آموزش مهارت های کاربردی

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
مطالب پژوهشی درباره : بررسی قابلیت استناد به … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

منظور از عناصر اعتبار دلیل، عناصری است که در نظام ادله، کارکردهای قانونی مورد نیاز برای اعتبار دلیل را تأمین می‌کنند و برای اعتبار هر سندی- عادی یا الکترونیکی- لازمند. پس از ورود دلیل الکترونیکی به نظام ادله اثبات دعوا، باوجود تفاوت دلیل الکترونیکی با دلیل سنتی، قانونگذار، آن رابه عنوان یک دلیل معتبر پذیرفته و معادل دلیل سنتی دانست. به همین جهت، لازم است ابتدا این موضوع بررسی شود که عناصر اعتبار دلیل کدامند و آیا این عناصر در دلیل الکترونیکی وجود دارند. علت آنکه بین تمامی دلایل، عناصر اعتبار سند را بررسی می‌نماییم آن است که سند، تنها قالبی است که سایر قالب های ادله مانند اقرار و شهادت را در خود جای می‌دهد. مثلاً اگر شهادتنامه‌ای به صورت الکترونیکی تنظیم شود، اگر چه اعتبار شهادت را داراست اما چون به صورت مکتوب ارائه می‌شود برای آنکه به عنوان یک دلیل معتبر شمرده شود، باید شرایط یک سند معتبر را دارا باشد (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص ۶۵).

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

نوشته امضاء و اصالت سه عنصر اصلی تشکیل دهنده یک سند معتبر است که هر کدام از این عناصر، کارکردهای خاصی را تأمین می‌کند. مکتوب بودن سند تجاری متضمن ایجاد ثبات، منحصر به فرد بودن و قابلیت ارجاع به آن سند است. امضاء سند منجر به انتساب سند به صادر کننده و اعتبار آن می‌شود و اصالت سند، مانع جعل و استفاده غیر قانونی از سند تجاری خواهد شد.
در ادله الکترونیکی، این عناصر به معنای سنتی آن وجود ندارند اما این امر، از اعتبار دلایل الکترونیکی نمی‌کاهد، زیرا در عالم حقوق، شکل و قالب مدنظر نیست بلکه کارکرد مورد نظر است و اگر در موردی بر رعایت شکل و تشریفات خاص تأکید می‌شود، به منظور حصول به اهدافی است که از این طریق تأمین می‌شود و در صورتی که بتوان کارکرد این عناصر را از طرق دیگری تأمین کرد و معادل های دیگری برای آن جستجو کرد باز هم دلیل الکترونیکی معتبر است.
در این مبحث، هر یک از عناصر مذکور و کارکرد آنها را بررسی کرده و نحوه تحقق این کارکردها در دلایل الکترونیکی را بررسی می‌نماییم (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص۶۶).

۳-۲-۱- نوشته

ماده ۱۲۸۴ قانون مدنی، نوشته بودن را یکی ا زعناصر سند می‌داند، در این مبحث، مفهوم نوشته و کارکرد آن، و برابری داده پیام و نوشته را بررسی می‌نماییم.

۳-۲-۱-۱- تعریف نوشته و کارکرد آن

قانونگذار، نوشته را تعریف نکرده است. از نظر عرف، نوشته غالباً به معنای خط و علامتی است که بر روی صفحه ای قرار داده شده است. این صفحه می‌تواند کاغذ، چوب، سنگ، آجر، فلز و… باشد. خطوط و علامات ممکن است عرفاً معمول بوده یا چند نفر در روابط خود معمول کرده باشند. خواه عبارات سند، با ماشین تحریر روی کاغذ ثبت شده باشند یا به کمک رایانه روی صفحاتی منتقل شده باشند یا با دست نوشته شده باشند. معمول ترین نوشته آن است که خطوطی قابل خواندن روی کاغذ درج شده باشد. همچنین برخی، نوشته را عبارت از هر انشایی می دانند که از نظر مادی دارای یک شکل ملموس باشد خواه با ابزراهای دستی نگارش شده باشد یا چاپ و ماشین نویسی شده باشد.
عرف، غالباً کارکردهای زیر را از یک نوشته انتظار دارد:
۱) یک دلیل ملموس برای اثبات قصد طرفین است.
۲) به طرفین کمک می‌کند که با هوشیاری و آگاهی نسبت به اینکه در حال انعقاد قرار داد هستند اقدام کنند.
۳) دلیلی است که برای عموم قابل مطالعه است.
۴) موجب می‌شود سند در طول زمان بدون تغییر باقی مانده و معامله برای همیشه ثبت شود.
۵) امکان تکثیر سند فراهم می‌شود به نحوی که هر یک از طرفین می‌تواند نسخه‌ای از آن را نزد خود نگه دارد.
۶) سند از طریق امضاء تصدیق شده و رسمیت می‌یابد.
۷) سند به شکلی که برای محاکم و ادارت قابل قبول باشد می‌تواند تنظیم شود.
۸) دلالت بر نهایی شدن قصد نویسنده سند دارد.
۹) اطلاعات را به سهولت و به شکلی که برای مراجعات بعدی قابل رجوع است، ذخیره می‌کند.
۱۰) امکان کنترل های ممیزی مثل حسابداری و رسیدگی های مالیاتی را فراهم می سازد.
۱۱) در مواردی که قانون، وجود یک «نوشته» را برای ایجاد حقوق و تکالیف قانونی نیاز می‌داند، این نیاز تأمین می‌شود.
۱۲) فراهم کردن امکان شناخت هویت صادر کننده سند و غیر قابل تغییر بودن سند، از کارکردهای الزامی یک نوشته نیست. گاه نوشته فاقد تاریخ، امضاء و نام نویسنده یا سربرگ، بدون اینکه هویت نویسنده آن مشخص باشد، یک نوشته محسوب می‌شود و دارای ارزش اثباتی است.
۱۳) همچنین «تغییر ناپذیری»، از معیار های اساسی نوشته نیست زیرا عرف، متنی را که با مداد نوشته شده است نیز نوشته می‌داند (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص ۶۶ و ۶۷).

۳-۲-۱-۲- برابری داده پیام و نوشته

همانطور که بیان کردیم، در قلمرو حقوق، قالب و شکل مد نظر نیست بلکه هدف از معرفی قالب خاص، تأمین کارکردهای آن است؛ در پی این رویکرد، دیوان تمیز فرانسه د ردوم دسامبر ۱۹۹۷ حکم کرد که نوشته ممکن است روی هر حاملی از جمله نمابر ایجاد و نگهداری شود مشروط بر آنکه تمامیت و انتساب آن به نویسنده، تأیید شده یا مورد اعتراض واقع نشود از طرفی، قانون ایران «نوشته» را تعریف نکرده است و تعریف آن را به عرف واگذار کرده است و عرف، در صورتی مفهوم نوشته را محقق می‌داند که کارکردهای آن تأمین شود؛ بنابراین، برای درک این مفهوم که آیا داده پیام می‌تواند جایگزین مناسبی برای نوشته باشد ابتدا کارکردهای نوشته را بررسی می‌نماییم.
بر خلاف سند کاغذی، سند الکترونیکی همیشه به صورت ملموس و در دسترس نیست بلکه برای مطالعه آن باید نرم‌افزار متناسب با آن موجود باشد اما سایر کارکردهای نوشته مانند قابلیت تکثیر، تصدیق و دلالت بر اراده صادر کننده سند، از طریق داده پیام به خوبی تأمین می‌شود؛ بنابراین، با توجه به آنکه دلیل الکترونیکی قادر به تأمین کارکردهای نوشته است، در صورتی که شرط در دسترس بودن اطلاعات را فراهم کند، عرف آن را نوعی نوشته می‌داند (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص ۶۸-۶۹) قانون تجارت الکترونیک ایران در ماده ۶، داده پیام را از نظر قانونی در حکم نوشته دانسته است.
ماده ۶ این قانون مقرر می‌دارد:
هر گاه وجود یک نوشته از نظر قانون، لازم باشد، داده پیام در حکم نوشته است مگر در موارد زیر:
الف: اسناد مالکیت اموال غیر منقول.
ب: فروش مواد دارویی به مصرف کنندگان نهایی و
ج- اعلام، اخطار،هشدار و یا عبارت مشابهی که دستور خاصی برای استفاده کالا صادر می‌کند و یا از به کارگیری روش های خاصی به صورت فعل یا ترک فعل منع می‌کند».
به موجب این ماده، قانونگذار بدون هیچ شرطی، داده پیام را معادل نوشته دانسته است، در حالی که نوشته واجد خصایصی است که یک داده پیام عادی از آن برخوردار نیست؛ مثلاً مهمترین ویژگی نوشته، در دسترس بودن و ثبات است، در حالی که اطلاعاتی که به صورت داده پیام هستند، ممکن است به علتی مخفی شوند و قابل رؤیت نباشد. بنابراین، برابر دانستن داده پیام ونوشته، بدون هیچ قید وشرطی صحیح نمی باشد. نکته دیگری که نباید از نظر غافل داشت آن است که اگر چه داده پیام می‌تواند شرط «نوشته بودن» را برآورده کند اما در صورتی که قانون چیزی فراتر از «نوشته» را نیاز بداند در آن صورت نمی‌توان داده پیام را کافی دانست. مثلاً ماده ۲۷۸ قانون امور حسبی، وصیتنامه خود نوشت را در صورتی معتبر می‌داند که متن آن به خط موصی نوشته شده و دارای تاریخ، روز، ماه و سال به خط موصی باشد؛ بنابراین، وصیتنامه خود نوشتی که به صورت داده پیام تنظیم شود معتبر نیست زیرا قانونگذار، وجود دستخط موصی را که منعکس کننده خصایص فیزیولوژیکی و شخصیتی اوست لازم می‌داند (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص ۷۰).
البته امروزه داده پیام هایی که با بهره گرفتن از قلم های نوری نوشته شده‌اند، منعکس کننده خصایص زیستی و روانی فرد هستند، به همین خاطر می‌توان آنها را نوعی دستخط محسوب کرد، زیرا عرف، دستخط را هر نوشته ای می‌داند که توسط شخص امضاء کننده نوشته شده و منعکس کننده ویژگی های زیستی و روانی اوست، بالاخص آنکه به موجب ماده ۱۲ قانون تجارت الکترونیک، ارزش اثباتی داده پیام را نمی‌توان صرفاً به خاطر شکل و قالب آن رد کرد. بنابراین، وصیتنامه ای که با بهره گرفتن از قلم نوری نوشته شده است به عنوان وصیتنامه خود نوشت دارای اعتبار است (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص۷۰).
قانونگذار، برای حفظ نظم عمومی و مصلحت جامعه، سه مورد را از اصل کلی برابری داده پیام و نوشته استثنا کرده است.
اسناد مالکیت اموال غیر منقول- دلیل این استثنا آن است که این اسناد، مرتبط با نظم عمومی می باشند و ثبت کلیه اموال غیر منقول در دفتر املاک اجباری است و در حال حاضر، ثبت اسناد به صورت سنتی انجام می‌شود و امکان ثبت الکترونیکی وجود ندارد، به همین جهت، اسناد اموال غیر منقول نمی‌تواند به صورت داده پیام تنظیم شود و این اسناد از اعتبار اسناد عادی نیز برخوردار نیستند زیرا ماده ۱۲۸۴ قانون مدنی، نوشته بودن را شرایط سند عادی می‌داند (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص ۷۰).
دستورالعمل اتحادیه اروپا در بند ۲ ماده ۹ این استثنا را به عقود مهمی که با نظم عمومی و اخلاق حسنه مرتبط هستند مانند نکاح، وصیت و هبه نیز تسری داده است و داده پیامی را که برای بیان این موضوعات به کار رود، در حکم نوشته نمی‌داند.
در حقوق ایران، علاوه بر اسناد مالکیت اموال غیر منقول، موضوعات دیگری نیز وجود دارد که مرتبط با نظم عمومی هستند اما معلوم نیست که چرا قانونگذار از میان این موضوعات، فقط اسناد مالیکت اموال عیر منقول را استثنا کرده است، به عنوان مثال ماده ۱ قانون راجع به ازدواج مصوب مرداد ۱۳۱۰، ثبت ازدواج و طلاق را لازم می‌داند و برای تخلف از ثبت این امور، ضمانت اجرای کیفری تعیین کرده است یا قانون ثبت، شرکتنامه و هبه نامه را در صورتی معتبر می‌داند که به موجب سند رسمی ثبت شده باشند، که این امر نشان دهنده مرتبط بودن این موضوعات با نظم عمومی است و معلوم نیست به چه دلیل، فقط اسناد مالکیت اموال غیر منقول تفکیک شده و از اصل برابری داده پیام و نوشته جدا شده‌اند (عبداللهی، ۱۳۹۱ ص۷۱).
فروش مواد دارویی به مصرف کنندگان نهایی با توجه به اهمیت بهداشت و سلامت مردم و به منظور جلوگیری از استفاده نادرست مواد دارویی، این مورد استثنا شده است.
اعلام، اخطار و هشدار در مورد استفاده از کالا برای حفظ سلامت و ایمنی مردم این استثنا مقرر شده است. دو بند اخیر، برای حمایت از حقوق مصرف کننده گنجانده شده‌اند، زیرا فرهنگ استفاده از اسناد الکترونیکی، چندان گسترش نیافته است که بتوان از مصرف کننده انتظار داشت که برای آگاهی از نحوه مصرف دارو یا ایمنی کالای خطرناک به نسخه الکترونیکی مراجعه کند. (عبداللهی، ۱۳۹۱ ص۷۱)

۳-۲-۲- امضاء

مقدمه: یکی دیگر از عناصر یک سند معتبر، وجود امضاست، اگر چه لزوم امضای سند در تعریف سند به عنوان یکی از ارکان آن نیامده است اما از اصول کلی حقوقی، عرف مسلم و استقرا در مواد قانون از جمله مواد ۱۲۹۳، ۱۳۰۲ تا ۱۳۰۴ قانون مدنی (ماده ۱۲۹۳ قانون مدنی: «هر گاه سندی به وسیله یکی از مأمورین رسمی تنظیم اسناد تهیه شده لیکن مأمور صلاحیت تنظیم آن سند را نداشته و یا راعایت ترتیبات مقرره قانونی را در تنظیم سند نکرده باشد، سند مزبور در صورتی که دارای امضاء یا مهر طرف باشد عادی است»). چنین بر می آید که امضاء یکی از ارکان سند است. همچنین مواد ۲۲۳، ۳۰۸و ۳۱۱ قانون تجارت، در بیان ارکان برات، سفته و چک و مواد ۲۷۸ و ۲۷۹ قانون امور حسبی در بیان ارکان وصیتنامه، امضاء را رکن سند محسوب کرده اند. امضا، نشان دهنده قصد و رضای امضاء کننده است و انتساب سند به صادر کننده و هویت او را تضمین می‌کند. در این مبحث، ضمن تعریف امضاء و کارکرد آن، امکان تحقق این کارکرد را در امضای الکترونیکی بررسی می‌نماییم (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص ۷۲).

