۲-۸ تکلیف شب و مدرسه
بااین که در بسیاری از کشورها،به علت شرایط مطلوب یادگیری در کلاسها،وجود معلمان ورزیده،کلاسهای کم جمعیت و غیره مسئله تکلیف شب لااقل در دوره ابتدایی کنار گذاشته شده است و جای خود را به انجام فعالیتهای خلاقه و مورد علاقه کودکان داده است،در کشورهایی مانند کشور ما که به علت رشد سریع جمعیت و در نتیجه کلاسهای پرتراکم،کمبود معلمان،مدارس چند نوبته و … دانش آموزان وقت محدودی رادر مدرسه می گذرانند و لذاشرایط آموزش و پرورش مورد انتظار به دلیل مشکلات فوق نمی تواند فراهم باشد ، لازم است کودکان آنچه را که در مدرسه آموخته اند در خانه تمرین و تکمیل کنند . ازآن گذشته درشرایطی که امکان پرسش و پاسخ در کلاسها محدود است ، تکلیف شب میتواند برای معلمان وسیله ای جهت شناخت تواناییهای درسی شاگردان باشد.
باید دانست که یادگیری مطالب درسی تنها دریافت اطلاعات در مدرسه و مرورآنها درخانه نیست،بلکه شامل یک سلسله فعالیتهای مختلفی است که کودک بایددرموردآن اطلاعات انجام دهد تا بتواند آن ها رادرذهن خود جایگزین نماید. بر خلاف آن چه ظاهراًً به نظر میرسد،درس حاضر کردن کار آسانی نیست و بسیاری از دانش آموزان نمی دانند چگونه درس بخوانند،آیا بایدازروی مطلب خواند؟چگونه؟چند بار؟ در کنار مطلب درسی از چه لوازمی باید استفاده کرد؟ مداد؟ کتابچه؟ خط کش؟ جزوه درسی؟ فرهنگ نامه و کتابهای مرجع؟ آیا باید از کسی کمک گرفت؟از چه کسی؟چه وقت میتوانیم مطمئن شویم که مطلب را یادگرفتهایم؟وقتی بتوانیم آن را با کلمات خودمان بیان کنیم؟وقتی آن راحفظ شویم؟وقتی بتوانیم خلاصه کنیم؟ بنابرین لازم است معلمان شاگردان را با روش های مختلف درس حاضر کردن،چگونگی انجام تمرینات درسی،مرور یک مطلب برای امتحان و برنامه ریزی برای انجام تکالیف آشنا کنند . نکته دیگر این است که پرحجم ترین و سنگین ترین تکلیف شب نیز نمی تواند جبران درسی را که در کلاس خوب تفهیم نشده است ،بکند و برای تضمین موفقیت تحصیلی شاگردان نباید روی درس خواندن آنان در خانه و کمک اولیا تکیه کرد. بله ، تکلیف شب در شرایط فعلی مدارس ما امری لازم به نظر میرسد اما تکلیفی که طولانی و خسته کننده نباشد، انگیزه انجام آن در شاگردان به وجود آمده باشد .
۲-۹ شناخت روش یادگیری کودک
همان طور که میدانیم کودکان به طرق مختلف مطالب را فرا می گیرند.”دلاگاراندری۱” یکی از متخصصان تعلیم و تربیت در فرانسه نحوه یادگیری دانش آموزان بسیاری را در سنین مختلف مطالعه نموده است. وی این نتیجه را مورد تأکید قرار میدهد که برخی از کودکان آنچه را که می شنوند سریعتر و بهتر یاد می گیرند و تصویر آن را در ذهن خود حفظ میکنند، در حالی که برخی دیگر، آنچه را که با چشم خود می بینند بهتر یاد می گیرند تصویر آنچه دیده شده است بهتر در ذهنشان نقش می بندد. کودکانی نیز وجود دارند که با داشتن حس لامسه قوی اگرفرصتی برای انجام کارهای دستی در ارتباط با مطالب درسی به آنان داده شود مطالب را بهتر درک میکنند . ( بریدن شکل مثلث یا مربع، درست کردن یک مکعب مستطیل بامقواو…) ،بر اساس پیشنهاد مربی فوق اگر بخواهیم به کودکی در انجام تکالیفش کمک کنیم باید ببینیم او به طور طبیعی چگونه یاد میگیرد و سپس تسهیلات لازم را برای اینکه بتواند به روش خود کار کند،برایش فراهم آوریم.تشخیص این مسئله چندان مشکل نیست؛مثلاٌ پس از بازگشت از منزل دوستان، از گردش در پارک یا تماشای یک موزه، دقت کنیم و ببینیم آیا او بیشتر به صحبت هاو گفته های دیگران توجه داشته،آن ها را به خاطر می آورد یا آنچه را که مورد مشاهده قرار داده است.اگر کودک شنیده های خود را بیشتر به یاد می آورد، تصاویر ذهنی او تصاویری سمعی است واگر در به یاد آوردن آنچه دیده،بیشتر مسلط است، یادآوری تصاویر بصری در او آسانتر است.کمک ما به این کودکان،ضمن آزاد گذاردن آنان در استفاده از روش خاص خود این است که تمریناتی به آنان بدهیم تا سایر حواس خود را نیز به کار گیرند.دلاگاراندری در کتاب خود تحت عنوان “نیمرخ آموزشی دانش آموزان” به انواع تمریناتی که میتواند حواس مختلف را تقویت کند و یا امکان یادگیری کودک را بهبود بخشد،اشاره میکند. نکته دیگر این است که فعالیتهای ذهنی کودک منحصر به دریافت اطلاعات نیست، باید دیدذهن وی چگونه روی این اطلاعات کار میکند. مطالعاتی که در مورد دانش آموزان مختلف انجام گرفته است نشان میدهد که برخی از کودکان به هنگام یادگیری یک مطلب درسی ترجیح میدهند آن را به قسمت هایی تقسیم کنند و هر قسمت را به طور دقیق بخوانند.آنان معمولاٌ با یادگیری یک بخش به بخش بعدی می پردازند. نحوه درس خواندن بعضی دیگر از دانش آموزان این است که اول کل مطلب را یک بار می خوانند تا اصل موضوع را دریابند سپس به یادگیری اجزای آن مشغول میشوند. به همین ترتیب، برای بعضی از کودکان شباهت بین اجسام یا مجاورت بین آن ها و برای بعضی دیگر تضاد بین اجسام یا امور، یادگیری را آسان جلوه میدهد . بنابرین کمک ما به کودکان در انجام تکلیف شب این نیست که روش خاص خودمان را به آنان تحمیل کنیم،بلکه مهم رفتار و طرز برخورد ما با این مسئله است.برخورد مناسب آن است که به آنان در شناخت روش مناسب یادگیری که مخصوص آنان است یاری دهیم.این کار چندان مشکل نیست و حتی یادآوری تجربیات غیر درسی کودکان نیز میتواند در این مورد مفید واقع شود؛به عنوان مثال میتوانیم به همراه فرزند خود بیاندیشیم که او چگونه فلان فعالیت غیر درسی را آن طور سریع و با موفقیت یاد گرفته است. اگر او بتواند به این نکته پی ببرد و از همان روش در فعالیتهای درسی اش نیز استفاده کند، مسلماًً کار خود را بهبود خواهد بخشید( بازرگان،۱۳۷۶).
۲-۱۰ شرایط نوشتن تکلیف شب
نخستین شرط این است که دانش آموزان فکر با ارزشی داشته باشند.دانش آموزان بتواند فکر خود رادر قالب جمله هایی قابل فهم برای دیگران درآورد.نوشته از نظر جمله بندی ، درست و عاری از غلط املایی باشد.خوش خط و خوانا باشد(پیوند،۱۳۷۷).
۲-۱۰-۱ هدف های انجام تکلیف شب
۱- به وجود آوردن مهارت در نویسندگی برای بیان احساس.
۲- پیدا کردن مهارت برای ایجادارتباط و رفع نیاز.
۳- متوجه ساختن دانش آموزان به این امور که نوشتن یکی ازوسایل ارتباط بین افراد است.
۴- آگاه ساختن دانش آموزان که نوشتن وسیله ای برای ثبت و ضبط افکار و اندیشه هاست.