی هر جا که تولید ارزانتر و کارایی بیشتر باشد به فعالیت می‌پردازد. این شرکتها همواره در پی تحصیل سود، آن هم در سطح جهان هستند.هدف راهبردی (استراتژیکی) این شرکتها وحدت اقتصادی و جهانی کردن اقتصادهای ملی کشورهاست.

شرکت‌ها به گونه ‌ای عمل کردند که بندرت می‌‌توان کشوری را یافت که به شکلی در معرض نفوذ آنها قرار نگرفته باشد. علی رغم اختلاف نظرها و طرح دیدگاه‌های متفاوت در خصوص تاثیرات منفی و مثبت این شرکت‌ها در صحنه اقتصاد جهانی و بویژه در ارتباط با کشور‌های توسعه نیافته، نمی‌توان از نفوذ فزاینده آنها در اقتصاد جهانی و حتی در حاکمیت و اقتدار دولتها بی تفاوت گذشت[۱] به گونه‌ای که عملکرد این شرکت ها با ابعاد و شئون مختلف زندگی کشورهای در حال توسعه آنچنان درهم آمیخته است که شناخت و تجزیه و تحلیل اوضاع اقتصادی و اجتماعی این کشورها بدون توجه به نقش شرکت‌های چندملیتی امری دشوار به نظر می ‌‌رسد.از اینرو به دلیل مهم بودن فعالیت شرکت های چندملیتی باید تاریخچه ی این شرکت ها را بدانیم تا اهمیت پرداختن به موضوع عملکرد شرکت های چندملیتی در عصر جهانی شدن محرز گردد.

شرکت های چندملیتی از اواخر قرن نوزدهم پا به عرصه وجود گذاشتند.بعد ازجنگ جهانی دوم چهره ی شرکت ها در غرب تغییر کرد و به صورت شرکت های عظیم درآمدند که تشکیل کارتل های بسیار قدرتمند را دادند و خیلی سریع در بسیاری از کشورها و از جمله در کشورهای در حال توسعه سهم کنترل کننده ای در تولید یا توزیع کالاها را بدست آوردند[۲].

این شرکت ها با جهانی شدن اخبار و اطلاعات موضوع بحث ها و انتقادات داغ اند. هرگاه موضوع را اهل علم تحلیل کنند، ابزارنظری جانشین کلیشه های روزنامه ای می شود و در این صورت شناسایی این گونه شرکت ها به عنوان یکی از پراکنده ترین موضوع های مورد مطالعه در عصر جهانی شدن مطرح می گردد، پیدایش شرکت های چندملیتی نتیجه منطقی روند توسعه سرمایه داری می‌‌باشد. روندی که سرمایه داران را در چارچوب رقابت آزاد به سوی استفاده از منابع ارزان، مواد اولیه و نیروی کار و نیز بازار مصرف کشورهای توسعه نیافته کشاند؛‌ و همچنین از طریق تمرکز و تراکم سرمایه، به سرمایه داری انحصاری که ویژگی اساسی آن (صدور سرمایه) بود منجر گردید. بنابراین، توسعه شرکت های چندملیتی در واقع چیزی نبود جز نتیجه کامل شدن روند انباشت سرمایه و تمرکز فرایند این سرمایه بدلیل رشد مداومی که خصیصه ذاتی سرمایه داری به شمار می ‌‌رفت.

این روند رشد و گسترش ابتدا به تراکم و تمرکز سرمایه در سطح ملی انجامید. تراکم موجب شد که تعدد سرمایه‌های مختلفی که با یکدیگر به رقابت می ‌‌پرداختند،‌ به طور اساسی کاهش یابد تا جایی که تمامی شاخه‌های صنعت زیر سلطه معدودی از شرکت ها و انحصارات قرار گرفت و در نتیجه گرایش به رقابت ونیزگسترش بازار داخلی محدود گردید و این امر به ایجاد مازاد سرمایه و صدور فزاینده آن دامن زد.

علاوه بر مشکل مازاد سرمایه که از دیدگاه برخی متفکران از دلایل اصلی ضرورت خروج سرمایه از کشور مادر ودر نتیجه شکل گیری فعالیت های چندملیتی محسوب می‌‌شود، ((گرایش نزولی نرخ سود)) نیز از جمله عواملی معرفی شده است که سرمایه داران را ناگزیر از جستجو برای یافتن فرصتهای مناسب‌تر سرمایه‌گذاری نمود. گرایش نزولی نرخ سود که بر اثر بالا رفتن ترکیب ارگانیک سرمایه (به خاطر افزایش میزان سرمایه ثابت نسبت به سرمایه متغیر) ایجاد می ‌‌شود،‌ سرمایه داران را ناچار می‌‌ساخت تا در جهت پایین آوردن ترکیب ارگانیک سرمایه به مناطقی روی آورند که ترکیب ارگانیک سرمایه به نسبت،پایین تر باشد[۳].

بالاخره گروهی دیگر، دلیل صدور سرمایه و تشکیل شرکت های چندملیتی را در ساخت انحصاری صنعت جستجو نموده و اظهار می ‌‌دارند که سرمایه خود بخود به هر کجا که فرصت‌های پرسودتری وجود داشته باشد جلب می ‌‌شود. به هر حال، از نظر همه این دیدگاه‌ها پیدایش شرکت های چندملیتی به پیش فرض و منطق درونی نظام سرمایه داری جهانی باز‌ می‌‌گردد.

به این ترتیب، اگر چه از دوره (سوداگری)[۴] برخی شرکت ها نظیر کمپانی هند شرقی به تجارت با مناطق دوردست آمریکا، آفریقا و آسیا اشتغال داشتند،‌ ولی این قبیل شر کتها و شرکت های بازرگانی، معدنی، و کشاورزی را نمی ‌توان به عنوان پیشگامان شرکت های چندملیتی دانست. اینگونه بنگاه‌های اقتصادی، پایه‌های انقلاب صنعتی را تحکیم نمودند، ولی پیشگامان شرکت های چندملیتی امروزی را باید در میان کارگاه‌های کوچکی یافت که بوسیله طبقه سرمایه ‌دار اداره می‌‌شدند.تبدیل این کارگاه‌های کوچک به( بنگاه خانوادگی )[۵] گام بعدی در تکامل سازمان اقتصادی جوامع سرمایه داری بود. به موازات انباشت سرمایه کل، تجمع و تراکم سرمایه‌های انفرادی تشکیل دهنده آن نیز پیوسته افزایش می ‌‌یافت و تقسیم عمودی کار نیز افزوده می ‌‌شد. به این ترتیب ( اقتصاد شرکتی [۶]) تکامل پیدا کرد[۷].

تا اوایل قرن بیستم، رشد سریع اقتصاد شرکتی و نهضت ادغام شرکت ها سبب شد که شرکت های کوچک متعدد در شرکت های ملی عظیمی که در مناطق مختلف به فعالیت‌های متنوعی مشغول بودند، ادغام شوند. این شیوه جدید تولید ،‌ بازاریابی قاره‌ای و )ادغام عمومی )[۸] به ساخت مدیریت تازه‌ای نیاز داشت. در نتیجه،‌بنگاه خانوادگی که تحت نظارت دقیق افرادی معدود بود،جای خود را به هرم مدیریت شرکت داد. سرمایه، قدرت و میدان عمل جدیدی کسب کرد و حوزه هماهنگ سازی آگاهانه وسعت گرفت و حوزه تقسیم کار مبتنی بر بازار محدود شد. به زودی این حرکت به سوی افزایش تقسیم عمودی کار در عملیات مدیریت الگویی شد. برای شرکت های ملی تازه پایی که با همین مساله هماهنگ سازی کارگاه‌های بسیار پراکنده مواجه بودند. بازرگانی، نظام مدیریت ارگانیک را برپا کرد و شرکت نوین تولد یافت. در نتیجه امکانات تازه‌ای برای عقلانی کردن تولید واستفاده منظم از پیشرفت های علوم طبیعی و اجتماعی در فعالیت‌های اقتصادی فراهم آمد.

اما همان گونه که پیش تر اشاره شد تاریخ تکامل شرکت های چندملیتی با تاریخ سرمایه گذاری مستقیم خارجی پیوند خورده است. اگر چه سرمایه گذاری های مستقیم خارجی از آغاز قرن بیستم روندی شتابان یافت، ولی جهش اصلی آن به دهه ۱۹۵۰ و به شکل جریان منابع سرمایه‌ای ایالات متحده آمریکا به اروپا بعد از جنگ جهانی دوم باز می ‌‌گردد. شرکت های آمریکایی در بین دو جنگ در شعبات اروپایی خود سرمایه گذاری‌های هنگفتی کرده بودند، و در دوره پس از جنگ جهانی دوم نیز سرمایه‌های بیشتر آنها موجب باز سازی اروپا و گسترش صنایع در کشورهای اروپایی گردید. البته در آن زمان در پشت همه فعالیت های اقتصادی برای دولت آمریکا انگیزه ای سیاسی وجود داشت و آن متوقف ساختن گسترش جهانی کمونیسم در اروپا و سایر نقاط جهان از طریق توسعه اقتصادی مناطق مورد تهدید بود. به هرحال، شرکت های آمریکایی از سرمایه گذاری در صنایع اروپایی سودهای سرشار بردند. در نتیجه، طی دو دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بسیاری از این شرکت ها آنچنان سریع گسترش یافتند که اروپاییان وادار شدند ازسلطه آمریکا بر اقتصاد خود سخن به میان آورند.

مثلا (ژان ژاک سروان شرایبر)[۹] در کتاب ( چالش آمریکایی )[۱۰] نگرانی خود را در مورد از میان رفتن استقلال اقتصادی اروپا ابراز می ‌‌دارد و توصیه می ‌‌کند که صنایع اروپایی باید راه و روش آمریکایی ‌ها را فراگرفته و با همین روش آنها را شکست دهند[۱۱].

از سوی دیگر طی دهه‌ های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰، اوج‌گیری احساسات ناسیونالیستی در جهان سوم اعتراضاتی را از این جناح متوجه شرکت های چندملیتی ساخت. در کشورهای جهان سوم، نخبگان، دانشجویان، کارگران صنعتی، دهقانان و بازرگان بیکار شده و به انتقاد و اعتراض بر علیه این شرکت ها پرداختند. در این شرایط گروه های حاکم که با تقاضای فزاینده اجتماعی برای اشتغال، مسکن و رفاه اجتماعی روبرو بودند دریافتند که می‌‌توانند از این شرکت ها امتیازاتی بگیرند. بنابراین، آنها را تحت فشار قرار دادند تا عملکرد خود را در کشورهای میزبان بهبود بخشند، که در نتیجه محدودیت هایی بر فعالیت شرکت های چندملیتی اعمال گردید.

اما با وجود فشارهای همه جانبه‌ای که بر شرکت های چندملیتی وارد شده، این شرکت ها به رشد و گسترش خود ادامه دادند. در ۱۹۷۰ تعداد ۷۳۰۰ شرکت چندملیتی وجود داشت که دارای ۲۷۳۰۰ شرکت تابعه در خارج بودند، در حالیکه در ۱۹۸۹ تعداد این شرکت ها به ۳۵۰۰۰ واحد و تعداد شرکت های تابعه آنها به ۱۵۰۰۰۰ واحد افزایش یافت. طی دهه ۱۹۸۰ سرمایه گذاری شرکت های چندملیتی با نرخ سالانه‌ای معادل ۱۴ درصد رشد کرد که این رشد در سالهای اولیه دهه ۱۹۹۰ به حدود ۷ درصد کاهش یافت. با این وجود، همانگونه که آمار نشان می ‌‌دهد طی دو دهه گذشته، سالانه تعداد شرکت های چندملیتی به طور متوسط ۶/۸ درصد و تعداد شرکت های تابعه آنها به طور متوسط ۴/۹ درصد افزایش داشته است.

از دهه ۱۹۷۰ به بعد تقریبا تمامی آژانس‌های اصلی بین المللی در زمینه اقتصاد و تجارت، توصیه‌هائی درباره چگونگی نظام بخشیدن به فعالیت شرکت های چندملیتی ارائه نموده و بر این نکته تاکید ورزیده‌اند که کشورهای فقیر حتی بیش از کشورهای ثروتمندی که بخش عمده سرمایه‌گذاری ‌‌های مستقیم خارجی در آنها صورت می ‌‌گیرد، نیازمند حمایت هستند. از نظر این آژانس‌ها، اگر چه سرمایه‌گذاری ‌های شرکت های چندملیتی ممکن است در مقایسه با کل تولید ناخالص ملی بسیاری از کشورها ناچیز به نظر برسد،ولی عملا اهمیت فوق‌العاده‌ای برای شاخه‌های خاصی ازاقتصادهای فقیر و بعضی از کشورهای غنی تر اما کوچک دارند.

درسال های اخیرشرکت های چندملیتی نه از لحاظ حجم بلکه ازنظرحوزه جغرافیایی فعالیت، وسعت و توسعه غیر قابل تصوری یافته اند.همانطور که گفته شد بسیاری از این شرکت ها از نظرحجم فعالیت اقتصادی،درآمد و ذخایر سرمایه ای از بسیاری از کشورهای جهان بزرگتر هستند.تسلط بر قدرت عظیم مالی،آنها را قادر می سازد که در کشور های مورد نظر بر قدرت سیاسی نیز نظارت و کنترل خود را اعمال نمایند و هرکجا که لازم آید برای رسیدن به اهداف خود (در زمینه اقتصادی،سیاسی،اجتماعی و فرهنگی)از قدرت خود استفاده کنند.حال بانفوذی که این شرکت ها به کشورها و علی الخصوص کشورهای در حال توسعه داشته اند لازم می شود تا علل رشد آنها را بررسی نماییم و با توجه به عصر جهانی شدن که آنرا به معنی فروریختن مرزها و فراتر رفتن از آن در سطح جهانی در تمامی ابعاد، که فرایند آن دگرگون شدن ساختارهای محلی به جهانی می شود،به نحوه گسترش این شرکت ها در این عصر اشاراتی داشته باشیم.

به طور قطع با گسترش فعالیت این شرکت ها در عصر جهانی شدن مخالفت ها با این شرکت ها هم گسترش می یابد.مخالفت هایی که توسط شهروندان یک جامعه و بعضا سیاستمداران آنها و یا برخی از سازمانهای حقوق بشری مطرح می شود که مطمئنا این مخالفت ها از سوی شرکت های چند ملیتی بی پاسخ نخواهند ماند و این شرکت ها در صدد توجیح فعالیت های خود بر خواهند آمد.عموما مخالفان گسترش این شرکت ها قائل بر این هستند که نفوذ این شرکت ها بر کشورها،باعث آسیب رساندن به منابع طبیعی ، مواد خام،توسعه صنایع غیر ضروری،اثر منفی بر بازار نیروی کار،ایجادمشکلات تکنولوژیک و موازنه پرداخت می شود و ازسویی دیگر این شرکت ها تمدن وارزش های فرهنگی جوامع را به تاریخ آن کشور می سپارند تا روشها و اصول مدنظر خود را که مبتنی بر مصرف گرایی است الگوسازی کنند و با برنامه ریزی های دقیق قدرت اعمال حاکمیت بر کشورها را بدست آورند؛البته برای جلوگیری از نفوذ بی رویه شرکت ها در بطن یک دولت- ملت تدابیری همچون تنظیم رفتار شرکت ها ، قدرت چانه زنی این کشورها در خصوص محدود کردن فعالیت ایشان در قراردادهای اولیه ارائه کرده اند.

از طرف دیگر، مدیران شرکت های چند ملیتی درجهت مقابله با مخالفان اقداماتی را در دستور کار خود قرار داده اند که با تبلیغات گسترده فعالیت های خود را بشر دوستانه معرفی می نمایند و اینگونه مطرح می کنند که ما بر آنیم تا ارتباطات کاری و رویه های شغلی بهبود یابد و با وارد کردن تکنولوژی روز به کشورها باعث پیشرفت کشورهای هدف شویم،همچنین با ایجاد ثبات و استحکام در حاکمیت و پرداخت مالیات به کشورها،توسعه و بهبود رفاه را برای کشورها به ارمغان خواهیم آورد.شرکت ها با در اختیار داشتن رسانه های گروهی،افکار عمومی را به صورت مثبت به طرف خود سوق می دهند و برای مقابله با رقبای تجاری خود به دلیل داشتن توان اقتصادی عظیم دست به اقداماتی نظیر دامپینگ،تقلب در مواد اولیه و خرابکاری می زنند،لذا این شرکت ها برای تحمیل خود در عصر جهانی شدن به کشورها از هیچ اقدامی فروگذار نخواهند کرد؛افکار عمومی را با تبلیغات و رقبا را با تقابل مستقیم کنار خواهند زد تا به مقصود خود که تسلط بر بازارهای جهانی است دست یابند. اما نکته ای که حائز اهمیت می باشد و ضرورت پرداختن به این موضوع را برجسته تر می کند این است که شرکت های چند ملیتی در عصرجهانی شدن در مسیر تعریف شده ای حرکت می کنند و هدف آنها ورای کسب سود بیشتر است؛هدف گزاری هایی که کشورهای غربی با سردمداری صهیونیسم[۱۲] برای این شرکت ها ترسیم نموده اند تا این شرکت ها ابزاری باشند در جهت جهانی سازی جهان در راستای مدیریت ایشان بر دهکده ی جهانی ! بنابراین، بررسی، روند توسعه شرکت های چندملیتی و هدف گزاری مدیران این شرکت ها نیاز تمامی دولت-ملت ها می باشدکه با پژوهش و تحقیق نسبت به عملکرد این شرکت ها از فعالیتشان آگاهی کسب نمایند.حال با توجه به مشخص شدن اهمیت موضوع شرکت های چندملیتی در عصر جهانی شدن،روش تحقیق در این پایان نامه را بیان می کنیم و درصدد ارائه سوالات و فرضیات مطروحه برخواهیم آمد.

در رابطه با نوع روش تحقیق ابتدا موضوعی که مدنظر بود تعیین نمودم و سپس ساختاری را که باید در محدوده آن این موضوع به سرانجام برسد مشخص و بعد به گردآوری مطالب پرداختم سپس اطلاعات و یا موضوعاتی که برای این تحقیق لازم وضروری است را جمع آوری نموده و نسبت به ارزشیابی و طبقه بندی هر مطلب و انتخاب مطالب گردآوری شده اقدام نمودم.وبعد از آن با توجه به طرح مورد نظر پایان نامه و قرار دادن آنها با در نظرگرفتن اهمیت و ارزش هر مطلب و نتیجه گیری از هر کدام پرداختم و در نهایت شروع به نوشتن این مطلب و اطلاعات،جهت پایان نامه تحصیلی با کمک اساتید گرامی نمودم.روش گردآوری اطلاعاتم به صورت کتابخانه ای و از منابعی که مربوط به شرکت های چند ملیتی و جهانی شدن بوده می باشد و به این صورت که موارد مورد نیاز را جمع آوری و سپس طبقه بندی و با توجه به یافته های دیگران ،روش و راه حلّی صحیح برگزیده شده. نحوه گردآوری اطلاعات هم به همین صورت می باشد که از هر منبعی مطالب مورد نیاز استخراج و در برگه ای یادداشت شد و بعضی از مطالب هم نیز از طریق بانک های اطلاعاتی و شبکه های کامپیوتری جمع آوری شده است.و روش تجزیه و تحلیل به این صورت است که یادداشت ها و اطلاعات مربوط به هر قسمت را دسته بندی و در ذهن خود طرح کلی پایان نامه را ترسیم و به روی کاغذ آورده و جای هر دسته از یادداشت ها و اطلاعات را در هر بخش تعیین و هر تغییری که نیاز بوده باشد انجام و پس از آن شروع به نگارش مطالب نمودم.

سؤالات ۱- روند مدیریتی شرکت های چندملیتی در جهت جهانی شدن حرکت می کند ویا جهانی سازی؟ ۲- آیا اقدامات مدیران شرکت های چندملیتی ازمنظر حقوق بشر و بین الملل قابل توجیح است؟ ۳- نفوذ شرکت های چندملیتی در کشورها چه آسیب هاو چه تبعاتی در پی دارد؟ ۴- شرکت های چندملیتی برای چیره شدن بر بازارهای جهانی از چه تدابیر و تشکیلاتی بهره می برند ؟

فرضیات ۱- شرکت های چندملیتی ابزاری هستند در جهت جهانی سازی اهداف قدرتهای غربی. ۲- رفتار شرکت های چندملیتی درعصرجهانی شدن خلاف قوانین حقوق بشری ومقررات بین المللی است. ۳- نفوذ و رخنه شرکت های چندملیتی درکشورها،اختلال در نظام اقتصادی و سیاسی را به دنبال دارد و همچنین شرکت های چندملیتی باعث تغییر الگوهای فرهنگی و ایجاد میل به مصرف گرایی بیشتر می شوند. ۴- شرکت های چندملیتی بواسطه مثبت جلوه دادن حضور خود و سرکوب کردن مخالفان با تشکیلاتی منسجم،براحتی بر بازارهای جهانی مسلط می شوند.

پیشینه پژوهش

مقوله جهانی شدن موضوع بحث های داغ محافل علمی می باشد و مکرر حقوقدانان و اقتصاددانان در این زمینه طرح موضوع کرده اند و به بررسی چالش های موجود پرداخته اند.باتوجه به اینکه شرکت های چندملیتی تاثیر بسزایی در روند جهانی شدن ایفا می کنند صاحب نظران را به تبیین عملکرد این شرکت ها در این عصر واداشته است.منجمله دکترهمایون الهی در کتاب “”کارتل های چندملیتی و توسعه نیافتگی”” ضمن تعریف شرکت های چندملیتی و کارتل های بین المللی به بررسی عملکرد شرکت های چندملیتی در عصرجهانی شدن می پردازد و نحوه گسترش شرکت ها و مخالفت با شرکت ها را تبیین می کند که از این جهت این کتاب همسو با پژوهش حاضر می باشد و برخی از تعریف های ارائه شده از شرکت ها و کارتل های بین المللی وام گرفته از این کتاب است.همچنین کتاب “”شرکت های فراملی و توسعه درونزا”” که به قلم ژان لوئی ریفر و همکاران می باشد از نتایج مطالعات فراوان پیرامون فعالیت شرکت های چندملیتی استفاده شده.این اثر در عین حال بیلانی[۱۳] از دانسته ها و اطلاعات مربوط به اثرات اجتماعی –فرهنگی فعالیت شرکت های چندملیتی را بدست می دهد و نقطه آغازی برای شناخت بهتر پیامدهای این شرکت ها به شمار می رود.پرفسور ژان لوئی ریفر و همکارانش در این کتاب از نظر روش شناختی و ارزیابی های کمی و کیفی به نتایجی دست یافته اند که می تواند یاری دهنده پژوهشگران ،متخصصان و مسئولان ملی وبین المللی سیاست های توسعه باشد.فلذا این کتاب در خصوص فرضیات مطرح شده این پژوهش دررابطه بامیزان اثرگزاری شرکت های چندملیتی برالگوهای فرهنگی و رواج رویه ی مصرف گرایی مطالب کاربردی بسیاری مطرح کرده و به بررسی و تبیین عملکرد این شرکت ها پرداخته است.اما مؤسسه تحقیقاتی تدبیر اقتصاد مقاله ای با موضوع””جایگاه شرکت های چندملیتی در فرایند جهانی شدن و تاثیر آنها بر امنیت ملی و اقتصادی جمهوری اسلامی ایران”” تدوین نموده است که سنخیت بیشتری با موضوع این پژوهش دارد،هرچند در این مقاله به صورت ویژه تاثیر جهانی شدن این شرکت ها را بر روی یک جامعه آماری کوچک تری نسبت به جهان بررسی می کند اما تعریف های ارائه شده این مقاله در رابطه با جهانی شدن و نظرات ارائه شده در تبیین آن، به برخی فرضیات وسؤالات مطرح شده این پژوهش اشاراتی دارد.

تمامی منابع فوق الذکر تقریبا جزء منابع دست اولی بودند که کم وبیش به موضوع این پژوهش پرداخته بودند ضمن اینکه در سایر کتب و مجلات و همچنین سایت ها به شکل پراکنده مباحثی در رابطه با این موضوع مطرح کرده اند که در پژوهش حاضر از این آثار بهره برداری شده است اما نگارنده سعی دارد در این اثر پژوهشی ورای تعریف و تبیین عملکرد شرکت های چندملیتی در عصرجهانی شدن به پاسخ سؤال اصلی یعنی استفاده ابزاری از شرکت های چندملیتی در جهت جهانی سازی توسط قدرت های غربی بپردازد که در این خصوص کتاب مستقلی که به این امر پرداخته باشد و چالش های موجود را مطرح کرده باشد نیافتم.مع ذلک پژوهشی در حد توان که از زاویه و بُعد متفاوتی عملکرد شرکت های چندملیتی را بررسی می کند ارائه می نمایم.

اهداف پژوهش

برخی از اهداف این پژوهش عبارتند از :

۱-آشنایی هر چه بیشتر با شرکت های چند ملیتی و پدیده جهانی شدن.

۲-بررسی مخالفت ها با گسترش شرکت ها و تدابیر اتخاذ شده از سوی مدیران.

۳-تبیین عملکرد شرکت ها در جهت جهانی شدن یا جهانی سازی.

فصل اول_نگاهی به تعاریف ومفاهیم جهانی شدن وشرکتهای چندملیتی

بخش اول: شرکت های چند ملیتی

۱- تعریف شرکت های چند ملیتی و کارتل

نظراتی در خصوص تعریف این شرکت ها مطرح شده است که به اختصار مرور می کنیم

یک نویسنده آلمانی می گوید: من شرکت های چند ملیتی را یک گروه از شرکت هایی می شناسم که به طور مستقل در کشورهای مختلف تاسیس شده اند و تحت سیستم های قانونی متفاوت قرار دارند ولی از خط مشی یک شرکت کنترل کننده مادر تبعیت می کنند[۱۴].

گروه شخصیت های برجسته[۱۵] شرکتهای چند ملیتی را به این شکل تعریف کرده اند: شرکت های چند ملیتی شرکت هایی هستند که تولید یا خدمات تاسیسات خارج از کشور محل تشکیل خود را در مالکیت وکنترل خود دارند شرکت های مزبور همیشه خصوصی نیستند بلکه همچنین می توانند بصورت تعاونی یا تحت مالکیت دولت باشند[۱۶].

کمیسیون ملل متحد درمورد قانون تجارت بین الملل یک شرکت چند ملیتی را به شرح ذیل تعریف می کند:

اصطلاح شرکت چند ملیتی شامل شرکت هایی می گردد که از طریق شعب فرعی ، شاخه ها یا شرکت های وابسته یا سایر سازمان ها در امور بازرگانی اساسی یا سایر فعالیت های اقتصادی کشور میزبان دخالت دارند.ولی کنترل یا تصمیم گیری های آنان در کشور یا کشورهای دیگری که کشورهای مادر خوانده می شوند متمرکز است[۱۷].

اما به نظر می رسد که تعریف زیر از شرکت های چند ملیتی صحیح تر باشد:

شرکت چند ملیتی شرکتی است که دارای شرکت های فرعی در سراسر دنیاست و از طریق سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم در خاک کشورهای دیگر به فعالیت تجاری می پردازد.

اما کارتل را میتوان اینگونه تعریف کرد که یک شرکت بزرگ یا اجتماع چندین شرکت تولید کننده کالایی همگون که با توسل با اعمال و اقدامات گوناگون و اغلب غیرقانونی و محرمانه و به صورت تشکیلاتی ،انحصار بازار را درزمینه های فعالیت خود در دست میگیرد[۱۸].

اگر اعضا این مجموعه ، شرکت هایی باشند که فعالیت آنها به یک کشور محدود شود به آن کارتل محلی گفته می شود.اگر فعالیت آنها در کشور های مختلف باشد، این تشکیلات به عنوان کارتل بین المللی[۱۹] خوانده می شود.

شرکت های عضو کارتل هرچند ظاهرا مستقل بوده و از نظر حقوقی استقلال خود را حفظ می نمایند اما در واقع سیاست واحد مشترکی را در زمینه تعیین قیمت ،حجم،تولید،مرغوبیت کالا و حدود بازار فروش هر عضو و از بین بردن رقابت بین اعضا و رقبای ناخواسته دنبال می نمایند.این سیاست واحد،توسط تشکیلات کارتل که بدین منظور وبه کمک کمپانی های عضو تشکیل گردیده ایجاد و اعمال میشود.شرکت هایی که به عضویت کارتل پذیرفته نشده باشند باید یا به مالکیت اعضا درآیند و یا نابود شوند[۲۰].

۲- تعریف کارتل های چند ملیتی:

در بسیاری موارد در کشور ما تفاوتی میان کارتل های چند ملیتی و شرکت های چند ملیتی قائل نمی شوند ،در حالی که به نظر می رسد تفاوت اساسی بین آنها وجود داشته باشد ،هرچند نتایج عملکرد هر دو چپاول و استثمار هر چه بیشتر ملت ها است . شاید بتوان گفت شرکت چند ملیتی از یک کمپانی عظیم و با سرمایه متمرکز تشکیل شده است که فعالیتش در شرکت های مختلف پراکنده می باشد. صفت چند ملیتی ممکن است به دلیل وجود یکی از دو حالت زیر به چنین شرکتی داده شود در حالت اول شرکت مادر با سرمایه خود شروع به فعالیت در کشور های متعدد از طریق تشکیل شعبات یا ایجاد شرکت های وابسته می نماید.این شعبات با درجه ای از استقلال از طریق کپانی مادر هدایت و اداره میشوند.درحالت دوم شرکت مادر برای شروع فعالیت در کشور مورد نظر سرمایه های داخلی آن کشور را نیز به مشارکت می گیرد. به این ترتیب ظاهرا سرمایه ملیت های مختلف در کنار هم توسط شرکت مادر به کار گرفته می شود.هرچنداز نظر کمیت این مشارکت درسطح بسیار محدودی بوده که در اغلب موارد این سرمایه های محدود نیز مربوط به طبقه حاکمه آن کشور می باشد.

حال که تعریف شرکت های چند ملیتی تا حدودی روشن شد بایستی گفت کارتل های چند ملیتی از اجتماع این شرکت های چند ملیتی بوجود می آیند .اعضا کارتل چند ملیتی معمولا انحصار تولید در یک کشور مادر را به عهده داشته و در سطح بین المللی نیز فعالیت دارند[۲۱].

۳- رشد شرکت های چند ملیتی وعلل آن:

شرکت های چندملیتی به صورت امروزی ، در حقیقت اعضا و اجزا تشکیل دهنده کارتل های چندملیتی می باشند که با قدرت انحصاری به آسانی کنترل بازار را در دست دارند.

شرکت های چندملیتی عمدتا بعد از جنگ جهانی دوم توسعه یافتند و حتی این اصطلاح نیز احتمالا در سالهای ۱۹۶۰(۱۳۳۹) پس از انتشار ضمیمه اختصاصی مجله بیزینس ویک[۲۲] تحت عنوان((شرکت های چند ملیتی)) مورد استفاده قرار گرفت[۲۳] .البته به کار بردن اصطلاح چند ملیتی، در این مورد گمراه کننده است و معمولا این برداشت را در ذهن تداعی می کند که هرگاه شرکتی به صورت چند ملیتی فعالیت نماید در پهنه اقتصادی می تواند عوامل باز دارنده توسعه را به نفع ملیت هایی که در این فعالیت سهیم هستند نظیر رقابت های بی حاصل، محدودیت های ناشی از مرز های جغرافیایی و امثالهم را پشت سر نهاده و رفاه جهانی را باعث شود[۲۴].

در سال های اخیر شرکت های چند ملیتی نه از لحاظ حجم بلکه از نظر حوزه جغرافیایی فعالیت،وسعت و توسعه غیر قابل تصوری یافته اند به طوری که بسیاری از این شرکت ها از نظر حجم فعالیت اقتصادی ،درآمد و ذخایر سرمایه ای از بسیاری کشور های جهان بزرگتر هستند.تسلط بر قدرت عظیم اقتصادی آنها را قادر می سازد که در کشور های مورد نظر بر قدرت سیاسی نیز نظارت و کنترل خود را اعمال نمایند و هر کجا که لازم آید برای رسیدن به اهداف خود (در زمینه اقتصادی و سیاسی) از قدرت خود استفاده کنند. آنها نه تنها با جابجا کردن ذخایر پولی خود از یک کشور به کشور دیگر می توانند بحران مالی و ارزی ایجاد نموده و موجبات سقوط اقتصادی و سیاسی یک کشور را فراهم آورند نظیر (بحران مالی و اقتصادی شرق آسیا در۱۹۹۷).ریشه بسیاری از کودتاها و بحران های اقتصادی و سیاسی کشورهای مختلف جهان در دهه های اخیر را می توان مستقیم و غیر مستقیم در فعالیت این شرکت ها یافت[۲۵].

در خصوص علل رشد شرکت های چند ملیتی نظریات متفاوتی بیان می شود که برخی از این نظرات عبارتند از :

۱- شرکت ها از طریق رقابت آزاد ، جهت استفاده از مواد اولیه نیروی کار ارزان به کشورهای عقب نگه داشته شده کشانده می شوند تا از یک سو مواد اولیه مورد نیاز صنایع خود را تامین کنند واز سوی دیگر این کشورها را به صورت بازارمصرف محصولات تولید شده خود در آورند[۲۶].

۲- رشد شرکت های چندملیتی نتیجه تمرکز و تراکم سرمایه است که نیاز به ((رشد)) مداوم را طلب می کند.به عبارت ساده تر این نیاز به رشد از خصوصیات ذاتی سرمایه است در حقیقت هرچه سرمایه اولیه بیشتر باشد سرعت رشد نیز بیشتر است .

۳- علاوه برانباشت سرمایه،سیر نزولی سودآوری سرمایه‌گذاری اضافی باعث تشویق صدورسرمایه می شود.

۴- عده ای نیز دلیل صدور سرمایه را آن می دانند که سرمایه به هر کجا که فرصت های پرسودتری وجود داشته باشد جلب می شود.

۵- فروش کالاهایی که در کشور مادر قابل عرضه نیست به بازار های خارجی انگیزه قوی دیگری است[۲۷].

بخش دوم: جهانی شدن[۲۸] و نظرات تبیین آن

۱- تعریف جهانی شدن وتاثیر آن برفعالیت شرکت های چندملیتی :

جهانی شدن واقعیتی ملموس، فرایندی انکار ناپذیر ودر عین حال مقوله ای مناقشه برانگیز است. افزون بر یک دهه است که در محاورات عمومی ،اصطلاح جهانی شدن یادهکده جهانی به کار می رود. لیکن اجمال نظری درباره معنا و مفهوم آن شکل نگرفته است [۲۹] . چند سویه بودن مفهوم جهانی شدن، به دست دادن تعریفی واحد از آن را دشوار میکند. برخی اندیشه گران برای این فرایند هشت بعدمالی، تکنولوژیکی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، زیست محیطی، جغرافیایی و جامعه شناسی قائل شده اند[۳۰] . برای فهم بهتر از جهانی شدن ، می توان این روند را همچون ورق جمع شده ای تصور نمود که در طی زمان های آتی چین خوردگی های آن باز و نمایان گشته ، ابعاد و پیامد های آن بروز می یابند.جهانی شدن اصطلاحی است که از اواسط دهه ۱۹۸۰ متداول شده است و امروزه اغلب به جای بین المللی شدن و فراملیتی شدن به کار می رود.این اصطلاح به گستره وسیعی از تغییرات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دلالت می کند و بنابراین تفسیرها و تعبیرهای گوناگونی از آن شده است[۳۱].

جهانی شدن را می توان به معنی فروریختن مرزها و فراتر رفتن از آن در سطح جهانی در ابعاد اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی…که فرایند آن دگر گون شدن ساختارهای محلی به جهانی دانست.فرایند جهانی شدن، ابعاد و دامنه آن آنقدر وسیع و گسترده است که تمام شئون زندگی بشر را تحت تأثیر قرار داده است، تا جایی که برخی از صاحب نظران آن را به عنوان بزرگ ترین رخداد تاریخ بشری یاد کرده اند . به طوری که چند دهه گذشته در پرتو توسعه انقلاب ارتباطات الکترونیکی، مفهوم فاصله و فضا، به گونه ای غیرقابل تصور در هم ریخته است. جهانی شدن به شکل امروزین آن از زمان فروپاشی کمونیسم و نظام دوقطبی و پایان جنگ سرد عینیت یافته است. درواقع جهانی شدن به فرآیندی اطلاق می‌شود که طی آن جریان آزاد اندیشه، انسان، کالا، خدمات، و سرمایه در دنیا میسر و محقق گردد.

جهانی شدن فرایند افزایش «وابستگی متقابل» میان جوامع مختلف در مقیاس جهانی است[۳۲]. گروهی به مفهوم عام یعنی در هم ادغام شدن بازارهای جهانی در زمینه های تجارت وسرمایه گذاری مستقیم و جا به جایی و انتقال سرمایه ، نیروی کار و فرهنگ در چهار چوب سرمایه داری وآزادی بازار و نهایتا سر فرود آوردن جهان در برابر قدرت های جهانی بازار که منجر به شکافته شدن مرزهای ملی و کاسته شدن حاکمیت دولت خواهد شد، معتقد هستند. عنصر اصلی واساسی دراین پدیده شرکت های چند ملیتی هستند. جهانی شدن شامل تراکم دنیا به عنوان یک کل و از طرف دیگر افزایش سریع در اجماع و پایه گذاری فرهنگ جهانی تلقی می شود. بطوری که همگون سازی به عنوان یکی از ویژگی های جهانی شدن میلیونها فرصت شغلی ایجاد کرده و باعث شده است که حدود دو تریلیون دلار سرمایه از کشورهای ثروتمند از طریق سهام، سرمایه گذاری در اوراق قرضه و وام های تجاری به کشورهای فقیر و در حال توسعه منتقل می شود[۳۳].

به عبارت دیگر بین المللی شدن را می توان فرایند درهم تنیدگی اقتصادهای ملی از راه تجارت بین المللی دانست از سوی دیگر فراملیتی شدن به مفهوم شکل گیری موسسات تولیدی بر پایه عملیات برون مرزی از راه سازمان ها و موسسات چند ملیتی است[۳۴].

جهانی شدن فرآیندی است که از ابتدای تاریخ بشر وجود داشته و از همان زمان میزان اثرگذاری آن رو به فزونی بوده، اما اخیراً شتاب ناگهانی در آن پدیدار شده است[۳۵] .

جهانی شدن یک فرایند متأخر است که با سایر فرایند های اجتماعی همچون فرا صنعتی شدن ، فرانوگرایی همراه است. جهانی شدن در حوزه های مختلف علوم مورد بحث قرار گرفته و بسیاری از مفاهیم را وادار به بازسازی معنایی کرده است. از این منظر ، جهانی شدن را عامل شکننده ای برای اندیشه های علمی و دانشگاهی در آغاز قرن بیست و یکم می دانند . باید توجه داشت که جهانی شدن با مفهوم نوین آن ، محصول تعاملات فراملی است که طی دو سه دهه گذشته عینیت پیدا کرده است[۳۶]. جهانی شدن، به معنای توسعه جهانی مقوله های مادی و معنوی است که منجر به بازسازی تولیدات جدید در قلمروهای سیاسی ، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شده و معنای متفاوتی را در این حوزه ها به وجود آورده است .به یک تعبیر می توان گفت که جهان تا کنون چندین موج از فرایند جهانی شدن را پشت سر نهاده است، و وجوه مشترک تمام این مراحل هم توسعه تجارت ، گسترش فناوری، مهاجرت وسیع و اختلاط فرهنگ ها بوده است. اما ویژگی بارز موج نوین جهانی شدن که پس از دو جنگ جهانی و بروز رکود بزرگ آغاز شد، همانا کاهش هر چه بیشتر هزینه های حمل و نقل و توسعه شرکت های چند ملیتی است. و شرکت های چند ملیتی هم موتور محرکه جهانی سازی اقتصاد محسوب می شوند . این گونه شرکت ها هستند که با پشت سر نهادن مرز های سیاسی و به حاشیه راندن دولت های ملی ، باعث ادغام هر چه بیشتر اقتصاد های ملی در اقتصاد جهانی می شوند. دوره پس از جنگ جهانی دوم، به عنوان دوره تلاش برای دستیابی به نوسازی و توسعه در کشور های توسعه نیافته، شناخته شده است[۳۷].

جهانی شدن را می‌توان چنین تعریف کرد: جهانی شدن ایجاد تغییراتی در جامعه است که در اثر ازدیاد تجارت، سرمایه‌گذاری، مسافرت و گسترش شبکه‌های کامپیوتری مابین کشورهای دنیا رخ می‌دهد جهانی‌شدن باعث تشدید تاثیر فرهنگ ها برهم خواهد شد و می‌تواند شیوه‌های مدیریت سازمان ها در کشورهای مختلف را تا حد زیاد شبیه به هم و یکسان سازد. در اثر موج جهانی شدن پیش‌بینی می‌شود که از اهمیت مرزهای جغرافیایی کشورها برای کنترل سرمایه، فناوری و کار کاسته شود. وقتی کشورها به هم نزدیک می‌شوند و مناسبات تجاری و فرهنگی بین آنها زیاد می‌شود، بناچار باید به دنبال قوانینی باشند که مشکلاتشان را حل کند. بنابراین قوانین هم به سوی تشکل و یکپارچگی گرایش پیدا می‌کنند و فرهنگ ها به یکدیگر نزدیک‌تر می‌شوند. با توسعه روابط بین کشورها، شرکت های داخلی توسعه می‌یابند و دامنه فعالیت هایشان از مرزهای داخلی گسترش پیدا کرده و فراتر می‌رود و وارد بازارهای جهانی می‌شوند. بدین لحاظ افزایش ایجاد شرکت های چندملیتی لازم می‌شود و بدین ترتیب بنگاه های اقتصادی جهانی روز به روز توسعه می‌یابند[۳۸].

پدیده جهانی شدن واقعیتی است که از عمر آن سالیان بسیار نمی‌گذرد. این پدیده، متولد اواخر قرن بیستم است اما با وجود عمر کوتاهش تا اقصی نقاط عالم اشاعه یافته و به اعماق مباحث متفکران و اندیشمندان امروز جهان راه یافته است. گویی این که وجهه غالب جهانی شدن «اقتصاد» است، ولی بی‌گمان تمامی ابعاد فرهنگ عمومی را تحت تاثیر خود قرار داده است. گرایش به جهانی شدن. خواه‌ناخواه، نظم اجتماعی معاصر را تغییر خواهد داد و از هم‌اکنون نتایج آن در همه جا قابل مشاهده است. در بازار جهانی امروز، معنای مرزهای جغرافیایی – سیاسی کشورها به معنای مرزهای بسته و دیوارهای آهنین پنجاه سال قبل نیست. امروزه اخبار و اطلاعات رخدادها از طریق شبکه اینترنت با سرعت بسیار زیاد و تقریباً در لحظه، از مرزهای جغرافیایی و سیاسی کشورها عبور کرده و به مخاطبان می‌رسد- این پدیده نو می‌تواند به عامل خطرساز و تهدید‌کننده حاکمیت ملی کشورها تبدیل شود. بدین لحاظ باید با تعاریف، راهکارها و تعاملات اقتضایی و نو، آماده رویارویی با این چالش جدید شد[۳۹].

ارتباطات الکترونیکی فقط شیوه انتقال سریع اخبار و اطلاعات نیست، بلکه بافت و ترکیب زندگی ملت ها را نیز تا حد زیادی تغییر می‌دهد. ماهواره‌ها آخرین اطلاعات کشورها را به دورترین نقاط دنیا منتقل می‌کنند و برای نخستین‌بار، ارتباط فوری و همزمان[۴۰] را در سراسر جهان امکان‌پذیر می‌سازند[۴۱].

امروزه میلیون ها نفر از مردم جهان از کامپیوترهای شخصی استفاده می‌کنند و به یاری آن با اتصال به شبکه جهانی اینترنت این فرصت و امکان را دارند که با یکدیگر ارتباط داشته باشند و بدین گونه است که ملت ها به هم نزدیک‌تر شده‌اند. در امور تجاری، انقلابی تحت عنوان تجارت الکترونیک[۴۲] رخ داده و عملیات تجاری را بسیار تسهیل کرده وبه شدت توسعه بخشیده است.

امروزه برای ورود به بازارهای جهانی توجه دقیق و بایسته به سه عامل زیر ضرورت دارد:

۱- تفکر فراملیتی

۲- استانداردهای جهانی

۳- تولید رقابتی[۴۳]

در تاثیر جهانی شدن بر فعالیت شرکت های چند ملیتی باید بیان داشت که این شرکت ها هستند که مهمترین عوامل تحرک آزادانه کالاها و خدمات و عوامل تولید بویژه سرمایه و تکنولوژی در دنیای امروز به حساب می آیند.بر اساس تئوری جهانی شدن ،اصل مزیت نسبی ،عامل تحرک سرمایه وتکنولوژی خواهد بود(اصلی که در مرحله اول حضور شرکت های چندملیتی نیز مبنای فعال

نظر دهید »
مطالب پایان نامه ها درباره : تعیین رابطه صفات شخصیت، سبک ها و ابعاد دلبستگی- فایل ۶ - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

۲-۲-۱۲-۳- رویکردهای اصلی شخصیت
۲-۲-۱۲-۳-۱-رویکرد روان تحلیل گری[۱۴۲]
اولین رویکرد در مطالعه رسمی شخصیت، روان تحلیل گری زیگموند فروید[۱۴۳] بود که کار خود را در اوایل قرن نوزدهم شروع کرد. تقریباً هر نظریه شخصیتی که پس از نظریه فروید ساخته شد به موضع وی مدیون است چرا که یا از بنا نهاده شدن بر موضع او یا مخالفت با آن ناشی شده است. لیبرت و اشپیگلر[۱۴۴] (۱۹۷۰) ویژگی های خاص این نظریه را اینگونه بیان می کردند؛ نظریه شخصیت در روانکاوی : ۱) ماهیتی ساختی دارد، ۲) فرآیندی پویاست، ۳) فرآیندی تکاملی است و ۴) بر یک نقطه جبری مبتنی است ( به نقل از شفیع آبادی و ناصری، ۱۳۸۵). روان تحلیل گری بر نیروهای ناهشیار به عنوان حاکمان و شکل دهندگان شخصیت تأکید دارد، یعنی امیال جنسی و پرخاشگری با پایه زیستی و تعارض های اجتناب ناپذیر اوان کودکی را در شکل گیری شخصیت پر اهمیت تلقی می کند. از نظر فروید غرایز[۱۴۵] عناصر اصلی شخصیت هستند، نیروهای برانگیزاننده ای که رفتار را سوق می دهند و جهت آن را تعیین می کنند. غرایز شکلی از انرژی هستند، انرژی تغییر شکل یافته ای که نیازهای بدن را به امیال ذهن پیوند می دهد. طرح اولیه فروید شخصیت را به سه سطح تقسیم کرد : هشیار،[۱۴۶] نیمه هشیار[۱۴۷] و ناهشیار[۱۴۸]. هشیار، شامل تمام احساس ها و تجربه هایی است که در هر لحظه ی معین از آنها آگاه هستیم. فروید هشیار را جنبه محدودی از شخصیت می دانست زیرا تنها بخش کوچکی از افکار، احساس ها و خاطرات ما در هر لحظه در آگاهی هشیار وجود دارد. مهم تر از آن به نظر فروید ناهشیار می باشد. نظریه روان تحلیل گری بر این بخش تمرکز دارد؛ ناهشیار، شامل نیروهای سوق دهنده عمده در پشت کل رفتار است و مخزن نیروهایی است که نمی توانیم آن را ببینیم یا کنترل کنیم. نیمه هشیار بین این دو سطح قرار دارد و مخزن خاطرات، ادراکات و افکاری است که ما در لحظه به صورت هشیار از آن ها آگاه نیستیم ولی می توانیم آن ها را به راحتی به هشیاری فرا خوانیم. فروید بعدها نظر خود را درباره سه سطح شخصیت تغییر داد و سه ساختار اساسی را در آناتومی شخصیت معرفی کرد: نهاد[۱۴۹] ، من[۱۵۰] و فرامن[۱۵۱] . نهاد با نظر پیشین فروید درباره ناهشیار مطابقت دارد(البته من و فرامن نیز جنبه های ناهشیار دارند). نهاد ساختار قدرتمند شخصیت است، زیرا تمام انرژی لازم برای دو جزء دیگر را فراهم می کند. نهاد(طبق آنچه فروید آن را اصل لذت نامید) از طریق ارتباطی که با کاهش تنش دارد در جهت افزایش لذت و دوری از درد عمل می کند. نهاد فقط ارضای فوری را می شناسد و از واقعیت آگاهی ندارد و تنها راهی که می‌تواند برای ارضای نیازهایش انجام دهد از طریق عمل بازتاب و تجربه خیال پردازی است که فروید آن را اندیشه در فرایند نخستین[۱۵۲] نامید (شولتز و شولتز[۱۵۳]، ۱۳۸۸).

کودک در حال رشد یاد گرفته است که با دنیای بیرونی هوشمندانه و منطقی برخورد کند و توانایی های ادراک، تشخیص، قضاوت و حافظه خود را پرورش دهد، توانایی هایی که بزرگسالان برای برآوردن نیازهای خود به کار می برند. فروید این توانایی ها را اندیشه در فرایند ثانوی[۱۵۴] خواند. می توان این ویژگی ها را تحت عنوان عقل یا معقول بودن، جمع بندی کرد که در دومین ساختار شخصیت فروید، یعنی من وجود دارند. من ارباب منطقی شخصیت است. هدف آن جلوگیری از
تکانه های نهاد نیست، بلکه کمک به آن برای کاهش تنشی است که خواستار آن است. چون من از واقعیت آگاه است، تصمیم می گیرد که چه وقت و چگونه غرایز نهاد می توانند بهتر ارضا شوند. من به شیوه ای عملی و واقع بینانه، محیط را درک و دستکاری می کند و از این رو گفته می شود که طبق اصل واقعیت عمل می کند. به طور مثال، اگر شغل خود را دوست نداشته باشیم و بدون آن نتوانیم برای خانواده خود غذا و سرپناهی تهیه کنیم، این من است که ما را وادار می کند تا آن کار را ادامه دهیم. همچنین این من است که ما را وادار به تحمل افرادی که دوست نداریم می کند (شولتز و شولتز، ۱۳۸۸).
فرامن در حقیقت نقطه مقابل و ضد نهاد است یعنی هر اندازه نهاد کوشش به ارضای بدون چون و چرای غرایز و تمایلات دارد، فرامن سعی در محدود کردن و محروم کردن ما از همه لذت ها و ارضای نیازها دارد. محتوای فرامن در نظریه فروید معادل وجدان اخلاقی است. توجه فرامن به کمال است نه لذت و خوشی. فرامن هم با نهاد در مبارزه و مخالفت است و هم با من، زیرا کار او از یکسو جلوگیری از برآورده شدن خواسته ی نهاد است و از سوی دیگر قانع کردن من برای جایگزین کردن هدف های اخلاقی به جای اهداف واقعی و توجه شخص به کمال و سعی در وصول آن است (کریمی، ۱۳۸۴).
چند جهت گیری تحلیلی دیگر در طول حیات فروید و پس از
آن به وجود آمد. اما برخی از آن ها که از مفاهیم بنیادی فروید ساخته شده بودند، این هدف را دنبال کردند که نظریه های فروید را گسترش بیشتری بدهند و برخی نیز به طور چشمگیری از نظریه ها یا روش های فروید منحرف شدند. این گروه پس از آن که با فروید قطع رابطه کردند، مکتبی به نام نوروانکاوی به وجود آوردند. این افراد عبارت بودند از: کارل یونگ[۱۵۵]، آلفرد آدلر[۱۵۶]، کارن هورنای [۱۵۷] و اریک فروم[۱۵۸]. این نظریه پردازان از بسیاری از جهات با هم اختلاف دارند اما از لحاظ مخالفت با تأکید فروید بر غرایز به عنوان برانگیزننده اصلی رفتار انسان و دیدگاه شخصیت جبرگرایانه او توافق دارند. نظریه پردازان نوروانکاوی تصور خوش بینانه و دلنشین تری از ماهیت انسان ارائه می دهند. نظریه آنها نشان می دهد که حوزه شخصیت ظرف یک دهه بعد از این که به طور رسمی شروع شد با چه سرعتی گسترش یافت (شولتز و شولتز، ۱۳۸۸).
۲-۲-۱۲-۳-۲-رویکرد رفتارگرایی[۱۵۹]
در رویکرد رفتاری، به شرایط درونی مثل اضطراب، سایق ها، انگیزه ها، نیازها یا مکانیزم های دفاعی، یعنی فرآیندهایی که اغلب نظریه پردازان دیگر شخصیت به آن متوسل شده اند هیچ اشاره‌ای نمی یابیم. به نظر رفتار گرایان، شخصیت چیزی جز تجمع پاسخ های آموخته شده به محرک ها، یعنی مجموعه ی رفتارهای آشکار یا نظام های عادت نیست. شخصیت تنها به چیزی اشاره دارد که بتوان آن را به صورت عینی مشاهده و دست کاری کرد. رفتارگرایی تصویری ماشینی از انسان ها ارائه می دهد، ماشین های منفعلی که به صورت خودکار به محرک های بیرونی پاسخ می دهند به این ترتیب که محرک ها به درون وارد می شوند و پاسخ های مناسب که از تجربه گذشته آموخته شده اند به بیرون سوق داده می شوند (شولتز و شولتز، ۱۳۸۸).
۲-۲-۱۲-۳-۳-رویکرد شناختی[۱۶۰]
شناخت به معنی عمل یا فرایند دانستن است. نظریه های شناختی شخصیت بر شیوه های شناخت مردم از محیط و از خوشان تأکید می ورزند، یعنی اینکه آن ها چگونه درک و ارزشیابی می‌کنند، چگونه یاد می گیرند، چگونه می اندیشند و چگونه مسائل را حل می کنند. به عقیده بعضی از محققان این نظریه ها عقلانی ترین یا روان شناختی ترین نظریه های شخصیت هستند زیرا تمرکز خود را منحصراً بر فعالیت های ذهنی آگاهانه قرار داده اند. ممکن است چنین به نظر برسد که با تمرکز انحصاری بر فرآیندهای ذهنی و روانی، برخی از اندیشه هایی که نظریه های دیگر با آن ها سر و کار دارند، از قبیل نیازها یا هیجان ها به عنوان فعالیت های جداگانه ی شخصیت مورد غفلت قرار گرفته اند. اما واقعیت چنین نیست، در نظریه های شناختی این گونه فعالیت ها را بخش هایی از شخصیت می شناسند که مانند تمام بخش های دیگر شخصیت به وسیله فرآیندهای شناختی کنترل می شوند. تفاوت بین رویکردهای گوناگون و رویکرد شناختی این است که رویکرد شناختی می کوشد تا تمام جنبه های شخصیت از جمله مؤلفه های شناختی آن را در قالب فرآیندهای شناختی شرح دهد (کریمی، ۱۳۸۴).
۲-۲-۱۲-۳-۴- رویکرد انسان گرایی[۱۶۱]
این رویکرد در واقع در عرصه مخالفت با دو دیدگاه روان تحلیل گری و رفتارگرایی شکل گرفته است. مخالفت آنان بر این پایه استوار بود که روان تحلیل گری توجه اصلی خود را بر
جنبه های بیمارگونه و روان آزرده وار انسان متمرکز کرده و رفتارگرایی نیز با انکار نیروهای هشیار و ناهشیار در انسان و تمرکز بر مشاهده رفتارهای عینی و ماشینی انگاشتن انسان، در واقع نیروهای بالقوه انسان را نادیده گرفته است. انسان گرایی نظامی فکری است که در آن تمایلات و ارزش های انسان در درجه اول اهمیت قرار دارند. رویکرد انسان گرایی به شخصیت، بخشی از جنبش
انسان گرایی در روان شناسی است که در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ شکوفا شد و طرفداران آن کوشیدند تا روش ها و مواد موضوع این حوزه را اصلاح کنند. اصطلاح روان شناسی انسان گرا ابتدا توسط گوردون آلپورت[۱۶۲] در سال ۱۹۳۰ به کار برده شد. آلپورت و موری[۱۶۳] را پیشگامان رویکرد انسان گرایی به شخصیت می دانند این رویکرد بر توانمندی ها و آرزوهای انسان، اراده آزاد و هشیار، و تحقق بخشیدن به استعدادها تأکید می ورزد، تصویری دلنشین و خوشبینانه از ماهیت انسان ارائه می دهد و انسان ها را به صورت موجوداتی خلاق که به رشد و خودشکوفایی علاقه مند هستند توصیف می کند (شولتز و شولتز، ۱۳۸۸).
۲-۲-۱۲-۳-۵-رویکرد صفات[۱۶۴]
شخصیت از دیدگاه های نظری مختلف مفهوم سازی شده است، با این حال روان شناسان شخصیت به دنبال یک طبقه بندی علمی و قابل قبول از صفات شخصیت بوده اند.
صفات شخصیت، به الگوهای همسان افراد در رفتار، احساسات و افکار گفته می شود. طرفداران مکتب صفات عقیده دارند که هر فرد ترکیب وحدت یافته ای از صفات بدنی و روانی است. طبق این دیدگاه افراد از نظر صفات شخصیت با یکدیگر متفاوت
ند، یعنی آمادگی های گسترده ای برای پاسخگویی به شیوه هایی خاص دارند. به عبارت دیگر انسان ها را می توان از نظر احتمال رفتار، احساسات و تفکر آنها به طریقی خاص توصیف کرد(پروین و جان، ۱۳۸۹).
آنان ضمن تأکید بر تفاوت های فردی در صفات شخصیت به طبقه بندی افراد براساس برخی از صفات مشترک معتقدند. به نظر این دسته از روان شناسان، هر چند الگوی صفات شخصیت هر فرد از دیگران متمایز است در عین حال وجوه اشتراک مقایسه پذیر در افراد وجود دارد. بنابراین تفاوت های فردی را می توان به عنوان پراکندگی یا تغییر پذیری صفات و خصایص اساسی شخصیت تلقی کرد (شریفی، ۱۳۸۲).
بقراط[۱۶۵]، آلپورت، کتل[۱۶۶]، آیزنک و مک کری و کاستا را می توان به عنوان نمونه هایی از نظریه پردازان صفات معرفی کرد، زیرا همه ی آنها بر تفاوت های فردی در آمادگی های افراد تأکید دارند.
۲-۲-۱۲-۴- نظریه های شخصیت
۲-۲-۱۲-۴-۱- نظریه بقراط
یکی از قدیمی ترین نظریات در زمینه صفات، نظریه مربوط به بقراط، پدر علم پزشکی است. وی افراد را به چهار دسته دموی، بلغمی، سوداوی و صفراوی تقسیم کرد. او معتقد بود که چهار مایع در بدن وجود دارد که افزایش هرکدام از آنها در بدن منجر به بروز رفتاری خاص در افراد می شود. این چهار مایع عبارتند از: خون که فرد را دموی، خوش بین و شاد می سازد، بلغم که فرد را خونسرد، بی رگ و بی عاطفه می سازد، صفرای سیاه که افراد را غمگین و افسرده می سازد و صفرای زرد که افراد را تند خو و زود خشم می سازد (راس[۱۶۷]، ۱۳۸۶).
۲-۲-۱۲-۴-۲- نظریه آلپورت
آلپورت، شخصیت را سازمانی پویا در درون فرد می داند که از نظام های روانی و جسمانی که ویژگی های رفتار و افکار را تعیین می کند، تشکیل شده است. وی صفات را شیوه های پیوسته و پایدار واکنش به جنبه های محرک محیط می داند. آلپورت ویژگی های صفات را به شرح زیر بیان می کند:
اول اینکه صفات شخصیت واقعی بوده و در هریک از ما وجود دارند. صفات، ساختارهایی نظری با بر چسب هایی که برای تبیین یا توصیه رفتار ما ساخته شده باشند، نیستند.
دوم اینکه صفات، رفتار را تعیین می کند یا باعث آن می شوند. صفات فقط در پاسخ به
محرک های خاصی برانگیخته نمی شوند. آنها ما را برای جستجوی محرک مناسب برانگیخته می کنند و با محیط تعامل می کنند تا تولید رفتار نمایند. به علاوه صفات می توانند به صورت تجربی خود را نشان دهند. با مشاهده رفتار در طول زمان می توان دلیل وجود صفات را در وحدت و ثباتی که پاسخ های یک شخص به محرک یکسان یا مشابه دارد استنباط نمود. ویژگی های دیگر صفات از نظر آلپورت این است که علی رغم این که ویژگی های متفاوتی را نشان می دهند، با یکدیگر رابطه متقابل داشته و ممکن است با یکدیگر همپوشی داشته باشند. مثلاًپرخاشگری و خصومت از یکدیگر مجزا هستند ولی صفات مربوط به هم می باشند و غالباً مشاهده شده که به طور نرمال در رفتار یک شخص اتفاق می افتد. به علاوه صفات بر حسب موقعیت فرق می کنند. مثلاً شخصی امکان دارد صفت تمیزی را در یک موقعیت و بی نظمی را در موقعیتی دیگر نشان دهد (شولتز وشولتز، ۱۳۸۸).
آلپورت ابتدا دو طبقه از صفات را پیشنهاد کرد. صفات فردی و صفات مشترک. صفات فردی منحصر به یک شخص است و منش وی را توصیف می کند. صفات مشترک بین چند فرد تقسیم شده است، نظیر اعضای یک فرهنگ. صفات مشترک احتمال دارد با تغییر استانداردها و ارزش های جامعه در طول زمان تغییر یابد. آلپورت به خاطر ابهامی که می تواند از نامیدن این دو پدیده به عنوان صفات ناشی شوند، واژگان خود را تغییر داد. وی صفات مشترک را «صفات» و صفات فردی را «صفات شخصی» خواند (شولتز و شولتز، ۱۳۸۸).
صفات فردی یا گرایش های شخصی همگی از شدت و اهمیت یکسانی برخوردار نیستند. از این جهت آلپورت سه نوع صفات را پیشنهاد کرد:
-صفات اصلی[۱۶۸]: صفات اصلی بسیار فراگیر و با نفوذ است و تقریباً با تمام جنبه های زندگی تماس دارد و بر رفتار فرد مسلط است مثل سادیسم و میهن پرستی کورکورانه (پروین، ۱۳۸۹). آلپورت به صفات اصلی «آمادگی های بنیادی[۱۶۹]» می گوید. این آمادگی ها به قدری واضح هستند که نمی توان آن را پنهان کرد (شیرافکن، ۱۳۹۱).
– صفات مرکزی[۱۷۰]: خصیصه های عمومی که پایه های اصلی شخصیت را شکل می دهند. این صفات مرکزی، هرچند به نفوذ و اقتدار صفات اصلی نیستند، اما خصیصه های عمده ای هستند که ممکن است برای توصیف فرد دیگر به کار آیند (راس، ۱۳۸۶). هرکس دارای تعداد کمی صفات مرکزی می باشد، پنج تا ده مضمون که رفتار او را توصیف می کند، مانند پرخاشگری، خوددلسوزی و بدگمانی. این ها ویژگی هایی است که در هنگام بحث کردن درباره یک شخص آشنا ذکر می شود (پروین، ۱۳۸۹). در واقع صفات مرکزی، صفاتی هستند که فرد اغلب آنها را نمایان می سازد و اطرافیان او به راحتی می توانند آن را در وی تشخیص دهند (شیرافکن، ۱۳۹۱).
– صفات ثانویه[۱۷۱]: صفاتی که گاهی به نگرش های یا اولویت ها مربوطند و غالباً تنها در
وضعیت های خاص یا تحت شرایط خاص پدیدار می شوند (راس، ۱۳۸۶). این صفات، کم نفوذترین صفات فردی هس
تند که به صورت آشکار و پیوسته از صفات اصلی و مرکزی ظاهر می شوند و آن چنان به ندرت و یا ضعیف آشکار می شوند که فقط یک دوست نزدیک می تواند متوجه شود، مثل ترجیح دادن نوع خاصی از موسیقی یا غذا (پروین، ۱۳۸۹).
۲-۲-۱۲-۴-۳- نظریه کتل
باتوجه به تأکید برساختار، می توان انتظار داشت که ابعاد ساختاری شخصیت، کانون مشمول نظریه کتل را تشکیل می دهد. در واقع صفت، مهمترین عنصر ساختاری در نظریه کتل می باشد. منظور از صفت این است که رفتار انسان در طول زمان در موقعیت های مختلف دارای الگوی منظم خاصی است (پروین وجان، ۱۳۸۹).
کتل، شخصیت را چیزی که اجازه پیش بینی رفتار شخص را در اوضاع و احوال معین به ما می دهد، تعریف کرده است. بنابراین به نظر او یک نظریه شخصیت باید هدفش پیش بینی رفتار آدمی و شرایط و اوضاع و احوال معین باشد (کریمی،۱۳۸۴).
وی مفاهیمی را که سازنده شخصیت هستند به این قرار معرفی کرده است:
ویژگی یا صفت: بنابر تعریف کتل، ویژگی یا صفت، ساخت ذهنی یا استنتاجی است که از ملاحظه رفتار حاصل شده و نظم و پایداری آن باعث ساخت رفتار می شود. وی این رفتار را براساس در نظر گرفتن وجوه خاص به چندین شکل طبقه بندی می کند. وی در یک طبقه بندی، صفات را به صفات منشی (که نشان دهنده سرعت و قدرت انگیختگی هستند)، صفات تحریکی (که شخص را به سوی هدفی به حرکت وا می دارند) و صفات توانشی که نمودار زیرکی، مهارت و زبردستی هستند، تقسیم می کند (کریمی، ۱۳۸۴).
در طبقه بندی دوم،کتل صفات را به دو دسته صفات عام و خاص تقسیم بندی می کند. صفات عام، صفاتی هستند که میان همه رفتار آدمی یا لااقل میان همه افراد یک جامعه مشترک هستند. صفات خاص، صفاتی هستند که اختصاص به یک فرد معین دارند و وجه تمیز او از افراد دیگر هستند (کریمی، ۱۳۸۴).
در طبقه بندی سوم، کتل صفات را براساس پایداری و تداوم به دو دسته صفات سطحی و عمیق تقسیم می کند. صفات سطحی، دسته ای از رویدادهای رفتاری است که آشکار و ظاهرند و دوام و توصیف پذیری آنها بسیار کم است. صفات عمقی، در حقیقت منبع و سر چشمه صفات سطحی و علت های واقعی رفتار آدمی هستند. صفات عمقی با داوم هستند و شناخت آنها برای مطالعه شخصیت ضرورت اساسی دارد. این صفات نیز دو دسته اند: صفات سرشتی[۱۷۲]، یعنی صفاتی که ذاتی هستند و شخص آنها را باخود به دنیا می آورد و صفات محیطی[۱۷۳] که با آموختن و تربیت به دست می آیند و حاصل محیط اند. با بهره گرفتن از روش تحلیل عوامل روی صفات عمقی در شخصیت، کتل توانست جمعاً شانزده صفت را شناسایی کرده و بعداً چهار صفت دیگر را به آنها اضافه کند (کریمی، ۱۳۸۴).
۲-۲-۱۲-۴-۴- نظریه آیزنک
در نظریه آیزنک مفهوم صفت و مفهوم تیپ هستند که در معرفی شخصیت اهمیت خاص دارند. صفات عادات و اعمالی هستند که جنبه ای نسبتاً ثابت دارند، مانند افسردگی، سستی، ضعف، وسواس و امثال آنها. تیپ هم که از پیوستگی چندین صفت تشکیل شده است برای معرفی شخصیت در درجه اول است (سیاسی، ۱۳۸۴).
آیزنک در نخستین تحقیقات خود به دو بعد شخصیت دست یافت و آنها را درون گرا – برون گرا و روان آزرده خو ( از لحاظ عاطفی پایدار- از لحاظ عاطفی ناپایدار) نام نهاد. رابطه این دو بعد اصلی شخصیت با طبایع چهارگانه ای که به وسیله پزشکان یونانی، بقراط و گالن[۱۷۴] معرفی شده و ویژگی های شخصیتی بیشتری را در بر می گیرد در شکل۲-۲ آمده است. آیزنک بعد سومی را نیز به آنها افزود و آن را روان پریش خویی[۱۷۵] نام نهاد. افراد دارای نمره ی بالا دراین بعد، افراد منزوی، بی احساس و بی توجه به دیگرانند و با آداب و رسوم مورد قبول جامعه در تضادند (پروین و جان، ۱۳۸۹). آیزنک براساس پژوهش قابل ملاحظه ای معتقد است که تمام صفات شخصیتی را می توان مسئول سه تیپ یا بعد دانست. این ابعاد شخصیت ترکیباتی از صفات یا عوامل هستند.
سه بعد شخصیت مورد انتظار آیزنک عبارتند از:
برون گرایی در برابر درون گرایی: فرد برون گرا به دنبال شناخته شدن و تحریک است، سریع هیجان زده می شود، وابسته به محیط اطراف خود است و خودجوش و اجتماعی می باشد. بر عکس، فرد درون گرا از خود کنترلی قوی برخوردار است، آرام است، از جمع گریز است، اهداف خود را مستقل از شرایط بیرونی پیگیری می کند و گرایش به برنامه ریزی کردن در کارهایش دارد (فرانسوا و کریستف[۱۷۶]، ۱۳۹۲).
روان رنجور خویی در برابر ثبات هیجانی: فرد روان رنجورخو پیوسته و سریع در اثر هیجانهای ناخوشایند به هم می ریزد: اضطراب، غمگینی، عذاب وجدان. برعکس، فرد پایدار از لحاظ هیجانی به ندرت هیجانی می شود و اگر از تعادل نیز خارج شود، خیلی زود حالت عادی خود را باز می یابد (فرانسوا و کریستف، ۱۳۹۲).
روان پریش خویی در برابر کنترل تکانه: روان پریشان سخت و دشوار هستند، تمرکز حواسشان کم است، حافظه شان ضعیف است. به طور کلی از نظر ادراک و اعمالی که تحریک لازم دارد بسیار کند هستند. بیشتر ساکن و بی حرکت می مانند و آمادگی سازگاری با تغییرات محیطی را ندارند (سیاسی، ۱۳۸۴).
تعداد زیادی از پژوهش های آیزنک بر ابعاد برون گرایی و روان رنجور خویی تمرکز دارند و عمده این پژوهش ها صرف زیربنای زیست شناختی این ابعاد شده است.
از نظر آیزنک، صفات و ابعاد عمدتا
ً توسط وراثت تعیین شده است، با وجودی که وی تأثیرات محیطی بر شخصیت نظیر تعامل خانوادگی در کودکی را نادیده نمی انگارد، ولی استدلال می کند که چنین تأثیراتی محدود هستند (شولتز وشولتز، ۱۳۸۸).

نظر دهید »
دانلود فایل های پایان نامه در رابطه ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

بعد از جنگ جهانی دوم به مدت تقریباً۴۰ سال ژئوپلتیک به عنوان یک مفهوم و یا روش تحلیل، به علت ارتباط آن با جنگ‎های نیمه اول قرن بیستم منسوخ گردید، هر چند ژئوپلیتیک در این دوره از دستور کار دولت ها در مفهوم قبلی خود خارج شد، اما همچنان در دانشگاهها تدریس می­شد. برای تبدیل شدن نقش فعال جغرافیا در تعریف ژئوپلیتیک به نقش انفعالی سه دلیل عمده قابل ذکر است:

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

اول اینکه جغرافیدانان بعد از شکست آلمان در جنگ، ژئوپلیتیک خاص آلمان را مقصر اصلی عنوان کردند و سیاست‎های آلمان نازی را متأثر از این مکتب می‎دیدند. خود را از مطالعات در مقیاس جهانی کنار کشیده، توجه خود را به دولت ها و درون مرزهای سیاسی بین المللی معطوف داشتند و واژه ژئوپلیتیک بر چسب غیر علمی‎به خود گرفت و از محافل علمی‎و دانشگاهی طرد شد.دلیل دیگری که موجب افول نقش جغرافیا در جنگ سرد شد ظهور استراتژی باز دارندگی هسته ای بود. توانایی پرتاب سلاح‎های هسته ای بوسیله هواپیما و موشک به فاصله‎های دور،باعث شد که دیگر نه فاصله و نه عوامل جغرافیایی مثل ناهمواری ها و اقلیم چندان مهم تلقی نمی‎شدند. دلیل سوم، ظهور ایدئولوژی به عنوان عامل تعیین کننده ی جهت گیری سیاست ها بود. ژئوپلیتیک جنگ سرد و ژئوپلیتیک عصر هسته ای از مشخصات دوره افول ژئوپلتیک هستند (زین العابدین، ۱۳۸۹ : 13).
۲-۱-۳- دوره احیا
بعد از پایان جنگ جهانی دوم جغرافیدانان شرمنده شدند و از آن پس تلاش نمودند جغرافیدانانی که ژئوپلیتیک را در اختیار آلمان نازی (هیتلر) گذاشته اند،کنار گذارند، و نتیجه اینکه حدود ۴۰ سال ژئوپلیتیک طرد شد. تا اینکه در دهه 1980 در جنگ ویتنام[2] و کامبوج[3] بر سر تصاحب منطقه ی مکنگ[4]، گر چه هر دو کشور از بلوک شرق بودند، ایدئولوژی نتوانست جنگ را از بین ببرد. بنابراین، در گزارش این مناقشه و روابط دو کشور، مجدداً از مفهوم ژئوپلتیک استفاده شد و سپس کسینجر[5] بصورت تفننی از واژه ی ژئوپلیتیک در مسائل جهان استفاده نمود. علاوه بر آن در جنگ ایران و عراق (1988-1980) و اشغال کویت توسط عراق (1991-1990 ) و به ویژه سقوط پرده آهنین در اروپا از سال 1989 موجب پر رنگ تر شدن این مفهوم شد و به خصوص فروپاشی شوروی (سابق) و برجسته شدن ملیت ها این مفهوم را به صورت یک مفهوم کلیدی در عرصه بین المللی قرار داد (زین العابدین،۱۳۸۹ :۲۸).
در حالیکه نامداران جغرافیای سیاسی چون ریچارد هارتشورن و استیفن جونز سخت در تلاش شکوفا ساختن جغرافیای سیاسی در جهان دوران میانه ی قرن بیستم شدند و سیاستمدارانی چون هنری کیسینجر واژه ژئوپلیتیک را دوباره به زبان روزمره سیاسی نیمه دوم قرن بیستم باز گرداند، جهانی اندیشانی چون ژان گاتمن و سوئل کوهن پیروزمندانه جهانی اندیشی جغرافیایی(ژئوپلتیک) را به بستر اصلی مباحث دانشگاهی باز گرداندند.در این زمینه ژان گاتمن[6] با طرح تئوری «آیکنوگرافی[7]– سیروکولاسیون[8]» «حرکت» را در مباحث ژئوپلیتیک در معرض توجه ویژه قرار داد و عوامل روحانی یا عامل «معنوی» را در جهانی اندیشی «اصل» یا «مرکز» دانست و «ماده» یا «فیزیک» را تأثیر گیرنده قلمداد کرد (مجتهد زاده،۱۳۸۶:۹۶).
سائول بی کوهن می‎گوید: موضوعات ژئوپلیتیکی مهمتر از آن بودند که جغرافیدانان آنها را کنار بگذارند و اکنون خیلی از جغرافیدانان با یک تأخیر به او ملحق شده اند و از باز گشت و تجدید حیات ژئوپلتیک به اندازه او استقبال کرده اند.
2-2-رویکردهای جدید ژئوپلیتیک
همه نظریه‎های ژئوپلیتیکی جنبه ژئواستراتژیکی داشته و برای کسب قدرت بر فضای جغرافیایی تأکید داشتند. اما پس از پایان جنگ سرد و با مطرح شدن نظام نوین جهانی بسیاری از دیدگاه های ژئوپلیتیکی جنبه ی کمی‎پیدا کرد و حتی بعضی از این دیدگاه ها در عالم سایبر اسپیس مطرح شدند. در نظام نوین جهانی عده ای در تحلیل ژئوپلیتیکی خود، رویکرد انرژی را مد نظر قرار دادند،عده ای به مسائل زیست محیطی معتقد بودند، بعضی فرهنگ را عامل اصلی ژئوپلیتیک دانستند و بالاخره، عده ای مسائل ژئواکونومی‎را در تحلیل ژئوپلیتیکی خود مورد توجه قرار دادند. می‎توان گفت که معیار‎های قدرت که نظامی‎گری بود، به طور کلی جای خود را با معیار‎های مذکور تغییر داد. یعنی، قبل از پایان جنگ سرد، معیار اصلی قدرت نظامی‎گری بوده و تمام عوامل اقتصادی، اجتماعی به صورت ابزار مورد توجه بوده است.به علاوه مشخصه ی اصلی ژئوپلیتیک دوره جنگ سرد جهان دو قطبی، جهان سوم و کشورهای عدم تعهد بودند، اما در نظریه ی جدید ژئوپلیتیکی، جهان چهارم مطرح است (زین العابدین، ۱۷۱:۱۳۸۹).
۲-2-۱-رویکرد نظم نوین جهانی
اولین بارجورج بوش پدر[9] رئیس جمهور اسبق آمریکا در جریان جنگ خلیج فارس در1990م نظام نوین جهانی[10] را مطرح نمود. و در سال 1991 پس از مذاکرات خود در هلسینکی[11] با گورباچف[12] و مارگارت تاچر[13]، رهبران اروپا، سازمان ملل متحد،کشورهای عربی به ویژه خلیج فارس و سایر هم پیمانان خود، نظریه نظام نوین جهانی خود را اعلام نمود (حافظ نیا،۵۳:۱۳۸۵).
این نظام دیدگاه‎های جدید آمریکا را بیان می‎کند. با فروپاشی نظام سیاسی اتحاد جماهیر شوروی و بلوک شرق و از بین رفتن رقابت قدرت ها، جهان از این پس صاحب نظام نوینی شود که بر قدرت همه جانبه آمریکا استوار است. قدرت و سلطه آمریکا بر جهان بدون تسلط بر خلیج فارس ممکن نبود. نظام نوین جهانی طرحی جدید برای سلطه بر مناطق مهم جهان توسط آمریکا بود. این نظام به رغم عنوان گول زننده آن، شکل جدیدی از استعمار نو است که جهان را به سوی مخاصمه و تلاطم سوق می‎دهد. جورج بوش پدر نظم نوین جهانی را این چنین تعریف می‎کند: «نظم نوین جهانی می‎گوید که بسیاری از کشورها با سوابق متجانس و همراه با اختلافات، می‎توانند دور هم جمع شوند تا از اصل مشترکی پشتیبانی کنند و آن اصل این است که شما با زور کشور دیگری را اشغال نکنید…» اما آمریکائیها از زمان پی ریزی چنین نظریاتی، کمترین توجهی به آنچه خود معتقدند نداشته اند و تعبیر «نوام چامسکی» نظم نوین جهانی تعبیر تازه ای از توسل به زور و انقیاد مضاعف ملت ها است.تمام ابعاد نظم نوین جهانی بر پایه منافع و توسعه طلبی آمریکا استوار است در عصر نظم نوین جهانی، ثبات و امنیت تقریباً به طور کامل برای هیچ کشوری- حتی آمریکا- وجود ندارد.
2-2-2-رویکرد ژئواکونومی
پایه و اساس ژئواکونومی‎استدلالی است که از طرف ادوارد لوتویک[14] ارائه شده است. او خبر از آمدن نظم جدیدبین المللی در دهه نود می‎داد که در آن ابزار اقتصادی جایگزین اهداف نظامی‎می‎شوند. به عنوان وسیله اصلی که دولت ها برای تثبیت قدرت و شخصیت وجودی شان در صحنه بین المللی به آن تأکید می‎کنند و این ماهیت ژئواکونومی‎است (عزتی،۱۰۷:۱۳۸۸)
ژئواکونومی‎عبارت ازتحلیل استراتژی­ های اقتصادی بدون درنظر گرفتن سودتجاری،که ازسوی دولتها اعمال می­ شود،به منظورحفظ اقتصادملی یا بخشهای حیاتی آن وبه دست آوردن کلیدهای کنترل آن ازطریق ساختارسیاسی وخط مشیهای مربوط به آن پرداخت. (عزتی،1387: 110)
ژئواکونومی‎رابطه بین قدرت و فضا را مدّ نظر دارد و هدف اصلی آن کنترل سرزمین و دستیابی به قدرت فیزیکی نیست بلکه دست یافتن به استیلای اقتصادی فناوری و بازرگانی است بدین ترتیب به نظر می‎رسد مفاهیم ژئواکونومی‎در رویارویی با مسائل قرن 21 از کارآیی مناسبی در مقیاس جهانی برخوردار خواهد بود (واعظی،1388 :32)
ژئواکونومی‎رابطه بین قدرت وفضا را بررسی می‎کند. فضای بالقوه ودرحال سیلان همواره حدود ومرزهایش درحال تغییروتحول است،ازاین رو آزادازمرزهای سرزمین وویژگیهای فیزیکی ژئوپلیتیک است.درنتیجه تفکر ژئواکونومی‎شامل ابزارآلات لازم وضروری است که دولت می‎تواندازطریق آنها به کلیه اهدافش برسد.(عزتی،1387: 110)
ژئواکونومی‎و ژئوپلیتیک دارای تفاوتهای اساسی با هم می‎باشند،اول اینکه ژئواکونومی‎محصول دولت ها وشرکتهای بزرگ تجاری با استراتژیهای جهانی است درحالی که این خصیصه در ژئوپلیتیک نیست. نه دولت ونه شرکتهای تجاری هیچ نقشی درژئوپلیتیک ندارندبلکه یکپارچگی اتحادیه ها،منافع گروهی وغیره برپایه نمونه‎ های تاریخی با عملکردی نامرئی دراستراتژیهای ژئوپلیتیکی پایه واساسی برای همه صحنه‎های ژئوپلیتیکی هستند.
دوم اینکه هدف اصلی ژئواکونومی‎کنترل سرزمین ودستیابی به قدرت فیزیکی نیست بلکه دست یافتن به استیلای تکنولوژی وبازرگانی است. ازلحاظ کاربردی بایدگفت که مفهوم وعلم ژئوپلیتیک می‎تواند درنشان دادن راه وروش‎هایی برای پایان دادن به نزاعها ودرگیری ها ودرمجموع اختلافات نقش اساسی داشته باشددرحالی که ژئواکونومی‎ازچنین ویژگی برخوردارنیست(عزتی،1387: 112)
2-2-3- رویکرد ژئوکالچر
ژئوکالچر یا ژئوپلیتیک فرهنگی فرایند پیچیده ای از تعاملات قدرت،فرهنگ، و محیط جغرافیایی است که طی آن فرهنگها همچون سایر پدیده‎های نظام اجتماعی همواره در حال شکل­ گیری، تکامل،آمیزش، جابجایی در جریان زمان و در بستر محیط جغرا فیایی کره زمین اند.به عبارت دیگر ژئوکالچر ترکیبی از فرایند ‎های مکانی – فضایی قدرت فرهنگی میان بازیگران متنوع و بی شماری است که در لایه‎های مختلف اجتماعی و درعرصه محیط یکپارچه سیاره زمین به نقش آفرینی پرداخته و در تعامل دائمی‎با یکدیگر بسر می­برندو بر اثر همین تعامل مداوم است که در هر زمان چشم انداز فرهنگی ویژه خلق می‎شود.از این رو ساختار ژئو کالچر جهانی بیانگر موزاییکی از نواحی فرهنگی کوچک و بزرگی است که محصول تعامل‎های مکانی – قضایی قدرت فرهنگی اند که در طول و موازات یکدیگر حرکت می‎کنند (دیلمی‎معزی،2:1387).
ژئوکالچر پدیده ای است که بر شالوده نظام اطلاع رسانی نوین و یا صنایعی استوار است که به تولید محصولات فرهنگی مبادرت می‎ورزد وظیفه این صنایع تولید انبوه محصولات فرهنگی است. نظام سلطه فرهنگی در جهان کنونی در کنار نظام سلطه اقتصادی یا سیاسی از عناصر اصلی نظام ژئوپلیتیک جهانی می‎باشند. امروزه منطق حاکم بر فرایند‎های ژئوکالچر جهانی بر اشکال پیچیده و تکامل یافته تر شیوه‎های رقابتی مبتنی است. این فرایند در عین نافذ بودن، مدام در تکامل می‎باشد
پدیده‎های فرهنگی به دلیل خصیصه‎های مکانی شان همواره میل به ثبات و پایداری در مقابل نوآوری ها دارند که می‎توان به تلاش جوامع سنتی و حفظ میراث فرهنگی و آداب و سنن و نمادهای تاریخی و … اشاره کرد. از طرفی الگوهای تمدنی به واسطه ماهیت فضائیشان در جهت سرعت بخشیدن به تغییرات فرهنگی و زدودن مرزهای قراردادی هستند(حیدری،۱۳۸1 :۱۶۸).
۲-2-4- رویکرد ژئوپلیتیک زیست محیطی
مسایل ژئوپلیتیک زیست محیطی از اواخر قرن بیستم به موضوع اصلی فعالیت­ها و نگرانی­ها بین گروه‎های انسانی و بازیگران ملی و فراملی در سطوح منطقه ای و جهانی تبدیل شده است. محیط زیست بشری در سطوح محلی، ملی، منطقه ای و جهانی دستخوش مخاطرات گردیده است. این مخاطرات در سه بعد: کاهش و کمبود منابع، تخریب منابع و آلودگی محیط زیست تجلی یافته است. از دید ژئوپلیتیک، کمبود منابع زیست محیطی یا محروم کردن انسانها از زیستن در مکان مورد علاقه آنها رقابت و کنش متقابل بین گروه‎های انسانی و بازیگران سیاسی در سطوح مختلف را در پی دارد.(www.civilica.com).
