۲-۱-۲-۸- نظام مدیریت دانش[۶۳]
برای اینکه مدیریت دانش قابلیت اصلی سازمان شود، وجود سه مؤلفه مهم اجتماعی- فرهنگی[۶۴]، سازمانی و فناوری ضروری است. با ترکیب این مؤلفهها نظام مدیریت دانش خلق میشود (عدلی، ۱۳۸۳). بسیاری از نظامهای مدیریت دانش با طراحی و ادغام فناوریهای مختلفی توسعه یافتهاند. تمام نظامهای مدیریت دانش به دنبال تامین انتظارات مدیریت ارشد نظیر نرخ بازده، سرمایه گذاری و افزایش اثربخشی است. در سازمانهایی که چالش آن ها تولید کالا و ارائه خدمات با توجه به نیازهای درحال تغییر مشتریان است، بهبود فرآیندهای مدیریت با توانایی سازمان در کسب، توزیع و استفاده از دانش جدید همراه است (جاشاپارا، ۲۰۰۴).
از لحاظ معرفت شناسی، دو دیدگاه وجود دارد که فرآیندهای تسهیمسازی و مدیریت دانش را با دو روش کاملا متفاوت ترسیم میکنند:
-
- دیدگاه عینیت گرا: که روی تدوین و جمع آوری دانش تمرکز داشته و مکانیزمهایی را ایجاد میکند که بنیان دانش بتواند قابل دسترسی و تحقیق باشد، از قبیل ایجاد یک پایگاه اطلاعات قابل جستجو و تشویق کارکنان برای تدوین دانش خود و ذخیره آن در پایگاه.
- دیدگاه عمل گرا[۶۵]: تسهیم سازی دانش بین فردی از طریق اشکال مختلف تعامل و ارتباطات تسهیل میشود، از قبیل گسترش اعتماد بین اعضای یک پروژه جدید از طریق ایجاد امکان تعامل گسترده و چهره به چهره در مراحل اولیه پروژه.
جدول ۲-۲: مقایسه دیدگاههای عینیت گرا و عمل گرا درباره دانش
دیدگاه عینیت گرا
دیدگاه عمل گرا
دانش از یک فرایند عقلی سرچشمه میگیرد.
دانش شیء/ماهیت قابل تجسم نیست.
دانش واقعیتهای عینی است.
دانش صریح (عینی) به دانش ضمنی برتری دارد.
طبقه بندیهای متمایز دانش
دانش ریشه در عمل دارد.
دانستن/انجام دادن غیرقابل جداشدن هستند.
دانش در افراد متجسم است.
دانش از لحاظ اجتماعی ساختارمند است.
دانش قابل بحث است.
دانش از لحاظ فرهنگی ریشه دار است.
دانش صریح و ضمنی غیرقابل جداشدن هستند و ساختار دوطرفه دارند.
دانش چند بعدی است.
دانش از یک فرایند عقلی سرچشمه میگیرد.
دانش شیء/ماهیت قابل تجسم نیست.
دانش واقعیتهای عینی است.
دانش صریح (عینی) به دانش ضمنی برتری دارد.
طبقه بندیهای متمایز دانش
دانش ریشه در عمل دارد.
دانستن/انجام دادن غیرقابل جداشدن هستند.
دانش در افراد متجسم است.
دانش از لحاظ اجتماعی ساختارمند است.
دانش قابل بحث است.
دانش از لحاظ فرهنگی ریشه دار است.
دانش صریح و ضمنی غیرقابل جداشدن هستند و ساختار دوطرفه دارند.
دانش چند بعدی است.
درحالی که سازمانهای زیادی پروژه های مدیریت دانش را اجرا کردهاند، اما بسیاری از آن ها یا نسبتا موفق بوده و یا کاملا شکست خورده اند. بررسیهای مداوم نشان داده است که موانع اصلی موفقیت در چنین ابتکار عملها نادیده گرفتن عوامل فرهنگی و اجتماعی میباشد. بنابرین برای کسانی که اندیشه درک منطق پویایی مدیریت دانش را در سر دارند و یا کسانی که بخواهند طرحهای مرتبط با این موضوع را با موفقیت اجرا نمایند، باید فهم و توجه به عوامل فرهنگی و اجتماعی را مد نظر قرار دهند. بینش و درک کامل نسبت به ویژگی و فرضیات ادبیات مدیریت دانش اولیه از بررسی آن مشخص میشود (اسکاربرو و همکاران[۶۶]، ۱۹۹۹). تاحدودی نوشته ها درباره دانش از سال ۱۹۹۸ به بعد در بررسی در نظر گرفته شده و بر اساس تمایلات اولیه موضوع آن طبقه بندی شده اند (نگاه کنید به جدول تأکید موضوعی ادبیات مدیریت دانش اولیه). این طبقه بندی نشان داد که تقریبا بیش از ۷۰ درصد این آثار روی فناوری اطلاعات تمرکز کرده و یا به مسائل مربوط به سیستمهای اطلاعاتی[۶۷] پرداخته و فقط ۵ درصد (یک مقاله از ۲۰ مقاله) آن به مسائل منابع انسانی مربوط میشود.
جدول ۲-۳: تأکید موضوعی ادبیات مدیریت دانش اولیه (اسکاربرو و همکاران، ۲۰۰۱)
طبقه بندی موضوعی
تعداد
درصد
فناوری اطلاعات
۷۳
۴۰
سیستمهای اطلاعات
۵۱
۲۸
مدیریت استراتژیک
۳۵
۱۹
منابع انسانی
۹
۵
مشاوران
۸
۴
موارد دیگر
۸
۴
این ادبیات و ابتکارات مدیریت دانش اولیه، نوعا بر اساس چند فرضیه اصلی استوار است:
-
- افراد تمایل دارند که دانش خود را تسهیم نمایند.
-
- دانش یا تدوین شده و یا قابل تدوین است (دانش ضمنی میتواند به شکل صریح تبدیل شود).
- دانش میتواند از طریق سیستمهای فناوری اطلاعات انتقال یابد.
تفاوت بین این فرضیات و دیدگاه عینیت گرا درباره دانش که پیشتر مطرح شد باید آشکار باشد، و اکثریت آثار اولیه مهم درباره فناوری اطلاعات، اساسا بر اساس این دیدگاه معرفت شناسی است. به عنوان یک نتیجه از این فرضیهها تأکید این ادبیات بر روی ایجاد مکانیزمها و زیرساختهای مربوطه است (تکنولوژیکی) تا از تلاشهای مدیریت دانش برای تدوین و انتشار[۶۸] دانش الکترونیکی حمایت کند. سوالاتی از قبیل اینکه آیا افراد تمایل پیدا میکنند تا دانش خود را تسهیم نمایند و یا چه چیزی آن ها را برای تسهیم سازی دانش تشویق میکند تا حدودی نادیده گرفته شده است. اما این فرضیات تا حدی توسط شواهد تجربی زیر سوال رفته و در نتیجه به چالش کشیده شدهاند. در نتیجه عوامل فرهنگی-اجتماعی و انسانی هم در درک نگرشهای کارکنان روی مدیریت دانش و هم پویایی فرآیندهای مدیریت دانش ضروری و اساسی است و توجه به ویژگیهای بافت فرهنگی-اجتماعی در نظام مدیریت دانش از اهمیت ویژه برخوردار است (سیف اللهی، داوری، ۱۳۸۸).
۲-۱-۲-۹- انواع نظام مدیریت دانش[۶۹]
نظام (سیستم)های اصلی مدیریت دانش عبارتند از: