۷برنت کالوپایجاد و اکتساب دانشکدگذاری و ذخیره دانشانتقال و انتشار دانشبه کارگیری دانش
۸هیسیکخلق کنذخیره کنمنتشر کنبه کار بر
۹مریم علویخلقذخیره وبازیابیانتقالبه کار بردن
۱۰تایمو کوزاشناسایی نیاز برای دانش
به اشتراک گذاری دانشایجاد دانشگردآوری و ذخیره دانشبهنگام کردن دانش
۱۱مارک (م. مک ال روی)تولید دانشپیوسته کردن دانش
۱۲الگوی پایه های ساختمان مدیریت دانشهدف های دانششناسایی دانشکسب دانشتوسعه دانشتسهیم دانشاستفاده از دانش
۱۳بوسیلیرو شیررکشف دانشکسبدانشایجاد دانشذخیره و سازماندهیتسهیماستفاده و به کارگیری
۱۴لیتراس و پولودیارزش مرتبطکسبسازماندهیتوانایی استفاده محددانتقال
۱۵الیاس اواد و حسن خزیریاکتسابسازماندهیپالایشانتقال
۱۶یوچنگ لینن و پینگ تسرینگگردآوری اطلاعاتاستخراج دانششکل دهی و ذخیرهانتشار و به اشتراک گذاشتنبهنگام کردن
۱۷استولبرگشناسایی دانشکسب دانشآماده سازیتخصیصانتشاراستفاده
۱۸ناساشناساییسازماندهیتجزیه و تحلیلهدفانتشاربه کارگیری
۱۹دنگ و یوشناسایی دانشتسخیر دانشانتخابذخیره سازیخدمات
۲۰ساپیونیونگ ایسلمسازماندهی و نگهداریایجاد و کسبانتشاراستفاده
۲۱ال-ریالات و ال- حواریفرایند درباره دانشفرایند برای دانشفرایند از دانش
۲۲الوانی و شاهقلیانتشخیص دانشتحصیل دانشبه کارگیری دانشاشتراک دانشتوسعه دانشنگهداری دانش
۲۳داونپورت و گروورعمومیت بخشیدنکدگذاریانتقالتفهیم
۲۴ووکوویک و الیوکجمع آوری دانشسازماندهی دانشپالایش دانشارائه دانشانتشار دانش
۲۵ویگخلق دانشحفظ دانشتسهیم دانشکاربرد دانش
۲۶علوی و لیدنرخلق دانشانباشت و بازیابی دانشانتقال دانشکاربرد دانش
۲۷دالکرخلق دانشدرک و کاربرد دانشتسهیم و توزیع دانش
۲-۲-۶٫ الگوی بوکویتز و ویلیامز
یکی از الگوهایی که بر اساس مراحل فرایندی ارائه شده، الگوبی است که توسط بوکویتز و ویلیامز در سال ۱۹۹۹ مطرح شد که در آن، فرایندی هفت مرحلهای (شامل هفت فعالیت) برای مدیریت دانش در نظر گرفته میشود. (مقیمی و رمضان، ۱۳۹۰)
۲-۲-۷٫ فعالیتهای مربوط به مدیریت دانش بر اساس الگوی بوکویتز و ویلیامز
بوکویتز و ویلیامز برای مدیریت دانش فرایندی هفت مرحلهای در نظر گرفتهاند که شامل فعالیتهای کسب دانش، کاربرد دانش، یادگیری (از فرایند دانش)، تسهیم و مبادله دانش، ارزیابی دانش، ایجاد و تثبیت دانش و استفاده بهینه از دانش، است که باید برای ایجاد سرمایه بر پایه ی دانش، به صورت یکپارچه مدیریت شوند. در ادامه راجع به هر یک از آن ها توضیحاتی داده خواهد شد.
۱٫ فعالیت کسب دانش: استفاده از ابزارهای مختلف جهت دستیابی به دانش؛ کتابخانه و بخش اسناد نمونه هایی از این ابزارها هستند. نکات اساسی که در یافتن اطلاعات درست، باید در زمان مناسب مد نظر قرار گیرند، عبارتند از:
• آیا همکاران میتوانند، نیازهای اطلاعاتی خود را دقیق فرموله کنند؟
• آیا منابع و حاملان دانش مشخص هستند؟
• آیا ابزار کمی و قواعد موجود از جستجوی اطلاعات حمایت میکنند؟
• آیا شالوده ی ساختار دانشی، قابل فهم بوده و خوب سازماندهی شدهاند؟
۲٫ فعالیت کاربرد دانش: استفاده از دانش به دست آمده در صورتی که مفید و مناسب تشخیص داده شود؛ و در واقع به این معنا است که بتوان خلاقانه و مشتری گرایانه، راه حلهای مناسب را به دست آورد. این امر از طریق پیشنهاد راههای گوناگون برای استفاده از دانشهای بالقوه انجام میشود. نکاتی که باید برای تحقق این موضوع مورد توجه قرار گیرد عبارتند از:
• جریان آزاد ایده ها در داخل سازمان.
• همکاری تنگاتنگ بخشهای مختلف سازمان.
• ایجاد مکانهای (مجازی/ واقعی) آزاد برای تبادل دانش و بروز خلاقیت در سازمان.
۳٫ فعالیت یادگیری (از فرایند دانش) : درس گرفتن و آموختن از تجربیات و دانش و اطلاعات به دست آمده و حمایت سازمان از یادگیری و کسب تجربه توسط اعضای خود و هم جنین بررسی در خصوص یافتن دلایل موفقیت یا عدم موفقیت طرحهای انجام شده به منظور لحاظ کردن نتایج آن در طرحهای انجام شده به منظور لحاظ کردن نتایج آن در طرحهای آتی برای انجام اثر بخش آن ها.
مواردی که در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرند، عبارتند از:
• ایجاد این تفکر که یادگیری در سازمان، به استفاده ی اثر بخش در عمل منجر شود.
• در تمام سازمان، جمع آوری تجربیات و آموختهها به رسمیت شناخته شود.
۴٫ فعالیت تسهیم و مبادله دانش: انتقال و رد و بدل شدن دانش اعضای سازمان بین یکدیگر، تا فرهنگ “تسهیم دانش قدرت است” جایگزین “دانش قدرت است” شود. هم چنین حمایت سازمانی از تبادل دانش میان اعضا و تعاملات و ارتباطات در این زمینه. در این فرایند، همکاران، دانشهای خود را به دیگران انتقال میدهند و این امر، موجب گسترش پایه های دانش سازمانی میشود.
در این زمینه باید گفت، تبادل دانش در سازمان، به زمان و بسترسازی مناسب نیاز دارد، چرا که ممکن است، این حالت به دلایل گوناگون در برخی از همکاران، احساس خطر را برانگیزد.
نکات اساسی در تبادل دانش، عبارتند از:
• همکاران بر انگیخته شوند و مایل باشند که دانش خود را ارائه دهند.
• نظامها و ساختارها از فرایند انتقال دانش، حمایت کنند.
• در تمام سازمان، تبادل دانش رسمیت یافته و از آن حمایت شود.
۵٫ فعالیت ارزیابی دانش: مورد سنجش قرار دادن وضعیت دانش و داراییهای دانشی سازمان، ایجاد چارچوبی توسط سازمان با ابزارها و معیارهای کمی و کیفی، برای ارزیابی وضعیت داراییهای دانش سازمان، نقاط ضعف و قوت مدیریت و تأثیرات استفاده از دانش در سازمان. در این فرایند باید دانشهای موجود و نیازهای فعلی و آتی دانش ارزیابی شوند. برای این کار لازم است که میزان رشد پایه های دانش و نیز دستاوردهای سرمایه گذاری مرتبط با آن اندازه گیری شود.
عواملی که امکان اندازه گیری پایه های دانش را ممکن میسازند، عبارتند از:
• تاثیر دانش بر کارایی سازمانی به رسمیت شناخته شود و در تفکر راهبردی سازمانی قرار گیرد.
• انواع شاخصها، معیارها و نکات اساسی در اندازه گیری ارزش داراییهای سازمانی ایجاد شود.
۶٫ فعالیت ایجاد و تثبیت دانش: توانایی سازمان در به وجود آوردن و تولید دانش و هم چنین تثبیت و حفاظت آن در سازمان، باید دانشهای مهم و راهبردی در این فرایند توسعه یابند و داراییهای دانشی، نیز مورد توجه قرار گیرند.
برای ایجاد و نگهداری دانش باید عوامل زیر فراهم باشد:
• ایجاد بستر و ابزارهای مناسب برای نگهداری دانش و خلق دانشهای جدید.
• روابط میان بخشهای مختلف به گونهای طراحی و ایجاد شود تا هدفهای مدیریت دانش تحقق یابد.
• سازمان به این معنا پی ببرد که استفاده از دانش ارزشمند است و باید از آن نگهداری شده وتوسعه داده شود.
• سیاستها، دستورالعملها و فرهنگ سازمانی، از تعامل بین بخشهای مختلف سازمان و نیز مابین همکاران حمایت کند.