طی چند دهه گذشته، افزایش جمعیت، گسترش دامنه مداخلات بشر در طبیعت برای تأمین نیازهای فزاینده از منابع کمیاب طبیعی، گسترش رویکرد سودانگاری در غالب طرح‎های توسعه ای، بی پروایی نسبت به جستار پایداری محیط زیست در ساخت سازه ها و زیر ساخت ها و مانند آن،پیامدهای ناگواری همانند گرمایش کروی، ویرانی لایه ازن، پدیده ال نینو، طوفانهای سهمگین، بالا آمدن سطح آب دریاها، گسترش گازهای گلخانه ای، خشکسالی، سیل، فرو نشست زمین، کاهش آب شیرین، بیابان زایی، کاهش خاک مرغوب، آلودگی هوا، باران‎های اسیدی، جنگل زدایی و نابودیت تنوع زیستی، نشانه‎هایی از جهانی شدن پیامدهای فروسایی محیط زیست در سطح فروملی و فراملی و جهانی بودن بوده اند. تداوم وضعیت موجود،آینده زیست و تمدن فراروی بشر را مبهم و نامطمئن کرده است.نگرانی از این وضعیت به همراه شرایط نا مطلوب کنونی، در طرح رویکردهایی همانند امنیت زیست محیطی، ژئوپلیتیک انتقادی، ژئوپلیتیک زیست محیطی، توسعه پایدار بسیار اثر گذاشت. با توجه به این که مفهوم «جهان» از مقیاس‎های مطالعاتی دانش یاد شده است، مرزهای محلی و ملی را در نوردیده اند، محیط زیست سویه ای ژئوپلیتیک یافته است (کاویانی،۱۳۹۰: ۸۵).
2-2-5-رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی
در مورد ماهیت و چیستی ژئوپلیتیک انتقادی نظریه‎های مختلفی ارائه شده است. عده ای از نظریه پردازان، ژئوپلیتیک انتقادی را در مقایسه با ژئوپلیتیک سنتی، که به دلیل سوء استفاده از شواهد جغرافیایی به نفع مقاصد امپریالیستی لکه دار گردیده، از لحاظ علمی‎مستقل و بی طرفانه می‎دانند که می‎تواند با دیدگاهی متعالی به امور جهانی نگریسته و تحقیق عینی بپردازد(مویر،220:1379). عده ای را باور بر این است که ژئوپلیتیک انتقادی در جستجوی آشکار کردن سیاست­های پنهان دانش ژئوپلیتیک است (میرحیدر،42:1386)
از اوایل1970، شاهد ظهوررویکردی نوین به نام «ژئوپلیتیک انتقادی[15]»هستیم.دانشمندان ژئوپلیتیک چون اتوتایل[16] ومیشل فوکو را می‎توان ازپیشگامان این حرکت نوین دانست. این دانشمندان به طور همزمان، هم از ژئوپلیتیک انتقاد کردند و هم خود از اندیشمندان این عرصه بودند. این افراد، سیاست اندیشمندانه خود را بر «ضد ژئوپلیتیک» تعریف کرده و با وجود این، در چارچوب زیر بنایی مفاهیم ژئوپلیتیک کار می‎کردند (مویر،۳۷۸:۱۳۷۹).
محققین ژئوپلیتیک انتقادی تمایل دارند بجای تمرکز بر شناسایی عوامل جغرافیایی مؤثر بر شکل گیری قدرت دولتها و سیاست خارجی ایشان، از یک سو دریابند که سیاستمداران چگونه «تصاویر ذهنی» خود را از جهان ترسیم نموده اند و این بینش ها چگونه بر تفاسیر آن ها از مکان‎های مختلف تأثیر می‎گذارند؟ ژئوپلیتیک انتقادی به عنوان نظریه ای نسبتاً جدید که توانسته است خود را بر اساس مؤلفه‎های حاکم میان بازیگران روابط بین الملل، نظام مند سازد، چارچوبی مناسب برای فهم ژئوپلیتیکی جدید، به دور از عناصر سختی هم چون مرز و مکان ایجاد کرده است. بر اساس فهم برخی از موضوعات، بدون توجه به بعضی مسائلی که طبق نظریات سنتی غیرمرتبط می‎نمودند، امری ناقص خواهد بود. از منظر ژئوپلیتیک انتقادی، استراتژی قدرت همیشه نیازمندبه کارگیری فضا وهمین سبب گفتمان می­باشد. (www.javanemrooz.com)
رویکرد انتقادی، کوشش منتقدانه برای کشف ساختارهای جامعه معاصر است که ضمن نقد زیربنایی رویکردهای رایج در شناخت جامعه به تبیین کاستی ها ی روش شناسی آنها می‎پردازند و شیوه‎های اثبات گرایی (پوزیتیوسیتی) را در مطالعه جامعه نقد می‎کند و بر این انگاره استوار است که صرف تجربه و روش‎های تجربی کافی نیست و نباید مطالعه جامعه را همسان با مطالعه طبیعت انگاشت. هدف نظریه پردازان مکتب انتقادی، ایجاد دگرگونی‎های فرهنگی و روشنگرانه برای کاهش نابرابری‎های جهانی، برقراری عدالت بین المللی، احترام به تفاوت ها و گرایش به ارزش‎های فرهنگی جدیدی است که بر فرایند تعامل موجود در صحنه‎های اجتماعی و تمدنی حاکم شود و تعامل و عمل را در چارچوب ارزشهای موجود رهبری کند (مشیر زاده،۱۳۸۴ :۲۲۱).
هر چند ژئوپلیتیک به مطالعه روابط متقابل جغرافیا، قدرت سیاست و کنش‎های ناشی از ترکیب آنها با یکدیگر می‎پردازد (حافظ نیا،۳۶:۱۳۸۵). اما امروزه گفتمان آن تابعی از چالش‎های برخاسته از «جهانی شدن‎های اقتصادی»، «انقلاب اطلاع رسانی» و«خطرات امنیتی جامعه جهانی» است (مجتهد زاده،۱۲۸:۱۳۸۱)و بالاخره ژئوپلیتیک انتقادی در جستجوی آشکار کردن سیاست‎های پنهان دانش ژئوپلیتیک است.مباحث ژئوپلیتیک مقاومت و آنتی ژئوپلیتیک از جمله مباحث مهم در پژوهش ها و نوشته‎های مربوط به ژئو پلیتیک انتقادی می‎باشد.این رویکرد توجهش را صرفاً به رویه سلطه ژئوپلیتیک معطوف نداشته بلکه به رویه دیگر ژئوپلیتیک که مقاومت می‎باشد بیشتر توجه می‎کند. و عاشورا به عنوان عالیترین و متعالی ترین صحنه ژئوپلیتیک مقاومت از چنان ماندگاری و جاودانگی برخوردار بوده و هست که امروزه و در قرن بیست و یکم وهزاره سوم نیز توان تحریک و به غلیان در آوردن جنبش‎های مقاومت را دارد. بسیاری از نهضت ها و مقاومت ها در دنیای اسلام و حتی غیر اسلام الگوی مقاومت خود را از عاشورا الهام گرفته اند. (باباخانی،38:1392)
2-3-اندیشه ملی گرایی
ملی گرایی مفهومی‎کاملا سیاسی دارد. این مفهوم به عنوان یک اندیشه و فلسفه سیاسی تلقی می­ شود. اندیشه‎ای که در هر ملتی ریشه در هویت ملی و میهن دوستی آن ملت دارد. در حالی که مفهوم میهن دوستی و دلبستگی به هویت میهنی مفاهیم غریزی و کهن هستند، ناسیونالیسم پدیده ای فلسفی و نوین محسوب می‎شود که از سوی اروپای بعد از انقلاب صنعتی به جهان بشری معرفی شده است. در این راستا هنگامی‎که جنگ جهانی اول و جنگ‎های بزرگ قبل از آن بیشتر با انگیزه میهن دوستی شروع شده بود، جنگ جهانی دوم حاصل برخورد اندیشه‎های ناسیونالیستی بود.(حافظ نیا و همکاران،210:1389)
ناسیونالیسم به وابستگی مردم یک منطقه که براساس یک احساس مشترک به وجود آمده گفته می­ شود این احساس مشترک ممکن است علل تاریخی، فرهنگی، نژادی، جغرافیایی و غیره داشته باشد. ناسیونالیسم در حقیقت ملاتی است که گروه‎های مختلف را به هم پیوند داده و واحدی به نام ملت را به وجود می‎آورد. (روشن و فرهادیان،242:1385)
میهن دوستی و دلبستگی به هویت میهنی مفاهیم غریزی و کهن هستند. ناسیونالیسم یا ملی گرایی مفهومی‎کاملاً سیاسی است که از سوی اروپای بعد از انقلاب صنعتی به جهان بشری معرفی شد. از نظر واژه شناسی ناسیونالیسم از ریشه ناسی(Nasci)آمده است این واژه لاتین متولد شدن معنی می‎دهد و نظریه تکاملی ایده ناسیونالیسم را تأیید می‎کند.(حافظ نیا و همکاران،210:1389)
اگر ناسیونالیسم بر مبنای برگشت به ارزشهای جاهلی و اساطیری باشد، ارتجاعی محسوب می‎شود و اگر بر مبنای یک احساس انسانی و فرهنگ خلاق باشد، مترقیانه خواهد بود. مفهوم ناسیونالیسم در قرن نوزدهم و بیستم به طور گسترده ای از اروپا به سایر نقاط و از جمله خاورمیانه انتشار یافت. افکار ناسیونالیستی به دلایلی چند در نیمه دوم قرن نوزدهم در خاورمیانه، گسترش یافت.
اول: افتتاح مدارس جدید درمصر، لبنان وسوریه
دوم: اختراع چاپ که به دنبال خود آگاهی از امور سیاسی را افزایش داده و مشوق احیای فرهنگی- ادبی شد.
سوم: تجزیه امپراطوری‎های قدیم که به دنبال خود، خود مختاری گروه‎های ملی را به دنبال داشت.(درایسدل و بلیک،77:1386)
با شروع قرن بیستم ناسیونالیسم به یک قدرت عمده سیاسی در خاورمیانه تبدیل شد و تأثیرات آن زمانی به اوج خود رسید که ناسیونالیسم ترک، عرب، ایرانی و یهود به طور همزمان در این منطقه ظهور کردند، از عوامل اصلی که سبب بروز شکاف و اختلاف در میان شیعیان منطقه خاورمیانه شده، اندیشه‎های ناسیونالیستی پیروان این مذهب در کشورهای مختلف می‎باشد. تنوع نژادی و قومی‎شیعیان ساکن در منطقه خاورمیانه الهام بخش اندیشه‎های ناسیونالیستی در میان آنان گردیده و این امر واگرایی و فقدان وحدت مذهبی در بین آنان را به دنبال دارد. ویژگی عمومی‎ناسیونالیسم تأکید بر برتری هویت ملی بر دعاوی مبتنی بر طبقه، دین و مذهب است و بر این اساس عوامل زبانی، فرهنگی وتاریخی مشترک به همراه تأکید بر سرزمین خاص، هویت بخش گروهی از مردم می‎شود.
بدین ترتیب ایدئولوژی ناسیونالیسم با تأکید بر نژاد و زبان در جهان اسلام که مرکب از انواع زبانها و نژادها ی گوناگون است، یکی از عوامل اصلی واگرایی تلقی می‎گردد. تجارب تاریخی گویای این واقعیت است که حتی پان عربیسم از ادعای نهضت وحدت سراسری اعراب نتوانست در جوامع و کشورهای عربی ایجاد وحدت نماید و طی جنگهای اعراب اسرائیل و با شکست اعراب اعتبار خود را از دست داد. به طوری که در جریان جنگ 1991 آمریکا و متحدین با عراق برخی کشورهای عرب برای آزادی کویت به یک کشور دیگر عرب(عراق)، حمله ور شدند(صفوی،202:1387).
2-4-میهن خواهی
میهن خواهی یا وطن دوستی فلسفه سیاسی ویژه ای نیست، بلکه غریزه ای است که از حس اولیه ی تعلق داشتن به مکان و هویت ویژه ای آن و حس دفاع از منافع اولیه ی فردی در آن مکان ویژه ناشی می‎شود. گونه ی اولیه ی خودنمایی این غریزه کم و بیش در همه ی حیوانات قابل مشاهده است. بیشتر حیوانات محدوده‎های مشخصی را برای جولان دادن و منافع اختصاصی، فردی یا گروهی خود در نظر گرفته و به آن دلبستگی و تعلق می‎یابند و دخالت و تجاوز دیگران را در آن با سرسختی دفع می‎کنند. (مجتهدزاده،70:1381). مفهوم میهن از انگیزه‎های سیاسی دور است و از حد غریزه ی طبیعی خارج نمی‎شود. میهن خواهی یا میهن دوستی تا آن اندازه طبیعی و غریزی است که با تعلقات معنوی انسان درآمیخته و جنبه ی الهی به خود می‎گیرد و به گونه ی مفهوم مقدس خودنمایی می‎کند.
2-5- مفهوم ملت
جمع افرادی که از پیوندهای مادی و معنوی ویژه و مشخصی برخوردار باشند و با مکان جغرافیایی ویژه ای، «سرزمین سیاسی یکپارچه و جداگانه» همخوانی داشته باشند و حاکمیت حکومتی مستقل را واقعیت بخشند، ملت آن سرزمین یا کشور شناخته می‎شوند. بدین ترتیب ملت و ملیت پدیده‎های سیاسی هستند که در رابطه مستقیم با سرزمین واقعیت پیدا می‎کنند و این اصطلاحات در حالی که مباحث سیاسی هستند، جنبه ای کاملاً جغرافیایی به خود می‎گیرند. (مجتهدزاده،65:1381).
در زبان‎های اروپایی واژه ملت از کلمه(natio) مشتق شده و بر مردمانی دلالت دارد که از راه ولادت با یکدیگر نسبت دارند و از یک قوم و قبیله هستند. ملت به مجموعه ای از افراد ساکن در فضای جغرافیایی مشخص و محدود از حیث سیاسی اطلاق می‎شود که بر اساس عوامل و خصیصه‎هایی نظیر تبار، تاریخ، فرهنگ، دین، مذهب، سرزمین، قومیت، زبان و …نسبت به یکدیگر احساس همبستگی می‎کنند و خود را متعلق به یک ما می‎دانند.(حافظ نیا و همکاران،108:1389)

نظر دهید »
طرح های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع تأثیر کتاب درمانی بر ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

برای اطلاع از تأثیر داشتن یا نداشتن کتابدرمانی بر مشکلات اجتماعی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، بر اساس سیاههی رفتاری کودکان از نظر والدین، و نیز معلمان آنها از آزمونt وابسته استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون نشان داد که در سطح ۰۵/۰ کتابدرمانی بر مشکلات اجتماعی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی دبستان استثنایی وصال بیرجند از نظر والدین (با ۰۰۷/۰p-value =؛ ۹۶/۳- = t) و معلمان (با ۰۰۶/۰p-value =؛ ۲۱/۴- = t) و از جمع نظر والدین و معلم (با ۰۰۱/۰p-value =؛ ۵۶/۵ = t) آنها تأثیر داشت.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

۵-۴-۵. فرضیهی پنجم
برای اطلاع از تأثیر داشتن یا نداشتن کتابدرمانی بر مشکلات تفکر کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، بر اساس سیاههی رفتاری کودکان از نظر والدین، و نیز معلمان آنها از آزمونt وابسته استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون نشان داد که در سطح ۰۵/۰ کتابدرمانی بر مشکلات تفکر کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی دبستان استثنایی وصال بیرجند از نظر والدین (با ۰۵۶/۰p-value =؛ ۳۵/۲- = t) و معلمان (با ۲۳/۰p-value =؛ ۳/۱- = t) آنها تأثیر داشت ولی از جمع نظر والدین و معلم (با ۰۰۲/۰p-value =؛ ۱۱/۳ = t) آنها تأثیر داشت.
۵-۴-۶. فرضیهی ششم
برای اطلاع از تأثیر داشتن یا نداشتن کتابدرمانی بر مشکلات توجه کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، بر اساس سیاههی رفتاری کودکان از نظر والدین، و نیز معلمان آنها از آزمونt وابسته استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون نشان داد که در سطح ۰۵/۰ کتابدرمانی بر مشکلات توجه کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی دبستان استثنایی وصال بیرجند از نظر والدین آنها (با ۰۱/۰p-value =؛ ۵/۳- = t) و معلمان (با ۰۰۷/۰p-value =؛ ۰۴/۴- = t) و از جمع نظر والدین و معلم (با ۰۰۰۷/۰p-value =؛ ۰۴/۴ = t) تأثیر داشت.
۵-۴-۷. فرضیهی هفتم
برای اطلاع از تأثیر داشتن یا نداشتن کتابدرمانی بر رفتارهای قانونشکنانهی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، بر اساس سیاههی رفتاری کودکان از نظر والدین، و نیز معلمان آنها از آزمونt وابسته استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون نشان داد که در سطح ۰۵/۰ کتابدرمانی بر رفتارهای قانونشکنانهی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی دبستان استثنایی وصال بیرجند از نظر والدین آنها (با ۰۰۹/۰p-value =؛ ۷/۳- = t) و معلمان (با ۰۴/۰p-value =؛ ۵/۲- = t) و نیز از جمع نظر والدین و معلم (با ۰۱/۰p-value =؛ ۷۳/۳ = t) آنها تأثیر داشت.
۵-۴-۸. فرضیهی هشتم
برای اطلاع از تأثیر داشتن یا نداشتن کتابدرمانی بر رفتارهای پرخاشگرانهی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، بر اساس سیاههی رفتاری کودکان از نظر والدین، و نیز معلمان آنها از آزمونt وابسته استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون نشان داد که در سطح ۰۵/۰ کتابدرمانی بر رفتارهای پرخاشگرانهی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی دبستان استثنایی وصال بیرجند از نظر والدین آنها (با ۰۱/۰p-value =؛ ۶/۳- = t) و معلمان (با ۰۰۴/۰p-value =؛ ۵/۴- = t) و از جمع نظر والدین و معلم (با ۰۰۰۱/۰p-value =؛ ۹۵/۶ = t) تأثیر داشت.
۵-۴-۹. فرضیهی نهم
برای اطلاع از تأثیر داشتن یا نداشتن کتابدرمانی بر رفتارهای درونیسازی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، بر اساس سیاههی رفتاری کودکان از نظر والدین، و نیز معلمان آنها از آزمونt وابسته استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون نشان داد که در سطح ۰۵/۰ کتابدرمانی بر رفتارهای درونیسازی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی دبستان استثنایی وصال بیرجند از نظر والدین آنها (با ۰۰۵/۰p-value =؛ ۲/۴ = t) و معلمان (با ۰۴۳/۰p-value= ؛ ۵/۲ = t) و از جمع نظر والدین و معلم (با ۰۰۴/۰p-value =؛ ۴۱/۴ = t) تأثیر داشت.
۵-۴-۱۰. فرضیهی دهم
برای اطلاع از تأثیر داشتن یا نداشتن کتابدرمانی بر رفتارهای برونیسازی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، بر اساس سیاههی رفتاری کودکان از نظر والدین، و نیز معلمان آنها از آزمونt وابسته استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون نشان داد که در سطح ۰۵/۰ کتابدرمانی بر رفتارهای برونیسازی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی دبستان استثنایی وصال بیرجند از نظر والدین (با۰۱۷/۰p-value =؛ ۲/۳ = t) و معلمان (با ۰۰۱/۰p-value =؛ ۱۲/۶ = t) و از جمع نظر والدین و معلم (با ۰۰۲/۰p-value =؛ ۲۴/۵ = t) آنها تأثیر داشت.
۵-۴-۱۱. فرضیهی یازدهم
برای اطلاع از تأثیر داشتن یا نداشتن کتابدرمانی بر تغییر کلی طرز رفتار کودکان کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، بر اساس سیاههی رفتاری کودکان از نظر والدین، و نیز معلمان آنها از آزمونt وابسته استفاده شد. یافته های حاصل از اجرای آزمون نشان داد که در سطح ۰۵/۰ کتابدرمانی بر تغییر کلی طرز رفتار کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی دبستان استثنایی وصال بیرجند از نظر والدین (با ۰۱۵/۰p-value =؛ ۳۶/۳ = t) و معلمان (با ۰۰۰۱/۰p-value =؛ ۲۹/۷ = t) و از جمع نظر والدین و معلم (با ۰۰۴/۰p-value =؛ ۶۳/۴ = t) آنها تأثیر داشت.
۵-۵. بحث و بررسی
۵-۵-۱.فرضیهی اول
کتابدرمانی، بر اضطراب/افسردگی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند تأثیر دارد.
یافتهها نشان داد که کتابدرمانی بر اضطراب/افسردگی کودکان از نظر والدین و معلم در سطح ۰۵/۰ تأثیر دارد (به ترتیب با ۰۱/۰= p-value و ۰۰۳/۰ p-value=و جمع نظرات هر دو گروه ۰۰۴/۰ p-value=). بنابراین میتوان چنین تحلیل کرد که مطابق گزارش والدین و معلم، کتابدرمانی یکی از عوامل مؤثر بر کاهش اضطراب/افسردگی کودکان ناشنوا میباشد. نمرات آزمودنیها هم در گزارش والدین و هم معلم و همچنین در جمع نظر والدین و معلم در پسآزمون نسبت به پیشآزمون کاهش یافت. مقدار t در هر کدام از آزمونهای والدین و معلم منفی بود، این به معنای کاهش نمرات ناهنجاری اضطراب/افسردگی و مؤید آن است که کتابدرمانی بر کاهش این ناهنجاری در آنها تأثیر داشته است. به نظر میرسد این کاهش اضطراب/افسردگی ناشی از کتاب داستانهایی باشد که دراختیار دانشآموزان ناشنوا قرار گرفت و یا برای آنها قرائت شد.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش بلوچ زراعتکار (۱۳۸۳) مطابقت دارد. وی به این نتیجه دست یافت که کتابدرمانی بر کاهش افسردگی خفیف دانشجویان دختر دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران مؤثر است. همچنین نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش شیبانی و همکاران (۱۳۸۵) نیز مطابقت داشت. آنها از قصهدرمانی، برای کاهش نشانه های افسردگی کودکان افسرده استفاده کردند و قصهدرمانی را نه تنها موجب کاهش نشانه های افسردگی در کودکان افسرده، بلکه درکاهش نشانه های اختلالهای اضطرابی و لجبازی و نافرمانی مؤثر دانستند.
مارس (۱۹۹۵) در پژوهشی در مورد اثر کتابدرمانی بر برخی مشکلات مانند اضطراب، نیز به نتایجی مشابه با این پژوهش دست یافت. او نشان داد کتابدرمانی برای مشکلاتی مانند اضطراب، سوء استفادههای جنسی در مقایسه با کاهش وزن، کنترل نبض و مشکلات یادگیری مؤثرتر است. لیدرن و همکاران (۱۹۹۴) در بخشی از پژوهشی، اثر کتابدرمانی را بر کاهش افسردگی مؤثر یافتند و نتایج آنها در آن بخش مؤید نتایج به دست آمده در این جاست.
با توجه به نتایج تمامی پژوهشهای مذکور و نتایج این پژوهش، به نظر میرسد کتابدرمانی عامل تعیینکننده مهمی در درمان افسردگی به شمار میآید و لازم است بیشتر در این مورد برای درمان افسردگی به کار گرفته شود. بیشک، کتابدرمانی برخلاف هر گونه داروی شیمیایی مورد استفاده در درمان افسردگی، بسیار مناسبتر است، چون هیچ گونه عارضه پس از استفاده ندارد بلکه فواید دیگری نیز دارد که در بخشهای بعدی به آن اشاره میشود.
۵-۵-۲. فرضیهی دوم
کتابدرمانی، بر گوشهگیری/افسردگی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، تأثیر دارد.
یافتهها نشان داد که کتابدرمانی بر گوشهگیری/افسردگی کودکان از نظر والدین و معلم در سطح ۰۵/۰ تأثیر دارد. (به ترتیب با ۰۱/۰= p-value و ۰۱/۰ p-value=و جمع نظرات هر دو گروه ۰۰۲/۰ p-value=). بنابراین، میتوان اینگونه تحلیل کرد که مطابق والدین و معلم، کتابدرمانی نیز یکی از عوامل مؤثر بر کاهش گوشهگیری/افسردگی کودکان ناشنواست. نمرات آزمودنیها هم در گزارش والدین و هم معلم و همچنین جمع نظر والدین و معلم، در پسآزمون نسبت به پیشآزمون کاهش یافت، و مقدار t در هرکدام از آزمونهای والدین و معلم منفی بود. این به معنای کاهش نمرات ناهنجاری گوشهگیری/افسردگی است و این گونه به نظر میرسد که کتابدرمانی بر کاهش ناهنجاری گوشهگیری/افسردگی تأثیر داشت و کتابهایی که در اختیار کودکان ناشنوا قرار داده شد یا برای آنها قرائت شد، باعث شده تا حدی معنادار گوشهگیری آنها کاهش یابد.
نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش جِلدِرد و جلدِرد (۱۹۹۷) مطابقت داشت. آنها از قصهها در مشاورهی کودکان استفاده کردند که در کاهش یأس، درماندگی کودکان مؤثر بود. همچنین نتایج این پژوهش با نتایج پژوهش لیدرن و دیگران (۱۹۹۴) نیز مطابقت داشت. آنها در پژوهشی کتابدرمانی را درکاهش وقوع حملات ترس، علایم جسمانی ترس، ترس از مکانهای باز و افزایش خودباوری و کاهش افسردگی آزمودنیها مؤثر دانستند.
۵-۵-۳. فرضیهی سوم
کتابدرمانی، بر شکایات جسمانی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، تأثیر دارد.
یافتهها نشان داد که کتابدرمانی بر کاهش شکایات جسمانی کودکان از نظر والدین و معلم در سطح ۰۵/۰تأثیری ندارد (والدین ۳۵/۰= p-value و معلم ۰۷/۰ p-value=) به بیانی دیگر،
میتوان اینگونه بیان کرد که از مطابق گزارش هر یک از والدین و معلم، کتابدرمانی از عوامل مؤثر بر کاهش شکایات جسمانی کودکان ناشنوا نیست. هر چند در هر دو مورد، تفاوت اندکی بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون ایشان وجود داشت، اما این تفاوت از نظر آماری معنادار نیست ولی پس از جمع نمرات دو پیشآزمون و پسآزمون والدین و معلم و آزمون تفاوت آنها، مشخص شد کتابدرمانی برکاهش شکایات جسمانی کودکان از جمع نظر والدین و معلم در سطح ۰۵/۰ تأثیر دارد (۰۳/۰ p-value= )، در نتیجه به نظر میرسد کتابدرمانی تأثیری هر چند اندک ولی معنادار بر کاهش شکایات جسمانی دارد. در این زمینه و برای اطلاع دقیق از تأثیر این عامل بر کاهش شکایات جسمانی نیاز به پژوهشهای بیشتر و به ویژه روی گروهی بزرگتر ضروری به نظر میرسد.البته میتوان گفت شاید محتوای این کتاب داستانها، متناسب با این نوع مشکل نبوده، ولی اصل فرایند کتابدرمانی بر کاهش شکایات جسمانی مؤثر میباشد. چنانچه تأثیر این عامل در پژوهشهای بیشتر تأیید شود، روش بسیار مناسب و ارزشمندی برای تسکین دردهای جسمانی به شمار خواهد آمد که هیچ گونه عواقب سوئی بر آن مترتب نیست.
۵-۵-۴. فرضیهی چهارم
کتابدرمانی، بر مشکلات اجتماعی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، تأثیر دارد.
یافتهها نشان داد که کتابدرمانی بر مشکلات اجتماعی کودکان از نظر والدین و معلم در سطح ۰۵/۰ تأثیر دارد (به ترتیب با ۰۰۷/۰= p-value و ۰۰۶/۰ p-value=و جمع نظرات هر دو گروه ۰۰۱/۰ p-value=). این گونه به نظر میرسد که مطابق گزارش والدین و معلم کتابدرمانی یکی از عوامل مؤثر بر کاهش مشکلات اجتماعی کودکان ناشنوا است. نمرات آزمودنیها هم در گزارش والدین و هم معلم و نیز در جمع نظر والدین و معلم در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون کاهش یافت. مقدارt در هر کدام از آزمونهای والدین و معلم منفی بود، و این نشاندهندهی کاهش نمرات ناهنجاری مشکلات اجتماعی و در نتیجهی تأثیر کتابدرمانی است. با توجه به کتابهای داستانی که دانشآموزان مطالعه کردند، در این زمینه انتخاب کتابهای مناسب برای ایجاد این تأثیر و وجود ملاکها و استاندارهای مشخص و دقیق به منظور تعیین زمینه موضوعی کتابها بسیار ارزشمند به نظر میرسد.
نتایج این پژوهش با نتایج شرنک (۱۹۸۲) مطابقت داشت. او نتیجه گرفت کتابدرمانی برای تغییر نگرش، سلامت ذهن، رشد خودپنداره و کاهش ترس تأثیر مثبتی بر توانایی حل مشکلات دانشآموزان، رفتار اجتماعی، شکلگیری ارزشها، روابط بینفردی، پذیرش افراد مختلف و موفقیت در خواندن و مطالعه داشت. از آنجا که مشکلات اجتماعی کودکان ناشنوا به خصوص در زمینه ارتباطسازی بسیار بیشتر نمود مییابد، این روش ممکن است برخی از مشکلات ایشان در این زمینه را برطرف سازد.
۵-۵-۵. فرضیهی پنجم
کتابدرمانی، بر مشکلات تفکر کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، تأثیر دارد.
یافتهها نشان داد تفاوتهای موجود بین نمرات پیشآزمون و پسآزمون والدین و نیز معلم معنادار نبود، یعنی کتابدرمانی بر کاهش مشکلات تفکر کودکان از نظر والدین و معلم در سطح ۰۵/۰ تأثیری معناداری ندارد (به ترتیب با ۰۵/۰= p-value و ۲۳/۰ p-value=)؛ کتابدرمانی از عوامل مؤثر بر کاهش مشکلات تفکر کودکان ناشنوا از نظر والدین و معلم به طور جداگانه و انفرادی نبود اما نتایج حاصل از مجموع نمرات این دو در سطح ۰۵/۰ تفاوت معناداری را بین نمرات حاصل از
پیشآزمون و پسآزمون نشان داد (۰۲/۰ p-value= ).شاید بتوان گفت محتوای این کتابها متناسب با رفع این مشکل نبوده ولی اصل فرایند کتابدرمانی بر کاهش مشکلات تفکر تأثیر دارد. لذا به نظر میرسد کتابدرمانی از عوامل مؤثر در کاهش مشکلات تفکر این کودکان در گروهی بزرگتر و متنوعتر باشد، اما تقویت این تأثیر مستلزم پژوهشهای بیشتر در این خصوص است.
۵-۵-۶. فرضیهی ششم
کتابدرمانی، بر مشکلات توجه کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، تأثیر دارد.
یافتهها نشان داد که کتابدرمانی بر مشکلات توجه کودکان از نظر والدین و معلم در سطح ۰۵/۰ تأثیر دارد ( به ترتیب با ۰۱/۰= p-value و ۰۰۷/۰ p-value=و جمع نظر والدین و معلم ۰۰۷/ ۰ p-value=). با توجه به گزارشی که از والدین و معلم، به دست آمد، کتابدرمانی یکی از عوامل مؤثر بر کاهش مشکلات توجه کودکان ناشنواست. نمرات پسآزمون آزمودنیها هم درگزارش والدین و هم در گزارش معلم نسبت به نمرات پیشآزمون آنها به طور معناداری کاهش یافت. منفی بودن مقدار t در هر آزمون نشاندهندهی کاهش نمرات ناهنجاری مشکلات توجه در این افراد بود. به نظر میرسد که والدین و نیز معلمان ابزار بسیار مناسبی را برای جلب توجه کودکان ناشنوای خود در اختیار دارند که اگر توجه بیشتری به استفاده مناسب از این ابزار بکنند، بسیاری از مشکلات این کودکان و خودشان مرتفع خواهد شد.
۵-۵-۷. فرضیهی هفتم
کتابدرمانی، بر رفتارهای قانونشکنانهی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، تأثیر دارد.
یافتهها نشان داد که کتابدرمانی بر رفتارهای قانونشکنانهی کودکان از نظر والدین و معلم در سطح ۰۵/۰ تأثیر داشت (به ترتیب با ۰۰۹/۰= p-value و ۰۴/۰ p-value=و جمع نظر والدین و معلم ۰۱/۰ p-value = ). بنابراین میتوان اینگونه گفت با توجه به گزارش والدین و معلم، کتابدرمانی یکی از عوامل مؤثر بر کاهش رفتارهای قانونشکنانهی کودکان ناشنوا میباشد. نمرات آزمودنیها هم در گزارش والدین و هم معلم در پسآزمون نسبت به پیشآزمون کاهش یافت، و منفی بودن مقدار t در هرکدام نشاندهندهی کاهش نمرات ناهنجاری رفتارهای قانونشکنانه در این افراد است، به این مفهوم که کودکان ناشنوا پس از مطالعه کتابهایی در خصوص رفتارهای قانونمند و صحیح، تحت تأثیر آنها قرار گرفتهاند و از رفتارهای قانونشکنانه آنها کاسته شده است.
۵-۵-۸. فرضیهی هشتم
کتابدرمانی، بر رفتارهای پرخاشگرانهی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، تأثیر دارد.
یافتهها نشان داد که کتابدرمانی بر رفتارهای پرخاشگرانهی کودکان از نظر والدین و معلم در سطح ۰۵/۰ تأثیر داشت (به ترتیب با ۰۱/۰= p-value و ۰۰۴/۰ p-value=و جمع نظر والدین و معلم ۰۰۰۱/۰ p-value= ). به نظر میرسد با توجه به گزارش والدین و معلم، کتابدرمانی یکی از عوامل مؤثر بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانهی کودکان ناشنواست. نمرات رفتارهای پرخاشگرانه آزمودنیها هم درگزارش والدین و هم معلم و در جمع نظر والدین و معلم در پسآزمون نسبت به پیشآزمون کاهش یافت. نمرات منفی آماره آزمون t در هر یک از آزمونها بیانگر آن بود که از نظر والدین و معلم رفتارهای پرخاشگرانه کودکان ناشنوا پس از مطالعه کتابهای تهیه شده به این منظور از سوی پژوهشگر کاهش یافته است. به نظر میرسد که اگر این راه حل مناسب در دراز مدت توسط ایشان برای این منظور به کار گرفته شود، تأثیرات بسیار مثبتی بر کاهش و حتی از بین رفتن این گونه رفتارها داشته باشد.
نتایج پژوهش اصغری نکاح (۱۳۸۱) نیز نتایج این پژوهش در این خصوص را تأیید میکند. او از قصه به عنوان ابزار مشاوره و رواندرمانی کودکان بهره گرفت. در آن پژوهش قصهگویی جهت
زمینهسازی تغییر رفتار پرخاشگری با حضور مشاوران آموزش و پرورش انجام شد.
اسکچتمِن و نَچشول (۱۹۹۶) در پژوهشی در مورد تأثیر کتابدرمانی مطابقت داشت. آنها به مطالعهی تأثیر کتابدرمانی بر مشکلات روان شناختی همانند رفتار پرخاشگرانه، ناسازگارانه و کاهش باورهایی که به تقویت این رفتار میانجامد، پرداختند. داویس (۱۹۹۰) به هنگام بحران از قصهها، برای آرامسازی کودکان پرخاشگر استفاده کرد.
با توجه به نتایج تمامی پژوهشهای مذکور و نتایج این پژوهش، به نظر میرسد کتابدرمانی عامل مهمی در درمان پرخاشگری به شمار میآید و پیشنهاد میشود که در درمان این ناهنجاری از
کتابدرمانی بهره گرفته شود.
۵-۵-۹. فرضیهی نهم
کتابدرمانی، بر رفتارهای درونیسازی کودکان ناشنوای مقطع ابتدایی مدرسهی استثنایی وصال بیرجند، تأثیر دارد.
یافتهها نشان داد که کتابدرمانی بر رفتارهای درونیسازی کودکان از نظر والدین و معلم در سطح ۰۵/۰تأثیر دارد (به ترتیب با ۰۰۵/۰= p-value و ۰۴/۰ p-value=و جمع نظرات هر دو گروه ۰۰۴/۰ p-value=). نمرات آزمودنیها هم درگزارش والدین و هم معلم در پسآزمون نسبت به پیشآزمون کاهش یافت. کاهش نمرات آزمودنی در پسآزمون در مقایسه با پیشآزمون میتواند به دلیل مطالعه کتابهای در نظر گرفته برای کودکان باشد که به منظور کاهش ناهنجاری یاد شده میباشد.
بر این اساس میتوان به هنگام بروز هر گونه ناهنجاری رفتارهای درونیسازی کودکان ناشنوای سنین دیگر نیز از کتابهای مناسب تهیه شده برای آنها به منظور رفع این ناهنجاری استفاده کرد. البته در گروه های سنی دیگر ناشنوایان نیز به پژوهشهای بیشتری برای رسیدن به نتایجی مشابه این پژوهش ضروری مینماید. ذکر این نکته لازم است که نمره مربوط به رفتارهای درونیسازی شده از مجموع نمرات خام مقیاس اضطراب/افسردگی، گوشهگیری/افسردگی، شکایات جسمانی که برروی هم رفتارهای درونیسازی را تشکیل میدهند، بهدست آمد و سپس نمره استاندارد آن عدد نیز محاسبه شد. در نتیجه میتوان گفت: کتابدرمانی بر مقیاس رفتارهای درونیسازی شدهی آنها نیز تأثیر معناداری داشته است.

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 179
  • 180
  • 181
  • ...
  • 182
  • ...
  • 183
  • 184
  • 185
  • ...
  • 186
  • ...
  • 187
  • 188
  • 189
  • ...
  • 405
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آموزش مهارت های کاربردی

 جذب عشق پایدار
 احیای رابطه عاشقانه
 تربیت توله سگ (1 ماهه تا 1 ساله)
 کسب درآمد از کسب‌وکارهای کوچک اینترنتی
 کلیکر سگ و کاربردهای آموزشی
 نشانه‌های عشق واقعی مردان
 داروهای ضد استفراغ گربه
 درآمد از برنامه‌نویسی
 علل و پیامدهای خیانت مردان متأهل
 درمان سرفه دانی در سگ‌ها
 تحلیل کلمات کلیدی رقبا
 افزایش فروش فروشگاه اینترنتی
 گذر از مشکلات رابطه
 درآمدزایی از محصولات بومی
 تجربیات زنان پس از خیانت
 وفاداری به خود در رابطه
 مدیریت مشتریان فروشگاه
 پیشگیری از FIP در گربه‌ها
 همکاری در فروش حرفه‌ای
 اعتماد به نفس در رابطه
 تفاوت غذای رفلکس گربه
 علل لرزش سگ‌ها
 تشخیص سن عروس هلندی
 درآمد از کپشن‌نویسی هوش مصنوعی
 انتخاب خاک گربه مناسب
 آموزش پارس کردن سگ
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دانلود فایل ها در رابطه با : تدوین راهبرد … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • منابع دانشگاهی و تحقیقاتی برای نگارش مقاله بررسی اثر شوری بر ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود پروژه و پایان نامه – فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها در مورد بررسی ساختار طنز در آثار نثر … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود منابع تحقیقاتی : دانلود مقالات و پایان نامه ها در مورد تحلیل جغرافیای … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • مقالات و پایان نامه های دانشگاهی – آیا استفاده از موبایل بانک از امنیت کافی برخوردار است؟ – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • پروژه های پژوهشی و تحقیقاتی دانشگاه ها با موضوع بررسی احکام و مقادیر دیه ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره : رابطه بین حسابداری محافظه کارانه ، بازدهی غیر ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع مقایسه وضعیت استخرهای ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • نگاهی به پژوهش‌های انجام‌شده درباره : طراحی و ساخت ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه – ۲-۲)حاکمیت شرکتی: – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با تاثیر رسانه … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • منابع کارشناسی ارشد با موضوع اثربخشی آموزش ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – قسمت 26 – 9
  • منابع کارشناسی ارشد با موضوع بررسی تأثیرتوانمند سازی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • نگاهی به پژوهش‌های انجام‌شده درباره : بررسی تاثیر … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • ارائه روشی برای تعیین حاشیه امنیت … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • تحقیقات انجام شده با موضوع : بررسی میزان کاربست … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود پایان نامه و مقاله – مرحله سوم : تلفیق رویکرد های شناختی و رفتاری – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • پایان نامه با فرمت word : پژوهش های انجام شده در مورد راهکار های توسعه اکوتوریسم … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • تدوین و هنجاریابی پرسشنامه سنجش “رشد خود” (خود ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • تحقیق-پروژه و پایان نامه – خوش بینی به عنوان یک منبع روانشناختی توسعه پذیر و قابل یادگیری – 7

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان