قاطعانه۲۲۲۱۸٫۱۱۵۱۰٫ ۸۲۶۲۰٫۰۰۰
سهلگیرانه۴۲۱۶٫۲۸
نتایج جدول بیانگر آن است با توجه به اینکه سطح معناداری آزمون کمتر از ۰۵/۰ است (sig<0/000)، بنابرین میتوان گفت بین عملکرد تحصیلی فرزندانی که والدین آنها دارای رفتار سهلگیرانه بوده با فرزندانی که والدین آن ها رفتار قاطعانه داشته اند تفاوت معناداری وجود دارد.با نگاه به نمرهی میانگین میتوان دریافت که عملکرد تحصیلی دانشآموزانیکه رفتار والدین آن ها قاطعانه داشته اند، بالاتر بوده است.
۴-۵- رگرسیون چند متغیره بین متغیرهای مستقل و متغیر وابسته
جدول ۴-۹-نتایج تحلیل واریانس متغیرهای مستقل و وابسته وارد شده در معادلهی رگرسیون
منبع تغییر جمع مجذورات درجه آزادی(df) میانگین مجذورات FSigRdj2R
رگرسیون ۹۶۱/۵۵۲ ۳ ۳۲۰/۱۸۴ ۸۸۲/۸۱ ۰۰۰/۰ ۶۵۰/۰ ۴۲۲/۰
باقیمانده ۳۵۱/۷۵۶ ۳۳۶ ۲۵۱/۲
مجموع ۳۱۲/۱۳۰۹ ۳۳۹
نتایج حاصل از تحلیل واریانس، معنیداری هر ۳ متغیر مستقل (سبک قاطعانه، سهلگیرانه و مستبدانه) با متغیر وابسته (عملکرد تحصیلی) را نشان میدهد. مقدار ۲R تصحیح شده که برابر با ۴۲۲/۰ میباشد، نشان میدهد که ۲/۴۲ از کل تغییرات متغیر عملکرد تحصیلی، وابسته به ۳ متغیر ذکر شده در این معادله میباشد. به عبارت دیگر این ۳ متغیر ۴۲ درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکنند.
۴-۶- بررسی مدل علیتحقیق
انجام دادن تحلیلهای رگرسیون و محاسبه ضرایب رگرسیونی استاندارد (Beta) منجر به مدل خلاصه شدهای گردید که اثرات مستقیم، متغیرهای مستقل را بر متغیر وابسته نشان میدهد.
جدول ۴-۱۰- میزان ضرایب استاندارد رگرسیون متغیرهای مستقل بر عملکرد تحصیلی
متغیر مستقل متغیر وابسته میزان اثر
سبک فرزندپروری قاطعانه عملکرد تحصیلی ۳۱۶/۰
سبک فرزندپروری سهلگیرانه عملکرد تحصیلی ۰۷۶/۰-
سبک مستبدانه عملکرد تحصیلی ۴۴۶/۰-
فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری و پیشنهادها
۵-۱- مقدمه
در این پژوهش سعی محقق بر این بوده است تا به بررسی و مطالعه رابطه انواع سبکهای فرزندپروری با پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان بپردازد. لذا ابتدا به توصیف انواع سبکهای فرزندپروری در بین والدین پرداخته، آنگاه به ارتباط بین انواع سبکهای فرزندپروری با پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان سال دوم دوره اول متوسطه اقدام نماید. در این زمینه ابتدا به بحث و نتیجه گیری از یافته های تحقیق خواهیم پرداخت و در پایان نیز پیشنهادهایی را در راستای مسئله مورد مطالعه ارائه خواهم نمود.
۵-۲- بحث و نتیجه گیری پیرامون یافته های پژوهش
شاید به جرات بتوان گفت که با وجود تغییرات زیادی که در جوامع مختلف پدید آمده است، خانواده هنوز هم کانون اصلی تربیت و آموزش به حساب آمده و بیشترین تاثیر را بر رفتار افراد بر جای می گذارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر شیوه های فرزندپروری والدین بر عملکرد تحصیلی فرزندان شاغل به تحصیل در پایه دوم دوره اول متوسطه در شهر ایلام در سال ۹۴-۹۳ انجام گرفته است. در این پژوهش و بر اساس نظریه باومریند، شیوه های فرزندپروری والدین در سه سبک قاطعانه، سهلگیرانه و استبدادی نشان داده شده و ارتباط این سبکها با پیشرفت تحصیلی فرزندان مورد مطالعه قرار گرفته است.
بررسی سبکهای فرزندپروریوالدین در شهر ایلام نشان میدهد که۲/۶۵ درصد خانواده ها دارای سبک فرزندپروری قاطعانه ، ۴/۲۲ درصد دارای سبک فرزندپروری استبدادی و ۴/۱۲ درصد نیز سهلگیر هستند. بر اساس این نتایج، سبک فرزندپروری غالب در بین خانوادههایایلامی، قاطعانه بوده و پس از آن سبکهای استبدادی و در رتبه آخر سبک سهلگیرانه قرار دارد.
برای تحلیل ارتباط بین انواع سبکهای فرزندپروری با پیشرفت تحصیلی، نتایج فرضیات به شرح زیر بوده است.
فرضیه اول: به آزمون همبستگی بین سبک فرزندپروری قاطعانه والدین و عملکرد تحصیلی فرزندان اختصاص داشت. یافته های حاصل از آزمون این فرضیه نشان داد که بین سبک فرزندپروری قاطعانه و عملکرد تحصیلی فرزندان همبستگی معناداری وجود دارد. این یافته موید نظریه محوری تحقیق حاضر (نظریه باومریند، ۲۰۱۱) بوده که معتقد است سبک فرزندپروری مقتدرانه پیامدهای تحولی مثبت همچون پیشرفت تحصیلی بالاتر را به دنبال دارد. همچنین بین این یافته و یافته های تحقیقات بهرامیو همکاران(۱۳۸۶)، عابدی و عریضی (۱۳۸۶)، باقرپناه(۱۳۸۴) و مهرافر و شهرآرای(۱۳۸۱) همخوانی داشته است، چرا که آنها نیز در تحقیقات خود به این نتیجه دست یافته بودند که والدینی که در روابط خود با فرزندانشان از سبک فرزندپروری قاطعانه استفاده میکنند، عملکرد تحصیلی فرزندان آنها از سایرین بیشتر است. والدین مقتدر انعطاف پذیر و مطالبه کننده هستند. آن ها بر روی فرزندانشان کنترل اعمال میکنند اما در عین حال پذیرنده و پاسخ دهنده نیز هستند. به طور پیوسته آن قوانین را اجرا میکنند. آن ها همچنین دلیل و منطق این قوانین و محدودیت ها را توضیح میدهند. نسبت به نیازها و دیدگاه های کودکانشان پذیرنده هستند و مواقعی که آن ها در حال توصیه به فرزندان هستند احترام فرزندانشان را نیز رعایت میکنند.مقررات واضحی برای رفتارهای کودکان وضع میکنند. قاطع هستند ولی سخت گیر و تحمیل کننده نیستند. روش های انضباطی شان حمایتی است تا اینکه تنبیه باشد. آن ها میخواهند کودکانشان ابراز وجود کنند. همچنین این کودکان از لحاظ اجتماعی مسئولیت پذیر و خودنظم ده و اهل مشارکت میباشند (زیگلمن[۵۱]،۱۹۹۹).
فرضیه دوم تحقیق حاضر به همبستگی بین سبک فرزندپروری سهلگیرانه والدین و عملکرد تحصیلی فرزندان اختصاص داشت. یافته حاصل از آزمون این فرضیه نشان داد که بین سبک فرزندپروری سهلگیرانه و عملکرد تحصیلی فرزندان همبستگی معناداری وجود دارد. از طرفی، رابطه بین دو متغیر به صورت معکوس (منفی) بوده است؛ بدین معنا که هر اندازه که والدین از سبک فرزندپروری سهلگیرانه استفاده کنند، عملکرد تحصیلی فرزندان رو به کاهش مییابد. نتایج آزمون این فرضیه با نتایج حاصل از تحقیقات بهرامیو همکاران (۱۳۸۶) و باقرپناه(۱۳۸۴) همسویی داشته است. زیرا آنها نیز در پژوهشهای خود به ارتباط منفی و معنادار بین دو متغیر سبک سهلگیرانه و عملکرد تحصیلی دست یافته بودند.