نظر حکم پس از جلب نظر دو نفر عادل:
مرحوم آیت الله خویی معتقد است تعیین ارش به وسیله حاکم پس از جلب نظر دو نفر عادل صورت میگیرد .[۱۲۵]
صلح و تراضی :
برخی فقها معتقدند تعیین ارش از طریق صلح و تراضی صورت میگیرد .
-
-
-
- حد و اندازه ارش
-
-
چون ارش و حکومت دیه جنایتی هستند که در شرع مقدار آن تعیین نشده است ، این سوال مطرح می شود که آیا ممکن است مقدار ارش به اندازه دیه کامل و یا بیش از آن باشد . آیا حدی برای ارش در فقه و رویه قضایی وجود دارد ؟
در فقه امامیه شاید شهید ثانی اولین کسی باشد که صراحت این بحث را مطرح کردهاست . ایشان درباره نهایت میزان ارش میگوید :
جنایت وارد شده که دین معین دارد . و یا بر عضوی وارد شده که دیه معین ندارد . در صورت اول اگر مقدار ارش از دیه معین عضو کمتر باشد مشکلی ندارد ولی اگر مساوی یا بیشتر از آن باشد ، مقتضای اطلاق کلام محقق درباره عبدانگاری آن است که این ارش ثابت است ( اگر چه به اندازه دیه آن عضو و یا بیشتر از آن است . البته اگر بگوییم باید مقداری از ارش مذبور کاسته شود تا دیه جنایت بر عضو در حالی که باقی است ، یا دیه عضو در حالی که به طور کلی از بین رفته است مساوی نباشد ، حرف خوبی است . اما اگر جنایت بر عضوی وارد شود که دیه معین ندارد در این صورت باید کمتر ازدیه نفس باشد . همان طور که گفتیم .
در قانون مجازات اسلامی در این باره آمده است :
هر گاه در اثر جنایت صدمه ای بر عضو یا منافع وارد آید چنانچه برای آن جنایت در شرع دیه مقدر یا نسبت معینی از آن به شرح مندرج در این قانون مقرر شده باشد مقدار مقرر و چنانچه شرعاً مقدار خاصی برای آن تعیین نشده ارش آن قابل مطالبه است . [۱۲۶]
-
-
-
- میزان ارش تعیین شده در خسارت های وارده بر زبان
-
-
در مورد دیه چشایی قانون مجازات اسلامی از لفظ ارش استفاده کردهاست لیکن تا این زمان از لفظ دیه استفاده شده بود .
قوه چشایی همان مواردی است که غیر مقدر است اما برخی از فقها نظرشان به این قاعده معروف است که برای اعضای منحصر به فرد بدن دیه کامل برقرار میسازد چون در روایات دیه این عنصر تعیین نشده است باید به ارش حکم شود . [۱۲۷] فقهای شیعه درباره دیه عضو معتقدند که دیه زن و مرد با هم برابرند یعنی فرق نمی کند این عضو دیه دست باشد با دیه حس چشایی و یا هر کدام از اعضای بدن ؛ آنچه از نظر عقل و شرع ضرورت دارد عدل و عدم ظلم در حقوق است .[۱۲۸]
اگر کسی قوه چشایی دیگری را از بین ببرد برخی از فقها فرموده اند : باید تمام دیه را بپردازد و اگر بعد از ورود جنایت مدعی زوال این قوه بشود در صورتی که قسم های متعدد بخورد به قول او رجوع شده و جانی را محکوم علیه قرار میدهند . [۱۲۹]
شارح[۱۳۰] می فرماید : قائلی که فرموده تمام دیه به عهده ی جانی است ، مرحوم علامه حلی بوده که در این قول قاطع و جازم میباشد لذا جماعتی از فقها نیز به این رأی متمایل هستند و دلیل ایشان آن است که این حس همچون سایر حواس بوده و با آن ها فرقی ندارد لذا همان طوری که جنایت بر آن ها موجب ثبوت تمام دیه بوده در این نظر حکم باید چنین باشد مضافاً به اینکه در عموم فرموده معصومین (ع) فرموده اند : هر چه در انسان یکی باشد جنایت بر آن موجب ثبوت تمام دیه است داخل بوده لاجرم به مقتضای این فرموده جانی موظف است که کلیه دیه را بپردازد .[۱۳۱]
مرحوم علامه حلی در کتاب التحریر فرموده اند : مدعی را باید با اشیایی که تلخ باشند آزمایش کرد پس اگر صدق و کذب وی از این طریق به دست آمد که مطلوب حاصل است و در غیر این صورت و بقاء اشتباه وی را مکلف به قسم های متعدد می نمایند .
سپس شارح می فرمایند : بنابرقول مرحوم علامه اگر مجنی علیه مدعی نقصان این قوه بشود حکم آن است که وی را قسم میدهند و پس از آن مطابقت آنچه مصلحت ببیند حکم به ارش میکنند . [۱۳۲]
در رفتن حس چشایی دیه کامل پرداخت می شود و فرد مصدوم نسبت به ادعای خود به قسامه عمل میکند و اگر مدعی نقص آن باشد به نظر حاکم عمل می شود . [۱۳۳]
در مورد دیه چشایی گفته شده در آن دیه ثابت است اگر چه بعید نیست ولکن اقرب و نزدیکتر به ثبوت حاکمیت است .
مسئله ۱ : اگر امکان تشخیص توسط وسیله جدید وجود داشته باشد و به دو نفر اهل خبره عادل به عنوان شاهد رجوع می شود و گرنه چنانچه اختلاف نظر پیدا کنند و نشانه ای هم نباشد در آن صورت دلایل ناقص بوده و عمل به قول جانی می شود و در صورت تحصیل قول جانی امر به توسط قسم وی مشخص و روشن می شود .
مسئله ۲ : اگر زبان قطع شود دیه زبان ثابت است و چشایی تابع آن است اگر جنایت دیگری که موجب از میان رفته چشایی شود در چشایی حکم همان است که گفته شد و دیه ی جنایت هم ثابت است و اگر مقدار دیه مشخص نباشد حاکمیت ثابت است .
چشایی حسی است شبیه بویایی و با آن پنج چیز احساس می شود : شیرینی ، شوری ، تلخی و ترشی فقها در محل آن اختلاف دارند و گروهی میگویند : محل آن کنار حلقوم است و گروهی دیگر گویند : چشایی نیرویی است پراکنده و بر روی رگی که سطح زبان را پوشانده است و به وسیله ی آن مزه های گوناگون به کمک رطوبت لعابی دهان مشخص می شود .
اگر از آن ۴ چیز که به وسیله حس چشایی احساس می شود . فقط یک احساس از بین برود مثلاً مجنی علیه نتواند شیرینی چیزی را احساس کند بقیه را از ترشی و تلخی و غیره را میتواند درک کند فقط یک پنجم دیه واحب میگردد به نسبت وجه توزیع دیه بر چشیدنی های پنج گانه و اگر در این منفعت نقصی پدید آید که مزه های غذاها را به خوبی احساس نکند ارش لازم می شود . [۱۳۴]
جدول ذیل درارتباط با نقص عضوی ناشی از اختلالات حس چشایی است بر اساس قانون مجازات اسلامی از دست دادن کامل حس چشایی بر خلاف حس بویایی ، نیازمند تعیین ارش است . حداکثر نقص عضوی از دست دادن کامل حس چشایی ۵ % است اگر از دست دادن حس چشایی در زمینه ضایعات اعصاب کرانیل[۱۳۵] باشد ارزیابی خسارت تنها بر اساس بررسی اعصاب آسیب دیده خواهد شود . [۱۳۶]
ارش های تعیین شده برای حس چشایی بر اساس قوانین جاری در ایران :
الف) از بین بردن بدون برگشت حس چشایی ( ارش )
ب) از بین بردن حس چشایی اگر حس چشایی برگردد ( ارش مسترد می شود )
ج) بریدن زبان که سبب از بین رفتن حس چشایی شود ( ارش بیشتر از دیه زبان نخواهد بود )
د) بر اثر جنایت دیگر حس چشایی از بین رود ( دیه جنایت + ارش جنایت )
ه) اگر جنایت دارای دیه معین نباشد به علاوه از بین رفتن حس چشایی ( ارش جنایت + ارش حس چشایی )
ردیف
موضوع – تعریف
ارش تعیین شده در قانون
و رویه در پزشکی قانونی
۱
کاهش حس چشایی
%۱[۱۳۷]
۲
از دست دادن کامل حس چشایی
%۵
۳
از بین بردن حس چشایی در اثر بریدن زبان
برابر دیه زبان