حد همین است سخندانی وزیبایی را
(سعدی ،۱۳۷۹: ۳۶۷)
تسلط سعدی بر زبان به گونهای است که در ادبیات فارسی به عنوان یک الگو و قالب درآمده است و غزلسرای واقعی باید چون سعدی عمل کند. «شاعر غزلسرا باید تسلطی سعدیوار بر زبان داشته باشد، تا بتواند غزلهای سر تا پا غنایی سرشار از موسیقی با بیانی منسجم و ساختاری زیبا بیافریند. ».(موحد ،۱۳۸۰: ۸۵)
سعدی،شاعر قرن هفتم و یکی از ارکان چهارگانهی شعر فارسی دری است. تسلط او بر زبان فارسی و آشنایی با دقایق و ظرایف روح این زبان کمتر کسی را دست داده است به همین سبب در سه قالب غزل، مثنوی و قصیده بویژه در دو قالب اوّل از سرآمدان شعر فارسی گشته و پیوسته مثل اعلای فصاحت و بلاغت بوده است (غلامرضایی،۲۹۴:۱۳۷۷)
غزل سعدی بیشترین بار عاطفه را با خود حمل میکند، و نمایندهی روحی عاشق، حساس و لطیف است.
سعدی توانسته است از عامترین عواطف آدمی با زیبایی بسیار،ساده و روان و موجز، سخن بگوید او محتوای ضمیر پرنشاط و جمالجوی و عشقپرور خود را در مصراعها و بیتهایی که قدرت انتقال بینظیر مییابند بیان کند تا جایی که ناقد ادب متحیّرانه میپرسد چه قانونی بر شعر سعدی حکومت میکند؟ و پاسخ روشنی نمییابد اگر بتوانیم کشف کنیم که نسیم ملایم با جان سودازدهای که خود را سحرگاهان در طبیعت میجوید چه میکند راز سخن سعدی را نیز میتوانیم کشف کنیم قانون طبیعت و نسیم در شعر او جاری است. در شعر سعدی با کسی روبهرو نیستیم که سعی بکند اندیشهها و عواطف را منظم کند و بازنماید، بلکه با خود جریان سیال ذهن روبهرو هستیم. غزل سعدی خوانندهی خاص ندارد بدان علت که عمیقترین عاطفهی طبیعی و عشق و دلدادگی میان دو انسان را به رساترین زبان و زیباترین طرز شاعری بیان کرده. (انوری ،۴۵:۱۳۷۰)
اگر سعدی در طول عمر خود فقط غزل سروده بود و گلستان و بوستان هم به وجود نیامده بود، همین هنر غزلسرایی او کافی بود، تا او سعدی جاودانهی تاریخ ادب فارسی باشد. و نقطهی اتکای غزلسرایان بعد از خود شود.
فصل سوم
مشترکات موسیقیایی (وزن، قافیه و ردیف)
در غزلیات سعدی و کمال خجندی
هر اثر هنری ادبی بیش از هر چیز، رشته صوتهایی است که معنی از آن زاده میشود. در بعضی از آثار ادبی اهمیت این لایهی صوتی به حداقل میرسد و در بعضی دیگر مثلاًًً بسیاری از رمانها، بیرنگ میشود اما، حتی در این آثار نیز لایهی آوایی شرایط قبلی و لازم معنی است. (ولک، ۱۳۷۴ :۱۷۵)
یکی از مهمترین عناصری که در بررسی و مقایسهی شعر دو شاعر مورد توجه واقع میشود و باید بدان پرداخته شود، بحث موسیقی بیرونی و کناری شعر یعنی توجه به چگونگی وزن و قافیهها و نحوهی اثرپذیری یک شاعر از شاعر دیگر در این حوزهی مهم و اساسی است. در نگاه اول به شعر دو شاعر که یکی متأثر از دیگریست. بارزترین جنبهی شعر که مورد توجه واقع میشود؛ همین بحث موسیقی شعر است.. شاعرانی که در سرایش اشعار خود به اقتفای سعدی رفتهاند علاوه بر توجه به حوزههای دیگر شعر سعدی همچون محتوا و صورخیال و… برای زیبایی بخشیدن به اشعار خود ناگزیر به تأثیرپذیری از موسیقی شعر سعدی هستند. قبل از ورود به این بحث و پرداختن به اشتراکات موسیقیایی شعر دو شاعر لازم است مقدماتی در مورد موسیقی شعر بویژه وزن که از مهمترین عناصر موسیقیایی شعر است، گفته شود.
( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
یکی از اصولیترین، پابرجاترین و کهنترین پایههای شعر وزن است، شعر و وزن دو همزادند که همراه با هم از مادر زبان متولد شدهاند، با هم رشد کردهاند و سالها و قرنها با هم زیستهاند هنوز همراهند و در آینده نیز همراه خواهند بود و در این دوران طولانی شعر بدون وزن شعر خوانده نمیشده و وزن بدون شعر لباس هستی نمیپوشیده است.. (کرمی، ۱۳۸۹: ۳)
ناتلخانلری وزن را اینگونه تعریف میکند:
وزن شعر عبارت است از تقسیم هجاهای مختلف به دستههایی که یا متساوی و متشابه باشند و یا در عدم تساوی و تشابه آنها نظم و قرینهای وجود داشته باشد و تکیه کردن روی یکی از هجاهای هر دسته این دسته ها را از هم جدا میکند و مراد از اینکه در عدم تساوی و تشابه نظم و قرینهای باشد این است که فیالمثل شعر از دو جزء مختلف مانند مستفعلن و فعلن ترکیب شده باشد که به تناسب در پی یکدیگر قرار گرفته باشند..(ناتلخانلری، ۱۳۲۷: ۱۱۰*۱۱)
در این فصل به بررسی اشتراکات موسیقیایی بین غزلهای سعدی و کمال خجندی پرداخته میشود و عوامل موسیقیایی مشترک بین غزل دو شاعر مشخص میشود. دکتر شفیعی کدکنی عوامل موسیقیایی را شامل عناصری چون وزن، قافیه، ردیف، جناس و… میداند. وی در کتاب موسیقی شعر در مورد گروه موسیقایی اینگونه بیان میکند که:
مجموعه عواملی که زبان شعر را از زبان روزمره، به اعتبار بخشیدن آهنگ و توازن امتیاز میبخشند و در حقیقت از رهگذر نظام موسیقایی سبب رستخیز کلمهها و تشخیص واژهها در زبان میشوند، میتوان گروه موسیقایی نامید و این گروه موسیقایی خود عوامل شناخته شده و قابل تحلیل و تعلیلی دارد از قبیل انواع وزن، قافیه، ردیف، جناس و… (شفیعی کدکنی، ۱۳۵۸: ۱۵)
در این فصل عوامل موسیقیایی مشترک بین غزلهای سعدی و کمال در سه بخش ۱- وزن، قافیه و ردیف مشترک ۲- قافیههای مشترک ۳- ردیف مشترک مورد بررسی قرار داده میشود. برای نشان دادن شباهتهای وزنی غزلهای هر دو شاعر، ابتدا جدول استفاده از اوزان مختلف به وسیلهی هر دو شاعر رسم میشود:
نام بحر
سعدی
کمالالدین خجندی
تعداد غزل
درصد استفاده
تعداد غزل
درصد استفاده
رمل
۲۱۵
۳۱
۳۶۴
۵/۳۴
هزج
۱۴۹
۴/۲۱
۲۵۵
۵/۲۴
مجتث
۱۲۸