– به کارگیری فناوری های نوین،
– کاهش دیوان سالاری (بیکزاد، ۱۳۸۹، صص ۶۳-۶۱).
نظامهای اخلاق حرفهای
بررسی نظامهای اخلاقی در حوزه کسب و کار مانند سودانگاری[۸۵]، تکلیف گرایی[۸۶]، عدالت توزیعی[۸۷] و آزادی فردی[۸۸] به عنوان عمدهترین مکاتب اخلاقی در جهان و مقایسه اصولی بین آن ها به منظور یافتن اصول مشترک و متفاوت هر یک و بیان انتظاراتمان از این نظامها جهت ارائه ملاک نهایی اخلاق و جدول ارزشها و ضد ارزشها، علاوه بر اینکه موجب روشن شدن نقاط قوت و ضعف این نظامها میگردد، ما را در شناخت عمیقتر علم اخلاق حرفهای، یاری می نماید.
۱٫ مکتب سودانگاری
معیار و ملاک نهایی در این مکتب بر مبنای سود و فایده قرار داده اند. در تعریف نفع آوردهاند نفع به معنای واقعی عبارت از تأمین سعادت برای دیگران است زیرا عالیترین طریق بری خوشبختی هر کس عبارت است از «تامین بهترین و بزرگترین خوشبختیها برای افراد بیشتر» (ژکس، ۱۳۵۵، ص۵۱).
در تعریف این مکتب آوردهاند «مکتبی است که معتقد است کار صواب به آن است که خیر و سود هر چه بیشتر به جهانی ارزانی دارد». به بیان دیگر «اساس اخلاقی این مکتب بر سودمندی یا اصل بزرگترین خوشبختی میباشد» (لالاند،۱۳۷۷،ص۸۷۶). مکتب اصالت نفع، قوانینی است که مراعات آن ها موجب بیشترین لذت و زیر پا نهادن آن ها منتهی به افزونی بدبختیهای بشر می شود (وارنوک،۱۳۶۲،ص۷۱). در واقع این تئوری خوبی و بدی اخلاقی را به وسیله نتایج یا سببهای یک عمل، یک قانون تعیین کند و عقیدهای است که در آن افعال درست و غلط به وسیله خوبی و بدی نتایجشان تعیین میشوند.
در واقع اخلاق سودانگاری با در نظر گرفتن جهانبینی پدیدآورندگان آن، چیزی بیش از یک اخلاق حیوانی نیست که تمام هدف آن لذت بیشتر و رنج کمتر است؛ که از روی حسابگری به این خواسته های حیوانی دست مییابد. در این اخلاق به طور کلی خصائل عالی انسانی قابل توجیه نیست و با شکوهترین صحنه های ایثار، فداکاری و عشق کاملاً در این دستگاه رنگ باخته و دارای توجیه عقلانی و عاطفی نمی باشد.
سود انگاری ایدهآل مبتنی است بر اینکه دیگر چیزها و همچنین لذت خوب هستند و این تعریف عمومی، دسرتی و فایدهمندی یک عمل را با معیار افزودن شادی انسانی و کاستن درد و غم بشری تعیین می نماید. به طور کلی سود انگاری ایدهآل اجازه میدهد که چیزهای دیگری نیز خوب باشند و حتی خوبترین باشند و این آرزوی باعث می شود تا آرزوی خشنودی جایگزین لذت بردن گردد (Black Bourn,1996, Pp257-327).
در واقع اخلاق سودانگاری با در نظر گرفتن جهانبینی پدیدآورندگان آن، چیزی بیش از یک اخلاق حیوانی نیست که تمام هدف آن لذت بیشتر و رنج کمتر است؛ که از روی حسابگری به این خواسته های حیوانی دست مییابد. در این مکتب اخلاقی خصائص ارزشمند انسانی همچون ایثار، فداکاری و عشق رنگ باخته و دارای توجیه عقلاتی و عاطفی نمی باشد.
۲٫ مکتب تکلیفگرایانه
بر اساس این نظریه، ارزش اخلاقی هر عملی، به نتیجه آن بستگی ندارد زیرا نتیجه آن در زمان اخذ تصمیم مشخص و معلوم نیست، ولی ارزش آن عمل به نیت شخص تصمیم گیرنده بستگی دارد (هسمر،۱۳۷۷،ص۱۳۵). عدهای در تعریف این مکتب آورده اند «اخلاقی است که معتقد است دست کم بعضی افعال اخلاقی را میتوان یافت که با قطع نظر از نتایجی که به بار می آورند، انجام آن ها برای انسان الزامی است و این الزام در خود افعال قرار دارد (صانعی درهبیدی،۱۳۶۸،ص۲۱۲).
همچنین در تعریف دیگری درمی یابیم وظیفه شناسی، مکتبی است که معتقد است برخی افعال الزام آور از نظر اخلاقی نسبت به نتایجشان برای سعادت و بدبختی بشری بی اعتنا هستند (Black Bourn,1996:343). تکلیفگرایی این تصور را دارد که یک وظیفه یا آنچه درست است با سیستم اخلاقیای که بر ایدهای مبتنی است که کار خوبی را به دست آورد و یا شرایط ضروری برای زندگی خوبی را فراهم آورد، متناقض است (Black Bourn ,1996:100).
۳٫ مکتب عدالت توزیعی
نظریه عدالت توزیعی به عنوان مکتبی اخلاقی توسط فیلسوف آمریکایی و نظریهپرداز سیاسی، جان رالز[۸۹] پیشنهاد شده است. او معتقد است که «منظومههای تدوین شده در خصوص عدالت، ناعادلانه هستند». او پیشنهاد می کند که «تقدم عدالت در ساختار اساسی جامعه ما نیازمند تساوی بیشتر است زیرا اشخاص آزاد و عاقل که مزایای مشهود همکاری را میدانند و کمتر نگران توزیع آن منافع هستند نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی را میپذیرند» (هسمر،۱۳۷۷،ص۱۳۸).
نظریه عدالت توزیعی جان رالز به عنوان یک مکتب اخلاقی میتوان از یک سیستم اقتصادی خاص توزیع منافع به یک سیستم اخلاقی برای ارزیابی رفتار گسترش داد که بر اساس آن می تواند یک عمل را در صورتی که منجر به افزایش همکاری بین اعضای جامعه میگردد، «درست»، «عادلانه» و «مناسب» نامید و هر چه مخالف این جریان باشد «نادرست»، «ناعادلانه» و «نامناسب» دانست (هسمر،۱۳۷۷، ص۱۴۰). عدالت توزیعی به انصاف در توزیع منابع مربوط می شود، و توزیع انصاف، توزیعی است که در آن به یک معنا، سود است.
۴٫ مکتب آزادی فردی
نظریه آزادی فردی از ابتکارات «رابرت نوزیک[۹۰]» است بر اساس تقدم یک ارزش به نام «آزادی فردی» طراحی گردیده است. بر طبق این نظریه اخلاقی، او آزادی فردی را از یک منظومه بازار دارایی ها به یک منظومه اخلاقی ویژه ارزیابی رفتارها گسترش داد. بدین معنا مه فرد با انتخابهای آگاهانه خود به آنچه درست و مناسب است، دست مییابد.
در تبیین مفهوم آزادی برخی معتقدند که آزادی کلید تبیین استقلال اراده است. همان طور که اراده نوعی از علیت موجودات زنده است تا آنجا که خردمند باشند، آزادی نیز همچنان خصیصهای از علت است که به وسیله آن بتواند مستقل از تعیین شدن توسط علتهای بیگانه عمل کند (کانت،۱۳۶۹، ص۱۰۴).
بر طبق مکتب آزادی فردی، همه باید برای آزادی بیشتر فعالیت کنند زیرا موجب افزایش تبادل بازار میگردد که برای بهرهجویی اجتماعی ضروری است (هسمر، ۱۳۷۷،ص۱۴۴). بر اساس نظرات نوزیک، آزادی فردی به عنوان یک قالب برای جزیره خیالی اوست که در آن افراد می توانند خارج از رفتار شخصیشان عمل کنند. البته نسبت یه این نظریه اخلاقی انتقاداتی وارد است. منتقدین در نقد این نظریه بیان نموده اند که این مفهوم بر اساس تعریفی کوتهبینانه از آزادی بنا شده است و به حق منفی محدود است و افراد دیگر حق دخالت ندارند؛ اگر چه حق مثبتی برای بهره مندی از بعضی منافع که نصیب دیگران شده، وجود داشته باشد (هسمر،۱۳۷۷، ص۱۴۲).
ویژگیهای افراد متخلق به اخلاق حرفهای
افرادی که دارای اخلاق حرفهای هستند، دارای ویژگیهایی هستند. ویژگیهای افراد متخلق به اخلاق حرفهای از نظر «کادوزیر[۹۱]» که در شکل شماره (۲-۷) نیز آمده است، عبارتند از؛
۱- مسئولیتپذیری
فرم در حال بارگذاری ...