۲-۲-۴ کیفیت گزارشگری مالی :
هیئت استانداردهای حسابداری مالی در بیانیه مفهومی شماره ۲ استدلال میکند که کیفیت گزارشگری مالی باید بر حسب اهداف کلی گزارشگری مالی، یعنی فراهم کردن اطلاعات سودمند برای استفاده کنندگان جهت تصمیم های سرمایه گذاری، اعطای اعتباردهندگان و مانند آن تعریف می شود. که خصوصیات کیفی شامل مربوط بودن (ارزش پیشبینی و تأییدکنندگی و به موقع بودن) ، اتکا پذیر بودن (رسیدگی پذیری ، بیان صادقانه و بی طرفی)، ثبات رویه و مقایسه پذیر بودن است. و اغلب می باید بین مربوط بودن و اتکاپذیر بودن تعادل برقرار شود (بهزاد قربانی و همکاران ۱۳۹۱).
در بسیاری از تحقیقات، دقت اطلاعات مالی به عنوان معیار اندازه گیری کیفیت گزارشگری مالی مورد استفاده قرار گرفته است. دقت اطلاعات مالی بیانگر توانایی اجزای سود تعهدی حسابداری تحت شرایط انعطاف پذیری و اختیار عمل در انتخاب از میان رویه ها و برآوردهای حسابداری برای پیشبینی جریان های نقدی مورد انتظار آینده میباشد. بنابرین بالا بودن دقت و توان پیشبینی کنندگی اجزای سود تعهدی از شاخص های تعیین محتوای اطلاعاتی و کیفیت بالای گزارشگری مالی میباشد. بر اساس این دیدگاه که اقلام تعهدی، ارزش اطلاعاتی سود را با کاهش اثر نوسانات ناپایدار در جریانهای نقدی بهبود می بخشد و نیز اقلام تعهدی، برآوردهایی از جریان های نقدی و درآمدهای آتی هستند و همچنین کیفیت گزارشگری مالی ممکن است از ویژگی های شرکت مانند اندازه، فرصتهای رشد و اهرم مالی شرکت تأثیر پذیر باشد. که می توان تأثیر آن را به روشنی دید ( معین الدین و همکاران ۱۳۹۱).
هر گونه تحقیق در زمینه نحوه اثرگذاری اطلاعات حسابداری بر طیف وسیع تصمیم گیرندگان ذینفع در شرکتها، به درک بهتر از چگونگی نقش این اطلاعات و ضرورت افشای بیشتر و بهتر آن ها کمک میکند. از آنجا که سهامداران و اعتباردهندگان دو گروه اصلی استفاده کننده اطلاعات مالی و فراهم آوردن اطلاعات مربوط و قابل اتکا برای این دو گروه از دغدغه های اصلی مدیریت و سیستم های اطلاعاتی حسابداری به شمار می رود، توجه به کیفیت اطلاعات تهیه شده برای این دو گروه ضرورتی خاص دارد (لو ۲۰۰۷). که در این راستا محققان حسابداری به دنبال افزایش کیفیت گزارشگری مالی به عنوان ابزاری برای ادای مسؤلیت پاسخ گویی بوده اند (بهزاد قربانی و همکاران ۱۳۹۱). شواهد تجربی زیادی وجود دارد که دلیل ضعیف بودن رابطه سود – بازده را پایین بودن محتوای اطلاعاتی سودهای گزارش شده می دانند و این موضوع پیامد پایین بودن قابلیت اتکای سود به دلیل دستکاری های مدیریت است. موضوع قابل اتکای سود زمانی پر اهمیت تر می شود که مدیران برای دستکاری آن دارای انگیزه باشند. چنین دستکاری هایی دیدگاه سهامداران اعم از عمده و نهادی را نسبت به قابلیت اتکای سود گزارش شده تغییر میدهد. قابلیت اتکا و آگاهی بخشی سودهای حسابداری زمانی افزایش مییابد که رفتارهای فرصت طلبانه مدیران با بهره گرفتن از سیستم های نظارتی کنترل شود. بوگشان [۱۲](۲۰۰۵).
ارزیابی کیفیت گزارشگری مالی:
در گزارش سال ۱۹۹۹ کمیته بلو ریبون[۱۳] درخصوص بهبود اثربخشی کمیته حسابرسی شرکت ها، پیشنهاد شماره ۸ به شرح زیر آمده است:
“ کمیته پیشنهاد میکند استانداردهای حسابرسی، حسابرسان مستقل را ملزم سازد که قضاوت خود درباره کیفیت (و نه صرفا قابلیت قبول) اصول حسابداری مورد استفاده در تهیه صورت های مالی شرکت را با کمیته حسابرسی به بحث بگذارند. مباحثه باید شامل مسائلی نظیر شفافیت افشای مالی و درجه تهاجمی (خوشبینی) یا محافظه کاری (بدبینی) اصول و براوردهای حسابداری و سایر تصمیم های مهم مدیریتی باشد که در تهیه صورت های مالی به کار رفته و توسط حسابرسان مستقل بررسی شده است. این الزام باید به گونه ای نوشته شود که بحث و مذاکره آزاد و صریح را تشویق کند و از زبان استاندارد شده و غیرمنعطف بپرهیزد”.
در پاسخ به این پیشنهاد، هیئت استانداردهای حسابرسی، استاندارد حسابرسی شماره ۶۱ را اصلاح کرد و پیشنهاد فوق را الزامی نمود.
رویکردهای مختلف برای ارزیابی کیفیت گزارشگری مالی
افزون بر پیشنهاد شماره ۸ و متن اصلاح شده استاندارد شماره ۶۱، رویکردهای متفاوت دیگری به کیفیت اصول حسابداری و گزارشگری مالی وجود دارد. این رویکردها را می توان به دو گروه تقسیم کرد:۱) رویکرد نیازهای استفاده کننده و ۲) رویکرد حمایت از سرمایه گذار/ سهامدار. رویکرد نیازهای استفاده کننده تمرکز بر مسائل مرتبط با ارزشیابی دارد. رویکرد حمایت از سرمایه گذار/ سهامدار بر مسائل مرتبط با نحوه اداره شرکت و مباشرت تأکید دارد.
نیازهای استفاده کنندگان
در این گروه، کیفیت گزارشگری مالی بر مبنای سودمندی اطلاعات مالی برای استفاده کنندگان، تعیین می شود. چارچوب نظری هیئت استانداردهای حسابداری مالی نمونه اولیه ای از این مدل است. هیئت در بیانیه های مفهومی استدلال میکند که کیفیت می باید برحسب اهداف کلی گزارشگری مالی، یعنی فراهم کردن اطلاعات سودمند برای استفاده کنندگان جهت تصمیم های سرمایه گذاری، اعتبار و مانند آن تعریف شود. هیئت سپس ویژگی های کیفی لازم برای تأمین اهداف بیان شده را تعریف میکند. طبق مدل هیئت، خصوصیات کیفی شامل مربوط بودن (ارزش پیشبینی، ارزش تاییدکنندگی و به موقع بودن)، اتکاپذیر بودن (رسیدگی پذیری، بیان صادقانه و بیطرفی)، ثبات رویه و مقایسه پذیر بودن است. هیئت تصدیق میکند که این یک ارزیابی ذهنی است و اغلب می باید بین مربوط بودن و اتکاپذیر بودن تعادل برقرار شود.
رویکرد کمیته جنکینز[۱۴] دقیقا در راستای مدل هیئت استانداردهای حسابداری مالی میباشد، اما در تعریف نیازهای اصلی استفاده کنندگان به اطلاعات، با شناسایی مفاهیم هفت گانه زیر از آن مدل فراتر می رود:
• تجزیه و تحلیل جداگانه هر قسمت تجاری که فرصت ها و ریسک های متفاوتی دارد،
• درک ماهیت فعالیت شرکت،
• کسب و درک دیدگاه و چشم انداز فعالیت،
• درک دیدگاه مدیریت،
• اشاره به نسبی بودن اتکاپذیری اطلاعات در گزارشگری مالی،
• درک عملکرد شرکت نسبت به رقیبان و سایر شرکت ها،
• درک تغییرات مهمی که به سرعت بر شرکت تأثیر میگذارد.
اطلاعات مالی به میزانی که یک یا چند نوع از نیازهای استفاده کنندگان به شرح فوق را تأمین کند، مربوط تصور می شود. کیفیت این اطلاعات سپس بر اساس سایر ویژگی های کیفی، مشابه مدل هیئت، یعنی اتکاپذیری و مقایسه پذیری، مورد قضاوت قرار میگیرد.
رویکرد استمرار سود نیز به ویژه مبتنی بر دیدگاه سرمایه گذاران است. اطلاعات مالی که به سرمایه گذاران در ۱) تشخیص سود اصلی از سود غیراصلی و ۲) تفکیک اقلام مالی یا نتایج کسب و کارهای فرعی از فعالیت های اصلی کمک کند، مربوط تلقی میگردد.