۳-۲-۲-۱- تعریف امضاء و کارکرد آن

امضا، در زبان عربی به معنای «از نظر گذراندن» است. قانون ایران، هیچ تعریفی از امضاء ارائه نداده است، اما می‌توان گفت امضا، عبارت است از نوشتن نام یا نام خانوادگی یا هر دو یا رسم علامت خاصی که نشانه هویت صاحب علامت است در زیر اوراق و اسناد عادی یا رسمی که متضمن وقوع معامله یا تعهد یا اقرار یا شهادت و مانند آنهاست یا بعداً باید روی آن اوراق، تعهد یا معامله ای ثبت شود.
از جمع تعاریف صاحبنظران در مورد مفهوم امضاء بر می آید که امضا، ضرورتاً شامل نام نویسنده نیست بلکه می‌تواند یک علامت باشد که هویت شخص را معین می‌کند و از طرفی امضا، ترسیمی خطی و دست نویس است بنابراین مهر امضا، امضاء محسوب نمی‌شود. ماده ۳۱۱ قانون تجارت تصریح می‌کند که چک باید به امضای صادر کننده برسد و این امضاء هم لزوماً باید دست نویس باشد، بنابراین مهر امضاء برای صدور چک اعتبار ندارد.
کارکرد امضاء بسته به نوع و هدف سندی است که امضاء ذیل آن درج شده است اما غالباً کارکردهای زیر را تأمین می‌کند:
۱- احراز هویت صادر کننده سند.
۲- انتساب محتویات سند به صادر کننده و تصدیق رضایت وی.
۳- اثبات رضایت شخص به مفاد سندی که دیگری آن را تنظیم کرده است.
۴- اثبات این امر که شخص در زمان مشخصی در مکان خاصی حضور داشته و سند مورد نظر را امضاء کرده است (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص ۷۳).
همانگونه که سابقاً بیان کردیم، حقوق، ذاتاً شکل گرا نیست و هر امری که بتواند کارکردهای عرفی امضاء را تأمین کند می‌تواند جایگزین آن محسوب شود به همین جهت، رویه قضایی در پذیرش اثر انگشت به جای امضاء تردید نمی‌کند و گاه مهر به عنوان جایگزین امضاء پذیرفته شده است در برخی موارد، حتی نوشته بدون امضاء نیز به دلیل دلالت اوضاع و احوال معتبر شمرده شده است زیرا گاه می‌توان بدون آنکه سندی امضاء شده باشد، خط کسی را ملاک گرفت و دادرس می‌تواند با ارجاع به کارشناسی و تعیین دستخط آن را ارزیابی کند. ماده ۱۲۹۷ قانون مدنی دفاتر تجاری را که مطابق قانون تجارت تنظیم شده باشد در دعاوی تجارتی دلیل می‌داند و مطابق ماده ۱۳۰۲ قانون مدنی، هر گاه در حاشیه، ذیل و یا ظهر سندی، نوشته ای وجود داشته باشد که حکایت از بی اعتباری یا از اعتبار افتادن تمام یا قسمتی از مفاد سند نماید، مندرجات مزبوره، معتبر محسوب می‌شود حتی اگر بدون امضاء باشد زیرا شرایط نوشته، نشان دهنده اراده نویسنده آن است.
اعتبار نوشته بدون امضا، در رویه قضایی نیز پذیرفته شده است. در یکی از آراء دیوان عالی کشور آمده است:« در صورت تحقق صدور نامه، مفاد آن نامه علیه نویسنده سندیت خواهد داشت و لو اینکه مهر یا امضایی از وی در آن نباشد زیرا فرستادن نامه بدون امضا، قرینه ای عرفی است مبنی بر اینکه فرستنده ملتزم به مدلول آن است ولی باید محرز شود که خود آن را فرستاده است. »
موارد مذکور، دلالت بر آن دارد که قانونگذار ایران، برای تأمین کارکردهای مذکور، قصد اتخاذ یک روش انحصاری را نداشته است بنابراین منعی در پذیرش مهر و یا هر علامت دیگر، مادامی که به طور عرفی هویت شخص را معین کرده است وجود ندارد. با این استدلال، در صورتی که امضای الکترونیکی نیز بتواند کارکردهای امضای سنتی را تأمین کند، می‌تواند جایگزین مناسبی برای آن محسوب شود (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص۷۴).

۳-۲-۲-۲- تأمین کارکردهای امضاء در دلیل الکترونیکی

نظر دهید »
پژوهش های انجام شده در مورد ارائه روشی جهت ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

ضریب های تعدیل یادشده، هر سه در نشریه شماره ۱۶۱ مشخص شده است. با توجه به توضیحات بالا، ظرفیت مبنای طراحی هر خط عبور آزادراه ها، برحسب کیفیت ترافیک و سرعت طرح برای وضعیت ایده آل و برحسب سواری معادل در جدول ۵-۴ نشان داده شده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

جدول ۵-۲: ظرفیت هر خط عبور آزادراهها برحسب کیفیت ترافیک و سرعت طرح
* ترافیک در این کیفیت بسیار متغیر و ناپایدار است.
نشریه شماره ۱۶۱ سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور برای سنجش کیفیت ترافیکی در ایران، شش وضعیت زیر را در نظر گرفته است:
کیفیت الف- کیفیت عالی (با تراکم کمتر از ۹ وسیله نقلیه سواری معادل در هر کیلومتر)
کیفیت ب- کیفیت بسیار خوب (با تراکم ۹ تا ۱۳ وسیله نقلیه سواری معادل در هر کیلومتر)
کیفیت پ- کیفیت خوب (با تراکم ۱۴ تا ۱۹ وسیله نقلیه سواری معادل در هر کیلومتر)
کیفیت ت- کیفیت قابل قبول (با تراکم ۲۰ تا ۲۶ وسیله نقلیه سواری معادل در هر کیلومتر)
کیفیت ث- کیفیت متراکم (در وضعیت استفاده از ظرفیت مطلق و با تراکم ۲۷ تا ۴۰ وسیله نقلیه سواری معادل در هر کیلومتر)
کیفیت ج- کیفیت بد(حالت ناپایدار و راهبندان با تراکم بیش از ۴۰ وسیله نقلیه سواری معادل در هر کیلومتر)
به علاوه در طرح جامع حمل­ونقل کشور، ظرفیت هرخط عبور آزادراه را معادل ۱۸۰۰ سواری درنظر گرفته و سرعت در این وضعیت را ۴۰ کیلومتر در ساعت فرض نموده است(پژوهشکده حمل و نقل،۱۳۸۹). بنابراین در این پروژه نیز برای وسایل نقلیه سواری موارد فوق در نظر گرفته و با توجه به توابع ذکر شده هزینه تراکم اتوبان تهران- قم همانند پروژه­ای که توسط پژوهشکده حمل و نقل صورت گرفته، با توجه به حجم بیشتر اطلاعات موجود و با اندکی تفاوت در حدود ۰.۲ تومان برای وسایل نقلیه سواری به ازاء هر کیلومتر قابل محاسبه می باشد.
لازم به ذکر است متوسط ترافیک ساعتی آزادراه تهران-قم برای انواع وسایل نقلیه با توجه ارزش سفر در سال ۱۳۸۷محاسبه شده است که این مقدار قبل از افزایش قیمت بنزین در کشور بوده و پایین تر از مقدار واقعی آن می باشد. با افزایش این مقدار این احتمال وجود دارد که تعدادی از رانندگان به نوعی تغییر مسیر داده که بنوبه خود مانع از افزایش تراکم و رسیدن آزاد راه به مرز تراکم نهایی شود.
تغییرمسیر و انتخاب مسیرجایگزین، حذف سفرهای غیرضروری، استفاده بیشتر از حمل ونقل عمومی، استفاده از مدهای دیگر حمل ونقل و غیره، از جمله این عکس العملها محسوب میشوند. هرکدام از این موارد نیز به نوبه خود منافع زیادی از قبیل کاهش هزینه های مختلف اثرات زیست محیطی، مصرف سوخت، مصرف لاستیک، زمان سفر، استهلاک آزادراه و مواردی از این قبیل را به همراه دارد. از طرف دیگر، عوارضهای گرفته شده از وسایل نقلیه مختلف به عنوان درآمد مستقیم ناشی از سیاست أخذ عوارض تلقی می گردد و با حاصلضرب مقدار ترافیک برآوردی هرکدام از وسایل نقلیه در میزان عوارض گرفته شده محاسبه می گردد.
پرداخت عوارض راه به این معنی است که بخشی از فایده حاصل از راه، به وسیله کاربران به دریافت کنندگان عوارض منتقل شود. در این حالت، به دلیل کاهش فایدهای که به کاربران تحمیل میگردد، آنان از راه مورد نظر، کمتر از زمانی استفاده خواهند کرد که عبور از آن رایگان باشد و این امر به نوبه خود بر میزان ترافیک راه در دست مطالعه و نیز راه های نزدیک به آن، تأثیر خواهد گذارد(پژوهشکده حمل و نقل،۱۳۸۹).
۵-۳-۲- نحوه محاسبه متغیر هزینه تراکم
یکی از روش های ساده جهت جلوگیری از ایجاد تراکم در سا عت های اوج تردد در بزرگراه ها محاسبه هزینه تراکم بصورت متغیر می باشد. بدین صورت که رانندگان در ساعت های اوج ترافیک بیشترین هزینه و در ساهت هایی که تراکم در بزرگراه ها وجود ندارد، کمترین هزِنه را پرداخت نمایند. این روش ساده باعث می شود افرادی که تردد در ساعت های اوج ترافیک از اهمیت چندانی برای آنها برخوردار نمی باشد، بواسطه هزینه های بیشتری که می بایست بواسطه تردد در ساعت های فوق بپردازند، تردد در ساعت های غیر از اوج را ترجیح داده و در نتیجه تراکم در زمان های اوج کاهش پیدا کند.
جهت محاسبه میزان عوارض در طول روز ابتدا نمودار ترافیک عبوری خودروها را در بازه زمانی یک ساعت و در طول یک سال رسم می کنیم.
شکل ۵-۲ : نمودار ترافیک عبوری خودروها را در بازه زمانی یک ساعت
برای ترسیم دقیقتر و مشاهده دوتابع نرمال بر روی نمودار، نمودار فوق را به جای ساعت صفر از ساعت ۶ در نظر گرفته و مابقی آنرا در انتهای نمودار (‌بعد از ساعت ۲۴ ) و مطابق شکل زیر قرار می دهیم.
شکل ۵-۳ : نمودار ترافیک عبوری خودروها
با توجه به نمودار براحتی می توان تشخیص داد که در طول یک سال حجم ترافیک، در دو حالت دارای بیشترین مقدار می باشد. بنابراین جهت توزیع میزان عوارض دریافتی می توان نمودار فوق را بصورت مجموع دو تابع نرمال در نظر گرفت.
برای این منظور کافی است مجموع دو تابع فوق را بر اساس مقادیر داده ها برآورد کنیم. توابع مورد استفاده بصورت زیر می باشند :
و مجموع دو تابع فوق برابر است با :
در اینجا تابع f نشان دهنده تعداد خودرو و x نشان دهنده ساعت تردد خودروها می باشد.
برای مشخص نمودن مقادیر ضرایب a1، a2 که نشان دهنده وزن هریک از دو تابع در تابع مجموع و مقادیر b1 و b2 که نشان دهنده ساعت اوج ترافیک و مقادیر c1 و c2 که نشان دهنده انحراف معیار می باشند. در نهایت با بهره گرفتن از فرم تابعی تعریف شده نرم افزار Matlab به برآورد مقادیر بهینه برای ضرایب فوق را محاسبه نموده است که در جدول زیر گزارش شده است.
جدول ۵-۳ : مقدار ضرایب بهینه تابع تردد خودروها

نام ضریب

مقدار بهینه

a1

۱۱۰۵ (۱۰۵۸, ۱۱۵۲)

a2

۱۶۷۴ (۱۶۵۱, ۱۶۹۶)

b1

۹.۴۱۲ (۹.۲۹۲, ۹.۵۳۲)

b2

۱۸.۷۳ (۱۸.۵۸, ۱۸.۸۸)

c1

۳.۵۳۹ (۳.۳۴۸, ۳.۷۳۱)

نظر دهید »
طرح های پژوهشی دانشگاه ها در مورد بررسی تطبیقی … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

“کنت نبیا و آدم بین المآء و الطین” نیز تأکید می‌کند،
منظور این نیست که نفوس بشری به حسب تعینات جزئی قبل از بدن موجود بوده‌اند و الا محالات عدیده‌ای را به همراه دارد از جمله تعطیل ماندن قوا از افعال چرا که نفس بماهی نفس چیزی نیست جز صورت متعلّق به بدن و از این جهت دارای قوا و مدارکی است که بعضی حیوانی است و بعضی نباتی.
پس منظور از قدم نفس این است که نفس دارای کینونت دیگری است برای مبادی وجودش در عالم علم خداوند نزد صور مفارقه عقلیه، یعنی همان مثل الهیه‌ای که افلاطون اثبات نموده است.

( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )

(صدرالدین شیرازی ، ۱۳۷۹، ص۳۳۱)
صدرالمتألهین، هبوط نفس آدم از عالم قدس به عالم جسمانی را نیز به همین معنا تأویل می کند و می‌گوید: “و بدان که حکایت هبوط نفس آدم از عالم قدس و موطن مقدس پدری او به عالم طبیعی جسمانی که مهد او شده است و موطن نفس حیوانی که به منزله مادرش است (که این مطالب در صحف منزله از آسمان و مرموزات انبیاء و اشارات اولیاء و حکما زیاد می‌باشد).
همه اینها اشاره است بر تقدم وجود نفس در معادن ذاتش یعنی همان عقول مفارقه که خزائن علم خداوند هستند، چرا که نفوس یک کینونت عقلی تجردّی دارند و یک کینونت تعقلی. (همان، ص۳۳۵)

۳-۱۶-ابطال قدم نفس در سلسله طولیه

ملاصدرا چند برهان برای ابطال قدم نفس در سلسله طولیه اتمام کرده است که در اینجا به تقریر و برهان از آن براهین می‌پردازیم:
۱- اگر نفس جوهر مجرد قدیمی باشد در اینصورت می‌بایست جوهر کاملی باشد به لحاظ فطرت و ذات، به گونه‌ای که نقص و قصور بر آن لاحق نگردد و حال آنکه اگر کامل و غیر ناقص و غیر قاصر بود محتاج آلات و قوای نباتی و حیوانی نبود. (لذا نیاز او به آلات و قوا دلالت دارد بر آینکه نفس جوهر مجرد قدیم نیست).
(صدرالدین شیرازی، ۱۳۷۸، ص ۳۳۰)
۲- برهان دیگری که ملاصدرا آن را در کتاب شواهد و کتاب مبدأالمعاد آورده است چنین است:
“اگر نفس پیش از بدن موجود باشد باید که مجرد باشد و هر چیزی که از ماده و عوارض ماده مجرد است عارض غریب به آن لاحق نمی‌گردد. زیرا که عروض هر عارض غیر لازمی که عارض چیزی می‌شود محتاج است به قوای قابله و استعدادهای سابق که یا در آن چیز باشد چنانکه در عروض اعراض و صور و نفوس حاله در جسم یا با آن چیز باشد چنانکه در صورتی که به حسب ذات قوه صرف باشد که به صور مقومه آن متحصل گردد و چنین چیزی هیولای اجسام است پس بر فرض تقدم نفس بر بدن لازم می‌آید که مقترن به هیولا باشد و این خلف است”.
(صدرالدین شیرازی، ۱۳۶۲، ص۳۶۱) (صدرالدین شیرازی، ۱۳۶۶ ، ص۲۲۱)

فصل چهارم

تناسخ از دیدگاه صدرا و نقد آن
مقدمه
جریان معاد و زندگی پس از مرگ آنچنان پیچیده و دشوار است که آراء متفکران بشری درباره آن، بیش از آنچه که درباره آغاز جهان و مبدأ عالم دچار دشواری شده، به ابهام و نابسامانی برخورد کرده است؛ زیرا نه تنها مادیون و منکران مبدأ عالم، پایانی برای جهان قائل نبوده و منکر معادند، بلکه برخی از معتقدان به مبدأ عالم و مؤمنان به آفریدگار جهان نیز درباره قیامت تردید داشته و آن را نپذیرفته‌اند و این گذشته از پیچیدگی مسأله معاد، نکته دیگری دارد که در انکار آن بی‌اثر نیست، زیرا اعتقاد به قیامت و ایمان به روز جزا موجب پذیرش تهعد و مسئولیت بوده و انسان را از هوس‌بازی و زورمداری بازمی‌دارد و در برابر قوانین خاضع می‌کند؛ چرا که انکار معاد جهت توجیه تبه‌کاریها و خوش‌گذرانی‌ها عامل مؤثری است. بنابراین لازم است قبل از شروع بحث از پیرامون اصل معاد و آراء مربوط به آن و همچنین بحث انوع تناسخ و دلایل رد آن بپردازیم بهتر است که چند مورد از ادله وجود معاد را که در کتاب ده مقاله پیرامون مبدأ و معاد ذکر شده است را بیان کنیم:

۴-۱-ادله وجود معاد

دلیل اول:
برهان عدالت: پروردگار به هر کاری پاداش یا کیفر می‌دهد:
برهان عدالت حاکی از آن است که نه پاداش برخی از صالحان که جز به لقاء الله نمی‌اندیشند در دنیا ممکن است، و نه کیفر بعضی از طالحان که با گمراه نمودن نسل‌ها و کشتار هزاران بی‌گناه‌ دلی سخت‌تر از سنگ و خونی درنده‌تر از گرگ و دسیسه‌ای همانند وسوسه اهرمن دارند در جهان طبیعت میسور است؛ لذا حضرت امیرالمؤمنین فرمود: إنَّ الله تعالی لَمْ یَرْضَها ثَواباً لَأَوْلیائه وَ لا عِقاباً لَأعْدائه، خداوند دنیا را برای پاداش دوستانش پسندید و نه برای کیفر دشمنانش. (نهج‌البلاغه، کلمات قصار، ۴۱۵) و اگر روزی برای رسیدگی و داوری بین آنان در جهان هستی نباشد لازمه‌اش برابری ظالم و عادل است و این برابری ناموزون هرگز با عدل الهی و نظام احسن عالم سازگار نخواهد بود؛ و با توجه به اینکه جزا دادن به اعمال در همین دنیا از راه “تناسخ” ممکن نیست، زیرا چنانکه بیان شده است تناسخ ممتنع است، بنابراین موقعی که در آن جا به عمل هر فردی رسیدگی و به آن جزا داده شود لازم و تخلف‌ناپذیر خواهد بود.
قرآن کریم معاد را به منظور حسابرسی و مجازات ضروری می‌داند و چنین می‌گوید:
«أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ» (ص، آیه۲۸)
آیا مؤمنانی را که رفتار شایسته انجام دادند مانند تبهکاران در زمین، و یا پرهیزکاران را مانند فاجران قرار می‌دهیم؛ یعنی آیا هر دو گروه با مردن نابود می‌شوند و حساب و جزائی برای هیچ کدام نیست؟
«أَفَمَن کَانَ مُؤْمِنًا کَمَن کَانَ فَاسِقًا لَّا یَسْتَوُونَ» (سجده، آیه۱۸)
آیا مؤمن همانند فاسق و تبهکار خواهد بود؟ هرگز با هم برابر نیستند.
چون روز حسابرسی و مجازات در پیش است و آنان از یکدیگر جدا شده و هر کدام به پاداش شیرین یا کیفر تلخ کردار خود خواهد رسید.
نکاتی که در برهان عدالت مطرح است:
۱- باید توجه داشت که هر برهانی به اندازه حدّ وسط آن برهان نتیجه می‌دهد و چون حدّ وسط در این برهان عدل الهی است و آن هم در قلمرو جزا و حسابرسی محصور می‌باشد، بنابراین مقدار نفوذ و کاربرد این برهان همانا مواردی است که قانونهای قراردادی و تکلیف‌ها و امر و نهی‌های الهی بنام دین در آنها نافذ است. و اما در کل جهان طبیعت یا مراحل بالاتر از ماده و تکامل، که موردی برای عصیان و تبه‌کاری نمی‌باشد، جائی برای اجرای این برهان نخواهد بود.
آری، عدل الهی به معنای ظهور حق و اعمال حقیقت گسترده، شامل کل جهان آفرینش خواهد شد لیکن این همان برهان حقیقت است که این برهان (حقیقت) خود دلیلی بر معاد می‌باشد.
۲- عدالت خداوند، گرچه صفت فعل او است، نه صفت ذات، ولی در اثر استناد به قدرت لایزال هرگز تخلف‌پذیر نیست؛ یعنی همانطوری که ممکن نیست خداوند عدالت را رعایت نکند:
«وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَهِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا» (انبیاء، آیه۴۷)
یعنی ترازوهای عدل را می‌نهیم و به هیچ کس ذره‌ای ستم نمی‌شود؛ ممکن هم نیست چیزی یا کسی مانع اجرای عدل الهی گردد و در نتیجه معاد که میعاد عدل خدا و جای مجازات عادلانه پروردگار است موجود نشود یا شخص خاص و گروه معینی در آن روز از احضار سرباز زنند و با سرپیچی و طغیان حضور پیدا نکنند، بلکه هم اصل معاد ضروری است و هم نسبت به تمام افراد و گروه‌ها و امت‌ها تحقق آن قطعی خواهد بود، لذا تعبیر قرآن کریم از آن روز به عنوان:
«لا رَیبَ فیه» است، یعنی هرگز در وقوع آن شکی نیست: «إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لآتٍ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِینَ» (انعام، آیه۱۳۴)
میعاد همه شما آمدنی و قطعی است و هیچ کدام از قلمرو قدرت بر احضار خارج نخواهید بود.
( جوادی آملی، ۱۳۶۶،صص ۲۹۹-۲۹۶)
دلیل دوم: اشتیاق به زندگی جاوید
در نهاد انسان محبت زندگی جاودانه نهفته است.
هر انسانی در نهاد خویش به طور وضوح می‌یابد که به حیات جاوید و زندگی دائم عشق می‌ورزد و از هر گونه زوال و نابودی رنج می‌برد و از آن می‌گریزد و هرگز از اصل زندگی و جاودانه بودن آن ملالی احساس نمی‌کند و ملالت‌هایی که احیاناً پیدا می‌شود از اصل حیات نیست بلکه از رویدادهای ناگواری است که با گذشت آنها و تبدیل به برخورداری از پدیده‌های ملایم، آن ملال‌ها هم برطرف خواهد شد. پس اصل اشتیاق به زندگی جاوید محبوب نهانی و نهائی هر انسان است (همانند تشنگی که در همه موجودات نباتی و حیوانی و انسانی وجود دارد) و چون در قلمرو تکوین و جهان حقیقت (نه پندار) هیچ چیزی باطل و بیهوده نیست بنابراین یک زندگی دائم و حیات مصون از مرگ در عالم وجود دارد که اشتیاق به آن در نهاد انسآنها آرمیده و علاقه به آن محبوب درونی و نهاییِ هر انسان خواهد بود؛ زیرا اگر یک چنین حیاتی در جهان آفرینش نمی‌بود. این اشتیاق نهفته فراگیر، که هر انسانی در خویشتن آن را می‌یابد، عاطل و بیهوده می‌بود چون به حکم:
«کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَهُ الْمَوْتِ» (آل‌عمران، آیه۱۸۵)
و به حکم «وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِکَ الْخُلْدَ» (انبیاء، آیه۳۴)
زندگی جاوید و حیات مصون از مردن در دنیا ممکن نیست و هیچ فردی در این عالم برای همیشه نمی‌ماند و آنچه به عنوان آب زندگانی نامیده می‌شود کنایه از ایمان و معرفت است که بهره مؤمن عارف می‌گردد، وگرنه آب زندگانی نه از آسمان می‌بارد و نه از زمین می‌جوشد. بنابراین وجود عالمی که مصون از زمان و محفوظ از پدیده مرگ باشد، یعنی وجود قیامت که در آن مرگ راه ندارد، ضروری و قطعی است.
(صدرالدین شیرازی، ۱۳۷۸، ج۸، ص۲۴۱)
نکاتی که در برهان اشتیاق به زندگی ابدی مطرح است:
۱- چون مبدأ این برهان حب بقاء جاودانه است، قلمرو نفوذ این دلیل خصوص انسان و مانند او است که شوق به زندگی دائمی در نهاد آنان نهفته است و بر این اساس باید عالمی وجود داشته باشد که سراسر آن حیات بوده و از گزند مرگ مصون باشد و آن عالم همان قیامت است که:
«إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ» (عنکبوت، آیه۶۴)
ولی موجودات دیگری که از این حب بقاء ابدی برخوردار نیستند و اشتیاق به زندگی جاوید در نهاد آنان تعبیه نشده و یا راهی برای اثبات این علاقه در درون آنها نیست، مشمول این برهان نخواهند بود و نمی‌توان با این دلیل ضرورت معاد را برای آنها اثبات کرد.
۲- برهان حب زندگی ابدی گاهی از این راه تقریر می‌شود که:
محبّت وجودی رابط بین محب و محبوب است و بدون وجود خارجی محبوب، محبت در نهاد انسان به عنوان یک اصل طبیعی قرار نمی‌گیرد، و گاهی از این راه که: وجود محبتی این چنین حتماً به منظور هدف و غایت خارجی خواهد بود.
تذکر:
چون برهان بر محور علم حصولی است و در علم حصولی مفهوم مطرح است و هر مفهومی از مفهوم دیگر جداست، لذا هر کدام آنها می‌توانند مبدأ برهان قرار گیرند، گرچه مصداق همه آنها یک حقیقت باشد.

نظر دهید »
طرح های پژوهشی انجام شده با موضوع پیش بینی ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

این‌گونه افراد معمولاً اهداف سطح بالاتری را که مستلزم تلاش بیش‌تری است برای خود در نظر می‌گیرند. حوزه عملکردی دوم مربوط به تلاش و پشتکار است که مطابق با آن، اشخاص مداومت و تلاش بیش‌تری برای انجام تکالیف دارند و در هنگام انجام تکلیف نیز از راهبردهای مختلف یادگیری بیش‌تر استفاده می‌کنند. میزان بازبینی یادگیری، سومین حوزه مورد بحث است. افراد دارای باورهای خودکارآمدی بالا، به طور مرتب میزان پیشرفت خود را در رابطه با اهداف، بازبینی و در هنگام لزوم به انطباق و تغییر راهبردها اقدام می‌کنند.

(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))

آخرین حوزه، واکنش در مقابل شکست و ناکامی است. این افراد شکست را ناشی از کمبود تلاش (نه نداشتن توانایی) می‌بینند و همین امر، سبب می‌شود که از شکست ناراحت نشوند و تلاش خود را افزایش دهند. به‌طور خلاصه می‌توان گفت باندورا خودکارآمدی تکلیف را به عنوان اعتقاد فرد به این که می‌تواند با موفقیت رفتار خواسته شده را برای دستیابی به نتایج آن انجام دهد، می‌شناسد. موقعی که افراد احساس می‌کنند مهارت‌های لازم را دارند و نتایج مستقیماً به کیفیت عملکرد آن‌ ها وابسته است، این باورهای کارآمدی بر اهداف و اعمالشان اثر خواهد گذاشت. باورهای خودکارآمدی از جمله باورهای خود است که به رفتار تحصیلی جهت می‌دهد. بندورا در نظریه شناختی– اجتماعی خود (۱۹۹۳، ۱۹۹۷)، خودکارآمدی را مجموعه قضاوت‌ها و باورها نسبت به توانایی‌های خود در انجام تکالیف خاص در موقعیت‌های خاص تعریف کرده است. خودکارآمدی بر عقاید و باورهای افراد در اعمال کنترل بر عملکرد و رویدادهای مؤثر زندگی اشاره دارد. بر اساس نظریه‌ی شناختی– اجتماعی، افراد با باورهای قوی نسبت به توانایی‌های خود، در مقایسه با افرادی که نسبت به توانایی‌های خود تردید دارند، در انجام تکالیف بهتر عمل می‌کنند (زلدین[۳۱] و پاجارس، ۲۰۰۰). فال و مک‌لئود[۳۲] (۲۰۰۱) معتقدند که باورهای خودکارآمدی میزان مقاومت و ایستادگی شخص در برابر موانع را نیز نشان می‌دهند و حاکی از این اعتقاد فرد هستند که وی قادر است در یک موقعیت به‌طور مؤثر عمل کند یا برعکس، در انجام کارهای خود نقش کمی داشته باشد. زمانی‌که افراد اعتقاد دارند توانایی‌هایشان برای انجام تکلیف بالاست پس شایستگی خود را برای رسیدن به موفقیت در آن تکلیف بالا ارزیابی می‌کنند و زمانی‌که تصور می‌کنند به‌دلیل ناتوان بودن، تلاش‌هایشان منجر به شکست می‌شود احساس عدم کفایت و شایستگی را تجربه خواهند کرد و در نتیجه در هنگام عملکرد اعتماد به‌نفس خود را از دست می‌دهند و در انجام تکلیف ناتوان می‌شوند (آشر و پاجارس، ۲۰۰۶). از دیدگاه باندورا، پاسترلی، باربارانلی و کاپرارا (۱۹۹۹) خودکارآمدی یک سازه چند بعدی میباشد و باید در زمینه های مختلف مورد ارزیابی قرار گیرد. بر این اساس آنان سه حوزه اصلی را برای خودکارآمدی، شامل خودکارآمدی تحصیلی، اجتماعی و هیجانی در نظر گرفتند.
خودکارآمدی تحصیلی با احساس توانایی فرد در مدیریت فعالیتهای یادگیری، تسلط بر موضوعات درسی و برآورده کردن انتظارات تحصیلی مرتبط است (موریس، ۲۰۰۱). همچنین، خودکارآمدی تحصیلی به منزله اطمینان فرد از توانایی در انجام موفقیتآمیز رفتارهای خودنظمدهی تحصیلی است. یعنی به میزان تنظیم کردن راهبردهای فراشناختی، انگیزشی و رفتاری در مراحل مختلف اشاره دارد- به عنوان مثال، برنامه ریزی برای تکالیف، سازماندهی کارهای کلاسی و انجام آنها در موعد مقرر (زیمرمن[۳۳]، ۱۹۹۰).
خودکارآمدی اجتماعی، به معنی قابلیت‌های فرد در برخورد با چالشهای اجتماعی، احساس توانایی در روابط با همسالان و توانایی اداره کردن ناسازگاریهای بینفردی است (موریس، ۲۰۰۱). حس قوی خودکارآمدی اجتماعی باعث ایجاد ارتباطات مثبت میشود، در حالی که عدم خودکارآمدی اجتماعی فرد را به سوی کنارهگیری و بیگانگی سوق میدهد (باندورا و همکاران، ۱۹۹۹). فرد از طریق خودکارآمدی اجتماعی قادر است، ارتباطات اجتماعی خود را توسعه دهد تا زندگیاش را لذتبخش و فشارهای محیطی را مدیریت نماید.
موریس (۲۰۰۱) خودکارآمدی عاطفی را اینگونه تعریف کرده است: توانایی ادراک شده چیرگی بر هیجانات منفی توسط فرد. به عبارتی، باورهای خودکارآمدی عاطفی، به عنوان توانایی شخص برای تنظیم، و تعدیل هیجانات مناسب و دوری از حالتهای هیجانی منفی در شرایط معین به کار برده میشود. به عبارتی دیگر، بازگشت به حالت طبیعی، وقتی که هیجانات منفی را تجربه میکند. ممکن است اضطراب و هیجانات منفی، برای فرد کاهش عملکرد تحصیلی، ناسازگاری اجتماعی و خلق افسرده را در پی داشته باشد یا حتی خطر ابتلا به افسردگی و دیگر مشکلات مربوط به سلامت هیجانی را در وی افزایش دهد (والیس و آمستد، زولیگ و پاکستون[۳۴]، ۲۰۰۸).
ساوولاینن[۳۵] (۲۰۰۲) خودکارآمدی را برخورداری از توانایی برای انجام کارها در موقعیت‌های مختلف زندگی تعریف می‌کند. مادوکس[۳۶] (۲۰۰۰) باورهای خودکارآمدی را به‌عنوان عقاید شخص برای هماهنگ کردن مهارت با توانایی‌ها به‌منظور دست‌یابی به اهداف مطلوب در شرایط و حوزه‌های خاص تعریف می‌کند. نظریه پردازان شناختی معتقدند که باورهای خودکارآمدی یا قضاوتهای افراد در مورد توانایی‌هایشان، مسیر فعالیت و جریان عملکردهای افراد را مشخص و سازماندهی می‌کند (بندورا، ۱۹۸۶) بهگونه‌ای که نگرش افراد به توانایی‌هایشان، روی رفتار به شیوه‌های مختلف از جمله روی انتخاب‌هایشان تأثیر می‌گذارد و موجب می‌شود افراد جریان عمل را دنبال یا قطع کنند. افراد به تکالیفی مشغول می‌شوند که احساس می‌کنند شایستگی‌اش را دارند و مطمئن هستند که می‌توانند انجام دهند و از کارهایی که احساس می‌کنند نمی‌توانند انجام دهند یا در آن موفقیت مورد انتظار را بهدست نمی‌آورند، پرهیز می‌کنند (کرامتی، ۱۳۸۰؛ پاجاریس و شانک، ۲۰۰۱؛ فال و مکلئود، ۲۰۰۱).
در مقابل مشکلاتی که در زندگی برای انسانها رخ میدهد، هر یک از افراد عوامل خاصی را مؤثر میدانند. عدهای شانس، سرنوشت و نیروهای بیرونی را عامل مهم در شکلگیری زندگی خود میدانند و دستهای دیگر، نیروهای درونی مانند میزان تلاش و تصمیمات خود را در انجام فعالیتها مهم بهشمار میآورند. اشخاصی که خودکارآمدی بالایی دارند، برای کسب نتیجه مطلوب، فرایندهای شناختی و هیجانیشان را هماهنگ کرده و مکان کنترل در آنها درونی است (نیل ، ۲۰۰۶).
باورهای خودکارآمدی افراد نقش مهمی در چگونگی نگرش آنها به شرایط مختلف دارند. این باورها تعیین میکنند که افراد چگونه احساس، فکر و رفتار کنند (بندورا و شانک، ۱۹۸۱).
از نظر بندورا (۱۹۹۷)، باورهای خودکارآمدی، نتیجه فرایندهای یادگیری هستند. روابط اجتماعی که بر پایه چهار منبع مهم اطلاعاتی قرار دارند، نقش مهمی را در این فرایندهای یادگیری دارند (برویرز و تومیک، ۲۰۰۰). بندورا (۱۹۹۷)، چهار منبع اصلی اطلاعات را تجارب عملکردی[۳۷]، متقاعدسازی کلامی[۳۸] ، تجارب نیابتی[۳۹] و علائم فیزیولوژیکی[۴۰] میداند.
مؤثرترین و با نفوذترین منبع خودکارآمدی، تفسیری است که فرد از عملکرد گذشته‌اش یا تجارب موفقیتش دارد. افراد در کارها و فعالیتهایی که مشغول می‌شوند، نتیجه اعمالشان را تفسیر می‌کنند و از این تفسیرها برای گسترش باورها و عقاید درباره تواناییشان برای درگیر شدن در کارها و فعالیتهای بعدی استفاده می‌کنند. معمولا نتایجی که به‌عنوان نتایج موفق تفسیر می‌شوند، خودکارآمدی را افزایش می‌دهند و آن دسته که به عنوان نتایج ناموفق تفسیر می‌شوند، آن را کاهش می‌دهند (پاجاریس، ۲۰۰۲؛ تباریز استراتون، ۲۰۰۵؛ لن، لن و کیپرانو[۴۱]، ۲۰۰۴ ؛ برویرز و تومیک، ۲۰۰۰).
افراد علاوه بر تفسیر نتایج اعمالشان، باورهای خودکارآمدیشان را از طریق تجربه جانشینی یعنی مشاهده اجرای اعمال دیگران، شکل می‌دهند (بندورا، ۱۹۸۹). از نظر بندورا (۱۹۹۴)، مشاهده فرد از اینکه افرادی مشابه خودش، با تلاش پیگیر، به دستاوردهای موفقی نائل می‌شوند، این اعتقاد را در فرد تقویت می‌کند که او نیز دارای قابلیت‌هایی است که می‌تواند از عهده فعالیت‌های مشابه به نحو موفقیت‌آمیزی برآید. همینطور وقتی مشاهدهگر میبیند کسی قابلیت‌ها و توانایی های او را دارد و شکست میخورد، انتظار خودکارآمدی در او اُفت میکند و تلاش کمتری به خرج میدهد. زیرا انتظار دارد شکست و ناکامی به استقبالش بیاید (ریکمن[۴۲]، ۲۰۰۸).
بندورا (۱۹۸۹) اظهار می‌دارد که افراد از طریق ترغیب و تشویق دیگران نیز می‌توانند متقاعد شوند که دارای مهارت‌ها و قابلیت‌های لازم برای موفقیت می‌باشند. تشویق کلامی دیگران به فرد کمک می‌کند تا تلاش بیشتری به‌کار ببرد و پشتکار مورد نیاز برای موفقیت را تداوم بخشد و این امر به رشد پیوسته مهارتها و کارآمدی شخصی منجر می‌شود (پاجاریس، ۲۰۰۲؛ برویرز و تومیک، ۲۰۰۰؛ کراین[۴۳]، ۲۰۰۰).
واکنش‌های هیجانی و روانی و حالات فیزیولوژیکی نسبت به شرایط و وضعیت‌های مختلف، نیز نقش مهمی در خودکارآمدی فرد ایفا میکند. بندورا (۱۹۹۴) اذعان می‌دارد که نه‌ تنها شدت واکنش‌های هیجانی و فیزیولوژیکی، بلکه چگونگی درک و تفسیر آن نیز اهمیت دارد. با یادگیری به حداقل رساندن میزان استرس به ‌هنگام مواجهه با وظایف دشوار و چالش‌برانگیز، می‌توان حس خودکارآمدی را تقویت کرد (زیگلر[۴۴]، ۲۰۰۵).
به طور خلاصه، به منظور دستیابی به احساس کارآمد بودن، یک فرد میتواند مهارت یا عملی را به طرز موفقیتآمیزی به انجام برساند، شخص دیگری را مشاهده کند که در انجام تکلیف موفق بوده است، بازخوردی مثبت از انجام یک عمل کسب کند یا به نشانه ها و علائم فیزیولوژیکی اعتماد کند (زولکاسکی[۴۵]، ۲۰۰۹).
۲-۱-۲- رضایت از زندگی
ابرهام مازلو[۴۶] به عنوان یک روانشناس، نیازهای انسانی را از غرائزی می‌داند که در حیوانات یافت نمی‌شود. اغلب علمای روان‌شناس درباره نیازها سخن گفته‌اند، اما نظریه مازلو درباره نیازها و سلسله مراتب نیازها[۴۷] در انسان از اهمیت خاصی برخوردار است. بر اساس این نظریه نیازهای انسانی به پنج دسته به این ترتیب تقسیم می‌شوند: ۱. نیازهای فیزیولوژیک ۲. نیاز به امنیت ۳. نیازهای اجتماعی ۴. نیازهای من یا صیانت ذات، نیاز به احترام ۵. نیازهای به خودیابی و تحقق خویشتن. مازلو در نظریه سلسله مراتب نیازها، مفهوم رضایت را مترادف با ارضاء و تأمین نیازها می‌داند. ارضای نیاز شامل حالاتی مانند نیرومندی، چالاکی، لذت و پاداش است . پس از ارضای یک سطح از نیازها، نیازهای سایر سطوح، اهمیت پیدا می کنند و آنها خواهند بود که بر رفتا ر شخص تسلط خواهند یافت تا به پایین ترین سلسله مراتب برسیم (مندوزا و ناپولی[۴۸]، ۱۹۹۵).
به طور عادی و معمولی در جامعه پاره ای از نیازهای اساسی افراد ارضا می شود و پاره ای دیگر ارضا نشده باقی می‌ماند. به زعم مازلو درصد رضایت افراد در برآوردن نیازها به تدریج افزایش پیدا می کند و با گذشت زمان درصد ارضای نیاز بیشتر می‌شود و این امر با انتظارات افراد رابطه مستقیم دارد (مازلو، ۱۹۹۵).
در این راستا اوزر و کاربولوت[۴۹] (۲۰۰۳)، اظهار می‌دارند رضایت از زندگی از طریق مقایسه نیازهای افراد با دارایی‌هایشان کسب می‌گردد. هرچه این نیازها با داشته‌ها تطبیق بیشتری داشته باشد، رضایت افراد از زندگی نیز در سطح بالاتری قرار می‌گیرد.
نظریهی مهم دیگری که در خصوص رضایت از زندگی مطرح است، نظریه کنش متقابل[۵۰] پارسونز است. اساس چارچوب نظری بر این ایده است که اجتماع نظام یافته یا جمعی شده اعضای جامعه را گرد هم آورده و از طریق این تجمیع به آنها توانایی میدهد تا از منافع مشترک خود در مراحل مختلف (از انطباق تا حفظ الگو ) دفاع کنند و به تأمین نیازها و تحقق اهداف و در نهایت رضایت از زندگی بپردازند (ریتزر، ۲۰۰۴).
از جمله نظریه های مطرح دیگر در حوزه روان شناسی اجتماعی، نظریه های بیگانگی اجتماعی[۵۱] است . باید خاطر نشان ساخت که نظریه های اجتماعی که درباره بیگانگی مطرح شده اند تلویحاً در برگیرنده مقوله رضایت از زندگی هم هستند . به عبارت دیگر، می توان احساس بیگانگی اجتماعی را تلویحاً به معنای تبیین نارضایتی و عدم بهروزی به شمار آورد . به عبارت دیگر، بیگانگی اجتماعی به طور کلی به معنای بیگانگی فرد از جنبه های اصلی وجود اجتماعی اش بوده و به طور ضمنی، مبین نارضایتی ناخرسندی است (محسنی تبریزی، ۱۹۷۳، به نقل از گودرزی ۱۳۷۸).
لوئیس کریزبرگ (۱۹۷۳ به نقل از نوغانی، ۱۳۸۹)، با بهره گرفتن از نظریه‌های متعدد، سه منشاء اساسی را برای نارضایتی تعیین می کند. این سه منشاء اجمالأ بر یک نکته توافق دارند؛ که منشاء نارضایتی را باید در نابرابری و ارزیابی ناشی از آن جستجو کرد. این سه نگرش متفاوت را می‌توان به این گونه دسته‌بندی کرد: نگاه اول بر اهمیت محرومیت مطلق در افراد تأکید می‌کند. نگاه دوم بر ناسازگاری بین موقعیت‌های متفاوتی که افراد در زندگی اجتماعی خود با آن مواجه‌اند تأکید می‌کند و نگاه سوم به تغییراتی که در طول زمان در آنچه مردم دارند و آنچه تصور می‌کنند باید داشته باشند، اشاره دارد. رضایت از زندگی، ‌نگرش فرد، ارزیابی عمومی،‌ نسبت به کلیت زندگی خود،‌ یا برخی از جنبه‌های زندگی هم‌چون زندگی خانوادگی،‌ و تجربه‌ی آموزشی است (دینر و همکاران‌ ۱۹۹۹).
تجربه شادکامی و رضایت از زندگی هدف برتر زندگی به شمار می‌رود و احساس غم و ناخرسندی اغلب مانعی در راه انجام وظایف فرد شمرده می‌شوند (آناس[۵۲]، ۱۹۹۳، به نقل از بیانی،۱۳۸۶). رضایتمندی نوجوانان و جوانان از زندگی زمینه‌ساز گسترش رضایت آنان به حوضه‌های گوناگون اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی است. پژوهش‌های انجام شده در زمینه رضایت از زندگی در بین نوجوانان نشانگر آن است که رضایت از زندگی و تلقی مثبت از زندگی در گروه سنی دانش‌آموزان کاملأ متفاوت از بزرگسالان است و مستلزم مؤلفه‌های ویژه این گروه سنی است (زکی،۱۳۸۶). در تحقیقاتی که در خارج از کشور و هم‌چنین در ایران انجام شده است رضایت از زندگی در بین این گروه سنی را شامل پنج مؤلفه رضایت از خود، خانواده، دوستان، مدرسه و محیط زندگی دانسته‌اند (شیخ الاسلامی و احمدی، ۱۳۸۹).
۲-۱-۳- سرمایه فرهنگی
مفهوم سرمایه فرهنگی را برای اولین بار پیر بوردیو[۵۳]، برای تحلیل این‌که چگونه فرهنگ و تحصیلات تعامل دارند و در بازتولید اجتماعی سهیم هستند، به‌کار برده است (بوردیو، ۱۹۸۴). بوردیو در اوایل دههی ۱۹۶۰ مفهوم سرمایه فرهنگی را به کار برد تا نشان دهد که برای تبیین نابرابریهای آموزشی تنها استفاده از سرمایه اقتصادی کافی نیست بلکه بیشتر از عوامل اقتصادی، عادتوارههای فرهنگی و خصلتهای به ارث برده شده از خانواده هستند که نقش بسیار مهمی در موفقیتهای مدرسه دارند (بوردیو و پسرون، ۱۹۷۹). بوردیو برداشتی از طبقه را ارائه می‌دهد که فراتر از مفهوم طبقه از دیدگاه مارکس است. وی بر خلاف مارکس، که طبقه را نظامی از حقوق مادی می‌داند، برداشت پیچیده‌ای از طبقه مطرح می‌کند که انواع سرمایه، یعنی سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی را در بر می‌گیرد. از نظر بوردیو سرمایه فرهنگی قابل تفکیک به سه مقوله‌ی، سرمایه فرهنگی لحاظ شده، سرمایه فرهنگی عینی و سرمایه فرهنگی نهادینه شده است (نوغانی، ۱۳۸۶). ویژگی بارز نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو، تحلیل ساز و کار موفقیت‌های تحصیلی با عنایت به میزان برخورداری گروه‌ها و طبقات اجتماعی از این سرمایه می‌باشد. دانش‌آموزانی که سرمایه فرهنگی بیش‌تری دارند – دانش‌آموزان خانواده‌هایی که مهارت و برتری‌های فرهنگی مسلط را در اختیار دارند بهتر می‌توانند قواعد بازی را رمزگشایی کنند و مهارت‌ها و برتری‌های فرهنگی را که در مدارس پاداش می‌گیرند در خود پرورش دهند، بنابراین بهتر می‌توانند به سطوح بالای تحصیلی برسند (اشافنبرگ و مس[۵۴]،۱۹۹۷). از نظر بوردیو (۱۹۷۷) سرمایه‌ی فرهنگی، گرایش‌ها و عادات دیرپا است که در طی فرایند جامعه‌پذیری حاصل می‌شوند و نیز اهداف فرهنگی ارزشمند مانند صلاحیت‌های تحصیلی و فرهیختگی را شامل می‌شود (آنهیر و همکاران ۱۹۹۳). بوردیو سرمایه‌ی فرهنگی را دارای سه مؤلفه می‌داند؛ این مؤلفه‌ها عبارتند از الف( سرمایه فرهنگی محاط شده: نشان‌دهنده‌ی چیزهایی است که افراد می‌دانند و می‌توانند انجام دهند. توانایی‌های بالقوه که به تدریج بخشی از وجود افراد شده‌اند. ب( سرمایه فرهنگی عینی: مثل کالاهای فرهنگی و اشیای مادی از قبیل کتاب، نقاشی و آثار هنری. پ( سرمایه‌ی فرهنگی نهادینه‌ شده: مانند صلاحیت‌های تحصیلی که در قالب مدارک و مدارج تحصیلی نمود عینی پیدا می‌کنند و به آن‌ ها از نظر قانونی و عرفی ارزش اجتماعی و تعریف شده می‌دهد (نوغانی، ۱۳۸۶).
بوردیو نیز همچون برنشتاین دیدگاهی دورکیمی در فرهنگ دارد. به اعتقاد آنها، منبع نابرابری در جامعه بیشتر ماهیت فرهنگی دارد تا اقتصادی و فاصله بین فرهنگ مدرسه و خاستگاه اجتماعی_اقتصادی کودک، عامل مهمی در تعیین موفقیت کودک در نظام آموزشی محسوب میشود. اما برنشتاین، بیشتر به مسئلهی قدرت و شیوه های انتقال آن توجه دارد و بوردیو بیشتر به شرایط ساختاری که انتقال قدرت در چارچوب آن صورت میگیرد (شارعپور و خوشفر، ۱۳۸۱).
مفهوم سرمایه فرهنگی از نظر بوردیو را تنها زمانی میتوان به خوبی درک کرد که آن را در دستگاه نظری وی در نظر بگیریم. محرک اصلی نظریه بوردیو، علاقهاش به از میان برداشتن آن چیزی است که خودش ضدیت کاذب میان عینیتگرایی و ذهنیتگرایی و یا به تعبیر او ضدیت بیهوده میان فرد و جامعه میانگارد. وی به جای مفاهیم سنتی جامعهشناسی مثل ساختار و عاملیت مفاهیم میدان و عادتواره را به کار میبرد. به عقیده وی میان میدان و عادتواره رابطه دیالکتیکی وجود دارد و در حالی که عادتواره در ذهن کنشگر وجود دارد، میدان در خارج از ذهن آنها جای دارد (ریتزر، ۱۳۸۱). مفهوم سرمایه و مخصوصأ سرمایه فرهنگی تنها در کنار مفهوم میدان معنی مییابد. میدان عرصهای اجتماعی است که مبارزه ها با تکاپوها بر سر منابع و منافع و دسترسی به آنها در آن صورت میپذیرد. میدان نظام ساختیافته موقعیتهایی است که توسط افراد یا نهادها اشغال میشود که ماهیت آن تعریف کنندهی وضعیت برای دارندگان این موقعیتهاست (جنکیز، ۱۳۸۵). میدانها بازارهایی برای سرمایه های خاص هستند که در آنها عاملان اجتماعی بنا بر استعدادهای خاص خود در انواع سرمایه ها میاندیشند و عمل میکنند (شویره و فونتن، ۱۳۸۵). سرمایه فرهنگی به عنوان صلاحیت در فرهنگ پایگاه ها، ایدهها و گرایشها تعریف میشود و اغلب مکانیسم مهمی در بازتولید سلسله مراتب اجتماعی در نظر گرفته میشود (روحالامینی، ۱۳۷۴). این سرمایه نقش بسیار مهمی در اندیشه های بوردیو ایفا میکند. سرمایه فرهنگی شامل: سلیقههای خوب، شیوه و راه و رسم پسندیده، پیچیدگی شناختی و شناختن و توانایی پذیرش محصولات مشروع از قبیل هنر، موسیقی کلاسیک، تئاتر و ادبیات و تسلط یافتن بر هر نوع از نظام نمادین است (فاضلی، ۱۳۸۲: ۳۸). بوردیو تأثیر سرمایه فرهنگی بر مصرف، فعالیت و سبک زندگی فرهنگی افراد را با توسل به نظریهی تمایز بیان میکند. مطابق این نظریه دارندگان سرمایه فرهنگی زیاد، خود را با فرهنگ و هنر متعالی از بقیه جدا میکنند. داشتن سرمایه فرهنگی بیشتر، به معنای داشتن توان شناختی بالاتر است و چنانکه ورفهوست نشان داده است گرایش به فرهنگ و هنر متعالی ناشی از شایستگی ارتباطی بیشتر دارندگان این ظرفیت شناختی و کنجکاوی بیشتر ایشان برای رمزگشایی از محصولات فرهنگی است. بدین ترتیب سرمایه فرهنگی، از مسیری فردی- ذهنی و نه بر اساس راهبردهای اجتماعی- مبارزهجویانه سبب گرایش افراد به سبک زندگی خاص میشود (فاضلی، ۱۳۸۲: ۳۹-۳۸).
سه منبع سرمایه فرهنگی از نظر بوردیو عبارتند از: خانواده، طبقات اجتماعی و آموزش و پرورش. انباشت سرمایه فرهنگی در افراد از طریق این سه منبع سبب بروز تفاوتهایی در دارندگان سرمایه فرهنگی و کسانی که فاقد آن هستند، میشود. بحث اصلی بوردیو در مورد سرمایه فرهنگی، در ارتباط با طبقات اجتماعی است. به عقیده بوردیو این طبقات اجتماعی بالا هستند که سرمایه فرهنگی خاصی را در سلسله مراتب قشربندی اقتصادی به خود اختصاص دادهاند، به نحوی که افرادی که در سلسله مراتب اجتماعی و اقتصادی بالاتر قرار دارند، نوع مصرف کالاهای فرهنگی، ارائه روشها، منشها و الگوهای متفاوتی دارند و از نظر تحصیلی نیز، فرزندان طبقات بالا هستند که بیشتر به سرمایه فرهنگی دست مییابند. افراد این طبقات به واسطهی برخورداری از امکانات بیشتر، نوع سلیقه و ذائقههای متفاوت در بازدید از نمایشگاههای فرهنگی، خرید کتاب، مسافرتها، و به طور کلی، دستیابی به امکانات و لوازم فرهنگی، از منزلت برتری برخوردارند. بوردیو معتقد است که طبقه و فرهنگ، به صورت عمودی رتبهبندی شده و یکدیگر را تقویت مینماید. فرهنگ طبقات بالا، در ظاهر، به خاطر برتری خود و در واقع به خاطر تسلط طبقه حاکم، فرهنگی متمایز و قابل تشخیص میگردد. از طرف دیگر، فرهنگ به ایفای تمایزات طبقاتی کمک کرده و همانند سرمایه های مادی و اقتصادی، به فرصتهای زندگی افراد شکل میدهد (سمیعی، ۱۳۷۹).
به اعتقاد اریکسون تحلیلی که بوردیو درباره فرهنگ و طبقه انجام داده است تحلیل کاملی نیست، چون وی به دو بعد مهم ساختار اجتماعی یعنی شبکه اجتماعی و ارتباطات اجتماعی موجود در محیطهای کار توجه نکرده است (اریکسون، ۱۹۹۶: ۲۱۷). اریکسون معتقد است بوردیو در مدلی که دربارهی طبقه در کتاب تمایز ارائه داده است تنها از سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی استفاده کرده است و شکل سوم سرمایه یعنی سرمایه اجتماعی را از قلم انداخته است. اریکسون برای سرمایه اجتماعی ارزش زیادی قائل است، از نظر وی این سرمایه، سرمایهای است راجع به اعتبار، احترام و پیوندهای اجتماعی. وی با اشاره به تحقیقات قبلی نشان میدهد که شبکه های اجتماعی در مقایسه با طبقه تأثیر بیشتری بر فرهنگ دارند (اریکسون، ۱۹۹۶: ۲۱۸). علاوه بر این به نظر اریکسون، مسئله دیگری که در کار بوردیو وجود دارد مربوط به سرمایه فرهنگی است. بوردیو استدلال کرده است که ژانرهای (دسته های) فرهنگی و محتوایشان از نظر منزلت دارای تمایز سلسله مراتبی هستند و افراد طبقه بالا، فرهنگ طبقاتی بالاتری دارند. اما اریکسون با مثال آوردن از کارهایی که در آمریکای شمالی توسط پژوهشگران مختلف از جمله لامونت (۱۹۹۲)، انجام شده است، نشان داده است که بدون شک افراد دارای منزلت بالا نسبت به افراد دارای منزلت پایین از فرهنگ متعالی بیشتری استفاده میکنند، اما واقعیت این است که این افراد ذائقههایشان را تنها به فرهنگ متعالی محدود نمیکنند، بلکه از ژانرهای فرهنگی متنوعی استفاده میکنند. به عبارت دیگر، نوع ژانرها و تمایز دقیق میان ذائقهها نیست که ذائقههای طبقات بالا و پایین را از هم جدا میکند بلکه تنوع و تعداد ذائقههاست که چنین میکند. با الهام از این کارهای انجام شده، اریکسون معتقد است که نابرابری فرهنگی بیش از آن که به شکل سلسله مراتبی باشد، داشتن آگاهی دربارهی ژانرهای فرهنگی است. در واقع کسانی که از نظر فرهنگی در سطح بالایی هستند از آگاهی مناسبی دربارهی ژانرهای گوناگون برخوردارند (اریکسون، ۱۹۹۶).
هایس، اصطلاح سرمایهی فرهنگی را بازنمای جمع نیروهای غیر اقتصادی مانند زمینه خانوادگی، طبقه اجتماعی سرمایهگذاریهای گوناگون و تعهدات نسبت به تعلیم و تربیت، منابع مختلف و مانند آنها دانسته که بر موفقیت آکادمیک (علمی یا تحصیلی) تأثیر میگذارد. تمرکز اصلی تئوری سرمایه فرهنگی این است که فرهنگ از طریق سیستم آموزشی که بازتاب فرهنگ طبقه حاکم است، انتقال مییابد و تشویق میشود و در نهایت موجب بازتولید همان فرهنگ خواهد شد (روحانی، ۱۳۸۸).
به اعتقاد تراسبی یکی از ابزارهای پرکردن شکاف میان علم اقتصاد و فرهنگ، مطرح نمودن رهیافتی برای بازنمایی پدیده های فرهنگی است که ویژگیهای ذاتی این پدیده ها را طوری در بر میگیرد که هم در گفتمان اقتصادی و هم در گفتمان گسترده فرهنگی قابل درک است. وی معتقد است که چنین ابزاری به وسیله مفهوم سرمایهی فرهنگی فراهم میشود. وی سرمایهی فرهنگی را نوعی دارایی تعریف کرده است که مجسم کننده، ذخیره کننده یا تأمین کنندهی ارزش فرهنگی علاوه بر هرگونه ارزش اقتصادی است که میتواند داشته باشد (تراسبی، ۱۳۸۲). تراسبی میان سرمایه فرهنگی و سرمایه معمولی تمایز قایل میشود و معتقد است که سرمایه فرهنگی، هم ارزش فرهنگی میآفریند و هم ارزش اقتصادی، اما سرمایه معمولی تنها ارزش اقتصادی میآفریند. از سوی دیگر وی معتقد است که سرمایه فرهنگی میتواند به دو شکل وجود داشته باشد:
الف) سرمایه فرهنگی ملموس: چنین سرمایهای شاید واجد همان ویژگیهای ظاهری سرمایه مادی یا انسانی باشد. مثل سرمایه فیزیکی (مادی) که به وسیله فعالیت انسانی به وجود میآید، در دورهای از زمان میپاید، اگر دوام نیابد میتواند از بین برود، به مرور زمان موجب جریانی از خدمات شود، میتواند از طریق سرمایهگذاری منابع جاری در تولید آن افزایش یابد، معمولأ میتواند خرید و فروش شود و دارای ارزش مالی قابل اندازه گیری است. ارزش فرهنگی آن خواه به صورت موجودی، یا جریان را میتوان نیز با بهره گرفتن از انواع شاخصها یا ضابطههای ارزش فرهنگی تعیین کرد. سرمایه فرهنگی در این شکل میتواند به صورت بناها، مکانها، مناطق، آثار هنری مثل نقاشیها و مجسمه ها، مصنوعات و نظایر آن باشد.
ب) سرمایه فرهنگی ناملموس: این نوع از سرمایه به صورت سرمایه معنوی و به شکل ایدهها، اعمال، عقاید و ارزشهایی است که در یک گروه مشترک است. این صورت از سرمایه فرهنگی به شکل آثار هنری از قبیل موسیقی و ادبیات نیز وجود دارد که کالاهای عمومی هستند. در این معنا موجودی سرمایه معنوی میتواند بر اثر بیتوجهی از بین برود یا از طریق سرمایهگذاری جدید افزایش یابد. این موجودی هم به مرور زمان موجب پیدایش جریانی از خدمات میشود، و هم حفظ سرمایه معنوی موجود و هم آفرینش سرمایه جدیدی از این نوع، نیازمند منابع است (تراسبی، ۱۳۸۲). تراسبی سعی دارد که با ارائه مثالهای مختلفی به ارزش اقتصادی و فرهنگی و رابطه میان آنها در زمینهی سرمایه های ملموس و ناملموس بپردازد. یکی از مثالهایی که در زمینهی رابطه ارزش اقتصادی و فرهنگی ارائه میدهد، مثال یک بنای تاریخی است. به نظر وی یک بنای تاریخی میتواند دارای ارزش اقتصادی باشد که وجود فیزیکی آن به عنوان یک بنا، صرفأ از ارزش فرهنگی آن ناشی میشود. ولی ارزش اقتصادی این دارایی میتواند تا حد زیادی، به دلیل ارزش فرهنگی آن افزایش یابد. بنابراین میان ایندو یک رابطه علی برقرار است. ممکن است ارزش فرهنگی موجب ارزش اقتصادی شود. بنابراین، ممکن است یک بنای تاریخی ارزش فرهنگی را مطابق یک یا تعداد بیشتری از معیارهای پیشنهادی قبلی مجسم کند و در عین حال به عنوان یک دارایی واجد ارزش اقتصادی باشد که هم از محتوای فیزیکی آن ناشی میشود و هم از محتوای فرهنگی آن. از طرف دیگر سرمایه فرهنگی ناملموس، رابطه متفاوتی میان ارزش فرهنگی و اقتصادی دارد. برای مثال موجودی موسیقی و ادبیات، یا موجودی اداب و رسوم و عقاید، یا موجودی زبان، ارزش فرهنگی زیادی دارند ولی هیچگونه ارزش اقتصادی ندارند، زیرا نمیتوانند به عنوان دارایی داد و ستد شوند، مگر زمانی که حقوق مربوط به عایدات آتی (برای مثال حق امتیاز ادبی یا موسیقیایی) خرید و فروش شود. در عوض، این موجودیها موجب پیدایش جریانهای خدمات میشوند که هم ارزش اقتصادی و هم ارزش فرهنگی داراییها را به وجود میآورند. در اینجا هم، بخشی از ارزش اقتصادی چنین جریانهایی در چارچوبهایی کاملأ فیزیکی یا مکانیکی وجود دارد، یعنی در قالب کالاهای عمومی که بنا به دلایل کاملأ اقتصادی تقاضا می‌شوند.
به نظر تراسبی سرمایه فرهنگی در جاهایی دیگر نیز کاربرد دارد: مثلأ در زبان عامیانه، این مفهوم عبارت است از اشاره به ادعاهای شهرهای گوناگون دربارهی برتری در جایگاه فرهنگی عام یا خاص. به نظر وی تثبیت شدهترین کاربرد مفهوم سرمایه فرهنگی به احتمال زیاد در جامعهشناسی و مطالعات فرهنگی متأثر از بردیو است که بعدأ ایدههایش به حوزه های دیگری مثل نقد ادبی، اقتصاد سیاسی و مردمشناسی و آموزش و پرورش گسترش یافته است. هنگام استفاده از سرمایه فرهنگی در آموزش و پرورش این مفهوم با مفهوم سرمایه اجتماعی در هم تنیده میشود که کسانی مثل خود بوردیو، کلمن و پاتنام به آن پرداختهاند. تراسبی کاملأ معتقد است که هم مفهوم بردیو راجع به سرمایه فرهنگی و هم حداقل برخی تصاویر سرمایه اجتماعی، به ویژگیهای افراد مربوط میشوند و به معنای دقیق کلمه به ایدهی سرمایهی انسانی که در علم اقتصاد به کار میرود، نزدیک میشوند (تراسبی، ۱۳۸۲).
نظریهپرداز دیگری به نام استونز معتقد است که سرمایه فرهنگی، شامل انباشت ارزشها و نمودهای فرهنگی و هنری ارزشمند، صلاحیتهای تحصیلی و آموزش رسمی، تمایلات و عادات دیرینی است که در فرایند جامعهپذیری و فرهنگپذیری حاصل میشوند. در مواردی نیز، سرمایه فرهنگی را مجموعه نمادها، منشأها و شیوه های زبانی، مدارک آموزشی، ذوق و سلیقهها تعریف کردهاند. علاوه بر این سرمایه فرهنگی به شیوه های زندگی خاصی که در روند آموزشهای رسمی و خانوادگی در افراد تثبیت مییابد، اشاره دارد. همچنین، ظرفیت شناخت افراد در کاربرد لوازم فرهنگی را در بر میگیرد. کاربرد ابعاد گوناگون سرمایه فرهنگی موجب تفاوت در نحوه زندگی و بروز سلیقههای گوناگون میشود و به تبع آن تفاوت در کسب موقعیتهای برتر اجتماعی و استفاده از انواع امکانات از قبیل کتاب، روزنامه، سینما و انواع ورزشهای خاص طبقات بالای اجتماعی مانند اسبسواری، گلف و مانند آن را موجب میشود. در واقع، استفاده کنندگان از سرمایهی فرهنگی در قشربندی اجتماعی، در طبقهی بالای اجتماع قرار میگیرند و دارندگان امتیازات اقتصادی که در طبقهی بالای جامعه قرار دارند، به راحتی به ابعاد گوناگون سرمایهی فرهنگی دسترسی دارند (استونز، ۱۳۷۹).
به نظر دیماجیو، علیرغم تأکید وبر بر تمایز بین طبقه و گروه منزلتی، تا کنون دربارهی فرهنگ پایگاهی کمتر تحقیق شده است. در واقع بیشتر تحقیقات، پایگاه منزلتی را با پرستیژ شغلی و پایگاه اجتماعی-اقتصادی اندازه گرفتهاند. دیماجیو به منظور بررسی سرمایهی فرهنگی، بازگشتی به نظریهی اولیهی وبر درمورد طبقه و پایگاه منزلتی را پیشنهاد میکند. طبقه در نظر وبر یک گروه به معنای واقعی و شامل روابط شخصی نیست، برعکس، پایگاه از مشارکت افراد در گروه و فرهنگ آن و یا به عبارت دیگر از انتظارات رفتاری پذیرفته، قابل تفکیک نیست. فرهنگ پایگاهی سبب پیوستگی گروهی و تمایز آن از سایر گروه ها در جامعه میگردد. اما وبر مشخص نمیکند گروه منزلتی دارای ساختاری به هم پیوسته و متراکم و یا گروهی بیشکل و در نهایت یک شبکهی اجتماعی غیر محدود است (اعظمزاده، ۱۳۷۹).
۲-۱-۴- سرمایه اجتماعی
کلمن اولین محققی بود که به بررسی تجربی مفهوم سرمایه اجتماعی پرداخت. به نظر او، سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنشگر اجازه می‌دهد تا با بهره گرفتن از آن به منابع خود دست یابد. این بعد از ساختار اجتماعی شامل تکالیف و انتظارات، مجاری اطلاع‌رسانی، هنجارها و ضمانت اجرایی است که انواع خاصی از رفتار را تشویق کرده یا منع می‌کنند ( کلمن، ۱۳۷۷). کلمن سپس اضافه میکند که ساختار اجتماعی سرمایه اجتماعی را پدید میآورد. از نظر کلمن، سرمایه اجتماعی نمایانگر منبعی از انتظارات دو طرفه است. بنابراین با شبکه های گستردهتر ارتباطات، اعتماد و ارزشهای مشترک، بالاتر از افراد قرار
میگیرد (فیلد،۱۳۸۴). در واقع کلمن سرمایه اجتماعی را بر مبنای کارکرد آن تعریف می‌کند، از نظر او سرمایه اجتماعی ذات واحدی نیست، بلکه مجموعه‌ای از ذات‌های گوناگون است که دو عنصر مشترک دارد؛ اولأ همه آنها مشتمل بر جنبه‌ای از ساختارهای اجتماعی‌اند، ثانیأ، برخی کنش‌های خاص کنشگران در داخل محدوده ساختار تسهیل می‌کنند. سرمایه اجتماعی مانند دیگر اشکال سرمایه مولد است (تاج‌بخش، ۱۳۸۵).
پیر بوردیو سرمایه اجتماعی را سرمایه‌ای از روابط اجتماعی می‌داند که در صورت لزوم حمایت‌های مفید را تأمین می‌کند، سرمایه‌ای منبعث از افتخار و احترام است (محمدی، ۱۳۸۵). برای فهم نظریه بردیو درباره سرمایه اجتماعی، لازم است به خاطر داشته باشیم که توجه اصلی او بر فهم سلسله مراتب اجتماعی است که او هم از جهات مختلف تحت‌تأثیر جامعه‌شناسی مارکسیستی است. همانند نظریه اقتصادی مارکس، بوردیو هم معتقد است که سرمایه اقتصادی ریشه تمام انواع سرمایه‌هاست (فیلد، ۱۳۸۵). البته شکل غالب سرمایه از دید بردیو، سرمایه اقتصادی است و انواع دیگر سرمایه که شامل سرمایه فرهنگی و اجتماعی است، به عنوان ابزاری برای حصول سرمایه اقتصادی مفهوم پیدا می‌کند. به هر ترتیب بوردیو، سرمایه اجتماعی را اینگونه تعریف می‌کند که؛ سرمایه اجتماعی، مجموعه منابع بالفعل یا بالقوه‌ای است که حاصل شبکه ای با دوام از روابط کمابیش نهادینه شده آشنایی و شناخت متقابل یا به عبارت دیگر با عضویت در یک گروه است، این شبکه، هر یک از اعضای خود را از پشتیبانی سرمایه جمعی برخوردار و آنان را مستحق اعتبار می‌سازد (بوردیو، ۱۹۸۶). به اعتقاد بوردیو سرمایه اجتماعی یک ودیعه طبیعی یا اجتماعی نیست بلکه چیزی است که در طول زمان و با تلاش بی وقفه به دست می‌آید. شبکه روابط، محصول راهبردهای سرمایه‌گذاری فردی یا جمعی، آگاهانه یا ناخودآگاه است که هدفش ایجاد یا باز‌تولید روابظ اجتماعی است که مستقیمأ در کوتاه‌مدت یا بلند‌مدت قابل استفاده هستند (بوردیو، ۱۹۸۶). بر اساس نظریه بوردیو، می‌توان گفت که تمایلات یا گرایش‌های رفتاری افراد ناشی از موقعیتی است که در روابط اجتماعی دارند. بدین معنی که جایگاهی که در روابط اجتماعی کسب می‌کنند نوع خاصی از عادت‌واره را شکل می‌دهند به‌طوری‌که شرایط زندگی، رفتارهای فرهنگی و سیاسی از نوع خاصی می‌شود. بنابراین رویکرد بوردیو به این مفهوم ابزاری و فرد‌گرایانه است.
رابرت پاتنام (۲۰۰۰)، سرمایه اجتماعی را اینگونه توصیف می‌کند. سرمایه اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه‌هاست که می‌توانند با تسهیل اقدامات هماهنگ، کارایی جامعه را بهبود بخشند. سرمایه اجتماعی نیز مانند سایر سرمایه‌ها مولد است و امکان دست‌یابی به اهداف مشخص را فراهم می‌کندکه بدون آن غیر قابل دسترسی خواهند بود (پاتنام، ۲۰۰۰). بنابراین سه مفهوم اساسی، شبکه‌ها، هنجارها و اعتماد، سه پایه‌ی اصلی سرمایه اجتماعی نزد پانتام را تشکیل می‌دهد. در واقع هسته اصلی ایده سرمایه اجتماعی نزد پانتام، همان شبکه‌های باارزش است. ارتباطات اجتماعی بر مولدیت افراد و گروه‌ها تأثیرگذار است (پانتام، ۲۰۰۰). شبکه‌های اجتماعی، بیش‌تر مردم را به همکاری و اعتمادپذیری در برخوردهایشان تشویق می‌کنند و اطلاعات موجود درباره اعتمادپذیری افراد دیگر را تقویت می‌کنند، از نظر پانتام خانواده واضح‌ترین نمونه سرمایه اجتماعی درون گروهی و سازمان جامعه مدنی نمونه ناب سرمایه اجتماعی میان گروهی است (تاج‌بخش، ۱۳۸۵)
پانتام (۲۰۰۰)، معتقد است در جوامعی که از سطح بالای سرمایه اجتماعی برخوردارند، شهروندان نسبت به کارهای جامعه احساس تعهد می‌کنند و مشارکت مدنی از ویژگی‌های این جوامع است و اثرات نیرومندی بر بسیاری از ابعاد گوناگون زندگی ما دارد. برخی از این اثرات عبارتند از: میزان پایین جرم و جنایت (پانتام، ۲۰۰۰)، بهداشت بهتر (ویل‌کینسون ۱۹۹۶)، طول عمر بیشتر (پانتام، ۲۰۰۰)، موفقیت تحصیلی بیشتر (کلمن، ۱۹۹۸)، رفاه بیشتر برای کودکان و سوء استفاده کمتر از آنها (کوت و هیلی، ۲۰۰۱)، فساد اداری کمتر و عملکرد بهتر دستگاه‌های دولتی (پانتام، ۱۹۹۵) و عملکرد اقتصادی بهتر از طریق اعتماد بیشتر و کاهش هزینه‌های‌ معامله با یکدیگر (فوکویاما، ۱۹۹۵).
صاحب‌نظر دیگر در زمینه سرمایه اجتماعی فرانسیس فوکویاما است. فوکویاما بر وجود هنجارها و ارزش‌های غیر رسمی در یک گروه تأکید می‌کند. تعریف او از سرمایه این‌گونه است: سرمایه اجتماعی را به سادگی می‌توان به عنوان مجموعه معینی از هنجارها و ارزش‌های غیر رسمی تأکید کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان‌شان مجاز است، در آن سهیم هستند. مشارکت در ارزش‌ها و هنجارها، به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی‌گردد، زیرا که این ارزش‌ها ممکن است ارزش‌های منفی باشد (فوکویاما، ۱۳۷۹). مباحث و مطالعات فوکویاما پیرامون سرمایه اجتماعی نیز مانند پاتنام در سطح کلان دنبال شده است. او سرمایه اجتماعی را در سطح کشورها و در ارتباط با رشد و توسعه اقتصادی آنها مورد بررسی قرار داده است. همچنین مانند پانتام هنجارهای همیاری را شالوده سرمایه اجتماعی معرفی می‌کند و مفهوم شبکه را در ارتباط با سرمایه اقتصادی مطرح می‌کند : از دیدگاه سرمایه اجتماعی، شبکه به عنوان نوعی سازمان رسمی به تعریف در نیامده، بلکه به صورت یک ارتباط اخلاقی مبتنی بر اعتماد تعریف می‌شود. شبکه گروهی از عاملان منفردی است که در هنجارها یا ارزش‌های فراتر از ارزش‌ها و هنجارهای لازم برای داد و ستدهای متداول بازار مشترک هستند. هنجارها و ارزش‌هایی که در این تعریف جای می‌گیرند از هنجار ساده مشترک بین دو دوست گرفته، تا نظام‌های ارزشی پیچیده که مذاهب سازمان‌یافته ایجاد کرده‌اند، ادامه می‌یابد (فوکویاما، ۱۳۷۹). ‌‌
پژوهش‌گر دیگری که از سرمایه اجتماعی سخن به میان آورده است، نان‌ لین است. لین در سال‌ (۱۹۹۸) مفهوم سرمایه اجتماعی را برای طرح نظرات پیشین خود برگزیده و آن را به مثابه منابع نهفته در ساختار اجتماعی تعریف می‌کند که با کنش‌های هدف‌مند قابل دسترسی یا گردآوری است. به این ترتیب، از نظر لین سرمایه اجتماعی از سه جزء تشکیل شده است : منابع نهفته در ساختار اجتماعی، قابلیت دسترسی افراد به این‌گونه منابع اجتماعی و استفاده یا گردآوری این‌گونه منابع اجتماعی در کنش‌های هدف‌مند (توسلی، ۱۳۸۴). مفهوم سرمایه‌ی اجتماعی توسط جامعه‌شناسان برجسته یعنی کلمن، پاتنام،‌ فوکویاما و بوردیو مطرح شده است؛ از دیدگاه کلمن،‌ مفهوم سرمایه‌ی اجتماعی نشان‌دهنده‌ی آن است که چگونه ساختار اجتماعی یک گروه می‌تواند به عنوان منبعی برای افراد آن گروه عمل کند. کلمن سرمایه‌ی اجتماعی را در اعتماد، اطلاع‌رسانی و ضمانت اجرای کارآمد، رابطه‌ی اقتدار و میزان تکالیف در گروه می‌داند (مهری، ۱۳۸۴). جیمز کلمن معتقد بود سرمایه اجتماع

نظر دهید »
دانلود فایل ها با موضوع : تاثیر هشت هفته تمرین بی هوازی شدید بر سطوح ویسفاتین ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
ارسال شده در 16 تیر 1401 توسط نویسنده محمدی در بدون موضوع

۳۸۹/۰

فصل پنجم

بحث و نتیجه گیری

۵-۱- مقدمه

در فصل دوم یافته های تحقیق‌های جور واجور درباره اثر تمرینات ورزشی روی سطوح ویسفاتین، عامل نکروزی تومور آلفا و اینترلوکین-۶ پلاسما ارائه گردید. در فصل قبل هم یافته‌های تحقیقِ حاضر گزارش شد. در این فصل، اول خلاصه‌ای از مراحل تحقیق و یافته ها به دست اومده از اون گزارش می‌شه. بعد به بحث در مورد موضوع تحقیق و مقایسه اون با تحقیقات قبلی می‌پردازیم. در آخر فصل هم پیشنهادات کاربردی برخواسته از تحقیق حاضر و هم اینکه پیشنهاداتی واسه تحقیقات آینده ارائه می شه.

۵-۲- خلاصه تحقیق

بعد از هماهنگی‌های اولیه، ۴۵ سر موش صحرائی ماده بالغ ۲ ماهه نژاد اسپراگوداولی از آزمایشگاه دانشگاه علوم پزشکی شیراز خریداری شدن و به طور تصادفی به سه گروه پیش آزمون (۱۵n=)، گروه کنترل (۱۵n=) و گروه تمرینی (۱۵n=) تقسیم شدن. گروه­ کنترل هیچ برنامه تمرینی نداشت. گروه­ تمرینی پس از انتقال به محیط آزمایشگاه، جهت یکی بودن با محیط جدید و آشنایی با نوارگردان طی سه جلسه تو یه هفته (هفتۀ اول)، با سرعت ۲۰ متر در دقیقه، مدت زمان ۱۵ ثانیه و شیب صفر درجه (چهار تکرار) روی تردمیل به تمرین پرداختن. بعد ­برابر برنامه تمرینی خود، طی هشت هفته، فعالیت خود رو انجام دادن. این فعالیت ۳ جلسه در هفته انجام شد که جلسه اول تمرین در سه دوره، با سرعت ۲۴ متر بر دقیقه و شیب ۵ درجه انجام شد. هم اینکه درزمان دوره تحقیق آزمودنی­ها به صورت گروه‌های ۵ سر موش در قفس‌های پلی‌کربنات شفاف و در محیطی با دمای ۲±۲۱ درجه سانتی‌گراد، رطوبت ۵±۶۰ درصد و چرخه تاریکی به روشنایی ۱۲:۱۲ ساعته نگهداری شدن. درزمان دوره تحقیق هم حیوانات از غذای به صورت پلت استفاده کردن. ً آب لازم حیوان هم به صورت آزاد و از راه بطری‌های ۳۰۰ سی سی خاص‌ی حیوانات آزمایشگاهی در دسترس قرار داده شد. وزن‌ آزمودنی­ها در اول تحقیق اندازه گیری شد و هر جلسه از تمرین در ساعت مشابهی از صبح انجام شد. گروه پیش­آزمون در اول تحقیق و پس از اِعمال متغیر جداگونه ( ۸ هفته تمرین با شدت زیاد) دو گروه‌ دیگه با شرایط به طور کاملً مشابه و در شرایط پایه ( دست کم ۲۴ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی واسه گروه تمرینی)، با مخلوطی کتامین و زایلازین بی‌هوش و بعد کشته شدن. بعد ۵ سی سی خون مستقیما از قلب بیرون کشیده شد. پس از لخته شدن خون، به مدت ۱۰ دقیقه و با سرعت ۴۰۰۰ دور در دقیقه سانتریفیوژ شده و بعد پلاسما رو جدا کرده و پلاسمای حاصل از اونو در تیوپ‌های ۵/۱ سی سی و در دمای منفی ۲۰ درجه سانتی‌گراد قرار داده و واسه اندازه گیری هورمون‌های ویسفاتین، عامل نکروز تومور آلفا و اینترلوکین-۶ به آزمایشگاه منتقل شد. جهت شروع آزمایش، پلاسماها رو در دمای محیط گذاشته تا به دمای محیط رسید. بعد به وسیله کارشناس آزمایشگاهی با کیت‌های ساخت کشور فرانسه و چین به روش آزمایشگاهی الایزا اندازه سرمی هورمون‌های ویسفاتین و لیپوپروتئینا به دست اومد. پس از موشکافی داده‌ها مشخص شد که:
انجام هشت هفته تمرین بی­هوازی شدید، تغییر معناداری در سطوح پلاسمایی ویسفاتین در موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی درست کرد.
انجام هشت هفته تمرین بی­هوازی شدید، تغییر معناداری در سطوح پلاسمایی اینترلوکین-۶ در موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی ایجاد نکرد.
انجام هشت هفته تمرین با بی­هوازی شدید، تغییر معناداری در سطوح پلاسمایی عامل نکروز تومور آلفا در موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی درست کرد.
پس از انجام هشت هفته تمرین بی­هوازی شدید، مشخص شد که اتحاد معناداری بین این آدیپوسایتوکین­ها در موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی وجود نداره.

۵ – ۳ – بحث و بررسی

۵-۳-۱- یافته‌های اصلی

۵-۳-۱-۱- نتیجه اول تحقیق (مقایسه یافته های بررسی حاضر در مورد سطوح ویسفاتین پلاسما پس از تمرینات ورزشی با بقیه تحقیقات)

در تحقیق حاضر، پس از محاسبه پارامترهای مورد نظر مشخص شد که اختلاف معناداری در سطوح ویسفاتین پلاسما پس از انجام هشت هفته تمرین با شدت بالا، میان گروه‌ها هست(جدول ۴-۲). این یافته های نشون دهنده‌ی اون هستش که اندازه ویسفاتین پلاسما در گروه تمرین نسبت به گروه پیش آزمون کم شده. این نتیجه هم جهت با تحقیقات انجام شده به وسیله دُنگ ایل سئو و همکاران(۲۰۱۱)، فریدلاند-لارسن (۲۰۰۷)، برما و همکاران (۲۰۰۸)، جون جی (۲۰۰۸)، محمدی دمیه و همکاران (۱۳۸۹)، ثاقب جو و همکاران (۱۳۹۰)، هایدر و همکاران (۲۰۰۶)، چوی و همکاران (۲۰۰۷)، دُنگ ایل سئو و همکاران (۲۰۱۱)، جون نولان و همکاران (۲۰۰۷)، برما و همکاران (۲۰۰۸)، مک کنزی و همکاران (۲۰۰۸)، رضوان و همکاران (۲۰۰۸)، جاکوب و همکاران (۲۰۰۹) و شیخ الاسلامی وطنی و همکاران (۲۰۱۱) است.
دنگ ایل سئو و همکاران (۲۰۱۱) اثر ۱۲ هفته تمرینات ترکیبی (تمرینات به شکل سه روز در هفته، به مدت یه ساعت و در سه دوره­ی۱۰ تکراری با ۷۰-۶۰ درصد ضربان قلب بیشینه انجام می­گرفت) بر عوامل سندروم متابولیکی و سطوح ویسفاتین پلاسما رو در زنان چاق میانسال مورد بررسی قرار دادن و در آخر کاهش سطوح ویسفاتین و هم اینکه اثرات سودمندی بر ترکیب بدن و عوامل سندروم متابولیکی رو گزارش کردن. فریدلاند-لارسن (۲۰۰۷) گزارش کردن که بیان ژن ویسفاتین بعد از تمرینات تکراری، بدون این دست اون دست کردن پس از تمرین افزایش می­یابد اما موضوع باحال این بود که این افزایش جهت بیان ژن ویسفاتین با افزایش ویسفاتین پلاسمایی همراه نبود که نشون از یه تاثیر موضعی یا پاراکراینی در دوره برگشت به حالت اولیه داره. رضوان و همکاران (۲۰۰۸) بررسی رابطه غلظت سرمی ویسفاتین با دیابت بارداری رو مورد مطالعه قرار دادن و به این نتیجه که ویسفاتین نقش مهمی رو در تنظیم هموستاز گلوکز اجرا می کنه رسیدن و در آخر دلیل کاهش این هورمون در افراد دیابتی باردار شده. هم اینکه جاکوب و همکاران (۲۰۰۹)در تحقیقی روی ۱۶ مرد و زن چاق نشون دادن که ۱۲ هفته تمرین هوازی باعث کاهش معناداری در سطوح ویسفاتین پلاسما می­شه. این گروه در تحقیق خود کاهش ویسفاتین پلاسما رو با ۱۲ هفته تمرین ترکیبی هوازی و استقامتی به واسطه کاهش وزن و تغییر ترکیب بدن رو گزارش کردن که با یافته های بررسی حاضر مطابقت داره.
، به نظر می­رسد کاهش وزن به دنبال کاهش بافت چربی روشن­ترین دلیل واسه همخوانی یافته ها در بیشتر تحقیقاته. چوی و همکاران (۲۰۰۷) ۱۲ هفته تمرین هوازی رو در ۵ روز در هفته بررسی کردن که در اتمام این دوره علاوه بر ویسفاتین ، فشار خون و قند خون این افراد هم کم شد و هم اینکه برنامه تمرینی ترکیبی منتهی به کاهش وزن بدن، درصد چربی بدن و اندازه (WHR) شد و به طور غیر مستقیم آزمودنی­ها چربی احشایی و یا تحت جلدی شکمی رو بعد از دخالت تمرین از دست دادن بطوری که شرکت کنندگان در این تحقیق تقریبا ۵-۴ کیلوگرم وزن، بعد برنامه تمرین از دست دادن، پس کاهش وزن به طور جداگونه یا در ترکیب با برنامه تمرینی، شاید دلیل سطوح ویسفاتین کم شده در این تحقیق بوده، انگار کاهش وزن در اثر تمرین همراه با تغییر در ترکیب بدن و کاهش توده چربی بدن منتهی به تغییر در سطوح در گردش ویسفاتین می شه. از این رو، در تحقیق حاضر هم اندازه ویسفاتین پلاسما پس از تمرین، دارای تغییرات مشابهی می­باشه بطوری که می­توان گفت با در نظر گرفتن کاهش میانگین وزنی و شاید بافت چربی در گروه تمرینی نسبت به گروه پیش آزمون، شاید کاهش اولیه و معنی­دار مقادیر ویسفاتین به اثرات موضعی تمرین و یا کاهش وزن مربوط باشه چراکه مشخص شده ویسفاتین با اثر اتوکراینی/پاراکراینی باعث آسون کردن جداسازی چربی از بافت چربی می­شه و با اثر اندوکراینی خود، کاهش حساسیت انسولینی رو در بافت­های محیطی جفت و جور می­کنه (ستی و همکاران ۲۰۰۵). یافته های تحقیق ثاقب جو و همکاران (۱۳۹۰) هم این فرضیه که کاهش پلاسمایی ویسفاتین در اثر تمرین شاید به وجود اومده به وسیله کاهش وزن و تغییرات ایجاد شده در ترکیب بدن زنان دارای اضافه وزنه، رو تایید می­کنه. در این تحقیق وزن آزمودنی­ها به دنبال هم تمرین هوازی و هم تمرین مقاومتی کاهش معناداری داشت و شاخص توده بدنی اونا هم در هر دو گروه تمرینی بهتر شد. هم اینکه نسبت دور کمر به باسن در هر دو گروه کاهش معناداری رو نشون داد. اما هم اینکه، در تحقیق حاضر با مقایسه میانگین وزنی گروه تمرینی با گروه کنترل مشخص می­شه که با وجود کاهش بیشتر میانگین وزنی، تغییر معنی­داری در سطوح ویسفاتین ایجاد نشده. پس شاید بشه گفت که سطوح ویسفاتین در شروع تحت تاثیر کاهش توده چربی و یا اثرات پاراکراینی پس از تمرین قرار می­گیرد اما شاید تغییرات ویسفاتین در گردش با عوامل دیگری از جمله: نوع تمرین، شدت و مدت تمرین، سازگاری­های تمرینی و… در رابطه می­باشه. از این رو یافته های تحقیق حاضر با بعضی تحقیقات از جمله لارسن و همکاران (۲۰۰۶)، جنیفر اون (۲۰۰۸) و قنبری نیاکی و همکاران (۱۳۸۹) نا هم جهت می­باشه.
در تحقیق قنبری نیاکی و همکاران (۲۰۱۰) به دنبال یه جلسه تمرین غیر هوازی با شدت بالا افزایش معنی دار سطوح ویسفاتین مشاهده شد که دلیل اونو به بالا رفتن انسولین و گلوکز خون تشخیص دادن. از این رو باید توجه کرد که آزمودنی­های این تحقیق رو مردان تشکیل می­دادن که تمرینات اونا از نوع غیر هوازی و با شدت بالا و تو یه جلسه انجام شد. علاوه بر این نوع تمرین، شدت تمرین، مدت تمرین می­تونه از جمله علل فرق این تحقیق با مطالعه حاضر باشه.
جنیفر اون و همکاران (۲۰۰۸) در تحقیقی که به مدت ۲۴ هفته روی مردان سالم و تحمل گلوکز آسیب دیده انجام داد، افزایش با معنی سطح ویسفاتین رو دیدن. کاهش وزن در این تحقیق به اندازه کمی مشاهد شد، طوری که در گروه آسیب دیده تحمل گلوکز ۲ کیلوگرم و در گروه تحمل گلوکز معمولی تقریبا ۵/۰ کیلوگرم از وزن آزمودنی­ها کم شد. با تحلیل و مقایسه این تحقیق با تحقیق حاضر، عواملی مثل مدت تمرین که در این تحقیق ۲۴ هفته بوده و در مطالعه حاضر ۸ هفته می­باشه و یا حتی مواردی مثل جنسیت آزمودنی­ها می­تونه باعث اختلافات در مشاهده ها و پاسخگوی این نابرابری باشه.
پرینتا و همکارانش (۲۰۱۲) هم تاثیر ۳ ماه فعالیت تمرینی رو در بازیکنان هندبال و بسکتبال مورد مطالعه قرار دادن و با افزایش ویسفاتین مواجه شدن. در تحقیق اونا اول تمرین هوازی سبک که نتیجه اون افزایش این هورمون و بعد تمرین­های سنگین و سرعتی که تغییری در ویسفاتین اونا مشاهده نشد رو به همراه داشت. از این رو شاید بشه گفت که دلایل فرق این یافته ها با تحقیق حاضر نوع آزمودنیا (افراد ورزشکار)، چگونگی تمرینات اونا (از نظر شدت) و مدت تمرینات می­باشه.

۵-۳-۱-۲- نتیجه دوم تحقیق (مقایسه یافته های بررسی حاضر در مورد سطوح سایتوکین­های التهابی (عامل نکروز توموری آلفا و اینترلوکین-۶ پس از تمرینات ورزشی با بقیه تحقیقات)

در مورد تغییرات سایتوکین­ها در تحقیق حاضر، می­توان گفت که کلا سایتوکین­ها به دو دسته­ی بزرگ پیش و ضد التهابی تقسیم می­شن. سایتوکین­های پیش التهابی در ایجاد و پیشرفت التهاب موثر هستن. سایتوکین­هایی مانند اینترلوکین­هایIL-6 ،IL-18 وIL-1β، از جمله سایتوکین­های پیش التهابی هستن. سایتوکین­های ضدالتهابی شامل(IL-1) ، (TNF)، (IL-6)، (IL-2)، (IL-4)، (IL-5)، (IL-12)،(IFN-γ) و کموکاین­ها هستن که در جواب به التهاب ترشح می­شن و عامل محدودکننده و برعکس کننده­ روند پیشرونده­ی التهاب هستن که از راه تحریک عوامل دفاع ذاتی و یا عوامل دفاع اختصاصی و یا هر دو عمل می‌کنن. عامل نکروزی تومور آلفا، به وسیله سلول­های فاگوسیته کننده یدونه هسته­ای فعال و هم سلول­های NK، لنفوسیت­های B، لنفوسیت­های T فعال و هم اینکه آستروسیت­ها و میکروگلیا در CNS تولید می­شه. مشخص شده فعالیت ورزشی، خوب می­تونه نشون بده که چیجوری سلول­هایی که اصل ایمنی ندارن، می­تونن سایتوکین­های خاص­ای رو تولید و رها کنن. عضله­ی اسکلتی منبع اصلی تولید سایتوکین­ها در جواب به ورزشه. هنگام ورزش، عضله­ی اسکلتی در حال انقباض مقادیر مشخصی از سایتوکین­ها رو به داخل جریان خون رها می­کنه. افزایش این سایتوکین­ها به مدت و شدت فعالیت، توده­ی عضلانی درگیر و ظرفیت استقامتی فرد بستگی داره. تغییرات انرژی و مکانیکی عضله­ مهم­ترین محرک­های تولید سایتوکین­ها از عضله اسکلتی در جواب به ورزش هستن. هم اینکه سایتوکین­های آزاد شده در عضله واسطه­ خیلی از سازگاری­های ایجاد شده در عضله­ی اسکلتی هستن. چانگ و همکاران (۲۰۱۰) نشون دادن که فعالیت­های بدنی با شدت بالا و دراز مدت ممکنه باعث آسیب سلول شه و روند پیری رو تسریع کنه. آسیب بافتی به وجود اومده به وسیله فعالیت و یا افزایش تولید رادیکال­های آزاد، تولید سایتوکین­ها رو افزایش می­دهد این موضوع باعث شدید شدن آبشار التهابی می­شه و در شروع (TNF-α) و (IL-1 β) آزاد می­شن. آزاد سازی این سایتوکین­ها، جواب التهابی رو شروع کرده و آزاد سازی (IL-6)رو تحریک می کنه. در تحقیق حاضر هم تاثیر فعالیت ورزشی بر سایتوکین­ها نشون می­دهد که تغییرات IL-6 در بین گروه­ ها معنی­داره طوری که اندازه اون در گروه تمرینی نسبت به گروه پیش آزمون و کنترل کاهش معنی­داری داشته. که با بعضی از تحقیقات هم جهت می­باشه در بعضی تحقیقات نشون داده شده که کاهش وزن، به­ طور معنی داری باعث کاهش IL-6 در سطوح سرمی و بافت چربی می­شه رونتی و همکاران (۲۰۰۶) نیکلاس و همکاران (۲۰۰۴) و هم هافمن و همکاران (۲۰۰۸) هم گزارش کردن که تغییرات سایتوکین­ها می­تونه با اندازه تغییر در بافت چربی در رابطه باشه. یافته های این تحقیق هم هم جهت با تایید همین موضوع می­باشه. هم اینکه کلر و همکاران (۲۰۰۱) دیدن که نسخه ورداری IL-6 هنگام ورزش در تارهای نوعⅠو Ⅱa رخ می­دهد و پیدرسن و همکاران (۲۰۰۵) گزارش کردن اطلاعات متفاوتی در مورد این که چه نوع تار عضلانی، IL-6 رو بیان می­کنه هست، پس به نظر می­رسد IL-6 فقط به وسیله­ یه جور از تارهای عضلانی بیان می­شه که در ورزش مورد نظر فعال می­شن. از این رو با در نظر گرفتن برنامه تمرینی به کار رفته در این تحقیق، شاید این نوع تارهای عضلانی کمتر فراخوانده شده­ان که می­تونه دلیلی بر اندازه پایین IL-6 پس از انجام فعالیت باشه. علاوه بر این فیسچر[۲۴] در سال ۲۰۰۶ نشون داد که مدت ورزش، مهمترین عامل در افزایش غلظت IL-6 سرم پس از فعالیت ورزشیه. واقعا، بیشتر از ۵۰ درصد تغییرات IL-6 درزمان فعالیت می­تونه به تنهایی به وسیله­ مدت فعالیت ورزشی توضیح داده شه. و پدرسن و همکاران (۲۰۰۸) گزارش کردن، از اون جا که فعالیت با شدت بالا بیشتر با مدت زمان فعالیت کوتاه­تر همراه هستش (و برعکس)، رابطه بین سرم و مدت زمان اگه براساس شدت فعالیت تطبیق داده شه، بیشتر مشخص می­شه. و علاوه بر اون، IL-6 تا حدی به محتوای گلیکوژن عضلانی وابسته. بیان IL-6 درون عضلانی وقتی که گلیکوژن درون عضلانی وضعیت بحرانی داره، بیشتر می­شه. از این رو، این فرضیه مطرح می­شه که هنگام ورزش بلندمدت و در جواب به بحران انرژی مخصوصا کاهش ذخایر گلیکوژن میوفیبریل­های عضله­ی در حال انقباض، خلاص شدن IL-6 از عضله رخ می­دهد. در نتیجه این احتمال هست که مدت زمان فعالیت در تحقیق حاضر، نتونسته س آستانه تحریکی رو واسه خلاص شدن IL-6 بسازه و هم اینکه از شدت لازم واسه کاهش ذخایر گلیکوژن و خلاص شدن IL-6 بهره مند نبوده.
تغییرات TNF-α هم نشون می­دهد که مقدار این سایتوکین پس از فعالیت، نسبت به گروه پیش آزمون، کمی افزایش می­یابد اما کلا این تغییرات در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنی­داری پیدا می­کنه. این نتیجه با بعضی تحقیقات همسوه؛ پروایز و همکاران[۲۵] (۲۰۱۲)، باتیستا و همکاران (۲۰۱۰ ) و پدرسن و همکاران (۲۰۰۴)، فرییر و همکاران (۲۰۰۴)، با بررسی تغییرات سایتوکین­های التهابی در جواب به تمرینات شدید در موش­های ماده دیدن، اندازه TNF-αبه دنبال تمرین شدید روی نوارگردان کاهش می­یابد. از طرف دیگه مارتین و همکاران[۲۶] (۲۰۱۱) با به کار گیری دو نوع برنامه تمرینی در موش­های نژاد زوکر که دارای مریضی­های متابولیکی بودن (برنامه تمرینی شدید در مقابل برنامه تمرینی عادی) به این نتیجه رسیدن که هر دو نوع برنامه تمرینی باعث افزایش TNF-α می­شه. لرسن و همکاران (۲۰۰۱) هم افزایش تومور نکروز آلفا رو در زنان گرفتار به مریضی قلبی-عروقی که تمرینات هوازی خود رو طی مدت سه ما انجام دادن رو دیدن. صارمی و همکاران (۱۳۸۹) اثر ۱۲ هفته تمرینات قدرتی بر تومور نکروز آلفا رو در مردان گرفتار به سندرم متابولیک دیدن و بعد از تموم شدن تمرین فرق معنی داری رو در تومور نکروز آلفا اونا ندیدن. کلا یافته های تحقیقات گذشته و تحقیق حاضر نشون می­دهد که ویژگی­های برنامه تمرینی از جمله مدت زمان فعالیت می­تونه در تغییرات TNF-α بسیار اثر داشته باشه. وقتی که از تمرینات هوازی استفاده می­شه مدت زمان دوره تحقیق باید بالاتر از هشت هفته باشه و وقتی که فعالیت شدید می­باشه، یه جلسه فعالیت می­تونه باعث افزایش معنی­دار این سایتوکین شه. تحقیق بالدوچی و همکاران[۲۷] (۲۰۱۰) هم نشون داد در آزمودنی­هایی که ۱۲ ماه تمرین ترکیبی هوازی و مقاومتی با شدت بالا انجام داده­ان، در مقایسه با انجام تمرین هوازی، کاهش بیشتری در غلظتIL-1β ،IL-6 و CRP مشاهده شد و غلظت سیتوکین­های ضدالتهابی هم در گروه تمرین ترکیبی افزایش بیشتری IL-4 و IL-10 داشت. لوینجر و همکاران[۲۸] (۲۰۰۹) هم تغییری در شاخص­ های التهابی بر اثر تمرین مقاومتی ندیدن و پیشنهاد کردن که به خاطر مشاهده تاثیر تمرین مقاومتی بر شاخص­ های التهابی دوره­ تمرینی بلندمدت لازمه . پس شاید یکی از عوامل تغییر سطوح TNF-α تحقیق حاضر طول دوره تمرینی می­باشه.

۵-۳-۱-۳- مقایسه یافته های بررسی حاضردر رابطه با رابطه اتحاد در بین فاکتورهای ویسفاتین، اینترلوکین -۶ وتومور نکروز آلفا پس از تمرینات ورزشی با بقیه تحقیقات:

در مورد اتحاد بین تغییرات آدیپوکین­ها داهل و همکاران (۲۰۰۷) و موسچن و همکاران (۲۰۰۷) نشون دادن که ویسفاتین بیان ژن­های التهابی (TNF-α، IL-6 و IL-8) رو در مونوسیت­ها افزایش می­دهد و هم بوسو همکاران (۲۰۰۸) پیدا کردن، جلوگیری دارویی ویسفاتین، ترشح سیتوکین­های التهابی مثل TNF-α، IL-6 و IL-1 رو هم در آزمایشگاه و هم در شرایط طبیعی کاهش می­دهد. اما در تحقیق حاضر رابطه معنی­داری در بین عوامل نامبرده به دنبال هشت هفته تمرین هوازی در موش­های ماده نژاد اسپراگوداولی مشاهده مشاهده نشد هر چند که رابطه بین تغییرات ویسفاتین و TNF-α (۰۶۲/۰p=) به سطح معنی­داری نزدیک بود.

۵-۴- نتیجه گیری

کلا نتیجه مطالعه حاضر نشون داد که انجام تمرینات بی­هوازی شدید روی نوارگردان باعث کاهش غلظت پلاسمایی ویسفاتین، اینترلوکین-۶ و عامل نکروزی تومور آلفا می­شه. هم اینکه اتحاد معناداری بین سطوح ویسفاتین و این سایتوکین­های التهابی پس از ۸ هفته تمرین بی­هوازی شدید نبود. تمرین و فعالیت بدنی باعث کاهش وزن و تغییر در ترکیب بدن می­شه که این تغییرات می­تونه بیان ویسفاتین پلاسما رو توجیه کنه. هم اینکه با در نظر گرفتن مسیرهای پیام جهت بیان IL-6 و TNF-α در شرایط عفونت و فعالیت ورزشی و هم اینکه تغییرات انرژی و مکانیکی عضله­ که مهم­ترین محرک­های تولید سیتوکین­ها از عضله­ی اسکلتی در جواب به ورزش هستن و با در نظر گرفتن اینکه اینترلوکین ۶ و عامل نکروز دهنده توموری آلفا، نقش کمک کننده در سندروم­های متابولیک، مقاومت به انسولین و دیابت نوع ۲ دارن، می­توان گفت کاهش این عوامل درزمان تحقیق حاضر، ممکنه در جلوگیری از دچار شدن به این مریضی­های متابولیکی به درد بخور باشه.

۵-۵-پیشنهادها

اول پیشنهادایی که برخاسته از تحقیق حاضره بیان می شه و بعد پیشنهادهایی واسه محققین ارائه می­شه.

۵-۵-۱ پیشنهادهای برخاسته از تحقیق

سطوح لنفوسیت­ها و مونوسیت­ها، به خاطر تعیین اثرات فعالیت ورزشی بر دیگه بافت­ها و سلول­های رها کننده این سایتوکین­ها بررسی کرد
رابطه ویسفاتین با چاقی، دیابت و سندرم متابولیک مورد مطالعه قرار گیرد.
نقش ویسفاتین در درمان بیماریا مثل چاقی، دیابت نوع دو و سندرم متابولیک مورد تحقیق آینده قرار گیرد.
سطح هورمون ویسفاتین در بافت­های جور واجور مثل عضله اسکلتی در جواب به فعالیت بررسی شه.
رابطه بین سطوح گلوکز و حساسیت انسولینی با ویسفاتین بررسی شه.
رابطه بین ویسفاتین و دیگه هورمونای بافت چربی مورد تحقیق قرار گیرد.
تاثیر ویسفاتین بر هورمونای التهابی مثل اینترلوکینا و α-TNF مورد مطالعه قرار گیرد.

۵-۵-۲ محدودیت­های تحقیق

  1. محال بودن تحقیق روی نمونه بزرگتر
  2. محال بودن با شکلای جور واجور دیگه برنامه ­های تمرینی
  3. دوره کوتاه برنامه تمرین

۵-۵-۲ پیشنهادهای واسه بقیه محققین

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 367
  • 368
  • 369
  • ...
  • 370
  • ...
  • 371
  • 372
  • 373
  • ...
  • 374
  • ...
  • 375
  • 376
  • 377
  • ...
  • 405
دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      

آموزش مهارت های کاربردی

 جذب عشق پایدار
 احیای رابطه عاشقانه
 تربیت توله سگ (1 ماهه تا 1 ساله)
 کسب درآمد از کسب‌وکارهای کوچک اینترنتی
 کلیکر سگ و کاربردهای آموزشی
 نشانه‌های عشق واقعی مردان
 داروهای ضد استفراغ گربه
 درآمد از برنامه‌نویسی
 علل و پیامدهای خیانت مردان متأهل
 درمان سرفه دانی در سگ‌ها
 تحلیل کلمات کلیدی رقبا
 افزایش فروش فروشگاه اینترنتی
 گذر از مشکلات رابطه
 درآمدزایی از محصولات بومی
 تجربیات زنان پس از خیانت
 وفاداری به خود در رابطه
 مدیریت مشتریان فروشگاه
 پیشگیری از FIP در گربه‌ها
 همکاری در فروش حرفه‌ای
 اعتماد به نفس در رابطه
 تفاوت غذای رفلکس گربه
 علل لرزش سگ‌ها
 تشخیص سن عروس هلندی
 درآمد از کپشن‌نویسی هوش مصنوعی
 انتخاب خاک گربه مناسب
 آموزش پارس کردن سگ
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها – گفتاردوم:گذری تاریخی بر برنامه های سازمانهای بین المللی ومنطقه ای درباره سالمندان – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • پایان نامه با فرمت word : پژوهش های انجام شده در مورد راهکار های توسعه اکوتوریسم … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • سایت دانلود پایان نامه : منابع تحقیقاتی برای نگارش پایان نامه بررسی تعادل ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • راهنمای نگارش پایان نامه در مورد کنترل تولیدات پراکنده در بازار ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها درباره تحلیل … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در مورد :طراحی لیزر ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • منابع پایان نامه کارشناسی ارشد … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود فایل های پایان نامه در مورد بررسی اثرات ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • پایان نامه کارشناسی ارشد : دانلود فایل ها در رابطه با بررسی جایگاه تصویر ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود مقاله-پروژه و پایان نامه – ۲-۶-۱- فرایند پیاده‌سازی مدیریت ارتباط با مشتریان – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • پروژه های پژوهشی در مورد مطالعه ی کیفی ابعاد سیطره ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • مقالات تحقیقاتی و پایان نامه ها – بند اول : وصیت تملیکی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • طرح های تحقیقاتی و پایان نامه ها | – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • پایان نامه آماده کارشناسی ارشد – ۲-۲-۴٫ ثبت شرکت‌های سهامی – 10
  • منابع پایان نامه ها – فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات – 4
  • فایل پایان نامه با فرمت word : پژوهش های پیشین با موضوع تاثیر تبلیغات تلویزیون بر … – منابع مورد نیاز برای مقاله و پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود فایل ها در مورد انطباق اقدامات گروه های تکفیری با ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • دانلود تحقیق-پروژه و پایان نامه | قسمت 6 – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه – جدول شماره۵ : سوالات مورد استفاده برای سنجش متغیرهای هوش معنوی – 8
  • اعراب و بلاغت حکمت‌های ۱۵۱ تا ۲۲۰ نهج ... - منابع مورد نیاز برای پایان نامه : دانلود پژوهش های پیشین
  • فایل های دانشگاهی -تحقیق – پروژه | ۲-۳-۵- سیر تحول در حسابداری دولتی – پایان نامه های کارشناسی ارشد
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – جدول شماره۳-۷)توزیع پاسخگویان بر حسب تعداد سال تحت حمایتی…………………………………………………………………….۸۲ – 2

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان