باید به این نیاز پرسشگری او پیرامون فلسفه زندگی و مذهب پاسخ درست داد و «جوان» در جستجوی پاسخ قانع کننده ای در موضوعات اساسی زندگی است تا به او نظامی فکری و عقیدتی داده و راهگشای او در تصمیم گیری و ارزشگذاری های مهم زندگی باشد، تا بتواند متعهدانه از آن دفاع نماید، نظامی که به آن ها هویت عقیدتی ببخشد. لذا باید با بحث و گفتگوی منطقی و معرفی کتب جامع و صحیح و با ارجاع آن ها به افراد متخصص و دلسوز کمک نمود.« ویل دورانت » با تأکید بر این نکته اذعان میدارد : «اگر دین در سن جوانی به صورت عقاید جازم کلامی عرضه شود، ممکن است شهوت جدال و بحث را دامن بزند و خود در این میان نابود شود، اما اگر به شکل متابعت از خیر و فضیلت جلوه گری کند، حس طلب کمال و تهذیب نفس را بر میانگیزد و جز لاینفک شخصیت میگردد(همانمنبع).
اگر جوان به پاسخهای لازم برسد و معرفت و شناخت کافی را به دست آورد و بداند که در کدام جهان زندگی می کند، برای خود تکیهگاه فکری نیرومندی در مقابله با فراز و فرودها و تحلیل و تبیین مسائل در پرتو درک هدفمندی و قانونمداری جهان به دست میآورد و خود را در بیکران عالم هستی رها و معلقاحساسنمیکند(قائمی،۱۳۶۳).
۲-۳٫ پیشینه پژوهش
در این قسمت پژوهشها و مطالعات انجام شده پیشین در دو بخش مطالعات انجام شده در داخل و خارج بیان می شود. البته لازم به ذکر است طبق جستجوهای به عمل آمده در پایان نامه ها، مقالات، پژوهشها و دیگر سایتهای اینترنتی، پژوهشی به این نام انجام نگرفته است. تعدادی از پژوهشها و مقالاتی که با این موضوع نزدیکی و شباهت دارند، را در زیر میآوریم.
۲-۳-۱٫ پژوهشهای انجام شده در ایران
رحمانی شمس( ۱۳۷۸ ) در پژوهشی به «مقایسه تیپهای شخصیتی و سبکهای یادگیری در دانشجویان زن و مرد چهار رشته پزشکی، فنی- مهندسی، هنر و علوم انسانی» پرداخته است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که افراد با سبکهای واگرا و انطباق یابنده تمایل به برونگرایی دارند و دانشجویانی که سبکهای همگرا و جذب کننده را به کار میبرند به درونگرایی گرایش دارند. همچنین دانشجویان مردی که بیشتر سبکهای انطباق یابنده و همگرا داشتند، روانپریشخو بودند.
محمدزاده(۱۳۸۴) درتحقیقی با عنوان: «مقایسه دانشجویان دارای سبکهای یادگیری مختلف از لحاظ ویژگیهای شخصیتی، انگیزه پیشرفت و عملکرد تحصیلی» نتیجه گرفت بین سبکهای یادگیری دانشجویان و ویژگی شخصیتی آنها تفاوت معناداری وجود دارد .همچنین بین سبکهای یادگیری و ویژگیهای شخصیتی دانشجویان با عملکرد تحصیلی آنها تفاوت معنیداری مشاهده شد.
ایزدی و محمد زاده ادملایی (۱۳۸۶)در پژوهشی با عنوان: «بررسی رابطه سبکهای یادگیری، ویژگیهای شخصیتی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال اول دبیرستانهای بندپی شرقی شهرستان بابل» به این نتایج دست یافت که، بین سبکهای یادگیری و ویژگیهای شخصیتی دانش آموزان با عملکرد رابطه معنیدار وجود دارد و هر کدام از سبکهای یادگیری با ویژگی شخصیتی خاصی رابطه دارد همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری در مورد رابطه سبکهای یادگیری و ویژگی های شخصیتی با عملکرد تحصیلی به روش مرحله ای نشان داد که بهترین متغیرهای پیشبین برای عملکرد تحصیلی دانش آموزان از بین چهار سبکیادگیری و پنج ویژگی شخصیتی به ترتیب، ویژگی شخصیتی وجدانی بودن و سبکهای یادگیری مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال است.
رزم جویی(۱۳۸۸) با انجام پژوهشی تحت عنوان « رابطه تیپهای شخصیت یونگ و ابعاد آن با پیشرفت تحصیلی در گروهی از دانشجویان دانشگاه شیراز و با نمونه ای صد نفری از دانشجویان دانشگاه شیراز و پرسشنامه تیپنمای مایرز- بریگزMBTI (1962)اجرا شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که تیپهای قضاوتگر و حسی (به نسبت دیگر تیپ ها) پیشرفت تحصیلی بهتری داشتند
۲-۳-۲٫ پژوهشهای انجام شده در خارج از کشور
کرونول و مانفردو(۱۹۹۴)تحقیقی که روی ۷۴ آزمودنی انجام دادند، تفاوت معنیداری بین سبکهای یادگیری و عملکرد تحصیلی یافتند. با بهره گرفتن از آزمونهای تعقیبی مشخص شد که افراد با سبکیادگیری تفکر انتزاعی از بالاترین نمرهها در پیشرفت تحصیلی برخوردارند.
بوساتو[۱۸]،پرینز، الشوت و هاماکر در سال ۱۹۹۸ درتحقیقی که روی ۹۰۰ نفراز دانشجویان دانشگاهآمستردام هلند، در زمینه رابطه ویژگیهای شخصیتی و انگیزه پیشرفت با سبکهای یادگیری انجام دادند، به نتایج زیر رسیدند : ویژگی شخصیتی برونگرایی با سبکهای یادگیری معنیمداری، بازآفرینی مداری و کاربردمداری، رابطه مثبت دارد. همچنین، ویژگی شخصیتی توافق با سبکهای یادگیری معنیمداری، بازآفرینیمداری و کاربردمداری، رابطه مثبت و با سبکیادگیری بدون جهت، رابطه منفی داشت. ویژگی شخصیتی گشودگی به تجربه با سبکهای یادگیری معنیمداری و کاربردمداری رابطه مثبتو با سبک یادگیری بدون جهت رابطه منفی داشت. ویژگی شخصیتی رواننژند خوئی با سبکیادگیری بدون جهت رابطه مثبت و با سبکهای یادگیری معنیمداری، کاربردمداری وبازآفرینیمداری رابطه منفی داشت.
تحقیق«دمیرباس و دمیرکان۲» در سال ۲۰۰۳ چگونگی ارتباط پیشرفت تحصیلی طراحی را در کارگاه های طراحی معماری بر اساس سبکهای چهارگانه یادگیری کلب مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده اند که یادگیرندههای جذب کننده بیشترین پیشرفت و یادگیرندههای انطباق یابنده کمترین پیشرفت را در طول چهار مرحله طراحی در طول یک ترم داشته اند.
آلفرد۳ در سال ۲۰۰۳ در تحقیقی به مقایسه سبکهای ارتباطی، سبکیادگیری وابسته به شخصیت
در جامعه کلاس دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه های مجازی پرداخت و نتایج زیر را به دست
آورد. بین سبک یادگیری احساسی – لمسی با سبک ارتباطی دوستانه و بین سبکیادگیری تفکر حسی با سبکهای ارتباطی نقش پذیری، بشاش بودن و تسلط تفاوت معنیدار وجود داشت. همچنین بین سبکیادگیری احساس شهودی با سبکهای ارتباطی نمایشی و آزاد بودن و سبکیادگیری تفکر شهودی با سبکهای ارتباطی آرمیده، قاطع و مهربان تفاوت معنیداری وجود داشت. همچنین نتایج تحقیق بیانگر نبودن تفاوت معنیدار بین سبکهای یادگیری و جو کلاس بود.