آموزش مهارت های کاربردی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
دانلود مقالات و پایان نامه ها درباره تحلیل … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

نتایج پژوهش اسماعیلی طرزی و همکاران(۱۳۹۰)، با عنوان«رابطه هوش اخلاقی با میزان اعتمادآفرینی مدیران»، نشان داد که هوش اخلاقی مدیران برروی تمام مولفه­های اعتمادآفرینی تأثیرگذار است. همچنین بین هوش اخلاقی مدیران با میزان انواع اعتمادراسخ، مبتنی بر صداقت، فراگیر، پایدار و اعتماد متقابل رابطه معنادار وجود دارد.
یافته­های پژوهش آراسته و همکاران(۱۳۹۰)، با هدف بررسی وضعیت هوش اخلاقی دانشجویان، نشان داد که شایستگی­های اخلاقی دانشجویان در حد بالای متوسط بود. نتایج آزمون فریدمن نشان داد بین مولفه­های هوش اخلاقی تفاوت معناداری وجود دارد.همچنین نتایج آزمون همبستگی بر رابطه مثبت و معنادار متغیرهای سن، سطح تحصیلات و هوش اخلاقی دلالت داشت.
پژوهشی با عنوان« رابطه بین سرمایه اجتماعی با سطح بهداشت روانی در بین دانشجویان« توسط کیوان آرا و همکاران در سال ۱۳۹۱ به انجام رسیده است. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری کلیه دانشجویان رشته­ های علوم اجتماعی دانشگاه اصفهان در مقاطع مختلف تشکیل می­دادند. ابزار جمع­آوری اطلاعاتی، پرسشنامه بود. ضریب همبستگی بین مؤلفه­ های اعتماد، احساس تعلق و علاقه و معتمد بودن با بهداشت روانی رابطه معنی دار و معکوس داشت. یافته­ ها همچنین بیانگر آن بود که بین سرمایه اجتماعی دانشجویان و بهداشت روانی آن رابطه معکوس وجود دارد.
نتایج پژوهش بهرامی و همکاران(۱۳۹۱)، با عنوان« بررسی سطح هوش اخلاقی اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد» نشان داد که سطح هوش اخلاقی و ابعاد زیر مجموعه آن در جامعه پژوهش دارای وضعیت مطلوبی است.
سروش(۱۳۹۱)، در تحقیقی با عنوان « احساس مسئولیت فردی و اجتماعی، دیگرخواهی و اعتماد اجتماعی مطالعه نوجوانان شیراز» نشان داد که مسئولیت­ پذیری فردی با اعتماد اجتماعی، اعتماد به گروه­ ها و دیگر خواهی رابطه مثبت و معناداری دارد اما مسئولیت­ پذیری اجتماعی با اعتماد رابطه منفی معنادار داشته و با دیگر خواهی رابطه معناداری ندارد.
یافته­های پژوهش ولیخانی و همکاران(۱۳۹۱)، حاکی از این است که هوش اخلاقی و مؤلفه­ های آن از سرمایه ­های اجتماعی سازمان محسوب می­ شود و از بین این مؤلفه­ ها در مرتبه اول مسئولیت­ پذیری با ۵/۲۵، در مرتبه دوم دلسوزی با ۸/۷ و در مرتبه سوم صداقت ۳/۳ سرمایه اجتماعی را تبیین می­ کند.در مجموع هوش اخلاقی و مولفه­های آن ۷/۳۶ درصد سرمایه اجتماعی را تبیین می­ کنند.همچنین نتایج نشان داد که مؤلفه بخشش پیش ­بینی کننده معنی­دار سرمایه اجتماعی نیست و ازمدل پیش ­بینی حذف شده است. بنابراین هرچه مدیران از هوش اخلاقی بالاتری برخوردار باشند، سرمایه ­های اجتماعی ارزشمند­ی برای سازمان هستند.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

مرادی چهری (۱۳۹۲)، در تحقیقی با عنوان« رابطه بین هوش سازمانی و هوش اخلاقی با سلامت سازمانی دانشگاه رازی کرمانشاه از دیدگاه اعضای هیأت علمی در سال ۹۲-۹۱» ا نشان داد که وضعیت هوش سازمانی دانشگاه در حد متوسط(۳) قرار دارد و همچنین میزان هوش اخلاقی و سلامت سازمانی دانشگاه بالاتر از حد متوسط (۳) می­باشد. بین هوش سازمانی و سلامت سازمانی از یک طرف و هوش اخلاقی و سلامت سازمانی از طرف دیگر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که ۲۱۶/۰ از تغییرات سلامت سازمانی توسط مسئولیت­پذیر هوش اخلاقی، ۲۷۴/۰ توسط مؤلفه چشم انداز استراتژیک هوش سازمانی و ۳۰/۰ توسط مؤلفه دلسوزی هوش اخلاقی تبیین می­گردد.
امینی و همکاران(۱۳۹۲)، در تحقیقی با عنوان « ارزیابی میزان مسئولیت­ پذیری دانشجویان دانشگاه کاشان» نشان داد که میانگین هر یک از مؤلفه­ های مسئولیت­ پذیری بالاتر از حد متوسط است. بین میزان مسئولیت­ پذیری دانشجویان بر حسب جنسیت، تفاوت معنادار وجود ندارد؛ اما این تفاوت برحسب رشته تحصیلی و مقطع تحصیلی معنادار است.
گلابی و همکاران­(۱۳۹۲)، در تحقیقی با عنوان « بررسی تأثیر مشارکت اجتماعی بر مدارای اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه پیام­نور مشگین­شهر آذربایجان شرقی»نشان داد که میزان مدارای اجتماعی با مشارکت اجتماعی و ابعاد سه­گانه­ آن دارای همبستگی مستقیم معنی­دار می­باشد، ولی مشارکت و مدارای اجتماعی براساس تأهل دانشجویان معنی­دار نبود.
رحیمی و همکاران(۲۰۱۱)، در تحقیقی با عنوان« بررسی تاثیر هوش اخلاقی کارکنان بر موفقیت شغلی آنها در دانشگاه آزاد اسلامی منطقه ۱۳» به بررسی حیطه درستی، مسئولیت­ پذیری، دلسوزی و بخشندگی بر موفقیت شغلی بیرونی و درونی ۳۲۲ نفر از کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه ۱۳ پرداخته­اند. نتایج این تحقیق نشان داد که میان موفقیت شغلی کارکنان و چهار حیطه هوش اخلاقی ذکر شده رابطه معناداری وجود داشت.
۲-۴-۲ تحقیقات خارجی
ماتوز و ریلی[۱۲۶] (۱۹۹۵) در تحقیقی درباره تاثیر برنامه های آموزشی در تغییر نگرش نتیجه گرفتند که افزایش دانش به تغییر در نگرش و تغییر در رفتار منجر می شود و در نهایت افزایش دانش، با مسئولیت پذیری اجتماعی بیشتری همراه است.
چیکرینگ[۱۲۷] (۲۰۰۱) در پژوهشی تحت عنوان «ارتقاء یادگیری مدنی و مسئولیت اجتماعی»، بیان می­ کند که دانشگاه­ها و مدارس می­توانند در آماده ­سازی دانش ­آموزان به عنوان شهروند اجتماعی مسئول، نقش کلیدی داشته باشند و همچنین نتایج پژوهش نشان داد که ارتقاء یادگیری مدنی و مسئولیت اجتماعی می­بایستی خواستار تغییرات اساسی در محتوای برنامه ­های درسی و عملکرد تعلیم و تربیت باشد.
گلاسر و همکاران[۱۲۸](۲۰۰۰) در تحقیق خود« رویکرد اقتصادی به سرمایه اجتماعی» نشان دادند که متغیر سن نقش مهمی در سرمایه اجتماعی دارد و منحنی ارتباط آن با سرمایه اجتماعی به صورتU وارونه بوده که در ابتدا با افزایش سن تا اندازه معینی، سرمایه اجتماعی تحت تأثیر سن قرار دارد و از آن به بعد این تأثیر کاهش می­یابد.
چامورو و همکارانش[۱۲۹] (۲۰۰۳، شکری به نقل از نعمتی، ۱۳۸۷) طبق تحقیقات خود متوجه شدند وظیفه­ شناسی، نظم­پذیری و مسئولیت­ پذیری با عملکرد تلاش به منظور پیشرفت(پیشرفت­گرایی) رابطه دارد. آن­ها نیز دریافتند که منظم بودن، پیشرفت­مداری، پشتکار، وقت و وظیفه­ شناسی می ­تواند عملکرد فرد را در حوزه ­های مختلف از جمله موقعیت تحصیلی را پیش ­بینی کند.
جکسون و وید[۱۳۰](۲۰۰۵)، در تحقیقی به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و حس مسئولیت در بین افراد پلیس و اثر آن بر فعالیت حرفه­ای پلیس پرداختند. نتایج نشان می­دهد که سرمایه اجتماعی ارتباط معناداری با حس مسئولیت و فعالیت حرفه­ای پلیس دارد.
داگلاس میلر و همکاران[۱۳۱](۲۰۰۵)، به بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و انسانی و سلامت در اندونزی پرداخته و به این نتیجه رسیده ­اند که بین سرمایه اجتماعی و سلامت رابطه مثبت و معنی­دار وجود دارد ولی رابطه سرمایه انسانی و سلامت از نظر آماری معنی­دار نیست.
هی­هونگ پارک[۱۳۲] (۲۰۰۶) و استون[۱۳۳] (۲۰۰۲)، در پژوهش خود به بررسی نقش اعتماد در خلق دانش در یک سازمان مجازی پرداخته­اند. آنها شرایط اصلی برای وجود تولید سرمایه­ اجتماعی را فرصت و انگیزش و توانایی می­دانند و نتیجه می­گیرند که اعتماد روی خلق دانش از طریق فرصت و انگیزه و توانایی ترکیب دانش در یک سازمان مجازی اثر می­ گذارد و عواملی مانند شبکه غیررسمی، هنجار­ها و ارزش­های مشترک و اعتماد متقابل در خلق دانش موثرند.
نیلسون و همکاران[۱۳۴] (۲۰۰۶)، تحقیقی با عنوان « بررسی ارتباط بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی سالمندان در روستاهای بنگلادش» انجام دادند. هدف اصلی این محققان تشخیص عوامل تعیین کننده­ تأثیرگذار بر همبستگی کیفیت زندگی با سطح فردی و جمعی سرمایه اجنماعی در میان سالمندان در روستاهای بنگلادش بوده است. آن­ها برای جمع­آوری اطلاعات یک نمونه ۱۱۳۵ نفری از روستاییان سالمند با سن بالای ۶۰ سال را انتخاب کردند و با بهره گرفتن از پرسشنامه، به مصاحبه با آن­ها پرداختند. نتایج نشان داد که سن بالا، پایگاه اقتصادی ضعیف خانواده و میزان پایین سرمایه اجتماعی در سطح فرد و روستا، عوامل تعیین کننده در کیفیت زندگی افراد به شمار می­روند.
تو­تارمن و ولف[۱۳۵] (۲۰۰۷)، به بررسی تسهیم اطلاعات در یک دانشگاه از طریق دیدگاه سرمایه­ اجتماعی پرداخته­اند. آنها سرمایه­ اجتماعی و تسهیم دانش را از طریق سه متغیر(هویت اجتماعی و اعتماد موثر و مشارکت و ارتباط شخصی) مورد ارزیابی قرار دادند. نتایج نشان می­ دهند که تسهیم طلاعات در میان بخش­ها، شبکه ­های پیوسته محلی و شبکه ­های خارجی دانشکده به طور موثر صورت می­گیرد. در این محیط، پیش­نیازهای اصلی برای سرمایه­ اجتماعی حضور دارند، مصاحبه­ شوندگان، تأکید اصلی روی بعضی از مشوق­ها برای تسهیم اطلاعات داشته اند و همچنین به وضعیت کنونی یعنی عدم صداقت، رقابت برای کسب مقام، نداشتن حس تعلق به محیط کار و … اعتراض داشتند.
یاماوکا[۱۳۶](۲۰۰۸)، طی پژوهشی با عنوان سرمایه اجتماعی و سلامت بهزیستی روان­شناختی در آسیای شرقی به این نتیجه رسید که بین سرمایه اجتماعی با بهزیستی روان­شناختی رابطه مثبت و معنی­داری وجود دارد. یعنی افرادی که در زندگی خود اجتماعی بوده و از دوستان بیشتری برخوردار هستند از بهزیستی روانی بالاتری روانی بالاتری نیز برخوردارند.
در تحقیقی که میگولز، مورنو و آرتیس[۱۳۷](۲۰۰۸)، با موضوع « نقش سرمایه اجتماعی در ایجاد و تقویت دانش آفرینی» در اسپانیا کار کرده ­اند به این نتیجه رسیده ­اند که مقوله­ هایی چون اعتماد، همکاری بین افراد و با سازمان­های عمومی، در نوآوری­های فناورانه و به عبارتی دانش­آفرینی تأثیر به سزایی دارند. در واقع، نتایج یافته­های ایشان نشان داد که سرمایه اجتماعی همبستگی مثبتی با دانش آفرینی و نوآوری دارد و تأثیر سرمایه اجتماعی در تولید دانش، اساسی است.
کلارکن[۱۳۸] (۲۰۰۹)، در پژوهشی تحت عنوان « هوش اخلاقی در مدارس» به این نتایج رسید که هوش اخلاقی رهبران آموزشی و معلمان در مدارس ایجاد صفت هایی همچون احترام ، علاقمندی و ایجاد کیفیت در دانش آموزان را تقویت می­ کند، همچنین دریافتند که هوش اخلاقی می تواند توسط رهبران آموزشی ، معلمان و کودکان آموخته شود و سپس به این نتیجه رسیدند که توسعه بیشتر هوش اخلاقی می تواند بازدهی مطلوبی در مدارس و جامعه به عنوان نتایج سازمانی مثبت داشته باشد.
ایجی یامامورا[۱۳۹](۲۰۰۹)، در مطالعه خود به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و سلامت در بین زنان و مردان در ژاپن پرداخته و به این نتیجه رسیده که سرمایه اجتماعی در بین زنان بر سطح سلامت تأثیر مثبت و معنی­دار دارد ولی در بین مردان این رابطه معنی­دار نیست.
ورنر[۱۴۰](۲۰۰۹)، در پژوهشی با عنوان« مسئولیت­ پذیری اجتماعی شرکت، مقدمه­ای بر محدودیت­های اجتماعی در بنگلادش» به این نتیجه رسید که مسئولیت­ پذیری اجتماعی شرکت از بالقوه مثبت و پایا در کشورهای در حال توسعه در جوامع دارای محدودیت­های اجتماعی دارد.
جین و درزدنکو[۱۴۱](۲۰۱۰)، در پژوهشی در رابطه بین اخلاقیات، مسئولیت­ پذیری اجتماعی و عملکرد سازمانی به این نتیجه رسیدند که مدیران سازمان­های نظام یافته در مقایسه با سازمان­های ماشین بنیاد، سطح مسئولیت­ پذیری اجتماعی و اخلاقیات بالایی دارند.
ساراسینو[۱۴۲](۲۰۱۰)، در پژوهشی با عنوان« سرمایه اجتماعی و بهزیستی» انجام داد. دریافت که سرمایه اجتماعی و مؤلفه­ های آن بهزیستی روان­شناختی رابطه مثبت و معنی­دار دارد. یعنی افراد که در زندگی خود اجتماعی بوده و شبکه ­های اجتماعی بیشتری دارند، رضایت از زندگی و بهزیستی روانی بالاتری نیز برخوردارند.
نگاموک[۱۴۳] (۲۰۱۱)، در تحقیقی تحت عنوان« مطالعه هشت ویژگی اخلاق بنیادی در دانشجویان کارشناسی تایلند» به کشف هشت ویژگی اساسی اخلاقی دانشجویان کارشناسی پرداخته است. این هشت ویژگی اخلاقی عبارتند از: سعی و کوشش، صرفه­جویی، صداقت، نظم و انضباط، ادب، پاکیزگی، وحدت و سخاوت، در این تحقیق و پس از تجزیه و تحلیل داده ­ها، این ۸ ویژگی اخلاقی به این ترتیب رتبه ­بندی شده ­اند: ادب، سخاوت، صداقت، وحدت، پاکیزگی، انضباط، سعی و کوشش و صرفه­جویی.
جاسون[۱۴۴] (۲۰۱۳) در تحقیقی باعنوان« ساختار مدرسه، مسئولیت­ پذیری جمعی و خوش­بینی و تأثیر آن روی عملکرد تحصیلی» دریافت که ساختار مدرسه و مسئولیت­ پذیری جمعی هر کدام از طریق خوش­بینی تأثیر غیر­مستقیم روی عملکرد تحصیلی دانش ­آموزان دارد.
خلاصه بحث و نتیجه ­گیری
در قلمرو نظام آموزشی کشور و نهادهای مرتبط به آن همواره ایجاد رشد هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیت­ پذیری بین دانشجویان به عنوان یکی از مهم­ترین جهت­گیری و اهداف محسوب می­ شود. با توجه به روند جهانی شدن علم، نیاز به زبان مشترک در بیان اخلاقیات، اعتماد و مشارکت اجتماعی و مسئولیت­ پذیری را بیش از گذشته در مراکز دانشگاهی را مهیا کرده است. از سوی دیگر وظایف مراکز دانشگاهی ترویج ارزش­های اخلاقی، سرمایه اجتماعی و احساس مسئولیت­ پذیری بین دانشجویان است و تا شکوفایی توانمندی­های دانشجویان فراهم شود و بستر لازم جهت رشد همه جانبه، شخصیتی، عاطفی، رفتاری و فکری آنان حاصل گردد. این درحالی است که، شناسایی قواعد رفتاری سره و ناسره در میان انسان­ها به یکی از دغدغه­ های جوامع بشری تبدیل گردیده است. کسب ارزش­هایی مانند راستگویی و بیان حقیقت، حمایت از عدالت، مسئولیت­ پذیری، مشارکت و اعتماد اجتماعی و احترام به انسان­ها، منجربه پیامدهای مثبت اخلاقی در میان دانشجویان خواهد گردید. لذا هدف کلی این تحقیق بررسی و تحلیل روابط ساده و چندگانه بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیت­ پذیری دانشجویان دانشگاه بود. مطالب این فصل در چهار بخش ارائه شده است. بخش اول مبانی نظری مرتبط با هوش اخلاقی که شامل هوش وانواع هوش، تبیین مفهوم اخلاق، هوش اخلاقی، اصول هوش اخلاقی بوربا و لینک و کیل و فواید هوش اخلاقی می­باشد. در بخش دوم مبانی مرتبط با سرمایه اجتماعی که شامل تاریخچه سرمایه اجتماعی و اهمیت آن، تئوری­پردازان و تعریف آن از سرمایه اجتماعی، تعریف مفهومی سرمایه و سرمایه اجتماعی و … می­باشد. در بخش سوم مبانی نظری مرتبط با مسئولیت­ پذیری که شامل تبیین مسئولیت و مسئولیت­ پذیری، مسئولیت­ پذیری از منظر جامعه­شناختی و روان­شناسی، اهمیت و جایگاه مسئولیت­ پذیری از منظر اسلام، مسئولیت­ پذیری اجتماعی، ابعاد و مؤلفه­ های مسئولیت­ پذیری می­باشد و در بخش چهارم شامل ادبیات تحقیق و سوابق پژوهشی مرتبط با مسئله است.
فصل سوم
روش تحقیق
مقدمه
تحقیق به معنای رسیدن به حقیقت است و فرایند رسیدن به پاسخ سوال پژوهشی را شامل می‌شود. پژوهش­های رفتاری نیز رویکردی سازمان یافته و حرفه‌ای به تحقیق فراهم می‌آورد و صرفاً امر ساده‌ای که مبتنی بر کشف واقعیت‌های مورد تعلیم و تربیت باشد، نیست. هدف پژوهش رفتاری تدوین نظریه‌هایی برای تبیین پدیده‌های مجهول است. پژوهشگران مختلف، ‌مواضع مختلفی را درمورد مسائل حل نشده، اتخاذ کرده‌اند و درنتیجه رویکردهای کاملاً متفاوتی نسبت به تحقیق رفتاری داشته‌اند، ولی بیشتر آنها معتقدند برای حل مسائل و پاسخ دادن به سئوالات مجهول پژوهشی باید از روش علمی استفاده شود. روش علمی فرایند جستجوی سازمان یافته برای بررسی روابط احتمالی میان پدیده هاست و توسط نظریات، ‌فرضیه‌ها و تجارب آزمایشی هدایت می‌شود و برای اجرای درحیطه عمل پیشنهاداتی فراهم می کند.
انتخاب روش پژوهش در علوم رفتاری به هدف و شرایط، ‌امکانات و محدودیت‌ها و نیز به خود موضوع یا مسئله بستگی دارد. بنابراین پژوهشگر همواره درپی یافتن بهترین روش برای پاسخ به سئوالات و فرضیه‌های پژوهشی خود می‌باشد. در این فصل در مورد طرح تحقیق به تفصیل توضیح داده شده است. نخست توضیحاتی در مورد نوع تحقیق داده شده و سپس ابزارهای تحقیق، طرز ساختن آن­ها، تعیین روایی و پایایی و کنترل­هایی که در ابزار تحقیق و اجرای آن صورت گرفته است تا داده ­های مناسب و معتبری جمع آوری شود، تشریح شده ­اند. حجم نمونه ها، نحوه انتخاب آنها، روش های جمع آوری داده ها و روش­های آماری که در تجزیه و تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفته­اند، توصیف شده ­اند.
۳-۱ نوع تحقیق
با توجه به اینکه در این پژوهش، پژوهشگر درصدد تحلیل روابط ساده و چندگانه بین هوش اخلاقی و سرمایه اجتماعی با میزان مسئولیت­ پذیری دانشجویان دانشگاه بوده، بنابراین نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی همبستگی می­باشد. این تحقیق از آن جایی که به بررسی وضع موجود می ­پردازد، در قلمرو تحقیقات توصیفی قرار دارد و از آن جایی که محقق درصدد بررسی رابطه بین سه متغیر هوش اخلاقی، سرمایه اجتماعی و مسئولیت­ پذیری است از نوع همبستگی می­باشد. تحقیق توصیفی به منظور توصیف پدیده ­ها یا شرایط مورد بررسی و شناخت بیشتر شرایط موجود است (سرمد و همکاران،۱۳۹۰). یکی از انواع روش­های تحقیق توصیفی (غیر آزمایشی) تحقیق همبستگی است. در این نوع تحقیق رابطه میان متغیرها بر اساس هدف تحقیق تحلیل می‌گردد.
۳-۲ جامعه آماری
جامعه آماری عبارت است از مجموعه ای از افراد یا واحدها که دارای حداقل یک صفت مشترک باشند”(سرمد و همکاران،۱۳۹۰: ۱۷۸). جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه کاشان در سال تحصیلی ۹۴-۱۳۹۳ به تعداد ۷۱۳۲ نفر می­باشد.
جدول (۳-۱): توزیع فراوانی جامعه آماری به تفکیک دانشکده

دانشکده
جامعه

دانشکده مهندسی

نظر دهید »
دانلود منابع پایان نامه در رابطه با رضایت ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

در آخر ذکر این حقیقت ضروری است که انجام اصولی هر اقدامی، در نظر اول، ممکن است پیچیده‌تر و مشکل‌تر از روش های غیر اصولی به نظر برسد؛ اما به واسطه ی مبنای قوی ‌تری که دارد، در دراز مدت، ثبات بیشتر و عوارض سوء کمتری را در پی خواهد داشت؛ مثل بنایی که زمان و هزینه ی زیادی را صرف ایجاد پایه‌های آن می‌نمایند، اما در عوض دوام و بقای بیشتری خواهد داشت.
گفتار دوم ـ ایجاد حس اعتماد به حرفه ی پزشکی
در دهه های اخیر برخی از فلاسفه استدلال کرده اند که آگاهی بیمار از این جهت اهمیت دارد که می تواند سهم مهمی در ایجاد و ترمیم اعتماد، در رابطه پزشک ـ بیمار داشته باشد.[۵۱۰] این فیلسوفان می گویند از آنجا که نقض حقّ آگاهی بیمار، اعتماد را به مخاطره می اندازد، پس امری ممنوع است و باید از آن اجتناب شود و در این چارچوب به اهمیت وجود اعتماد عمومی در مؤسسات پزشکی اشاره می کنند که در نتیجه ی آن عموم افراد جامعه سعی می کنند با توصیه های پزشکی هماهنگ شوند؛
آگاهی دادن، احساس امنیت بیشتری به بیماران می دهد، اگرچه ممکن است در تصمیم گیری آنها تأثیری نداشته باشد؛ همچنین در بسیاری از موارد بیماران خواهان دریافت اطلاعات هستند، بدون این که بخواهند در تصمیماتشان تجدیدنظر کنند.[۵۱۱] کتمان حقیقت و فریب بیمار، حتی با نیت خیرخواهانه، زمینه ساز حسّ عدم اعتماد عمومی، نسبت به حرفه ی پزشکی است.[۵۱۲] برای مثال از آنجا که هدف اصلی از آگاه سازی به نظر این دسته از فلاسفه، ایجاد حسّ اعتماد به حرفه ی پزشکی است، حتی در مداخلات کم خطر و کم تأثیر و یا حتی زمانی که مثلاً اثر دارونما (داروی تلقینی)، برای بیمار سودمند است نیز، کتمان حقیقت و دروغ گفتن به بیمار را منع و حق آگاهی بیمار را محفوظ می دانند و در بیان اثر اعتماد سازی آگاهی، آگاه نمودن بیمار را برای احترام به اعتمادی که بیمار به پزشک پیدا می کند ضروری می دانند.[۵۱۳] با این استدلال که “در صورت کشف چنین دروغ ها و روش هایی و کشف هرگونه تخلف پزشک در این زمینه، در آینده، اعتماد عمومی نسبت به حرفه ی پزشکی تحت تأثیر قرار می گیرد.”[۵۱۴]
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

به هر حال این دسته از فلاسفه اساساً حقّ آگاهی را از این جهت حقّ ضروری بیماران می دانند که می تواند الهام بخش ترین امر برای ایجاد اعتماد عمومی به حرفه ی پزشکی باشد؛
اما به نظر می رسد حقّ آگاهی و مشارکت، یک حقّ ضروری است، حتی اگر نقض این حق، فاش نشود و در نتیجه اعتماد عموم را سلب یا تضعیف نکند و از طرفی نقض حقّ آگاهی فرد، معمولاً تنها آن شخص را به اشتباه می اندازد و نه این که باعث به وجود آمدن قربانیان احتمالی آینده و کاهش اعتماد عمومی به حرفه ی پزشکی شود.
گفتار سوم ـ کاهش دعاوی
همان طور که پیش تر گفته شد، از آنجا که کیفیت خدمات پزشکی با تقویت ارتباط و اطلاع رسانی در روابط پزشک و بیمار افزایش می یابد، بیمارانی که به خوبی از طرف پزشکان خود مطلع و آگاه شده اند کمتر در پی سرزنش پزشک خود برای برآورده نشدن انتظاراتشان و اقامه ی دعاوی مبتنی بر تقصیر علیه پزشک هستند؛ یکی از نویسندگان به این مسأله این گونه اشاره می کند: “به راستی ارائه ی اطلاعات درست و کامل از سوی پزشک، به هر صورت، نتایج مثبتی خواهد داشت؛ زیرا در این صورت دیگر دستاویزی برای بیمار وجود نخواهد داشت تا بر مبنای آن علیه پزشک اقامه دعوی کند، چرا که او در وضعیتی قرار داده شده است که از حق انتخاب آزادانه و مبتنی بر آگاهی برخوردار بوده است.”[۵۱۵]
همان طور که بیان حقیقت، احتمال اقدامات قانونی را کاهش می دهد، عدم ارائه ی اطلاعات، پزشک را در معرض اتهام قصور پزشکی قرار می دهد؛ مگر این که در ارائه ی اطلاعات، بر طبق عرف پزشکی و مطابق با رویه ای رفتار نموده باشد که یک مقام مسؤول پزشکی و متبحر، در آن شرایط و در آن حوزه، آن را به عنوان یک رویه ی مناسب پذیرفته باشد.[۵۱۶]
چنانچه بیمار در نتیجه ی عدم اطلاع از وضعیت پزشکی خود، تصمیمی که نباید، اتخاذ نماید، پزشک هم به لحاظ قواعد اخلاق پزشکی و هم به لحاظ مقررات قانونی، مسؤول نتایج ناگوار ناشی از آن تصمیم خواهد بود.
در سال های اخیر آمارها نشان می دهد که پزشکان به ارتباط قانونی صرف، اجرای محض ضوابط قانونی و جمع آوری ادله ی قانونی به عنوان مدرکی برای دفاع بعدی روی آورده اند؛ همچنین آمارها بیانگر این واقعیت است که مهم ترین رکن رضایت یعنی آگاهی مورد اهمال قرار می گیرد؛ در حالی که آگاه سازی رویکردی مناسب و ضروری است برای تقویت ارتباط پزشک ـ بیمار که نتیجه ی آن کاهش احتمال شکایت ها و دعاوی بعدی خواهد بود.[۵۱۷]

فصل چهارم
ارکان آگاهی و قلمرو آن
مبحث اول ـ ارکان آگاهی
در اینجا سؤالی که مطرح است، آن است که آگاهی به چه اموری لازم است تا بتوانیم بگوییم رضایت آگاهانه بوده است؟ در این قسمت به این سؤال تحت عنوان ارکان آگاهی، پاسخ می دهیم.
ارکان آگاهی عبارتند از: نوع بیماری، ماهیت درمان، درمان های ممکن، ریسک درمان، هزینه ی درمان، طول درمان و عوارض درمان.
به طور کلی اطلاعاتی که پزشک یا کادر درمان ملزم به افشای آن ها می باشد عبارتند از:
الف ـ ماهیت و نوع بیماری، شرایط بیمار و وضعیت سلامتی وی؛
این اطلاعات، جز در شرایطی که شواهد قطعی وجود دارد که افشای اطلاعات مربوط به وضعیت سلامتی بیمار در تعارض با منافع حداکثری وی است، باید ارائه شود.
ب ـ جنبه‌های بالینی و ماهیت تصمیمی[۵۱۸] که باید گرفته شود؛
بیان شفاف مسأله کمک زیادی به تصمیم‌گیری بیمار می‌کند و از سوی دیگر پزشک را از نگرش بیمار به مسأله، مطلع می‌سازد؛ می توان از این عبارات در این زمینه استفاده نمود:
این چیزی است که باید راجع به آن تصمیم‌ بگیریم.
مسأله امروز، این است که ……
این عبارت ها می‌توانند تأمین کننده ی نیاز فوق باشند.[۵۱۹]
ج ـ مزایا و معایب، ریسک ها، تبعات و عوارض جانبی بعدی موقت و دائمی اقدام پزشکی؛
آثار و تبعاتی که انتظار می رود اقدامات پزشکی بر جسم و روان بیمار داشته باشد باید به اطلاع وی رسانده شود؛ قانون بهداشت عمومی فرانسه برای شناسایی ریسک هایی که افشای آنها لازم است، معیاری وضع نموده است. به موجب ماده ی ۲-۱۱۱۱ این قانون ریسک های عادی و شدیدی که به طور معمول قابل پیش بینی هستند[۵۲۰] باید به اطلاع و آگاهی بیمار رسانده شود. بدین ترتیب این قانون، معیار تکلیف پزشک را قابلیت پیش بینی خطر می داند، خواه آن خطر شدید باشد یا نباشد؛ با این حال هر چند که یک پزشک متعارف، بسیاری از ریسک های بعید و نامعمول را افشاء نمی کند، با این حال ریسک های نامعمول مهم و خطرناک و همچنین خطراتی که بیمار در خصوص آن سؤال می کند باید افشاء گردد[۵۲۱]. بدین ترتیب زمانی که ناتوانی و عواقب ناشی از عملیات پزشکی بر منافع بالقوه ی آن غالب باشد، احتمال فوت یا ناتوانی ممکن است نسبت به منافع اقدامات پزشکی پررنگ تر جلوه کند و در نتیجه افشای اطلاعات لازم باشد.[۵۲۲] گراب حدودی را که باید به بیمار در خصوص خطرات بالقوه ی نامشخص و محتمل، اطلاعات داده شود را مورد بحث قرار دهد. او معتقد است که تعهد به دادن اطلاعات در خصوص ریسکِ محتمل و بعید، برای پزشک وجود ندارد.[۵۲۳] اگر لازم باشد که هر ریسک محتملی افشاء شود، اولاً این مشاوره و ارائه اطلاعات بازه ی زمانی طولانی مدت غیر قابل قبولی را به خود اختصاص خواهد داد و ثانیاً گرفتاری های حل نشدنی را برای بیمار ایجاد خواهد کرد و احتمالاً وی را دچار تردید و شبهه در تصمیم گیری خواهد نمود. بنابراین در تشخیص محدوده ی تعهد به افشاء، رعایت تعادل و پرهیز از افراط و تفریط لازم است. البته تعیین این حد تعادل مشکل است.[۵۲۴] به منظور تحقق افشای جامع اطلاعات لازم است که همه ی مزایا و معایب کلیه ی حق انتخاب های موجود برای بیمار به آگاهی وی رسانده شود.
معمولا پزشک در بیان خود، نقاط قوت یکی از روش ها و نقاط ضعف سایر روش ها را بیان می کند بدون این که دید جامعی را از نقاط ضعف روش مد نظر خود و نقاط قوت سایر روش ها ارائه دهد؛ در این گونه موارد عباراتی نظیر اگرچه درمان جدید گران تر است، اما در عوض شما روزی یکبار از آن استفاده می کنید، یا گرچه اسکرین کانسر کولون با آزمایش راحت تر و ارزان تر است ولی سیگموئیدوسکوپی مطمئن تر می باشد، برای آگاه سازی بیمار به کار می رود.[۵۲۵]
در این چارچوب بایستی نگرانی های موجود به کمک عباراتی نظیر اگرچه انجام آن مشکل است ولی برای درک کامل و جلب اطمینان و پذیرش پایدار بیمار خیلی حساس و مهم است یا شانس موفقیت عالی است، یا اینکه اکثر بیماران با شرایط شما با این درمان بهبود یافته اند اما نه همه، با بیمار در میان گذارده شود.
د ـ حق بیمار برای رد خدمات پزشکی پیشنهادی و توضیح آثار، ریسک ها و خطرات آن؛
ه ـ نوع اقدامات پزشکی، روش و وسایل مورد استفاده در آن؛
مثلاً این که نمونه برداری از خون یا بافت صورت خواهد گرفت یا این که درمان های دارویی انجام خواهد شد یا این که آیا درمان های سرپایی در مورد بیمار انجام خواهد شد یا خیر و…
و ـ محدوده و قلمرو عملیات پزشکی؛
یک بیمار باید در خصوص دامنه ی اقدامات پزشکی به خصوص در مورد حق خود بر حریم خصوصی اش[۵۲۶] و استقلال فردی و اراده ی آزاد و این که چه موقع این حق، نقض خواهد شد، اطلاعات کافی دریافت کند.
ز ـ اهمیت عملیات پزشکی؛
یک پزشک باید به بیمار دلایلی را که بر اساس تشخیص پزشکی وی عملیات پزشکی ضروری است، توضیح دهد؛ اگر او معتقد است که اقدامات باید بدون تأخیر انجام پذیرد، این را نیز باید متذکر شود.
ح ـ هزینه ها؛
حقوق بیمار ایجاب می کند که پیش از آن که تقیید یا تعهد قانونی ایجاد شود، در خصوص کلیه ی جوانب، توافق حاصل شود. هزینه های عملیات پزشکی پیشنهادی، یکی از جوانب بسیار اساسی اقدامات پزشکی می باشد که اطلاع رسانی در خصوص آن لازم و ضروری است.
ط ـ اقدامات جایگزین[۵۲۷]
اغلب مشکلات طبی راه ‌حل‌های متفاوتی دارند. از ساده‌ترین مداخله گرفته که تجویز دارو به صورت قرص، شربت یا آمپول می‌باشد تا پیچیده‌ ترین آن ها مانند جراحی باز، بالون و …. اغلب پزشک با چند گزینه ی درمانی روبروست. این حق بیمار است که از این گزینه ‌ها مطلع شود و در انتخاب هر کدام با پزشک هم فکری نماید؛ اگر پزشک عملیات جایگزینی را نیز علاوه بر اقدام اصلی که گزینه ی اول وی می باشد در نظر دارد، باید آن را به بیمار اطلاع دهد. انتخاب نهایی بعد از همه ی این ها با بیمار است. در این راستا باید راهنمایی های لازم و مفید به بیمار داده شود و دلایلی که به واسطه ی آن ها عملیات جایگزین، گزینه ی ثانویه ی پزشک می باشد باید به وی اطلاع داده شود.[۵۲۸]
زمانی که تصمیم گیری از میان چند گزینه مطرح است از آنجا که معمولاً بیمار نسبت به این گزینه ها آگاهی ندارد، پزشک باید از عباراتی نظیر شما می توانید درمان جدید را شروع کنید یا درمان فعلی را ادامه دهید، استفاده کند.[۵۲۹]
ی ـ نظرات موافق و مخالف موجود درباره ی اقدامات جایگزین؛[۵۳۰]
در بسیاری موارد پزشکان روش‌های جایگزین را ذکر می‌کنند، اما در بیان منافع و کاستی‌های هر روش، سهل‌انگاری می‌نمایند. غالباً بنا بر سلیقه ی خویش روشی را انتخاب و بیشتر منافع آن روش و کاستی‌های سایر روش‌ها را بازگو می‌نمایند. رعایت امانت و صداقت در بیان نقاط ضعف و قوت هر روش به بیمار امکان می‌دهد تصمیم‌ آگاهانه‌تری بگیرد؛ به عنوان مثال: “داروی جدید گرانتر است، اما باید یک بار در روز مصرف شود یا غربالگری سرطان روده بزرگ با بهره گرفتن از نوار، برای شما آسان‌تر است، اما انجام سیگموییدوسکوپی از دقت بیشتری برخوردار است.”
ک ـ پیش بینی های پزشکی که ممکن است شامل امکان انجام اقدامات بعدی باشد؛
ل ـ تخصص و تجربه؛
تخصص و تجربه ی پزشک، پرسنل حرفه ای، منابع فنی و رتبه و درجه ی تخصصی بیمارستان و درمانگاه از مواردی است که بیمار باید از آن مطلع باشد.
م ـ هدف مورد انتظار در عملیات پزشکی؛
ن ـ ابهامات موجود؛[۵۳۱]
علیرغم این‌که بیان ابهامات و تردیدهای موجود در مورد مداخله‌های درمانی دشوار است، امّا به نحو مؤثری باعث افزایش اطمینان و ترغیب بیمار به متابعت از پزشک می‌شود. عبارت‌ های ذیل به نکته ی فوق اشاره دارد.

نظر دهید »
بررسی تحولات تاریخی ارّجان از قرن اول هجری ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

تا( ۳۵۱/ ۹۶۲ )حسن بن احمد بن ابو سعید، ابو على اعصم، در شام، فت( ۳۶۶/ ۹۷۷).
(۳۶۱ / ۹۷۲ )یوسف، ابو یعقوب، فت ۳۶۶/ ۹۷۷٫
(۳۶۶/ ۹۷۲) حکومت مشترک شش تن از نوادگان ابو سعید حسن، السادات الرؤساء.
(۴۷۰/ ۱۰۷۸ )فتح الاحسا به دست خاندان عیونى از طایفه بنى مرّه‏.[۳۳۷]

ذکرویه بن مهرویه:
در سال ۲۸۲-۲۸۳ ه. ق زمانی که لشکر خلیفه به کار دیار مصر و دفع اهل فساد از آن مشغول بود، ذکرویه بن مهرویه که پدر ابو سعید جنابى‏ و ذو الشّامه است، فرصت را غنیمت دانسته و همراه شخصى که تعلّم صبیان و اطفال مى‏کرد، و او را عبد اللّه بن سعید می گفتند، با لشکر بسیار از قرامطه به قصد تسخیر قصبه بصرى، اذرعات و بثنیه، که از کبار قصبات مصر بود، حرکت کرد. آنها بعد از محاربات بسیار آن قصبات را به طریق امان گرفتند، و بعد از آن تمامى مردان آنجا را به قتل رساندند، و از آنجا به سمت دمشق رفتند. زمانی که فتح دمشق برای آنها میسّر نشد ناچار از آنجا به طرف طبریّه رفتند و اکثر اهل آن شهر را به قتل رساندند، و اموال بسیاری از آن شهر غارت نمودند، و سپس متوجّه شهر هیت شدند. در آنجا نیز افراد بسیاری را به قتل رساندند، و اموال ایشان را به نهب و غارت بردند. در این وقت لشکرى از جانب خلیفه که به دفع ایشان نامزد بود رسید، و بعد از نبردی رئیس آن قوم را گرفتند، و باقى مانده آنها روى به گریز نهادند و متفرّق شدند. زمانی خلیفه‏ آگاه شد که باعث این همه فتنه و آشوب ذکرویه بن مهرویه است، که در میان قوم خود نشسته و هر لحظه جماعتى را به اطراف و جوانب مى‏فرستد، بى‏خبر جماعتى را به گرفتن او فرستاد. ذکرویه از این واقعه آگاه شد و سپس خود را مخفى نمود. در کتابه نقل شده است که قبل از این در خانه خود چاهى کنده، و بر سر آن چاه تنور نان‏پزى تعبیه کرده بود، و هرگاه برای او مشکلى پیش می آمد، به درون چاه می رفت و بالاى چاه زنى آن تنور را گرم می کرد و شروع به نان پختن می نمود. ذکرویه بن مهرویه زمانی که لشکر خلیفه به خانه او وارد شدند در آن چاه مخفى شد. امّا بعد از آن بیرون آمد، و با لشکر خلیفه جنگ کرد و آنها را مغلوب نمود، و غنایم بسیار به دست آورد. در این هنگام کار او قوّت گرفت و افراد بسیاری به اطاعت او درآمدند.[۳۳۸]

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

ابتداء ظهور قرمطیان:
ابتداء ظهور قرمطیان در سال۲۸۱ ه. ق در بحرین چنین بود، که مردى به نام یحیى ابن مهدى در قطیف نزد على بن معلى بن حمدان غلام زیادیان رفت. میزبان در مذهب تشیع مبالغه و افراط مى‏کرد. یحیى که مهمان او بود ادعا کرد که رسول مهدى (عج) است و او به شیعیان خود وعده قیام و ظهور داده است و به زودی ظهور خواهد کرد. على بن معلى به شیعیان قطیف پیغام داد که آماده شوند، و آنها را جمع کرد و نامه یحیى بن مهدى را که ادعاى رسالت قائم منتظر را کرده بود، براى آنها خواند. شیعیان نیز همه اجابت کردند و وعده دادند که هر وقت ظهور واقع شود قیام و یارى و جهاد کنند. على مذکور به اطراف بحرین هم پیغام را داد و یکى از اجابت کنندگان و متابعین ابو سعید جنابى بود. ابوسعید به مردم خواربار مى‏فروخت و به حساب آنها مى‏نوشت. یحیى بن مهدى که ادعاى نمایندگى و نیابت حضرت قائم را مى‏کرد مدتى دور شد و غیبت نمود، سپس دوباره بازگشت، و از طرف امام غایب به شیعیان تکلیف کرد که هر یکى باید شش دینار زر و دو ثلث دینار به او بپردازند. او حامل یک نامه دیگر از طرف قائم غایب بود، که در آن نوشته بود شیعیان من، رسول من یحیى بن مهدى حال و وضع شما و شتاب براى دعوت من از طرف شما را شرح و بیان کرد، پس آن مبلغ را به او بدهید! پس از آن باز مدتى یحیى بن مهدى دور شد و باز مراجعت کرد، و این بار نامه دیگرى همراه خود آورده بود، که مضمون آن اعطاء خمس به یحیى بن مهدى رسول و نائب امام منتظر بود. شیعیان منتظر امام قائم(عج) هم خمس را به او پرداختند. یحیى بن مهدى از آنجا نزد قبایل قیس رفت[۳۳۹] و چند نامه از طرف امام غایب به آنها داد، و به آنها گفت من به زودی قیام و ظهور خواهم کرد، و شما باید آماده یارى من باشید. مردى از قرمطیان که ابراهیم صائغ نام داشت روایت کرد که من نزد ابو سعید جنابى بودم که یحیى وارد شد. هر دو طعام تناول کردند و پس از فراغ از خوردن‏، ابو سعید به زن خود گفت باید هم بستر یحیى شوى و وقتی این خبر به گوش والى رسید، یحیى را گرفت و سخت زد و بعد سر و رویش را تراشید. ابو سعید جنابى هم گریخت و به محل خود جنابه پناه برد. یحیى بن مهدى نزد قبایل بنى کلاب و عقیل و حریس رفت آنها هم گرد او و ابو سعید تجمع کردند، و بدین ترتیب کار ابو سعید بالا گرفت و نیرومند شد.[۳۴۰]

ابو سعید جنّابى:
ابو سعید جنّابى از اهالى جنّابۀ ارّجان بود،[۳۴۱] وى قپان‏دار و پیمانه‏گرى از اهالى بندر گناوه بود، که به واسطه تبلیغ قرمطیان سالار این طایفه شد.[۳۴۲] او در شهرهای تابعه ارّجان، یعنی سینیز، مهروبان، گناوه و گرمسیرات فارس به دعوت مردم پرداخت.[۳۴۳] او احساء و قطیف را که امروز تابع کشور سعودى می باشند، و همچنین شهر هجر و بعضى از بنادر دیگر خلیج فارس را تصرف نمود، و از سطوت و هیبت او خلافت بنى العباس متزلزل گردید. پس از آنکه معتضد درگذشت، مجالى براى بسط قدرت یافت و حجاج را در همه جا کشت و غارت نمود، و تاراج و فساد و کشتار او در جزیره العرب از حد گذشت. در زمان مکتفى بارها با سپاه خلیفه جنگ کرد.[۳۴۴] او دعوت خود را در بحرین و یمامه و فارس انتشار داد.[۳۴۵] ابو سعید در سال۲۸۶ ه. ق در بحرین ظهور کرد،[۳۴۶] و گروهى از بدویان و قرمطیان به او پیوستند. او پس از قیام و قدرت گیری در آغاز سال۲۸۶ ه. ق مردم دهکده‏هاى اطراف خویش را کشت، و سپس عازم قطیف در چند منزلی بصره شد و پس از کشتن مردم آنجا آهنگ بصره کرد. ابو سعید در نواحی بحرین و بصره به قتل و غارت های زیادی پرداخت.[۳۴۷] احمد بن محمد واثقى که در آن وقت کمک هاى بصره و ولایت بصره به او سپرده شده بود، در مورد کارهای قرمطیان به سلطان نامه نوشت، و سلطان به او و محمد بن هشام، که عهده دار کار خراج و املاک آنجا بود دستور داد، تا در اطراف بصره دیواری بسازند.[۳۴۸]
در سال ۲۸۷ ه. ق در ماه ربیع الاخر کار قرمطیان بحرین بالا گرفت و پیرامون هجر را تاراج کردند، و بعضى آنها نزدیک بصره رسیدند. و چنانچه گفته شد، احمد واثقى نامه نوشت و مدد خواست، و چند کشتى حامل سیصد تن جنگجو براى یارى او فرستاده شد. در این حال معتضد در فرستادن یک مرد دلیر اندیشید که او را امیر بصره کند.[۳۴۹] در ماه ربیع الاخر سال۲۸۷ه. ق معتضد، عباس بن عمرو غنوى را بر یمامه و بحرین و نبرد ابو سعید جنابى‏ و قرمطیان همراه وى گماشت.[۳۵۰] او نزدیک دو هزار نفر سپاهی برای او فراهم نمود. عباس چند روز در فرک اردو زد تا یارانش دور او جمع شدند، و آنگاه سوى بصره رفت، و از آنجا سوى بحرین و یمامه حرکت کرد.[۳۵۱]
پیشتازان ابو سعید، به ابوسعید و قرمطیان همراه او رسیدند. عباس عمده سپاه خود را به جا نهاد و به سوى آنها رفت، و شبانگاهى با ابو سعید و همراهان وى جنگ درگرفت، آنگاه شب میانشان حایل شد و هر گروه به محل خویش بازگشتند. هنگام شب کسانى از بدویان بنى ضبه که همراه عباس بودند و نزدیک سیصد کس بودند، به سوى بصره بازگشتند، سپس داوطلبان بصره از آنها پیروى کردند. صبحگاهان قرمطیان به سمت عباس رفتند و نبردى سختی درگرفت. پس از آن پهلو- دار چپ عباس که نجاح غلام احمد بن عیسى شیخ بود، با گروهى از یاران خود که در حدود یکصد نفر بودند، به پهلوى چپ سپاه ابو سعید حمله کرد، که میان آنها پیش رفتند و نجاح با همه همراهان خویش کشته شد. آنگاه جنابى و یارانش به یاران عباس هجوم بردند و یاران عباس را فراری دادند.[۳۵۲] سرانجام عباس و نزدیک به هفتصد نفراز یارانش اسیر شدند، و جنابى هر چه را که در اردوگاه عباس بود به تصرف آورد. روز بعد از نبرد جنابى آن گروه از یاران عباس را که اسیر شده بودند جمع نمود، و همگى را به قتل رساند، و سپس اجساد آنها را سوخت.[۳۵۳] این نبرد در آخر رجب بود، و چهار روز رفته از شعبان خبر آن به بغداد رسید. در همین سال جنابى پس از نبرد با عباس به سمت هجر حرکت کرد و مردمش را امان داد. گروه اندکی از یاران عباس که موفق به فرار شدند به سمت بصره می رفتند، و عده ای از بصریان با چارپایانی که بار آنها خوردنی و آب بود به سمت آنها رفتند. بنى اسد چارپایان را با بار آنها گرفتند، و جمعى از کسانى را که همراه آن بودند، و فراریان یاران عباس را به قتل رساندند.[۳۵۴] بصره از این رخداد سخت آشفته شد و قصد داشتند از ترس قرمطیان آنجا را ترک کنند، اما احمد بن محمد واثقى که عهده دار کمک هاى بصره بود، آنها را از این کار منع کرد.[۳۵۵] سپس جنابی عباس را آزاد کرد و بواسطۀ او برای معتضد پیغام فرستاد که: « زیستن من در بیابان‏هاست و به اندک چیزى قناعت ورزم، و من از تو شهرى نگرفته‏ام، تو اگر جمیع سپاه خود به حرب من فرستى بر همه غالب آیم، چون لشکریان من به رنج و قناعت به کفاف خود عادت دارند و سپاه تو در تنعّم زیسته‏اند و چون آنان را به جنگ من فرستى، پس از قطع صحراها و بیابان‏ها، در نهایت ماندگى به من رسند و زود منهدم شوند. و بر تقدیر منهزم نگشتن، من از پیش ایشان بگریزم و فرصت‏ها نگاه دارم و با شبیخون سلب استراحت آنان کنم تا آنگاه که از پاى درآیند، پس در منازعت من، تو را سودى نباشد»، عباس نیز این پیغام را به خلیفه رساند.[۳۵۶] در روز هشتم رمضان از ابله خریطه‏اى به سلطان رسید، که خبر از آزادی و آمدن عباس می داد. یازده روز رفته از رمضان عباس بن عمرو به مدینه السلام رسید و به خانه معتضد به ثریا رفت.[۳۵۷] چون ابو سعید جنابى عباس را آزاد کرد به او یک درج – لوله نامه- داد و گفت در این کتاب اسراى هست که باید معتضد آنها را بداند. زمانی که عباس نزد معتضد رفت، پس از گله و ملامت درج را از او گرفت و باز کرد، یک نامه سفید در آن دید، و به عباس گفت: هیچ چیز در این ورق نوشته نشده، ولى رمز آن این است که من بدانم، تو را با سپاه عظیم فرستادم و تو تنها بازگشتى.[۳۵۸] سرانجام در سال ۲۸۹ ه. ق خلیفه سرهنگى را به جنگ آنان گسیل داشت و او قرمطیان را شکست داد.[۳۵۹]
معتضد عباس را خلعت داد و سوى منزلش فرستاد. در روز پنجشنبه یازده روز رفته از شوال، معتضد از خیمه‏گاه خویش از در شماسیه به طلب وصیف خادم ابن ابى الساج حرکت کرد، اما این را نهان داشت و چنان وانمود کرد، که آهنگ دیار مضر را دارد. در روز جمعه یازده روز رفته از همین ماه خبر به سلطان رسید که قرمطیان جنبلا که جزو سواد بود، به ولایتدار خویش بدر غلام طایى تاخته‏اند، و گروهى از مسلمانان از جمله زنان و کودکان، را کشته‏اند و منزلها را سوخته‏اند.[۳۶۰] ابن اثیر می گوید در ماه ذى القعده بدر غلام طائى بر قرمطیان حمله و آنها را غافل‏گیر کرد، و عده بسیارى از آنها را کشت. در پیرامون میسان (دشت میشان) و جاهاى دیگر عده قرمطى کشته شدند ولى ترسید که خوزستان ویران شود، زیرا آنها برزگر بودند پس عده ای از رؤساء را کشت.[۳۶۱]
در سال۲۸۸ ه. ق یاران ابو سعید جنابى‏ به بصره نزدیک شدند و اهل بصره از آنها سخت هراسان شدند، چندان که مى‏خواستند از آنجا بگریزند و به جاى دیگر روند، اما ولایتدارشان از این کار منعشان کرد.[۳۶۲]
در سال۲۹۰ه. ق فرزند بانو در بحرین بر قلعه قرمطیان هجوم برد و آن را تصرف نمود. یکى از خویشان ابو سعید جنابى‏ هم با فرزند بانو جنگ کرد و مغلوب شد. او – که خویش جنابى بود- ولیعهد ابو سعید و حاکم قطیف بود. پس از جنگ و گریز اتباع او نعش وى را میان کشتگان یافتند، سرش را بریدند و نزد فرزند بانو در قطیف بردند.[۳۶۳] توضیح آنکه قرمطى خالدار که ابو شامه به معنى خال معروف بود ادعا مى‏کرد، از نسل اسماعیل بن جعفر الصادق بوده و از موجدین مذهب اسماعیل، و خود صاحب الزمان و قائم و حجت و امام عصر است. قرمطیان همین عقیده را نسبت به او داشتند، و او در فرمان و دستور خود به القاب مذکوره تصریح کرده است.[۳۶۴]
در سال۲۹۹ه. ق عظیم و اغبر که هر دو از فرماندهان زکرویه قرمطى بودند، به اتفاق دیگران با گرفتن امان وارد بغداد شدند. فضل بن عبد الملک امیر الحاج شد.گروهى از قرمطیان از یاران ابو سعید جنابى‏ به دروازه بصره رسیدند و در آن هنگام والى بصره اسحاق بن کنداجیق بود. آنها روز جمعه هنگامى که مردم سرگرم نماز جمعه بودند رسیدند. بانگ برآمد که قرمطیان آمده‏اند، دربانان و نگهبانان دروازه به جنگ آنان مبادرت کردند و دو مرد پیش رفتند، و قرمطیان یکى از آن دو مرد را کشتند و بازگشتند. محمد بن اسحاق با عده بدنبال آنها فرستاد و به آن‏ها رسیدند، دیدند که تعداد آنان سى نفر بوده، چند تن از آنها را کشت. ابن کنداجیق دستور داد که دروازها را ببندند، زیرا گمان کرده بود که آن سى تن مقدمه لشکر قرمطیان است، و به وزیر نامه نوشت که قرمطیان قصد حمله به بصره را دارند و از او کمک خواست. اما چون روز بعد اثرى از قرمطیان ندید از استمداد پشیمان شد، و این در حالی بود که مدد با بعضى سالاران از بغداد رسید.[۳۶۵]

قتل ابو سعید جنابی:
ابو سعید جنابى‏ -گناوه‏ اى‏-در سال ۳۰۱ه. ق به دست خدمتکار خود کشته شد.[۳۶۶] در میان منابع تاریخ الفی سال وفات ابوسعید را ۲۹۱ه. ق ذکر می نماید.[۳۶۷] مسکویه می آورد که این خادم که موکل آشامیدنى و خوراکى او بود، در دل مسلمانى داشت، پس چون دید که ابو سعید نماز و روزه رمضان ندارد تصمیم به کشتن او گرفت، پس در گرمابه بر او پریده و او را کشت.[۳۶۸] ابن اثیر می گوید که ابو سعید نسبت به آن غلام سوء نظر داشت و همین باعث کشتن او شد.[۳۶۹] همین خادم پس از کشتن سرور خود بیرون آمد و یکى دیگر از سرداران را فرا خواند، و گفت سرور ما تو را خواسته است، و زمانی که او را به داخل حمام برد، او را به قتل رساند. سپس بیرون آمد و با همین ترفند یکى یکى سرداران را به درون حمام می برد و به قتل می رساند، و بدین ترتیب تا چهار سردار را کشت. زمانی که چون پنجمین نفر را فرا خواند، او احساس خطر نمود، و فریاد کشید و زنان بیرون ریخته، فریاد کشیدند و خادم که صقلابى بود پیش از کشتن پنجمین تن دستگیر و کشته شد.[۳۷۰] ابو سعید پسر خود سعید را جانشین خود کرده بود، ولى او نتوانست جاى پدر را بگیرد، و برادر کوچک او ابو طاهر سلیمان بن حسن به جاى پدر بنشست.[۳۷۱] و او در هنگام کشته شدن پدر بر هجر، احساء، قطیف و سایر بلاد بحرین استیلا داشت.[۳۷۲] مسکویه می گوید مردم به ابو طاهر گرویده و فریفته او شدند، زیرا گنجینه‏هایى که پدر به او تنها نشان داده بود را بیرون آورد. چنین نیز رخ داد که او در جائى از بیابان خواست آب چاهى برآورد، به او گفتند در اینجا آب نیست، ولى او اصرار کرد و کند و آب برآورد، پس ارادت مردم به او فزونى یافت. او در یک یورش بصره را به اباحت داد، حاجیان را گرفت، و گناهان کبیره مرتکب شد.[۳۷۳]
در زمانی که ابو الحسن على بن عیسى به وزارت رسید، مقتدر درباره قرمطیان با وى رایزنى کرد. او پیشنهاد کرد که به ابو سعید حسن بن بهرام گناوه‏اى نامه ای بنویسند. مقتدر نیز دستور نوشتن و فرستادن آن را داد. پس نامه‏اى بسیار بلند بالا نوشتند، که در آن خدا را به یاد آنان مى‏آورد و ایشان را به پیروى مى‏خواند و در پایان افزود: « امیر مؤمنان در پى عهدى که به تو داده است، این را از راه دلسوزى و نیک خواهى، براى تو چون نعمتى بزرگ و برهان و حجتى از سوى خدا پیش تو مى‏نهد، تا بهانه‏ هاى تو را براندازد و درى براى رهائى تو اگر راستگو باشى بگشاید». نامه را با چند پیک فرستادند، اما زمانی که به بصره رسیدند، خبر کشته شدن ‏ابو سعید به آنها رسید، از راه باز ماندند و به وزیر على بن عیسى نامه نوشتند و خواستار دستور شدند. او پاسخ داد که به نزد فرزندان و جانشینان او بروند، و آنها نیز رفتند و نامه و پیام را رسانیدند. قرمطیان در پاسخ نامه اسیران را که فرستادگان خواسته بودند آزاد و با ایشان به بغداد فرستادند.[۳۷۴] هنگامی که پسران ابوسعید از مضمون مکتوب خلیفه آگاه شدند، در جواب نوشتند که: «آنچه به ما از ارتکاب منکرات و استهزاى شریعت‏ نسبت داده اید، آن را از دشمنان و عیب جویان ما شنیده‏اید و سخن دشمن و عیبجو پسندیده نمى‏باشد، و هرگاه که شما را یقین به کفر و زندقه ما شده باشد، ما را دعوت به اطاعت خود کردن ماحصل ندارد».[۳۷۵]

ابوطاهر جنابی:
بعد از وفات ابو سعید پسرش ابو طاهر سلیمان به جاى او نشست. او گاه به بصره، بغداد، حجاز و حرمین، – مکّه و مدینه- حمله می کرد و راه حجّاج را به خطر مى‏افکند.[۳۷۶] ابو طاهر جنابى فرزند ابو سعید جنابى‏، از مردم گناوه[۳۷۷] فارس در روز دوشنبه ۲۵ ربیع الآخر ۳۱۱ه. ق[۳۷۸] در سن ۱۷ سالگى فرماندهى ۱۷۰۰ پیاده را به عهده گرفت، به بصره حمله‏ور شد و با موفقیّت پیش رفت، و جمعی کثیر از مردم را به قتل رساند. جمعی دیگر نیز از بیم جان، خود را در آب انداختند و هلاک شدند. ابو طاهر پس از هفده روز غارت در بصره، به جانب بلاد هجر مراجعت نمود و نگرانى شدیدى براى مردم و خلیفه عباسى به وجود آورد.[۳۷۹] در حمله به حاجیان، قرامطه غنایم فراوان به دست آوردند، عده اسرا به دو هزار و دویست و بیست مرد و پانصد زن بالغ بود ولى ابو طاهر همه را خلاص کرد.[۳۸۰] در سال ۳۱۲ ه. ق ابو طاهر قرمطى‏ پسر ابو سعید جنابى‏ به هبیر آمد، تا راه کاروان حج سال ۳۱۱ ه. ق را هنگام بازگشت بزند.[۳۸۱] او نخست بر یک کاروان تاخت که مردمى از بغداد و جز آن در میان ایشان بودند.
گزارش آن به کاروان حج که به فید آمده بود، رسید و در آنجا ماندند، تا به کمبود آذوقه و تنگى جاى شهر بر خوردند، بنابراین بیرون آمدند. در این هنگام عبد الله بن حمدان که نگهبانى راه کوفه- مکه، و راهدارى و بدرقه حاجیان با او بود، چون گزارش تاختن قرمطیان ‏هجرى را دریافت کرد، به حاجیان پیشنهاد کرد، تا آنها را از فید به وادى القرا بیاورد، که از هبیر نگذرند. ولى حاجیان جنجال کرده، و نپذیرفتند و به راه ادامه دادند. او ناچار با آنها به سوى هبیر آمد و همینکه نزدیک هبیر رسیدند، ابو طاهر بن ابو سعید جنابى راه را بر آنها گرفت، و با آنها جنگید و پیروز شد، و بسیارى از آنها را به قتل رساند. ابو الهیجا عبد الله بن حمدان و احمد بن کشمرد و نحریر عمرى و احمد بن بدر عموى بانو مادر مقتدر و گروهى از خدمتگزاران و زنان سلطان اسیر شدند. ابو طاهر همه شترهای کاروان را گرفت و آنچه از زنان و کودکان و مردان برگزید بر آنها سوار کرده، و به هجر فرستاد. دیگر حاجیان را بى‏توشه و بى‏شتر در آنجا رها کرد. بیشتر آن حاجیان با پاى برهنه و پیاده از تشنگى مردند. سن ابو طاهر در این هنگام هفده سال بود.[۳۸۲]
ابو طاهر در سال ۳۱۴ ه. ق در عراق خروج کرد و در ناحیه سواد آشوب بر پا نمود، و به کوفه داخل حمله نمود، و در آنجا بیشتر از بصره قتل و غارت کرد. در همان سال میان عقدانیه و مردم بحرین اختلافى پدید آمد، پس ابو طاهر بیرون آمد و شهر احساء را بنا کرد، و آنجا را مؤمنیه خواند، ولى همواره به احساء معروف بود. در آنجا براى خود قصرى ساخت و براى اصحابش در اطراف قصر خود بناهایى به وجود آورد. در سال ۳۱۵ ه. ق بر عمان مستولى شد. والى عمان از راه دریا به فارس گریخت. در سال ۳۱۶ به ناحیه فرات لشکر برد و در شهرهاى آن کشتار و تاراج نمود.[۳۸۳]
ابوطاهر در سال سیصد و سیزدهم با پانصد سوار و سیصد پیاده راه را بر حجاج به هنگام حرکت بست و بعضى از آنها را دستگیر کرد و بقیه کوفه و مدینه السلام بازگشتند. ابو طاهر به کوفه رفت و با جعفر بن ورقاء شیبانى و جنى صفوانى خادم آزاد- شده ابن صفوان عقیلى، ثمل خادم دلفى امیر انطاکیه، و دربندهاى شام، طریف سبکرى خادم، اسحاق بن شروین سبکرى و دیگر سران سپاه که از دربار خلافت‏ به مقابله او رفته بودند جنگید و آنها را شکست داد، بعضى را به قتل رساند، و جنى صفوانى و دیگران را اسیر گرفت و این واقعه روز یکشنبه دوازده روز مانده از ذى قعده همین سال بود. پس از آن همه اموال و زن و کودک را از کوفه به احسا برد، و شهر را به دست اسماعیل بن یوسف بن محمد بن یوسف معروف به اخیضر صاحب الیمامه بن- ابراهیم بن موسى بن عبد الله بن حسن بن حسن بن على بن ابى طالب سپرد.[۳۸۴]
ابوطاهر از مکه به عزم جنگ با مقتدر به بغداد آمد، و با پانصد سوار در کنار نهر ملک نزول کردند. مقتدر ابى ساج را که یکى از اعیان امرا بود با سى هزار مرد به جنگ او فرستاد. ابى ساج دشمن را خوار پنداشت، و پیش از جنگ به مقتدر نوشت که ابى سعید را می گیرم و به خدمت تو می فرستم! مقتدر در او جواب نوشت که جسر را قطع کن، تا ابوطاهر توانایی عبور نداشته باشد. ابى ساج به این سخن توجه نکرد، و پیکی برای ابو طاهر فرستاد که، «میان من و تو صحبت قدیم است تو را طاقت مقاومت من نیست یا به اطاعت من درآى یا سر خود گیر تا به سلامت بمانى». ابو سعید از قاصد پرسید؟ نیروهای ابی ساج چند نفرند. گفت سی هزار، ابو طاهر گفت واللّه سى نفر نیستند. پس از آن به یکی از یاران خود ی گفت تا سر خود را برید، و دیگرى را حکم کرد تا خود را در آب غرق نمود و یکى خود را از بلندى به شیب افکند. سپس به آن پیک گفت هر کسی دارای چنین لشکری باشد، هیچ وقت از تعداد زیاد نیروهای دشمن نمی ترسد. سپس گفت به تو امان می دهم امّا ابى ساج را به زنجیر می بندم و به تو می نمایم. ابوطاهر همان شب بر ابى ساج شبیخون زد، و تعدادی از نیروهای او را به قتل رساند، و بعضى را منهزم گردانید، سپس ابى ساج را اسیر کرد، و با سگان به زنجیر بست.[۳۸۵] مسعودی این واقع را در روز دوشنبه نهم شوال سال ۳۱۵ ه. ق می داند. بعد از اسارت ابوالساج ابو طاهر بهترین پزشکان را براى معالجه او برگزید. خبر این شکست به على بن عیسى و مقتدر خلیفه رسید، آنها بسیار نگران شدند، خود را آماده جنگ نمودند. ولى توفیق نیافتند و هربار از قرامطه شکست خوردند. بعد ار شکست یوسف در بغداد شایعات بسیار شد. ابو طاهر به انبار رفت و لشکرى از بغداد بیرون آمد تا از شهر دفاع کند. این لشکر به سردارى مونس المظفر و هارون بن غریب الخال بود. نخست به هم در آویختند، سپس از یک دیگر جدا شدند و مونس به بغداد بازگشت، و ابو طاهر به رحبه رفت و در آنجا کشتار و تاراج نمود. و هر بار نیروهایی را به سوئى مى‏فرستاد، و بلاد جزیره را درنوردید. آنگاه به هیت و کوفه رفت، و سپس به رقه حمله نمود، که مردم رقه مقاومت کردند. ابو طاهر بر اعراب جزیره باج نهاد، که مى‏بایست آن را به هجر ببرند. جماعتى از بنى سلیم بن منصور و بنى عامر بن- صعصمه به فرمان او در آمدند. هارون بن غریب الخال به جنگ او بیرون آمد، و ابو طاهر راه بیابان در پیش گرفت، که هارون به تعدادی از آنها دست یافت. هارون آنها را به قتل رساند و به بغداد باز گشت.[۳۸۶] شرح این جنگ و گریز ها به صورت مفصل در کتاب التنبیه و الأشراف در صفحات ۳۷۰-۳۷۳ آمده است و در اینجا برای جلوگیری از اطناب کلام از آن می پرهیزیم. آنچه مسلم است یاران ابو طاهر بسیار با ایمان و صمیمى بودند، یکى از تجّار به على بن عیسى خبر داد که مردى شیرازى را مى‏شناسم که با قرمطیان رابطه دارد. پس از آنکه به دستور وزیر شیرازى را حاضر کردند، در حضور قاضى و سرهنگان با او به گفتگو پرداختند، اما او هیچ اطلاعی راجع به قرامطه به آنها نداد. بنابراین وزیر دستور شکنجه و زندانی کردن او را داد و سرانجام پس از هشت روز بر اثر امتناع از شراب و طعام درگذشت.[۳۸۷]
در سال ۳۱۷ ه. ق[۳۸۸] ابو طاهر[۳۸۹] به مکّه حمله نمود و مردم آنجا و حاجیان را از زن و مرد قتل‏عام کرد، این در حالى بود که، به کعبه پناه برده بودند. چاه زمزم را از ایشان انباشت و زمین مسجد را به اجسادشان مفروش ساخت و در کوچه‏هاى مکّه و کوه‏هاى اطراف، در حدود سى هزار تن از مردم خراسان و مغرب را به قتل رساند. همین قدر از زنان و پسران به اسارت برد. همه آنچه را که در مکّه بود، از زیورها و جواهر و گنج‏ها غارت نمود، همچنین حجر الاسود را با خود برد.[۳۹۰] این سنگ مدّت ۲۰ سال دور از کعبه ماند،(چنانچه قبلاً نیز گفتیم باید این مدت را ۲۲ سال دانست) تا آنکه به امر منصور خلیفه فاطمى به موضع نخستین بازگردانده شد.[۳۹۱] اقامت آنها در مکه هشت روز بود که صبح وارد و شب خارج می شدند، و کشتار و غارت می کردند. در روز شنبه همین ماه از مکه حرکت کرد، که پیادگان هذیل بن- مدرکه بن الیاس بن مضر در تنگه‏ها و دره‏ها و کوهها متعرض او شدند، و با تیر و خنجر به سختی با او نبرد نمودند، و مانع حرکت او شدند. یاران ابو طاهر راه گم کردند و سه روز میان کوهها و دره‏ها سرگردان بودند، تعداد بسیاری از زنان و مردان اسیر رهائى یافتند، و مردم هذیل هزارها شتر و بار از آنها گرفتند. بنه ابو طاهر در حدود صد هزار شتر بود که اقسام مال و کالا بار داشت. عاقبت یک غلام سیاه از بندگان هذیل به نام زیاد که به او پناه برده بود، راهى را به او نشان داد، او نیز از تنگه‏ها گذشت، و به دیار خود بازگشت‏.[۳۹۲] « ابن جرّار می گوید یکى از اصحاب ابو طاهر سوار بر اسب خود وارد خانه خدا شد و به مردمى که آنجا بودند ندا داد که اى خران! شما این خانه سنگى را سجده‏ مى‏کنید و گرد آن مى‏چرخید، بر دیوارهایش روى مى‏سایید … براى محو این خرافات جز این شمشیر باقى نمانده است.[۳۹۳] بعد از مرگ ابو طاهر تغییر مهمّى رخ نداد، جز آنکه فرزندانش به جاى ایجاد جنگهاى خارجى به اصلاح امور داخلى پرداختند. ابو طاهر کعبه را ویران کرد تا به قول خود، بناى کفر و پرستش سنگها را براندازد.[۳۹۴] ناصر خسرو قبادیانی می گوید: « ابوطاهر در سال ۳۲۲ ه .ق به توج و سینیز تاخته است، اما متقلد شهر کشتی های او را سوختند و گروهی را اسیر کرده، و به بغداد فرستاده و در در سالهای ۳۲۳ و ۳۲۵ قمری نیز ابوطاهر را بر کاروانیان حج و کوفه دستبرد بوده است، و در سال ۳۲۸ ه. ق پنجاه هزار دینار از خلیفه الراضی بالله گرفته، که متعرض حجاج نشود و در سال ۳۳۲ ه. ق به مرض آبله درگذشت».[۳۹۵]

زکرى خراسانى:

نظر دهید »
منابع مورد نیاز برای پایان نامه : ارزیابی کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در مدیریت ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

کارمندیابی یا جذب منابع انسانی : “فرایند جذب منابع انسانی، فرایند منظمی‌است که نیازمندی‌های پرسنلی را بررسی می‌کند تا به وسیله آن اطمینان حاصل شود، تعداد کارکنانی که با مهارت‌های مورد نیاز سازمان، در هر زمان مناسب است و نیروی انسانی برای مواقع لزوم در دسترس می‌باشد” (دعائی، ۱۳۸۴، ص ۲۵).

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

توسعه منابع انسانی : “توسعه منابع انسانی یعنی فرایند تغییر در مهارت‌ها، دانش، نگرش‌ها و رفتار اجتماعی کارکنان برای افزایش عملکرد آنان” (دسنز و رابینز[۲۱]، ۱۹۸۸، ص ۲۴۰).
پاداش دهی منابع انسانی : “سیستم پاداش خدمات کارکنان شامل انواع پاداش‌هایی است که از طرف سازمان به کارکنان به عنوان حاصل استخدام و جبران خدمات آنان عطا می‌شود” (بیارز و روی[۲۲] ، ۱۹۸۷، ص ۲۹۰).
امور رفاهی کارکنان : “امور رفاهی کارکنان عبارتست از حفظ و نگهدای منابع انسانی و فراهم آوردن خدمات و شرایطی که باعث رفع خستگی ناشی از کار و ایجاد روحیه در کارکنان می‌گردد” (دعائی، ۱۳۸۴، ص ۳۵).
امور اداری و پرسنلی کارکنان : فعالیت‌های (دیسنز و رابینز، ۱۹۸۸) مربوط به تعیین حقوق و دستمزد، کنترل و نظارت و رسیدگی به امور جاری کارکنان در حوزه امور اداری و پرسنلی کارکنان می‌باشد.
ب ـ تعاریف عملیاتی
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در مدیریت منابع انسانی: در پژوهش حاضر منظور از میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت منابع انسانی نمره ای است که نمونه‌ی آماری از پرسشنامه محقق ساخته ارزیابی کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت به دست می‌آورد.
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در سازماندهی منابع انسانی : در این پژوهش میزان کاربست سیستم اطلاعات مدیریت در سازماندهی منابع انسانی از طریق سئوال‌های شماره ی۱ تا ۵ پرسشنامه محقق ساخته سنجیده می‌شود.
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در جذب منابع انسانی : در این پژوهش میزان کاربست سیستم اطلاعات مدیریت در جذب منابع انسانی از طریق سئوال‌های ۱ تا ۱۲ پرسشنامه سنجیده می‌شود.
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در توسعه منابع انسانی : در این پژوهش میزان کاربست سیستم اطلاعات مدیریت در توسعه منابع انسانی از طریق سئوال‌های ۱۳ تا ۱۹ پرسشنامه سنجیده می‌شود.
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در ارزشیابی و پاداش دهی منابع انسانی : در این پژوهش میزان کاربست سیستم اطلاعات مدیریت در ارزشیابی و پاداش دهی منابع انسانی از طریق سئوال‌های ۲۰ تا ۲۳ پرسشنامه سنجیده می‌شود.
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در امور رفاهی منابع انسانی : در این پژوهش میزان کاربست سیستم اطلاعات مدیریت در امور رفاهی کارکنان از طریق سئوال‌های ۲۴ تا ۳۱ پرسشنامه سنجیده می‌شود.
ارزیابی میزان کاربرد سیستم اطلاعات مدیریت در امور اداری و پرسنلی منابع انسانی : در این پژوهش میزان کاربست سیستم اطلاعات مدیریت در امور اداری و پرسنلی کارکنان از طریق سئوال‌های ۳۲ تا ۳۹ سنجیده
می‌شود.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه‌ تحقیق
مقدمه
در این فصل جهت ارزیابی کاربرد سیستم‌های اطلاعات مدیریت در مدیریت منابع انسانی، ابتدا مباحث مربوط به سیستم اطلاعات مدیریت، که شامل: تعریف سیستم و اطلاعات برای درک بهتر سیستم اطلاعات مدیریت و سپس تعریف سیستم اطلاعات مدیریت، تاریخچه سیستم اطلاعات مدیریت، انواع سیستم اطلاعات مدیریت، جایگاه سیستم اطلاعات مدیریت، ضرورت سیستم اطلاعات مدیریت، سیستم اطلاعات مدیریت منابع انسانی و ارزیابی سیستم اطلاعات مدیریت و سپس مباحث مربوط به مدیریت منابع انسانی که شامل: تعریف مدیریت منابع انسانی، هدف و وظایف مدیریت منابع انسانی است مورد بحث قرار می‌گیرد و در نهایت این فصل با بررسی پژوهش‌های مرتبط با موضوع تحقیق در خارج و داخل دنبال می‌شود.
۲-۱- تعریف سیستم[۲۳]
سیستم مجموعه‌ای است که از چندین جزء وابسته به یکدیگر تشکیل یافته است. منصورکیا (۱۳۸۱) عقیده دارد که “سیستم عبارت است از تعدادی روش وابسته به یکدیگر که با اجرای روش های مزبور، قسمتی از هدف یک سازمان تأمین می‌شود” (ص ۴۲). در طول سالیان دراز تعاریف گوناگونی از سیستم بیان گردیده است که اکثراً یک مفهوم را می‌رسانند. نظر مشترک بیشتر مطالبی که درباره سیستم جمع آوری شده است آن را به این صورت تعریف کرده است که: “سیستم مجموعه‌ای از عناصر است که برای رسیدن به یک هدف مشخص و مشترک گرد هم آمده اند به طوری که بین این عناصر یک رابطه تعاملی وجود دارد و نظم در روابط بین عناصر وجود دارد. یعنی هر عنصر دارای یک نقش می‌باشد” (صرافی زاده و پناهی، ۱۳۸۴، ص ۴).
در نتیجه سیستم عبارت است از مجموعه‌ای از عناصر که به یکدیگر تأثیرات متقابل دارند. مهمترین خاصیت هر سیستم، وابستگی متقابل عناصر آن به یکدیگر و تشکیل یک مجموعه برای انجام وظیفه‌ای خاص است.
۲-۱-۲- عناصر سیستم
همانطور که گفته شد یک سیستم مجموعه‌ای از اجزاء می‌باشد که با هم، برای برآوردن یک هدف یا مقصود، در کنش متقابل می‌باشد. تحت چارچوب این تعریف، عناصر لازم برای وجود هر سیستمی‌می‌تواند مشخص گردد. این عناصر، محیط[۲۴]، نهاده[۲۵]، فرایند[۲۶]، بازده[۲۷] و بازخورد[۲۸] را در بر می‌گیرد.
محیط سیستم
هر سیستمی‌در یک محیط عمل می‌کند و با محیط خود تعامل دارد، از آن دریافتی‌هایی دارد و به آن خروجی‌هایی می‌فرستد. محیط سیستم را احاطه می‌کند. در عین حال هم بر آن اثر می‌گذارد و هم از آن متأثر می‌شود. سلمانی (۱۳۷۶) عقیده دارد که “محیط برای یک سیستم مشخص عبارت است از مجموعه همه اشیایی که تغییر در ویژگی‌های آنها بر روی سیستم اثر می‌گذارد و همچنین اشیایی که رفتار سیستم باعث تغییر در ویژگی‌های آنها می‌شود” (ص ۱۰). سیادت و ربانی (۱۳۸۱) در تعریف دیگر محیط سیستم را به شرح زیر تعریف نموده اند:
هر سیستم توسط محیطی خاص احاطه گردیده است و از عوامل محیطی از قبیل عوامل فرهنگی، طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی متأثر است و بر آنها اثر می‌گذارد. این تأثیر و تأثر جریانی یک جانبه نبوده و جنبه متقابل دارد. بنابراین، محیط هر سیستم را یک سری عوامل تشکیل می‌دهند که با اینکه جزء سیستم نیستند اما تغییری در هر یک از آنها می‌تواند تغییراتی را در سیستم مسبب گردد. سیستم برای ابقاء در محیط بایستی پاسخگوی نیازهای محیطی باشد و خود را با شرایط و اوضاع و احوال محیط خود تطبیق دهد (ص ۳۳).
آنچه به عنوان محیط تلقی می‌گردد به اهداف، نیازها و فعالیتهای سیستم و نیز به نوع سیستم، بستگی دارد. در نتیجه همه سیستم‌ها دارای محیط خاص خود می‌باشند و سیستم با محیط خود از طریق داده و ستاده در کنش متقابل است.
داده یا ورودی
هر آنچه از محیط وارد سیستم می‌شود داده یا ورودی نام دارد. اطلاعات، انرژی و تجهیزات در ارتباط با محیط هم می‌توانند نهاده باشند و هم ستاده. “منظور از وارده کلیه انرژیها و موادی است که به نحوی در سیستم وارد می‌شوند و تحرک سیستم را سبب می‌گردند” (سیادت و ربانی، ۱۳۸۱، ص ۲۷). بنابراین سیستم نیازمند دریافت داده‌ها از محیط می‌باشد. سن[۲۹] (۱۹۹۰) در رابطه با ورودی سیستم عقیده دارند که:
“معمولاً دو نوع ورودی وجود دارند که وارد سیستم می‌شوند: ۱- ورودی مولد[۳۰] که ورودی‌های فعال شونده هستند و داده‌هایی که به وسیله سیستم دریافت گردیده و خروجی را پدید می‌آورد و ۲- ورودی نگهدارنده[۳۱] که برای بهبود و توازن سیستم از محیط دریافت می‌گردد و توازن و پایداری سیستم را تضمین می‌کند” (ص ۱۰۴).
فرایند تبدیل یا پردازش
سیستم‌ها، انرژی و داده‌های گرفته شده از محیط را تغییر شکل می‌دهند این اعمال مستلزم نوعی سازماندهی و پردازش می‌باشد. سیادت و ربانی (۱۳۸۱) فرایند پردازش را بدین شرح تعریف نموده اند که “وارده‌ها در سیستم طبق برنامه‌ای که سیستم دارد، در جریان تغییر و تبدیل قرار می‌گیرند و عملیاتی روی آنها انجام می‌شود” (ص ۲۹). بنابراین پردازش تغییراتی است که بر روی ورودی‌های سیستم انجام می‌گیرد و آنها را به خروجی تبدیل می‌کند.
بازده یا خروجی
سیستم‌ها نوعی محصول به محیط خود صادر می‌کنند. خروجی هر چیزی است که با خروج از سیستم عبور از مرز سیستم به محیط وارد می‌شود. پس از طی جریان عملیات (سیادت و ربانی، ۱۳۸۱) بازده به صورت نوعی کالا یا خدمات از سیستم صادر می‌شود. خروجی‌های یک سیستم نیز مانند ورودی‌های آن ممکن است نوعی ماده، انرژی، محصول، خدمت و اطلاعات باشد. این خروجی‌ها را می‌توان به سه دسته طبقه‌بندی کرد: دسته اول خروجی‌هایی هستند که به طور مستقیم توسط سیستم‌های دیگر مصرف می‌شوند. دسته دوم خروجی‌هایی هستند که در فراگرد تولید همان سیستم، در مرحله بعد مصرف می‌شوند. دسته سوم خروجی‌ها، برای خود سیستم یا سایر سیستم‌ها قابل استفاده نیستند بلکه ضایعاتی دور ریختنی هستند که وارد سیستم اکولوژیکی می‌شوند.
بازخورد
بقای هر سیستم به توانایی سیستم برای تطبیق آن با محیط بستگی دارد. به منظور تطبیق محصولات سیستم با انتظارات محیط همواره بایستی کنترلی روی سیستم وجود داشته باشد، عملیاتی جهت اصلاح کار سیستم. سیادت و ربانی (۱۳۸۱) بازخورد را به شرح زیر تعریف نموده اند:
در طول جریان وارده عملیات صادره، همواره یک مدار ارتباطی در سیستم وجود دارد که وضع سیستم را از هر نظر مشخص می کند. وظیفه بازخورد تعیین انحرافات است که وضع سیستم را از هر نظر مشخص می کند. وظیفه بازخورد تعیین انحرافات است که سیستم با توجه به آنها درصدد رفع انحرافات و ابعاد اصلاح لازم بر می‌آید. سیستمی‌موفق به ادامه حیات خویش می‌گردد که توجه دقیق به بازخورد نموده و تغییرات و تبدیلات لازم را، متناسب با شرایط زمان و مکان در خود اعمال نماید (ص ۳۲).
شکل ۲-۱- خصوصیات مشترک سیستم‌ها
منبع: «مک لئود»[۳۲] ۱۹۹۰، ص ۱۱٫
۲-۱-۲- اطلاعات
داده‌هایی که به گونه‌ای پردازش شده و برای کسی مفید باشند اطلاعات نامیده می‌شود. مفهوم دو واژه (صرافی زاده و پناهی ۱۳۸۴) اطلاعات[۳۳] و داده[۳۴] یکسان نمی‌باشد. داده‌ها حقایق و پدیده‌هایی هستند که در رابطه با یک شیء یا یک پدیده به طور عام مطرح می‌شوند و یک ویژگی از آن پدیده را به ما منتقل می‌کنند، به خودی خود مفهوم دارند ولی کاربردی برای آنها متصور نیست، اما اگر مورد پردازش قرار گیرند و به اطلاعات تبدیل شوند دارای معنا می‌شوند. سن[۳۵] (۱۹۹۰) عقیده دارد که “اطلاعات عبارت از شکلی از داده‌هاست که برای دریافت کننده آن مفهوم دارد. به عبارت دیگر داده‌هایی است که دارای ارزش حقیقی و ادراکی هستند و به میزان آگاهی دریافت کننده درباره یک موضوع یا حادثه خاص می‌افزاید” (ص ۵۸). رضائیان (۱۳۸۵) در تعریف دیگر اظهار می‌دارد که “اطلاعات داده‌هایی است که شکل و ساختار دارد و سازمان یافته است” (ص ۷۸). در نتیجه داده‌های ساختار یافته یا تفسیر شده را که برای فرد خاص در ارتباط با موضوع معینی دارای مفهوم می‌باشد را اطلاعات گویند.
۲-۱-۳- اهمیت اطلاعات
در عصر حاضر اهمیت اطلاعات روز به روز افزایش می‌یابد تا جایی که مدیران می‌دانند بدون داشتن اطلاعات صحیح و به موقع سازمان آنها قادر به ادامه حیات خویش نیست. صرافی زاده و پناهی (۱۳۸۴) در رابطه با اهمیت اطلاعات عقیده دارند که:
هر سازمانی که داده‌های صحیح، دقیق، بهنگام و جامع در اختیار داشته باشد و بتواند در کمترین زمان، به داده‌های مورد نیازش دستیابی داشته باشد، موفق تر است. نقش اطلاعات در مدیریت سازمان‌ها، نقش حیاتی و اساسی است. هر چه فضای اطلاعاتی یک سازمان به دقیق تر، شفاف تر، منسجم‌تر و سیستماتیک تر باشد، سازمان بهتر می‌تواند به اهدافش نایل آید، وجود فضای اطلاعاتی نادقیق، کدر، آشفته، متناقض، ناساختمند از مهمترین عوامل عدم پیشرفت در مدیریت سازمانها است (ص ۹۳).
بنابراین در محیط پیچیده امروزی، اطلاعات یکی از مهمترین منابعی است که در اختیار مدیران قرار دارد و مدیران در همه سطوح برای هر نوع تصمیم گیری به اطلاعات صحیح نیازمند و اهمیت اطلاعات بیش از پیش آشکار گردیده است.
۲-۱-۴- ویژگی‌های اطلاعات
اگر اطلاعات را داده‌های پردازش شده تعریف کنیم، باید گفت چنین اطلاعاتی دارای ویژگی‌هایی می‌باشد (بهشتیان و ابوالحسنی، ۱۳۷۳) از جمله: دقیق بودن، بموقع بودن و ذیربط بودن آن، به سخن دیگر، هنوز بسیاری از مردم اطلاعات را با داده‌ها اشتباه می‌کنند. برخی از کاربران اطلاعات از حجم زیاد داده‌ها رنج می‌برند. گرچه امروزه همه ما در معرض هجوم آلودگی ناشی از کثرت اوراق چاپی، جنون یادداشت برداری و نامه نگاری‌های اداری و نیز اطلاعات نادرست قرار داریم، با اینحال اطلاعات سودمند همچنان دور از دسترس بسیاری است که به آن نیاز دارند. منظور از دقیق بودن اطلاعات این است که اطلاعات روشن بوده و دقیقاً معنی داده‌هایی را منعکس سازد که بر آن مبتنی است. به موقع بودن اطلاعات به معنای آن است که دریافت کنندگان اطلاعات به هنگام نیاز به اطلاعات همان زمان دسترسی داشته باشند. ویژگی ذیربط بودن اطلاعات باعث می‌شود که به این پرسش‌ها که از سوی دریافت کننده مطرح می‌شود پاسخ گوید: اطلاعات به، چه، چرا، کجا، چه وقت، چه کسی و چگونه برسد. از طرف دیگر اطلاعات ذیربط برای یک دریافت کننده، لزوماً برای دریافت کننده دیگر ذیربط نیست. رهنورد (۱۳۸۴) عقیده دارد که “اطلاعات علاوه بر ویژگی‌های بموقع بودن، دقیق بودن و ذیربط بودن باید دارای ویژگی‌های کامل بودن، صحت داشتن، موثق بودن، قابلیت انعطاف و سادگی، نیز باشد” (ص ۵۴).
۲-۱-۵- افزایش تقاضا برای اطلاعات
دلایل گوناگونی برای افزایش روز افزون تقاضا برای اطلاعات وجود دارد افزایش پیچیدگی‌های محیطی، گسترش بازارهای جهانی، افزایش رقابت و نیاز سازمانها به اطلاعات برای اخذ تصمیم گیری‌های حیاتی از جمله این عواملند. بست[۳۶] (۲۰۰۲) عقیده دارد که “افزایش پیچیدگی محیطی که سازمان‌ها در آن فعالیت دارند و محیطی که تصمیمات در آن اتخاذ می‌شود باعث نیاز بیشتر به اطلاعات است” (ص ۷۳). علاوه بر این موارد توسعه و پیشرفت فناوریهای گوناگون مانند فن آوری اطلاعات و مخابراتی موجب توجه بیشتر به اطلاعات گردیده است. لاودن[۳۷] (۱۳۸۷) عقیده دارد که “جهانی شدن اقتصاد صنعتی، ارزش اطلاعات را بسیار بالا برده و نظام‌های اطلاع رسانی راه ارتباطات و توانایی تجزیه و تحلیل اقتصاد و مدیریت در سطح جهانی را برای شرکت‌ها فراهم می‌سازند” (ص ۲۲). علاوه بر پیچیدگی روز افزون محیط بیرونی، پیچیدگی محیط داخل سازمان نیز تقاضا برای اطلاعات را افزایش می‌دهد. صرافی زاده و پناهی (۱۳۸۴) عقیده دارند که “عواملی که در داخل سازمان موجب افزایش تقاضا برای اطلاعات می‌شوند عبارتند از: الف- بزرگ شدن غالب سازمان‌ها، ب- تنوع محصولات و خدمات. ج- افزایش تخصص و فعالیت‌ها در سازمان” (ص ۲۱). علاوه بر موارد فوق افزایش دانش، تحصیلات و آموزش تصمیم گیران و کاربران اطلاعاتی موجب تقاضای بیشتر و جامع برای اطلاعات گردیده تا در فعالیت‌های سازمانی به آنها کمک نماید.

نظر دهید »
فایل پایان نامه با فرمت word : نگارش پایان نامه درباره بررسی مسئولیت کاهش یافته در قتل ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

ب) اصل بر این قرار گیرد که در صورت قتل در چنین مواردی مجازات اولیه و اصلی قاتل قصاص است مگر اینکه قاتل چهار شاهد ارائه دهد که به عینه عمل زنا را مشاهده نموده اند.
ج) قانون گذار اقدام به قتل در این موارد را به جای عوامل موجهه جرم به عوامل مخففّه تقلیل دهد و راه را نسبت به تقلب نسبت به قانون از جانب زوجه مسدود نماید.
ب: محاربه
محاربه از مصدر باب مفاعله از ریشه حرب است، حرب به معنی جنگ به کار میرود در ترمینولوژی حقوقی محاربه چنین تعریف شده است (( محاربه یعنی اخلال در امنیت عمومی به وسیله اسلحه یا بدون آن خواه مقرون به غارت باشد خواه نباشد)) [۵۰] فقها در کتب فقهی محاربه را جزء حدود آورده اند و قانون گذار محاربه را در قسمت حدود قرار داده است. مستند محاربه آیه ۳۳ سوره مائده است باتوجه به مضمون آیه در اسلام جنگ و ستیز با بندگان خدا، ارعاب و ترساندن آنها و سلب آرامش و امنیت آنان جنگ ومحاربه با خدا و رسول او تلقی شده و ذلت بار ترین مجازات دنیوی و اخروی برای عاملان آن پیش بینی شده است. با مطالعه تعریف فقهای شیعه ازجرم محاربه آنچه به نظر می رسد این است که فقها در تعریف محاربه و اصول حاکم بر آن اتفاق نظر دارند اما پیرامون اوصاف محاربه اختلافاتی به چشم می خورد به عنوان مثال شیخ طوسی، محاربه را محدود به قطاع الطریق می داند و مقصود از محاربه را تنها راه زنی می داند[۵۱] حضرت امام در مورد محاربه علاوه بر قصد ترساندن وجوب قصد فساد در زمین را ضروری می دانند.[۵۲] اما آنچه که در میان فقها مورد اتفاق نظراست این است که برای تحقق محاربه دو شرط ضروری است

( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

برکشیدن سلاح ۲) قصد اخافه
البته در رابطه با کشیدن سلاح در جرم محاربه فقها متمایل به سه دیدگاه شده اند (( گروهی از فقها مقصود از سلاح را در این زمینه محدود به سلاح آهنین مانند تفنگ، شمشیر و چاقو نموده اند گروه مزبور پیرامون مصادیق سلاح آهنین تفاوتی میان سلاح گرم و سرد قائل نشده اند. همین دیدگاه است که در مورد پذیرش اکثریت فقهای امامیه قرار گرفته است. و قانون گذار در تبصره ۳ ماده ۱۸۳ق.م.ا از این نظر تبعیت نموده است. گروه دوم از فقها کسانی اند که علاوه بر سلاح آهنین مصادیق دیگری همچون سنگ و عصا و چوب که عرفاً سلاح تلقی نمی شود را نیز برای تحقق محاربه کافی دانسته اند. گروه سوم نیز در این زمینه کسانی اند که استفاده از سلاح را تا به کاربردن زور و قهر و غلبه توسعه داده اند براساس این دیدگاه به طور کلی در محاربه بکار بردن اسلحه شرط نمی باشند[۵۳] قانونگذار اسلامی نیز به تبعیت از مشهور در ماده ۱۸۳ ق.م.۱ محاربه را اینگونه تعریف کرده است (( هرکس برای ایجاد رعب و هواس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد، محارب و مفسد فی الارض می باشد)) تبصره ۱ ((کسی که بروی مردم سلاح بکشد ولی در اثر ناتوانی موجب هراس هیچ فردی نشود محارب نیست)) برخی از حقوقدانان باتوجه به تبصره ۱ ماده ۱۸۳ قانون مجازات اسلامی استدلال نموده اند که تحقق محاربه منوط به وجود ارعاب و هراس در خارج می باشد.[۵۴] اما عده دیگری از نویسندگان تبصره فوق را به این معنی دانسته اند که برای تحقق قصد اخافه، لازم است تا در مرتکب به صورت بالقوه امکان چنین قصدی وجود داشته باشد حال به مجرد اینکه وی با چنین قصدی حرکت کند محارب است چه منتج به اخافه شود یا خیر[۵۵] نکته دیگر در ماده ۱۸۳ ق.م.ا از لفظ مردم دو نکته به نظر می رسد اولاً ظاهر کردن سلاح باید در مقابل یک جمع یعنی گروهی که عرفاً دلالت بر جمع را بنماید باشد و ثانیاً فرقی میان مسلمان وغیر مسلمان در این مورد نمی باشد.
در صورت اثبات جرم فقها در مجازات و کیفرهایی که در آیه ۳۳ سوره مائده آمده است دچار اختلاف شده اند برخی از فقها از جمله صاحب جواهر ، علامه حلی، شهید ثانی در شرح لمعه و صاحب تحریر الوسیله قائل به تخییرانتخاب هر یک از چهار گونه مجازات در رابطه با محارب هستند و دلایل آنها علاوه بر ظاهر آیه که لفظ «أو» دلالت بر تخییر دارد خبر صحیحه جمیل بن دراج است که از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «اختیار و تعیین این مجازات با امام است که اگر بخواهد دست وپای او را قطع کند و اگر بخواهد او را به دار بیاویزد واگر بخواهد او را از شهر تبعید می کند و اگر بخواهد او را می کشد »[۵۶] قانون گذار اسلامی نیز در ماده ۱۹۰ قول به تخییررا پذیرفته است اما عده دیگری از فقها از جمله شیخ طوسی عقیده بر ترتیب مجازات ها را دارند. در کتاب وسائل الشیعه در موضوع محاربه مجموعاً ۱۱ روایت در بیان حد محاربه وجود دارد که تنها ۳ روایت قایل به تخییر است و ۹ روایت دیگر بر مبنای ترتیب می باشد. از جمله روایت محمدبن مسلم از امام باقر (ع) است که فرمودند:«هرکس در شهری از شهرها سلاح بکشد و کسی را مجروح کند قصاص می شود و سپس از آن شهر تبعید می شود. هر کس در خارج از شهر سـلاح بکشـد و کـسی را مجـروح کند قـصاص می شود و از آن شهـر تبعید می شود.هرکس در خارج از شهر سلاح بکشد وبزند و زخمی کند و مال را ببرد و کسی را نکشد محارب است و کیفرش کیفر محارب است و کار او با حاکم شرع است اگر بخواهد او را بکشد و اگر بخواهد او را به دار می کشد و اگر بخواهد دست و پایش را قطع می کند و اگر بزند و بکشد و مال او را هم بگیرد بر حاکم شرع واجب است که دست راست او را به خاطر سرقت ببرد و وی را تحویل اولیای مقتول دهد تا مال خود را از او بگیرد و سپس او را بکشد.[۵۷] موضوعی که در اینجا مطرح می شود این است که آیا محارب مهدورالدم است و در صورت مهدور الدم بودن آیا مهدورالدم عام است یا خاص؟ در باب مهدورالدم بودن محارب چند روایت وجود دارد از جمله:
الف) محمدبن یحیی از امام صادق نقل می کند که حضرت فرمودند«هرگاه دزدی وارد خانه ای شـد مالک خانه می توان د او را به هلاکت برساند و نیز فرمود لصّ محارب به خدا و رسولش است و می توان او را به قتل رساند.»[۵۸]
ب) روایتی از حضرت علی (ع) وجود دارد که فرمودند « هرگاه دزد وارد خانه شد، اورا بکش واگر صدمه ای به او وارد شد خونش مباح است»[۵۹]
ج) امام صادق فرمود:« هرکس به شکل محاربه وارد خانه مومنی شود در آن حالت خونش مباح است»[۶۰] آنچه از مفاد این روایات مستفاد می شود این است که این روایات راجع به دفاع در مقابل محاربه و لصّ می باشد و فقهای شیعه نیز به طور صریح در باب مهدور الدم بودن محارب نظر نداده اند[۶۱] فقهای عامه معتقدند که مراد از محاربه در آیه ۳۳ سوره مائده همانا راهزنان و قاطع الطریق می باشد زیرا این آیه در شأن آنان نازل شده است و در تعریف محارب چنین گفته اند : محارب کسی است که سلاح ظاهر کند و در بیابان به غارت کردن و تاراج نمودن مشغول شود.
آنچه از مفهوم روایت بر می آید دفاع در مقابل محارب و لصّ است و درخصوص محارب در کتب فقهی شیعه دلیلی بر اجرای حد محارب بدون اذن امام و توسط اشخاص عادی نداریم. صاحب جواهر پس از نقل این روایات استفاده می نماید که تفاوتی میان دفاع در برابر لصّ و محارب و سایر ظالمان نیست[۶۲] در نتیجه از نظر فقهی محارب نسبت به عموم افراد مهدورالدم نیست بلکه مجازات محارب تنها از اختیارات امام معصـوم و یا حـکومت اسلامی می باشد و در خصوص باغی نیز اذن به مقاتله به اختیار حاکم اسلامی است.آنچه بر افراد عادی لازم است چنانچه منجر به قتل شود مجازات ندارد، دفاع است و از شروط قصاص محقون الدم بودن مقتول نسبت به قاتل است ومحارب و لصّ که در حکم محارب است نسبت به کسی که به او حمله کرده محقون الدم نیست اما نسبت به سایر اشخاص محقون الدم است.
ج) واجب القصاص:
در مورد مجازات ها می توان گفت که قصاص تنها مجازاتی است که بین عمل انجام شده و مجازات آن تناسب کاملی برقرار است یعنی همان عملی را که جانی انجام داده بر او نیز چنین خواهد شد مگر در مواردی که مانعی وجود داشته باشد. قصاص نفس از حقوق اولیاء دم می باشد و در صورت در خواست قصاص واجب می باشد اما ولی دم می تواند از قصاص گذشت کند.
در شریعت اسلام مجازت اصلی قتل عمدی قصاص است و این اختیار به اولیای دم واگذار شده است که هر یک از اولیای دم می توانند جانی را قصاص نمایند و در صورت مطالبه دیه از جانب برخی از اولیاء دم برخی دیگر از اولیاء دم که خواهان قصاص هستند می توانند با پرداخت دیه جانی را به قتل برساند. اما سوال اینجاست که آیا قاتل نسبت به اشخاص غیر از اولیاء دم نیز مهدورالدم می باشد. فقهای امامیه به اتفاق معتقدند که مهدورالدم بودن قاتل عمدی نسبی است و جانی تنها در برابر اولیاء دم مهدورالدم می باشد. صاحب جواهر دراین باره می فرماید (( جانی فقط در برابر اولیاء دم مهدورالدم می باشد و نسبت به دیگران محقون الدم است))[۶۳]
آیت الله خویی نیز همین عقیده را دارد و می فرماید (( هرگاه قصاص نسبت به مسلمانی ثابت شود و غیر از ولی دم او را به قتل برساند بدون اذن ولی دم، قصاص بر او ثابت می شود))[۶۴] ایشان علت این موضوع را محقون الدم بودن قاتل نسبت به قاتل دوم می دانند و قتل دوم را ظالمانه و عدوانی معرفی می نمایند. قانون مجازات اسلامی به پیروی از اجماع فقهای امامیه در ماده ۲۱۹ بیان می دارد(( کسی که محکوم به قصاص است باید به اذن ولی دم او را کشت. پس کسی که بدون اذن ولی دم او را بکشد، مرتکب قتلی شده که موجب قصاص است لذا همانگونه که بیان شد هریک از اولیای دم می توانند اقدام به قصاص قاتل عمدی بنمایند اما منظور از اولیاء دم چه کسانی هستند؟ صاحب تکمله می فرماید ولایت برقصاص از آن مردانی است که از مال مقتول ارث می برند نه شوهر و نه اقارب مادری، اما زنان و لو اینکه اقارب پدر می باشند نه حق عفو دارند و نه حق قصاص[۶۵] اما حضرت امام معتقد است ((همه کسانی که مال مقتول را به ارث می برندخواه زن و خواه مرد، قصاص را به ارث می برند تنها زوج و زوجه مستثنی هستند))[۶۶] قانون گذار اسلامی نیز به تبعیت از نظر ایشان در ماده ۲۶۱ ق.م.ا می گوید (( اولیاء دم که قصاص و عفوو اجرا در اختیار آنهاست، همان ورثه مقتول اند، مگر شوهر یا زن که در قصاص و عفو و اجراء قانون اختیاری ندارند)) لذا مشخص شد که منظور از اولیاء دم چه کسانی هستند، بنابراین زوج یا زوجه مقتول اگر اقدام به کشتن قاتل بنمایند قابل قصاص می باشند زیرا قاتل نسبت به ایشان محقون الدم است قانون مجازات اسلامی در ماده ۲۰۵ قصاص قاتل را از جانب اولیاء دم منوط به اذن ولی امر نموده است اما اگر اولیاء دم بدون اذن ولی امر و یا حتی قبل از محکوم شدن قاتل به قصاص اورا به قتل برسانند درصورت اثبات عمدی بودن قتل این امر موجب قصاص آنها نیست البته صاحب تحریرالوسیله ولی دمی را که تنها می باشد و قبل از اذن امام اقدام به قصاص قاتل می نماید را قابل تعزیه دانسته[۶۷].
ح) دفاع مشروع : واژه دفاع مشروع از دو جزء ((دفاع)) و ((مشروع)) تشکیل شده است دفاع به معنی دور کردن از کسی، دفع کردن از کسی [۶۸] و مشروع به معنی آنچه را شرع روا می دارد. آنچه بر طبق احکام شرع مجاز و قانونی است [۶۹] در ترمینولوژی حقوق دفاع مشروع این چنین تعریف شده است (( آنکه جان یا مالی یا شرف او مورد تجاوز است و فرصت توصل به قوای دولتی را ندارد و با فرار از محل تجاوز نتواند خلاصی یابد حق داردبه قهر از خود دفاع کند، متجاوز ممکن است فردی عادی و یا مامور دولت باشد))[۷۰].
هرچند در جوامع امروزی، پلیس و قوای دولتی امر دفاع و حمایت از جان و مال و ناموس افراد اجتماع را به عهده دارند و تلاش بر این شده که افراد از اقدامات خودسرانه و گرفتن تقاص منع شوند در عین حال،در جایی که دفاع از طرف دولت ممکن نباشد منع افراد در دفاع منطقی نیست. به همین جهت قانونگذار ایران در ماده ۶۱ ق.م.ا بیان می دارد (( هرکس در مقام دفاع از نفس و یا دفاع از عرض و یا ناموس و یا مال خود یا دیگری و یا آزادی تن خود و یا دیگری در برابر هرگونه تجاوز فعلی یا خط قریب الوقوع عملی انجام دهد که جرم باشد، در صورت اجتماع شرایط زیر قابل تعقیب و مجازات نخواهد بود :
دفاع با تجاوز و خطر متناسب باشد. ۲) عمل ارتکابی بیش از حد لازم نباشد. ۳)توسل به قوای دولتی بدون فوت وقت عملا ممکن نباشد و یا مداخله قوای مذکور در رفع تجاوز و خطر موثر واقع نشود)) در فقه و حقوق ایران دفاع مشروع از عوامل موجه محسوب می شود که در صورت وجود شرایط ذکر شده، فعل ارتکابی جرم محسوب نمی شود در حقوق اسلام دفاع مشروع به عنوان یک حق شناخته شده در حقوق اسلام سه قسم دفاع مشروع وجود دارد یکی دفاع فردی، دیگری دفاع اجتماعی و سوم دفاع از کیان اسلام[۷۱].
در رابطه با دفاع فردی در حقوق اسلام این دفاع به عنوان یک حق شناخته شده است و حتی فقهای شیعه در برخی موارد، اقدام به دفاع را از تکالیف شرعی اشخاص می دانند مستند آن دلایلی از جمله آیات، روایات و نظرات فقهی می باشد خداوند در آیه ۹ سوره حجرات می فرماید (( هرکس بر شما تجاوزکرد به مانند اوبر او تعدی و تجاوز کنید)) از ائمه معصوم نیز روایاتی وجود دارد که دال بر جواز دفاع مشروع می باشد از جمله اینکه امام صادق (ع) از پدر بزرگوارشان نقل می کنند که فرمود : اگر مردی به قصد تجاوز به ناموس و مالت بر تو وارد شد اگر می توانی او فورا بزن، زیرا دزد محارب با خدا و رسولش است و من مسئولیت آنرا به عهده می گیرم».[۷۲]
در اقوال فقها در مورد دفاع مشروع همانطور که در قانون مجازات در ماده ۶۱ آمده است دفاع در مقابل نفس، عرض و مال و حریم را جایز دانسته و حتی برخی موارد دفاع را واجب می دانند. از جمله صاحب تحریرالوسیله در مورد دفاع از نفس و حریم بیان می دارد (( اگر بر مدافع هجوم آورد که او را به قتل برساند و یا به حریمش هجوم کند واجب است دفاع نماید ولو ا ین که بداند که کشته می شود چه رسد به اینکه از کشته شدن کمتر باشد و چه رسد به اینکه گمان یا احتمال بدهد)) [۷۳] صاحب جواهر دفاع از عرض را واجب می داند و می فرماید (( حفظ نفس و عرض واجب است و اذن در تسلیم مال است)) [۷۴] .
در خصوص دفاع از مال فقها قایل به جواز بوده و دفاع را حق می دانند از جمله اینکه صاحب تحریرالوسیله می فرماید (( اگر به مال وی هجوم آورده است دفع او به هر وسیله ممکن برای او جایز است ولو اینکه به قتل مهاجم منتهی شود))[۷۵] مشروع بودن و جواز دفاع اختصاص به جان و مال و حیثیت خود شخص ندارد بلکه دفاع از نفس و مال دیگران، در قبال تعرض از متجاوزان نیز به دلیل اصل، جایز بودن این امر نیز تایید می گردد که از مصادیق تعاون بربرّ و تقوی بوده و نصوصی که دلالت بر اعانت بربرّ کند متعدد است.[۷۶]
صاحب تحریر الوسیله در خصوص دفاع از مال دیگری معتقد است که دفاع از مال دیگری در صورتی واجب است که مال غیر آنچنان اهمیتی داشته باشد که از بین رفتن آن بر او زیان برساند.[۷۷] در قانون مجازت اسلامی دفاع از دیگری طی شرایطی جایز دانسته شده است تبصره ماده ۶۱ قانون مجازات اسلامی بیان می دارد (( وقتی دفاع از نفس و ناموس و یا عرض و یا مال و یا آزادی تن دیگری جایز است که او ناتوان از دفاع بوده و نیاز به کمک داشته باشد.))
اما آنچه در این رابطه اهمیت دارد این است که مهاجم تنها در مقابل مدافع مهدورالدم است آن هم در صورت رعایت شرایط دفاع از جانب مدافع ،در نتیجه می توان گفت که مهاجم مهدورالدم خاص است البته دیگران نیز تنها در مقام کمک کردن به فرد مورد هجوم آن هم در صورتی که فرد مورد هجوم قرار گرفته و توانایی دفع حمله را نداشته باشد با رعایت شرایط می توان ند اقدام به دفع مهاجم بنمایند هرچند که این اقدام موجب قتل مهاجم شود.
خ) سب النبی: حمایت از شرف و حیثیت و کرامت انسانی همواره از قدیم الایام مورد توجه ادیان الهی و حکومتها بوده است در این میان جسارت به انبیاء الهی بخصوص نبی مکرم اسلام حضرت محمد (ص) و ائمه معصومین و همچنین مقدسات اسلام حائز اهمیت بوده به طوری که تنها جرمی می باشد که اجماع فقها بر جواز قتل ساب النبی قائم گردیده و ساب النبی تنها جرمی می باشد که مرتکب آن در مقابل هر کسی مهدورالدم می باشد و خونش نسبت به شنونده هدر است. سب به معنی دشنام دادن در روایات بسیاری به سب النبی اشاره شده از جمله اینکه از امام باقر (ع) روایت شده که در سوالی از ایشان در مورد شخصی که به پیامر(ص) دشنام داده بود سوال شد. ایشان فرمودند (( اگر به جان خود ترسناک نیستی او را بکش )) [۷۸] صاحب جواهر می فرماید (( اگر کسی پیامبر (ص) را سب کند جایز است که واجب است برکسی که آن را از او می شنود او را بکشد و نظر مخالفی در آن ندیدم، بلکه اجماع به هر دو قسمش بر آن قائم است)) [۷۹] حضرت امام می فرماید (( هرکس بشنود که دیگری پیامبر و خدا را فحش می دهد برشنونده واجب است که او را بکشد اگر ترس از جان و آبرو یا جان مومن و یا آبروی فرد مومنی را نداشته باشد در صورت اخیر جایز نیست و همچنین اگر ترس از مال خود یا مال برادرش داشته باشد که در این صورت ترک قتل جایز است و برای کشتن اجازه امام یا نائب او لازم نیست و همچنین است حال کسی که به امامان (ع) و حضرت فاطمه (س) فحش می دهد چنانچه آن فحش موجب سب پیامبر گردد کشتن او اشکالی ندارد.))[۸۰]
قانون گذار اسلامی نیز مطابق با این نظر فقهی ، ماده ۵۱۳ ق.م.ا را تدوین نمود و علاوه بر این موارد در صدر ماده توهین به مقدسات را نیز گنجاند ماده ۵۱۳ بیان می دارد ((هرکس به مقدسات اسلام یا هر یک از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین (ع) یا حضرت صدیقه طاهره (س) اهانت نماید اگر مشمول حکم ساب النبی باشد اعدام می شود در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد)).
هرچند از ظاهر عبارت ساب النبی بدست می آید که تنها شامل پیامبر اسلام می شود اما قانون گذار مصادیق دیگری را نیز به آن اضافه نموده است. البته این گونه نیست که قانونگذار اقدام به جرم انگاری این مصادیق نموده باشد بلکه این موارد از نظر فقهای شیعه نیز مصداق ساب النبی می باشند هرچند ازنظر فقهای عامه سب النبی تنها شامل پیامبر اسلام (ص) می باشد و ساب النبی را از موارد ارتداد می دانند اما فقهای شیعه توهین به ائمه معصومین و همچنین حضرت فاطمه زهرا (س) را نیز مصداق ساب النبی می دانند و در توجیه آن می فرمایند ((دلیلش آن است که ائمه (ع) و حضرت زهرا (س) مانند خود پیامبر هستند و حکم آنها حکم پیامبر است و همه آنها تابع یک حکم هستند))[۸۱].
قانونگذار در متن ماده ۵۱۳ از عبارت انبیاء عظام استفاده کرده ، همانگونه که در متون فقهی نیز سب سایر پیامبران الهی را نیز مشمول سب النبی دانسته اند. در این زمینه روایتی از امام رضا (ع) وجود دارد که آن را منسوب به پیامبر می نماید که فرمودند (( هرکس پیامبری را سبّ کند کشته می شود و هرکسی صحابه پیامبری را سب کند تازیانه می خورد))[۸۲]
اما منظور از انبیاء عظام مشخص نشده و حقوق دانان نیز قائل به چند نظر شده اند، نویسنده ای معتقد است که عبارت انبیاء عظام در واقع همان پیامبران الوالعزم و صاحب شریعت هستند که تعداد آنها نیز منحصرو محدود است. یعنی حضرت نوح، حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و حضرت محمد(ص) [۸۳] عده ای معتقدند که منظور از انبیاء عظام تمامی پیامبران می باشند و صفت عظام رادر معنی لغوی خود یعنی بزرگ به کار برده اند[۸۴] و نویسنده ای نیز معتقد است که ((مقصود از انبیاء عظام پیامبران راستین هستند که نام صد تن از آنان در قرآن آمده است.))[۸۵]
همچنین قانونگذار توهین به مقدسات اسلام را نیز مشمول ساب النبی می داند بدون اینکه تعریفی مشخص از مقدسات اسلام داشته و مصادیق آن را معین نماید اما از عبارت مقدسات اسلامی اینگونه بدست می آید که مقدسات اسلام مجموعه اماکن و اشخاص و ارزشهای دینی و مذهبی هستند که در اسلام مورد احترام اند و اهانت و حتک حرمت به آنها اهانت به دین اسلام و در نتیجه منجر به اهانت به پیامبر می شود، بدون شک خداوند متعال و قرآن در رأس مقدسات اسلام می باشند و نیز نهج البلاغه، صحیفه سجادیه و دیگر ادعیه معصومین (ع) و اماکن مذهبی و محترمی چون حرم امامان معصوم و ارزشهایی چون روز عاشورا و نیز اشخاص محترمی چون حضرت عباس نیز می توانند مصداق مقدسات اسلامی باشند در پایان همانگونه که بیان شد فقهای امامیه به اجماع معتقد به مهدورالدم عام بودن ساب النبی می باشند و برهر شخص شنونده ای واجب می دانند که او را به قتل برساند. این در صورتی است که خوف ضرر جانی یا مالی و یا حیثیتی برای وی یا مسلمانان دیگر نباشد.
قانونگذار نیز پیرو همین عقیده در ماده ۵۱۳ ق.م.ا مجازات اعدام را برای ساب النبی در نظر گرفته است اما این امر را مشروط به آن دانسته که فرد مشمول حکم ساب النبی باشد و در غیر این صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم می گردد. بدون اینکه تعریف و مفهوم ساب النبی و مرز بین آن را مشخص نماید نویسنده ای در این باره معتقد است (( منظور از این بخش ازماده ۵۱۳ این است که اگر شرایط ساب النبی در هریک از این چهار مورد وجود داشته باشد مثلا سب کننده باید قصد اهانت داشته باشد در این صورت فرد اعدام می شود در غیر این صورت به مجازات یک تا پنج سال محکوم می شود))[۸۶] نویسنده به بیان وجود شرایط سب النبی اشاره کرده بدون اینکه آن شرایط را مشخص نماید به عنوان مثال اگر عمل انجام شده و یا سخن گفته شده را نتوان مشمول توهین یا قذف و یا حتک حرمت دانست به طور کلی اعمال مجازات بر آن منتفی می باشد. در هر صورت گنجاندن ماده ۵۱۳ در قانون مجازت اسلامی اقدامی مثبت و مفید بوده تا از برخورد خودسرانه و خودجوش و فردی جلوگیری شود. همچینین به نظر می رسد که هدف قانونگذار از بکار بردن مجازات اعدام بر ساب النبی این بوده که چنین فردی ابتدا جرمش در دادگاه صالح بررسی شود و در صورت محرض دانستن آن و صدق عنوان ساب النبی بر او محکوم به مجازات اعدام شود. اما اگر فردی قبل از طرح موضوع در دادگاه چینین فردی را به قتل برساند باتوجه به مهدورالدم بودن ساب النبی قصاص و دیه از او ساقط می شود اما این در صورتی است که او بتواند ثابت نماید که مقتول مشمول عنوان ساب النبی بوده و به تبع آن مهدور الدم می باشد در هر صورت حتی با اثبات این امر اگرچه مجازات قصاص و دیه از او منتفی می شود اما طبق ماده ۶۱۲ ق.م.ا در صورت تشخیص دادگاه مبنی بر اینکه اقدام فرد موجب اخلال در نظم و صیانت و امنیت جامعه یا بیم تجری مرتکب یا دیگران می گردد وی را به حبس از سه تا ده سال محکوم می نماید.
در هر صورت ماده ۵۱۳ دچار نارسایی ها و ابهاماتی است که باید رفع شود از جمله اینکه سب النبی تعریف شود و شرایط اعمال مجازات اعدام و یا حبس افراد مشخص شود و همچنین عبارت مقدسات اسلام تعریف و مصادیق آن مشخص شود و رسیدگی به جرایم را منحصرا در اختیار دادگستری قرار دهد تا باعث جلوگیری از خودسری افراد عادی در مجرم دانستن افراد و اعمال مجازات نسبت به آنها شود.
ک) زانی محصن و لائط: از جمله مواردی که در قانون مجازات اسلامی و متون فقهی برای مرتکبین آن مجازات قتل تعیین شده زنای محصنه و لواط انسان های بالغ است قانون گذار برای زانی یا زانیه محصن مجازات رجم در نظر گرفته است و در صورتیکه فاعل غیر مسلمان باشد هرچند لواط به صورت تفخیذ انجام شود مجازات آن قتل است.
اما آنچه دراین رابطه قابل طرح است این است که آیا زانی محصن و لائط مهدورالدم عام هستند یعنی هر شخصی می تواند آنها را بدون اذن امام به قتل برساند یا اینکه تنها در مقابل امام و حاکم اسلامی مهدور الدم هستند. در این زمینه فقها دچار اختلاف شده اند. مشهور فقهای متقدم امامیه قائل به مهدور الدم بودن زانی محصن ولائط می باشند از جمله صاحب شرایع در این زمینه معتقد است (( اگر قتل کسی به واسطه ارتکاب زنا یا لواط واجب شده و غیر از امام کسی او را به قتل رساند قصاص و دیه به قاتل نیست زیرا حضرت علی (ع) در مورد کسی که مردی را به قتل رساند و ادعا کرد او را با همسرش در حال زنا دیده فرمود برتو قصاص واجب است مگر بینه بیاوری))[۸۷] و نیز صاحب جواهر[۸۸] نیز بر این عقیده است. اما نظر فقهای متاخر شیعه قصاص یا تردید در عدم قصاص می باشد از جمله آیت الله خویی پس از بیان موضوع می فرماید (( ولکن اظهر ثبوت القود اوالدیه مع التراضی)) در ادامه ایشان خبر سعید بن مسیب که مستند قائلان به جواز قتل زانی محصن ولائط از جمله صاحب شرایع می باشد را به دلیل اخص بودن دلیل از مدعا رد می نماید همچنین صاحب کتاب الفقه نیزهمین اشکال را بر صاحب شرایع وارد می نماید[۸۹] و نیز علامه حلی در کتاب قواعد، پس از نقل علت حکم این موضوع را تنها در مورد نزدیکان مرد یا فرزندش و یا مملوکش ثابت دانسته و در مورد اجنبی اشکال کرده[۹۰] .
حضرت امام نیز در موضوع عدم قصاص یا دیه در قتل زانی محصن ولائط تردید می نمایند[۹۱] در هر صورت باوجود قول مشهور فقهای امامیه مبنی بر عدم ضمان قاتل در قتل زانی محصن ولائط ، اما در این زمنیه مخالفینی هم وجود دارد و به نظر می رسد که قول مخالفین صحیح تر باشد زیرا دلیل عمده قائلین به عدم قصاص و دیه روایت سعیدبن مسیب می باشد که این روایت اختصاص به موردی دارد که شوهر، همسر خود را در حال زنا ببیند و لذا نمی توان این حکم را به سایر مصادیق سرایت داد کما اینکه عدم ثبوت قصاص و دیه در این مورد نیز طبق روایت در صورتی است که چهار نفر مرد عادل در اثبات ادعای قاتل شهادت دهند در غیر اینصورت قاتل قصاص می شود و در صورت امکان سرایت دادن حکم به این موضوع نیز همواره دفاعیاتی از جمله اکراه، جهل موضوعی یا حکمی، توبه، از سوی بزهکار وجود دارد که در صورت اثبات می تواند موجب منتفی شدن مجازات از او شود بنابراین می توان گفت که قول به ثبوت قصاص یا دیه در مورد قتل زانی محصن ولائط منطقی تر به نظر می رسد.
گفتار چهارم:ادله کاهش مسئولیت در قتل با اعتقاد به مهدورالدم بودن مقتول
چنانچه در مطالب قبل از این بیان شد در صورتی که قاتل به تصور و اعتقاد به اینکه مقتول، به موجب قانون و شرع مستحق مرگ می باشد، مرتکب قتل وی شود در این صورت این اعتقاد علت کاهش مسئولیت وی از قتل عمد به قتل در حکم شبه عمد می شود. قتل به اعتقاد مهدور الدم بودن مقتول که در مواد ۲۲۶وتبصره ۲ماده ۲۹۵آمده مبتنی بر ادله فقهی می باشد در ادامه به بررسی این ادله می پردازیم.
بنداول: نصوص شرعی
از جمله دلایلی که باعث می شود قتل به اعتقاد مهدورالدم بودن مقتول از عنوان قتل عمدی خارج شده و در نتیجه قاتل قابل قصاص نباشد مواردی است که در صدر اسلام قتلهایی با اعتقاد به مهدور الدم بودن مقتول پیش آمد که پس از آن مشخص شد که مقتول مهدور الدم نبوده و براساس آن قتل با اعتقاد به مهدور الدم بودن مقتول از عنوان قتل عمدی خارج شد.
آیه ۹۲ در سوره نساء می فرماید ((هیچ فرد با ایمانی مجاز نیست که مومنی را به قتل برساند مگر اینکه این کار از روی خطا و اشتباه از او سرزند و کسی که مومنی را از روی خطا به قتل برساند، باید یک برده مومن را آزاد کند و خون بهایی به کسان او بپردازد، مگر آنکه آنها خون بها را ببخشند و اگر مقتول از گروهی باشد که دشمنان شما هستند ولی مقتول با ایمان بوده باید یک برده مومن را آزاد کند و اگر از جمعیتی باشد که میان شما هستند ولی مقتول با ایمان بوده باید یک برده مومن را آزاد کند و اگر از جمعیتی باشد که میان شما و آنها پیمانی برقرار است باید خون بهای او را بپردازد)).
در بیان شان نزول این آیه آمده است (( یکی از بت پرستان مکه به نام حارث بن یزید مسلمانی را به نام عیاش بن ابی ربیعه به سبب گرایش به اسلام شکنجه می داد، پس از هجرت مسلمانان به مدینه، حارث نیز به مدینه هجرت کرد و مسلمان شد. روزی عیاش شکنجه گر خود را در کوچه های مدینه دید از این فرصت استفاده کرد و او را به قتل رساند بدون اطلاع از اینکه او مسلمان شده جریان را به پیامبر (ص) عرض کردند، آیه نازل شد و حکم قتل را که از روی اشتباه و خطا واقع شده را بیان کرد))[۹۲] لذا باتوجه به این آیه اشتباه در اعتقاد به مهدورالدم بودن مقتول باعث شد که قاتل از مجازات قتل عمدی رها شده و حکم به پرداخت دیه و کفاره بشود.
شیخ صدوق(ره) روایتی را نقل می کند که امام صادق براساس این آیه قتلی را که توسط مسلمین در سرزمین کفار نسبت به یکی از مسلمین که در آنجا می زیسته ارتکاب یافته بود را امام (ع) حکم به آزاد کردن برده ای نمود روایت چنین است : (( ابن أبی أمیر از پاره ای از یارانش از امام صادق (ع) نقل کرده که درباره مسلمانی که در سرزمین شرک می زیسته و مسلمین او را کشته اند و سپس امام جریان یافته فرمودند : به جای او بنده مسلمانی آزاد کند و این حکم خداوند عزوجل است که فرمودند: فإن کان من قومٍ عدّهٍ لکم و هو مومن فتحریر رقبهٍ مومنهٍ))[۹۳]
۲)خداوند در آیه ۹۴ سوره نساء می فرماید: (( ای کسـانی که ایمـان آورده اید، هنگامی که در راه خدا گـام می زنید تحقیق کنید و به خاطر اینکه سرمایه ناپایدار دنیا و غنائمی بدست آوردید به کسی که اظهار صلح و اسلام می کند نگویید (مسلمان نیستی) زیرا غنیمت های فراوانی نزد خداست، شما قبلا چنین بودید و خداوند به شما منت نهاد پس تحقیق کنید، خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است.))
در شان نزول آیه چنین آمده است (( پیامبر (ص) بعد از بازگشت از جنگ خیبر، اسامه بن زید را با جمعی از مسلمانان به سوی یهودیانی که در یکی از روستاهای فدک زندگی می کردند فرستاد تا آنها را به سوی اسلام ویا قبول شرایط ذمه دعوت کند، یکی از یهودیان به نام مرداس که از آمدن سپاه اسلام باخبر شد، اموال و فرزندان خود را در پناه کوهی قرار داد و به استقبال مسلمانان شتافت. در حالی که به یگانگی خدا و نبوت پیامبر(ص) گواهی می داد . اسامه بن زید به گمان اینکه مرد یهودی از ترس جان و برای حفظ مال اظهار اسلام می کند و در باطن مسلمان نیست، به او حمله کردواورا کشت و اموال او را به غنیمت گرفت. هنگامی که این خبر به پیامبر (ص) رسید پیامبر سخت از این جریان ناراحت شد و فرمود : تو که از درون او آگاه نبودی چه می دانی؟ شاید به راستی مسلمان شد. در این وقت آیه فوق نازل شد و به مسلمانان هشدار داد به خاطر غنایم جنگی و مانند آن هیچگاه سخن کسانی که اظهار اسلام می کنند را انکار نکنند بلکه هر کس اظهار اسلام کرد باید سخن او را پذیرفت))[۹۴] در این دو اتفاق ملاحظه می شود که علت اعتقاد به مهدورالدم بودن کفر سابق مقتولان بوده است و این سابقه و عدم اطلاع مسلمانان از مسلمان شدن مقتولان اعتقاد به مهدورالدم بودن آنها را ایجاد و موضوع را از قتل عمدی خارج ساخت.
بند دوم : شهرت فتوایی :
صاحب تحریرالوسیله می فرماید: اگر شخصی را به اعتقاد اینکه مهدورالدم است یا به اعتقاد قصاص، بکشد پس خلاف آن آشکار شود، یا به گمان اینکه او شکار است وبعد معلوم شود که او انسان بوده به شبه عمد ملحق می شود[۹۵].
همچنین ایشان در جای دیگر می فرمایند(( اگر (غذای) مسموم را جلوی او بگذارد به گمان اینکه خون او هدر است پس خلاف آن آشکار شود قتل عمد نمی باشد و درآن قودی نیست))[۹۶] همین عقیده را نیز صاحب جواهر بیان می کند۳.
همچنین آیت الله خویی براساس روایت امام صادق (ع) در صفحه قبل بیان شد در مورد مومنی که در سرزمین کفار با اعتقاد به جواز قتل کشته می شود و بعد معلوم می شود که مومن بوده معتقد است که در این صورت دیه واجب نیست و فقط کفاره واجب است و بیان می دارند که اکثر علما در این امر اتفاق نظر دارند و تنها ابن ادریس مخالفت و صاحب جواهرهم اشکال کرده[۹۷] درنتیجه از بیان دلایل فوق مشخص می شود که خطا دراعتقاد قاتل، باعث کاهش مسئولیت وی از قتل عمدی شده و قاتل عهده دار دیه مقتول است.
مبحث دوم: قتل فرزند توسط پدر
در رابطه با اسامی و اصطلاحـات و تعـابیری که راجـع به توصیف عصر کنونی می رود، درکـنار این اسـامی می توان عصر کنونی را ((عصر بروز رفتارهای نابهنجار)) نیز نامید. گرچه در زمان های گذشته نیز نابهنجاری وجود داشت ولی در عصر کنونی این موضوع به اوج خود رسیده است و در دنیای مدرن امروزی بیش از گذشته ، دستیابی و رسیدن به آرامش و راحتی روان مشکل شده است.
رشد و پیشرفت علم و فناوری و ارتباط آسان و سریع جوامع از یک طرف، تضعیف ارزش ها و اعتقادات مذهبی و سنتی و نقض خصیصه آرامش بخش و تسکین دهندگی مذاهب و زیر سوال بردن ارزش های اسلامی و خانواده از سوی دیگر، طلاق، اعتیاد، فاصله طبقاتی و … همه و همه باعث ایجاد فشار اجتماعی می شودکه پی در پی به صورت خشونت های فردی برعلیه اعضای جامعه و خانوداده ظاهر می شود. افزایش بیماران روانی افسردگی و خودکشی خصوصا در بین جوانان و افزایش بسیار زیاد جرایم علیه تمامیت جسمانی و اموال تقریبا در همه کشورها علیه فرزندان و کودکان، زنگ خطر هشدار دهنده ای در این زمینه است.
به طور کلی فرزند کشی در گذشته های دور در جوامع انسانی مرسوم بوده است در دوران جاهلیت قبل از اسلام در عربستان که داشتن فرزند دختر را ننگ می دانستند آنها را زنده به گور می کردند و این کار غالبا از جانب پدر طفل صورت می گرفت. این رسم پس از اسلام منسوخ شد و از جانب اسلام مورد نهی شدید قرار گرفت.
البته این موضوع اختصاص به دوران جاهلیت قبل از اسلام ندارد (( لوید دوماژ در کتاب تاریخ طفولیت، نشان می دهد که کشتن نوزادان مشروع و نامشروع یک قاعده معمول در عهد عتیق بوده. موضوع فرزند کشی در تورات و قبل از آن وجود داشته و مردمان به دلایل واهی فرزندان خود را می کشتند و یا پای بتان بی جان قربانی می کردند))[۹۸]

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 394
  • 395
  • 396
  • 397
  • 398
  • 399
  • ...
  • 400
  • ...
  • 401
  • 402
  • 403
  • 404
  • 405
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آموزش مهارت های کاربردی

 جذب عشق پایدار
 احیای رابطه عاشقانه
 تربیت توله سگ (1 ماهه تا 1 ساله)
 کسب درآمد از کسب‌وکارهای کوچک اینترنتی
 کلیکر سگ و کاربردهای آموزشی
 نشانه‌های عشق واقعی مردان
 داروهای ضد استفراغ گربه
 درآمد از برنامه‌نویسی
 علل و پیامدهای خیانت مردان متأهل
 درمان سرفه دانی در سگ‌ها
 تحلیل کلمات کلیدی رقبا
 افزایش فروش فروشگاه اینترنتی
 گذر از مشکلات رابطه
 درآمدزایی از محصولات بومی
 تجربیات زنان پس از خیانت
 وفاداری به خود در رابطه
 مدیریت مشتریان فروشگاه
 پیشگیری از FIP در گربه‌ها
 همکاری در فروش حرفه‌ای
 اعتماد به نفس در رابطه
 تفاوت غذای رفلکس گربه
 علل لرزش سگ‌ها
 تشخیص سن عروس هلندی
 درآمد از کپشن‌نویسی هوش مصنوعی
 انتخاب خاک گربه مناسب
 آموزش پارس کردن سگ
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دانلود پایان نامه و مقاله – آیین نامه های حقوق بشردوستانه جمهوری اسلامی ایران – 5
  • دانلود پایان نامه و مقاله | قسمت 9 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها – ۲-۲۸٫ روش‌های غیر متداول – 9
  • مقطع کارشناسی ارشد : منابع کارشناسی ارشد با موضوع : بررسی تاثیر … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | مدیریت منابع انسانی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره : تدوین نقشه استراتژی جهاد دانشگاهی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • فایل پایان نامه با فرمت word : پژوهش های پیشین با موضوع تاثیر تبلیغات تلویزیون بر … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود پایان نامه و مقاله | جدول شماره ۴-۴- آزمون تک نمونه ای[۱۰۰](آزمون نرمال بودن فرض دوم) – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره مقایسه فراوانی اختلال ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود پایان نامه و مقاله – ج) موافقت نامه تریپس – 2
  • سایت دانلود پایان نامه: دانلود فایل های پایان نامه با موضوع بررسی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۱۰- پژوهش‌ها در زمینه متغیرهای عمومی داخلی – 8
  • دانلود مطالب پایان نامه ها با موضوع بررسی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • مقطع کارشناسی ارشد : طرح های پژوهشی دانشگاه ها در مورد بررسی کیفیت زندگی دختران ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود فایل های پایان نامه با موضوع بررسی رابطه بین مهارت … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | گام مطالعه اصلی[۵۴](کارگاه مهندسی ارزش مزرعه دانش) – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • فایل های مقالات و پروژه ها | جدول ۱-۲ مقایسه ساختارهای وظیفه ای، پروژه ای و ماتریسی(علی احمدی، ۱۳۷۷،ص۱۵۴). – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۲٫ موضع‌گیری‌های نظری درخصوص افسردگی کودکان – 4
  • پایان نامه آماده کارشناسی ارشد | ۲-۷-۲-انواع شرکت های برخوردار از مسئولیت محدود در حقوق انگلیس – 7
  • دانلود فایل ها با موضوع : بررسی تاثیر المانهای ماتریس ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • منابع کارشناسی ارشد در مورد ارائه چارچوبی راهبردی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • منابع کارشناسی ارشد درباره تحلیل پیامد‎های ژئوپولیتیک ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان